جان دادن به فاشیسم اسلامی
یاشار سهندی
ظاهر امر جمهوری اسلامی موفق شد اول ماه مه امسال را به سلامت پشت سر بگذارد! بعد از اینکه از یک سو به تهدیدات مداوم و شدید فعالین کارگری روی آورد، و از سوی دیگر از ترس همین فعالین ناچار شدند مراسمشان را یواشکی برگزار کنند، رئیس جمهور حکومت اسلامی با لبخند تزویر در کنار وزیر شکنجه گر، پس از آنکه مطمئن شدند کسی از مدعوین چیزی همراهش نیست که خاطر ریاست جمهور اسلامی را مکدر سازد، به روی سن ظاهر شد و به شیوه همه آخوندها و همه دست اندرکاران جمهوری اسلامی منت سر کارگران گذاشت که ما امسال ٢ در صد بیشتر از تورم حقوق تان را اضافه کردیم دیگر چی میخواهید!
ظاهرا ایشان خیلی به فکر آخرت خودشان است چون اصلا به روی مبارکشان نیاوردند که سال گذشته ٩ درصد کمتر از تورم اعلامی خودشان دستمزدها را بالا بردند و نیز در اولین ماهی که کارگرانی که حقوق شان را دریافت کردند، متوجه شدند که حتی وعده بیست هزار تومانی افزایش حق مسکن از سوی دولت محترم ملاخور شده و آبروی نداشته مزدورانشان را بیش از گذشته بردند که تبلیغات راه انداخته بودند که حق مسکن ٢٠ هزار تومانی شده ٤٠ هزار تومان و کلی منت از این بابت هم سر کارگران گذاشتند اما اکنون مشخص شده که وزارت کار دستوری در این مورد ابلاغ نفرمودند!
همزمان با مراسم کذایی حکومتی اما، تعدادی از فعالین کارگری، برای ساعتی هم شده، جلو مجلس اسلامی توانستند فضا را بدست بگیرند و قطعنامه مشهور به ٧ تشکل کارگری را بخوانند. همانقدر که این تظاهرات کوچک بود اما به واسطه قطعنامه ای که ارائه شد بی بدیل و بزرگ بود.
روز اول مه مشخص شد حکومت اینبارهم یواشکی کارگرانی را از سراسر ایران به تهران کشانده است تا در پناه نماز جمعه نمایشی راه بیندازند، که در این نمایش چهره کثیف فاشیسم اسلامی خود را به عیان نشان داد.شعار اساسی تشکیلات دست ساز خانه کارگر علیه یکی از بخش های سخت کوش و زحمت کش ما کارگران بود. این شعار عمق کینه طبقاتی جمهوری اسلامی را نسبت به کارگران نشان میداد. در تکمیل همین شعار نیز شعارهای در حمایت وزیر جلاد و شیخ کلیددار، که کلید قفل و زنجیری که بر دست وپای کارگران ایران است در جیب دارد خود نمایی میکرد. البته این کارها جز اینکه نفرت به حق ما کارگران راعلیه شان تشدید کند ثمره ای دیگری ندارد. با همه پیش بینی های که کرده بودند، خود اذعان میکنند حضور وسیع کارگران در این نمایش، برنامه های از پیش تعیین شده ایشان را به هم ریخته بود که همین اعتراف، نشان از اعتراض گسترده کارگران دارد. سردسته چاقوکشان (محجوب) از “اخلال پیش آمده” در مراسم شان یاد میکند و قول داده از “طریق مراجع و مقامات ذیربط” موضوع را پیگیری کند!
در تکمیل این حرکت جمهوری اسلامی بی بی سی یکبار دیگر در اوج بی طرفی! نشان داد که در خدمت چه کسانی است و چگونه توان آن را دارد که به “خبر جان دهد”. خبرشماره یک این رسانه در روز اول مه تظاهرات مخفیانه دولتی بود و به گونه ای آنرا انعکاس داد که گویا دولت تدبیر و امید “نگاه امنیتی” را گذاشته کنار و بعد از هشت سال به کارگران اجازه داده که راه پیمایی کنند!(کذا) در عین حال بسیار مُصر بود که به بینندگانش بباوراند که کارگران اصلا تو این وادی نبودند که به فکر کارگران زندانی باشند بلکه علیه هم طبقه هایشان بودند و علیه کارگران افغان شعار میدادند.
بی بی سی در تکمیل هنر خود در روز ١٢ اردیبهشت در اشاره به “روز معلم” اصرار داشت ما باور کنیم که دولت حسن روحانی دولت بدی نیست چون دیگر نگاه امنیتی به “اعتراضات صنفی” ندارد برای همین معلمان در چند نوبت توانسته اند اعتراض کنند! گویا اگر میخواست نگاه امنیتی داشته باشد تا حالا این اعتراضات را “لت و کوب” کرده بود. با این حساب ما کارگران یک چیزی هم بدهکار خودمان شدیم چون خودمان علیه خویش شعار میدهیم! اینکه در عرض کمتر از دو ماه نزدیک هشتاد زندانی اعدام شدند از نظر بی بی سی لت و کوب نیست بلکه “اعمال قانون” است. اگر هم اعتراضی در این موردوجود دارد البته به “شیوه مدنی” باید مطرح شود. حالا تا آنموقع چند صد نفر دیگر بقتل برسند هزینه ای است که “جامعه مدنی” باید تحمل کند!
همانگونه که بارها تاکید کردیم روز اول مه روز تقابل دو صف است. صف انسانیت و صف کسانی که علیه آن هستند. در قعطنامه هفت تشکل کارگری به صراحت از کارگران افغان به عنوان بخشی از طبقه کارگر ایران حمایت میشود و به روشنی لغو حکم اعدام را خواستار میشود. در مقابل از طرف تشکلهای دست ساز، به همین صراحت، پرچم دشمنی علیه کارگران افغان بلند میشود. شعار در حمایت از سردمداران حکومت یعنی دفاع همه جانبه از اعدام، چرا که ابزار اصلی برای حکمرانی ایشان اعدام است. در یک سو خواسته میشود که همه انسانها حق زندگی دارند و برای این نباید دغدغه معیشت داشته باشند و حرمت آنها به طریق اولی باید حفظ شود و در دیگر سو با افزایش ٢٠ هزار تومان حق مسکن به ٢٠ هزار تومان قبلی( که تازه آنرا هم نمی پردازند) نشان میدهد که چقدر حرمت انسانها برای ایشان ارزش دارد. با ٢٠ هزار تومان ١٠ سانتیمترقبر را هم نمیشود تهیه کرد(حقوق ماهانه یک کارگر که ایشان تعیین کرده اند کفاف خرید یک قبر را هم نمی دهد) اما ایشان با ادعای اینکه به اندازه کافی حقوق زیاد شده است آنرا هم بالا میکشند. با این اوصاف درک اینکه رسانه ای مثل بی بی سی در کدام سو ایستاده است اصلا سخت نیست.
در روز اول مه سال ٩٤ یکباردیگر فاشیسم اسلامی چهره کریه خود را نشان داد و چیزی جز آبروباختگی بیشتر برای خود نخرید و آنها که میخواهند با بهانه جان دادن به خبر به این فاشیسم جان بدهند جز رسوای بیشتر چیزی به کف نخواهند آورد.