در استقبال از اول مە روز جهانی کارگر آمادە شویم!
رضا کمانگر
امسال در آستانە اول ماە مە بە نسبت سالهای گذشتە در شرایط ویژەتری قرار داریم. بخشی از این ویژە گی مربوط بە اوضاع سیاسی ایران، منطقە، جهان و موقعیت سازمانیابی طبقە کارگر است. در شرایط کنونی مؤلفە هائی هم بە نفع و هم بە ضرر ما کارگران چرخیدە است کە سعی میکنم در این مطلب هر دو سوی مثبت و منفی این مؤلفەها را در بطن اوضاع سیاسی فعلی و توازن قوای موجود طبقاتی مان، در آستانە اول ماە مە مورد بحث و بررسی و ارزیابی قرار دهم و راە برون رفت از این وضعیت را روشن کنیم و توقع داشتە باشیم در اول ماە مە امسال با آمادگی بیشتری بە مطالباتمان بپردازیم.
مؤلفە اول: اوضاع سیاسی منطقە، با ادامە جنگ از افغانستان، عراق، سوریە، لیبی، مصر، فلسطین، اوکراین و شروع جنگ در یمن تا سومالی و نیجریە، چون ترادژیائی انسانی سیمای جهان را تحت تاثیر قرار دادە است. عوارض اجتماعی این جنگهای ارتجاعی، شیرازە جامعە مدنی را بە مخاطرە انداختە است. در تمام این جنگها بە استثنای مقاومت چهار ماهە تودەای در کوبانی کە منجر بە آزاد سازی کانتون کوبانی از ارتجاع اسلامی داعش گردید. هردو سوی همە جنگهای دیگر هم از طرف آمریکا و همپیمانانش و هم دولتهای ارتجاعی منطقە و هم گروههای ارتجاع اسلامی، مردم و طبقە کارگر را گوشت دم توپ جنگ ارتجاعی خود قرار دادەاند کە ربطی بە منافع مردم و طبقە کارگر ندارند. قطعا این جنگها تاثیر ویرانگری برای منافع طبقە کارگر سراسر جهان دارد و هر جا کە امکان پذیر باشد باید مانند مقاومت تودەای زنان و مردان کانتون کوبانی با افق سوسیالیستی برخاست و نیروهای ارتجاع اسلامی و دولتهای سرمایەداری را سرجای خود نشاند. در شرایط کنونی سرمایەداری در تلاش است خسارت جنگ و بحرانی کە بە همە جوامع بشری تحملیل کردە است را، برسر مردم از جملە طبقە کارگر سر شکن کنند و تاثیرات منفی جنگ و بحران سیاسی و اقتصادی جاری، بر زندگی طبقە کارگر در سراسر جهان ملموس است.
مؤلفە دوم: اوضاع سیاسی ایران، بعد از سر کار آمدن حسن روحانی، روابط آمریکا و غرب با جمهوری اسلامی وارد فاز دیگری شدە است. شعار تنش زدائی دورە انتخاباتی روحانی بە واقعیت پیوسته است. پروسە عادی سازی روابط با آمریکا کە از مدتها قبل شروع شدە بود، اکنون با بیانیە توافق لوزان حداقل این ضمانت را بە جمهوری اسلامی میدهند کە حملە نظامی قریب الوقوع آمریکا و اسرائیل بە ایران منتفی است. بودجە وزارت خارجە آمریکا بە اپوزیسیون راست ایرانی جهت آلترناتیوسازی بعد از جمهوری اسلامی قطع و یا کم میشود و تحریم اقتصادی آمریکا و غرب برداشتە و یا کم میشود، بر نقش جمهوری اسلامی در بحران منطقە ای مانند سوریە، عراق، لبنان و یمن و غیرە… رسمیت و حساب باز میکنند. جمهوری اسلامی در بازی با آمریکا و غرب با دو ورق باخت و برد بازی کردە است، ورق اول برد این بازی تشدید فضای خفقان، سرکوب، دستگیری، شکنجە، زندان و فعال کردن ماشین اعدام جهت زهر چشم گرفتن از جنبشهای اجتماعی از جملە طبقە کارگر بود. کە عملا میگویند نباید با بە نتیجە رسیدن مناسبات و روابط و مذاکرات با آمریکا و غرب و رفع تحریمهای اقتصادی توقع طبقە کارگر و مردم بالا برود، سهم مردم ادامە همان تحمیل زندگی ناچیز و استثمار شدید تر، سرکوب، خفقان و بیحقوقی بیشتر است و سر جای خود باشید. ورق بازی دوم باخت رژیم اسلامی است کە با رسیدن بە توافق باید دست از یاغیگری و سرکشی گری بکشد و امتیازات زیادی را بە آمریکا و غرب دادە است، ازجملە از این ببعد کمک بە گروهای تروریستی را در جهت رام کردن آن گروهها همرا با رام شدن خود انجام دهد. رژیم اسلامی باید در راستای حفظ منافع صندوق بین المللی پول و بانک جهانی حرکت کند کە اساس آن تحمیل ریاضت کشی اقتصادی بە مردم است. از طرف دیگر با برداشتن محاصرە اقتصادی دست مافیای فساد باندهای حکومتی، سپاە و غیرە با چالش روبرو میشود. همراهی و یا عدم توافق خامنەای با توافق نامە لوزان در راستای این واقعیت است کە باخت رژیم اسلامی در توافق با آمریکا و غرب را کم مشقت تر کنند و نمیخواهند همە تخمە مرغ هایشان را در یک سبد بچینند و در عین حال نمیخواهند دریچە اختلاف و کشمکش جناحهای درون رژیم را ببندند.
