محمد شکوهی -٩٤ درصد نیروی کار بدون امنیت شغلی

٩٤ درصد نیروی کار بدون امنیت شغلی
محمد شکوهی
به گفته یکی از سران دارو دسته های شوراهای اسلامی رژیم،١٢ میلیون نفریعنی ٩٤ درصد کل نیروی کار شاغل در ایران در شرایط موقت و کاملا بدون امنیت شغلی مشغول به کارند. این باندها در توجیه وضعیت قراردادهای کار بی شرمانه قانون کار حکومتشان را پیش کشیده و تائید کرده اند: ” قرارداد موقت تنها می تواند در پروژه های مشخصی مانند راه‌سازی، سدسازی‌ها و موارد اینچنینی کاربرد داشته باشد.”
میلیونها کارگر و کارکن در ایران تحت حاکمیت سرمایه داران اسلامی امنیت شغلی نداشته و چوب اخراج مدام بالای سرشان نگه داشته شده است. سرمایه داران و کارفرمایان دقیقا با استناد به قوانین کار رژیم که امنیت شغلی کارگران و حقوق کارگری را به رسمیت نشناخته، از مجرا های قانونی و با حمایت دولت، اقدام به بستن قراردادهای موقت و بخشا سفید امضا با کارگران می نمایند. سرمایه داران، دولت و قانونشان رسما قراردادهای موقت کار را تبدیل به نرم کرده اند.
وزارت کار، دولت و کل نظام به همراه سرمایه داران با استفاده از این “مزایای قانونی شان” میلیونها کارگر را بدون هیج گونه امنیت شغلی و با تهدید هر لحظه اخراج به کار می گمارند. برده داری مدرن از نوع اسلامی اش رسما تبدیل به نرم کار در ایران شده است. میلیونها کارگر و کارکن در بدترین شرایط مجبور به تن دادن به مشقت بارترین نوع کارها با کمترین دستمزدها شده اند تا نان و آب برای خانواده هایشان تامین نمایند. کاری که هر لحظه ممکن است اخراج بشوی و نان درآوردن و تامین حداقل زندگی بخور نمیرت بر باد برود. تحمیل قراردادهای موقت یا سفید امضا با دستمزدهای چندین برابر زیر خط فقریک سیاست رسمی همه دولت ها در سه دهه گذشته در ایران بوده است. این قراردادها موجودیت اجتماعی، زندگی و معیشت میلیونها کارگر را به گرو گرفته است. در کنار این وضعیت دولت؛ کارفرمایان و سرمایه داران از قبل کار میلیونها کارگر سالانه میلیاردها سود نصیبشان میشود. این قراردادها یک تهدید جدی برای طبقه کارگر می باشد. تهدیدی که طبقه کارگر را به مرگ تدریجی محکوم کرده است.
اما مزایای قراردادهای موقت کار برای دولت و سرمایه داران چیست؟ وضعیت میلیونها کارگر که با این شیوه مجبور به کار هستند، از چه قرار است؟ در این مورد قوانین حکومت رسما از این وضعیت دفاع می کند و آن را قانونی اعلام کرده است.
قانون ضد کارگری رژیم رسما قراردادهای موقت، سفید امضا را در بندهایش تعبیه کرده است. با استناد به این بندهای قانون کار، سرمایه داران و کارفرمایان دستشان برای بکارگیری موقت و اخراج کارگران رسما وقانونا باز گذاشته شده است. معنای عملی این قوانین بکارگیری موقت کارگران، تحمیل دستمزدهای چندین برابر زیر خط فقر، نبود بیمه بیکاری، درمانی و در یک کلام برده داری مدرن به شیوه جمهوری اسلامی است. سرمایه داران با این نیروی کار ارزان و بدون حداقل حقوق و مزایا، سودهای هزاران میلیاردی به جیب میزنند. البته سهم ولایت فقیه و باندهای حکومتی را میدهند تا ادامه کاریشان به این شیوه تضمین شود.در کنار این وضعیت اخراج و بیکارسازی و رانده شدن به صفوف لشکر بیکاران همیشه این کارگران را تهدید می کند. کارفرمایان و سرمایه داران که از چم و خم قوانین ضد کارگری حکومت به خوبی آگاهی دارند، همیشه تلاش کرده و می کنند، تا با استناد به این قوانین، کار”غیر قانونی” انجام ندهند. یعنی رعایت کامل همه بندها و تبصره های مربوط با اشتغال موقت و سفید امضایی که در قوانین ضد کارگری حکومت تعبیه شده است. قانون کار دست کارفرمایان را در بکارگیری کارگران با دستمزدهای ناچیز، بدون بیمه و خدمات تامین اجتماعی باز گذاشته است.