مؤلفە سوم: اپوزیسیون راست ملی اسلامی، جریانات راست همراە با ملی اسلامیها بە دو دستە تقسیم میشوند. دستە اول نور امید اصلاحات رژیم را دوبارە در توافق لوزان میبینند، تودەای اکثریتی ها قند در دهنشان آب شدە کە جناح راست و خامنەای تسلیم رای دهندگان بە روحانی شوند. سازمان اکثریت احتمالا نامە سرگشادە ای را که در دورە دوم خردادی ها، بە خامنەای نوشتە بودند کە تسلیم ارادە رای دهندگان بە خاتمی شود دوبارە منتشر می کنند کە این بار تسلیم ارادە روحانی برای توافق لوزان شود. در میان همین دستە شتاب برای بازکردن بازار ایران بر روی سرمایەداران داخلی و خارجی جهت سرمایەگذاری هست کە بە استقبال این توافقات رفتە و میروند.
دستە دوم، از توافقات لوزان سرخوردە هستند. جریاناتی کە تاکنون در کریدور های وزارت امور خارجە آمریکا مشغول پرسە زدن جهت گرفتن وام و کمک و تمرین دمکراسی و آلترناتیو سازی برای آیندە ایران بودند و براندازی رژیم اسلامی را در گرو تشدید تحریم اقتصادی و حملە نظامی آمریکا و اسرائیل میدانستند سرخوردە و مایوس شدەاند، احتمالا یک دورە اختلاف و انشقاق در میان آنها شروع میشود کە جز یاس و نا امیدی چیزی عایدشان نمیشود.
ما کارگران و کمونیستها چگونە بە اوضاع جدید نگاە میکنیم؟
ایران جامعەای سرمایەداری است و جمهوری اسلامی بعنوان حافظ منافع نظام سرمایەداری تاکنون عمل کردە است. اما جمهوری اسلامی با هویت و ایدئولوژی اسلامیش تناقض بنیادی را با تمدن و فرهنگ جامعە ایران دارد و خود را با زور سرکوب بە جامعە ایران تحمیل کردە است کە همین تناقضات هویتی طی بیش از سە دهە اخیر موجب شدیدترین اعمال جنایتکارانه ” که در چهار چوب جنایت علیە بشریت می گنجد ” علیه مردم ایران شده و باعث عدم مشروعیت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و اخلاقی این رژیم اسلامی در جامعە ایران گردیدە است. جمهوری اسلامی کە تاکنون در عرصە بین المللی از گروههای تروریستی از کشورهای خاورمیانە و آفریقا تا دست زدن بە ترور مستقیم مخالفین سیاسی خود در کشورهای اروپائی بعنوان رژیمی یاغی و تروریست مورد تحریم اقتصادی و انزوای سیاسی بین المللی غرب و آمریکا قرار داشتە است.
ما کارگران و کمونیستها علیرغم اینکە خواهان سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی هستیم اما مخالف تحریم اقتصادی ایران بودەایم. ما تاکید کردەایم نباید شیرخشک کودکان و داروی سالمندان بە بهانە تضعیف رژیم اسلامی گرو گرفتە شود! گرو گرفتن مایحتاج عمومی مردم، جمهوری اسلامی را نه تنها تضعیف نمیکند، بلکە زمینە را برای سرکوب و وحشیگری بیشتر این رژیم در مقابل با جنبشهای اعتراضی مردم آمادە تر میکند. در نتیجە تحریم اقتصادی بین المللی قبل از اینکە رژیم اسلامی را تضیف کند بە ضرر مردم، کارگر، زحمتکش جامعە ایران بوده است. رفع محاصرە اقتصادی اگر چە سهمی بە مردم نمیرسد اما حداقل دارو و شیرخشک و دیگر مایحتاج مردم از گرو خارج میشود و در دسترس مردم قرار میگیرد. عادی شدن مناسبات رژیم اسلامی با آمریکا و غرب علیرغم تلاش رژیم اسلامی جهت تداوم سرکوب بیشتر اما توقع طبقە کارگر و تودە های مردم را بالا میبرد. رژیم اسلامی دیگر این بهانە را ندارد اعتراضات مردم را بە حساب کمک بە دشمن برشمارد و مردم را با انگ امنیتی سرکوب کنند. حرکت شکوهمند سراسری معلمین از دهم اسفند سال گذشتە تا ٢٧ فروردی و ادامە اعتراضات فرهنگیان و فراخوان برای ١٢ اردیبهشت روزنە یک توازن قوای بین طبقە کارگر و مردم از یک سو با رژیم اسلامی از سوی دیگر است. طبقە کارگر در اول ماە مە امسال باید زمینە را برای اتحاد و همبستگی فراهم کند. طرح مطالبات اقتصادی ازجملە مسئلە دستمزد باید از طریق ایجاد و برگزاری مجامع عمومی محل کار و زیست بە سرمایەداران و دولت تحمیل شود. حرکت سراسری معلمین و فرهنگیان در این دورە درس و تجارب مهمی برای طبقە کارگر دارد کە باید مورد توجە رهبران و فعالین جنبش کارگری قرار گیرد.
زندە باد اول ماە مە! زندە باد همبستگی طبقە کارگر!
٢٩ فروردین ١٣٩٤
منبع: نشریھ کمونیست ماھانه، شمارھ 13، پنجم اردیبھشت 94
http://www.hekmatist.org/