از طرف دیگردر زد و بندی که بین وزارت کار، سازمان تامین اجتماعی با کارفرمایان صورت گرفته، این جمعیت ١٢ میلیونی شاغل هیچ حق و حقوقی ندارند. نه بیمه بیکاری، نه خدمات درمانی و…. شامل حالشان نمی شود. براساس قوانین سازمان تامین اجتماعی کارگران بالای ٥ سال سابقه کار در صورتیکه حق بیمه پرداخته باشند، طی یک پروسه طولانی با انواع و اقسام قوانین و تبصره های این سازمان تازه شانس این را پیدا می کنند که پرونده هایشان در مراجع حکومتی باز و به تقاضاهایشان مثلا در مورد درخواست بیمه بیکاری، پاسخ داده شود. بنابر اعتراف مقامات تامین اجتماعی حتی درصورت رای مثبت مراجع ذیصلاح برای پرداخت بیمه بیکاری به کارگران بیکار شده، چندین مورد دیگر هم وجود دارد که باید کارفرما و وزارت کار نظر بدهند. در این پروسه متقاضیان بیمه بیکاری با دهها مانع و قوانین ضد کارگری روبرو میشوند. صدها هزار پرونده این چنینی هم اکنون در دالان های دادگاههای حکومت منتظر رسیدگی می باشند. تامین اجتماعی، وزارت کار، دولت و کارفرمایان وضعیتی را بر کارگران تحمیل کرده اند که کارگران مجبور به انصراف از درخواست بیمه بیکاری میشوند. در طول دو دهه گذشته میلیونها کارگر به این شیوه به کارگرفته و پس از ٦ ماه یا یک سال، بدون هیچ حق و حقوقی، از کار اخراج شده اند.
همه باندهای حکومتی و سرمایه داران خارج حکومت از قبل این بهره کشی و استثمار کارگران روز به روز غنی تر شده و در مقابل میلیونها کارگر به فقر وفلاکت رانده شده اند. به گفته برخی اقتصاددانان و کارشناسان حکومتی سود حاصل از قبل اشتغال های میلیونی موقت رقمی نزدیک به نقدینگی، یعنی پول در گردش در ایران می باشد. رقم نقدینگی سال گذشته نزدیک ٥٠٠ هزار میلیارد تومان بوده است. این سود خالص و ثمره به کارگیری میلیونها کارگر با این شرایط اسفناک به کار بوده است. ایران بهشت سرمایه داران است. کار ارزان، کارگر خاموش شعار و خواست این حکومت و دولت سرمایه داران می باشد.
در چنین شرایطی می توان تصور کرد وضعیت ١٢ میلیون شاغلی که امنیت شغلی ندارند، چگونه است. تهدید اخراج و بیکارسازی در کنار تحمیل دستمزدهای چندین برابر زیر خط فقر به کارگران، ترس از دست دادن کار ورانده شدن به صفوف لشکر بیکاران، ترس از دست دادن نان وآب خانواده و….. متاسفانه بخش هایی از کارگران را مجبور به تن دادن به شرایط تحمیلی در قراردادهای موقت کار کرده است. اما طی یکی دوسال گذشته اعتراضات و مبارزات کارگران موقت، پیمانی و قرارداد موقت و سفید امضاء آغاز شده است. اکثریت این کارگران ناراضی هستند. دهها اعتراض و مبارزه این بخش از کارگران در صنایع نفت و گاز، تاسیسات خدماتی، برق و راه و ساختمان و غیره شکل گرفته است. پیشروان این کارگران موضوع لغو قراردادهای موقت و تبدیل این قراردادها به قراردادهای دائم، با افزایش دستمزد و برخورداری از حقوق و مزایای بیمه بیکاری و درمانی را تبدیل به یک مطالبه نسبتا عمومی کارگران کرده اند.
در اول مه امسال علیرغم تلاش های و تقلاهای تشکل های حکومتی و خانه کارگریها، خواست و مطالبه لغو قراردادهای موقت یک شعار مهم کارگران شد. این امید بخش است. طبقه کارگر و میلیونها کارکن باید یک بار و برای همیشه با آغاز یک مبارزه سراسری و متحدانه حول لغو قراردادهای موقت و سفید امضا، سرمایه داران و حکومتشان را وادار به لغو این قوانین و سیاستهای ضد کارگری نمایند. لغو قراردادهای موقت و برخوردای از امنیت شغلی همراه با افزایش فوری دستمزدها یک خواست و مطالبه مهم طبقه کارگر برای بیرون آمدن از این وضعیت می باشد. طبیعی است که سرمایه داران و حکومتشان براحتی حاضر به پایان دادن به این وضعیت نخواهند بود.
طبقه کارگر نشان داده است که می تواند، با گسترش مبارزات سراسری و دفاع تمام قدش ازمعیشت و منزلت، حق زیستن و برخوردار بودن از یک زندگی شایسته انسان، به این وضعیت پایان دهد ونه تنها خود، بلکه کل جامعه را از این شرایط نجات دهد. برای این کار باید متحد شد.