اهداف رژیم اسلامی از سیاست تشدید اعدامها!
پدرام نواندیش
جمهوری اسلامی طی چهار هفته گذشته، نزدیک به هفتاد نفر را اعدام کرد که فقط در زندان رجایی شهر در روزهای دوشنبه بیست و چهارم و سه شنبه بیست و پنجم فروردین ماه ۲۶ نفر اعدام شده اند. در زندان های قزل حصار و رجایی شهر طی سه روز ۴۲ نفر محکوم به اعدام به دار آویخته شده و در آخرین مورد نیز روز پنجشنبه سوم اردیبهشت ماه ۹ نفر را در زندان مرکزی بندرعباس اعدام کرد. ماشین سرکوبگر دولت اسلامی سرمایه، بی وقفه در کار صدور حکم اعدام و اجرای آن است که این روزها و بنا بر موقعیت رژیم اسلامی، افزایش اجرای احکام اعدام در دستور کاربدستان حکومت قرار گرفته است.
جمهوری اسلامی سیاست تشدید سرکوب و اعدام زندانیان را با هدف مرعوب کردن جامعه در پیش گرفته و به درست اتخاذ چنین سیاست ضد بشری، بیانی از موقعیت ضعیف حکومت در مقابل مردم مخالف در جامعه ایران است. واقعیت این است که تاکنون تلاش کارگران و مردم محروم برای تحقق خواستها و حقوق برحق شان از سوی حکومت با سیاست انتظار و دادن وعده و وعید پوچ پاسخ گرفته است. کارگران و کارکنان جامعه هر گاه خواهان افزایش دستمزد، پرداخت به موقع آن و بهبود شرایط زندگی شان شده اند، پاسخ حکومت به آنها نداریم، تحریم هستیم و بازداشت و صدور احکام زندان و شلاق برای رهبران کارگری و فعالین سیاسی بوده است. مذاکرات رژیم اسلامی و نتایج آن، آزاد شدن بخشهای زیادی از درآمدهای بلوکه شده ایران از سوی دولت های آمریکا و غرب و حذف تحریم های اقتصادی، در واقع از یک سو موجب به میدان آمدن بخش های وسیعی از مردم کارگر و توده کارکن جامعه جهت طرح مطالبات به حق خود شده و از دیگر سو نداریم، تحریم هستیم، به عنوان یک حربه کارایی خودش را برای حکومت نیز از دست داده است.
اینکه چرا جمهوری اسلامی به جای پاسخ به مطالبات اقتصادی مردم کارگر و کارکن جامعه، سیاست تشدید سرکوب و اعدام را اتخاذ میکند، به ماهیت خود رژیم اسلامی برمیگردد. رژیم اسلامی حافظ سرمایه داری ورشکسته ایران ماهیتا نه می خواهد و نه میتواند به مطالبات وسیع سیاسی و اقتصادی و اجتماعی کارگران و توده های کارکن جامعه پاسخ دهد. آنچه موقعیت جمهوری اسلامی را به عنوان یکی از دولتهای جنایتکار و هار سرمایه داری توضیح میدهد، بحران و بن بست همه جانبه ای است که این رژیم را از آن خلاصی نیست. بحران های جمهوری اسلامی نه به واسطه وضع تحریم اقتصادی از سوی دولت های غربی پدید آمده و نه با رفع تحریم های اقتصادی نیز رخت برخواهند بست. بر همین مبنا اولا دزدی، چپاول و فساد اقتصادی سرتاپای حکومت را فرا گرفته است و به این دلیل ورود و تزریق هر میزان پول و منابع مالی به نهادهای مالی رژیم، که خرج نهاد های خرافه و دستگاههای سرکوبگر رژیم می شود، هیچ درجه بهبودی برای مردم کارگر و زحمت کشان جامعه به دنبال نخواهد آورد. دوما تشدید و تحمیل فقر و فلاکت شدیدتر به مردم کارگر و محروم جامعه، یک سیاست آگاهانه از سوی دولت سرمایه داری اسلامی بوده و اتخاذ این سیاست در کنار سرکوب خشن و عریان، بخشی از سرکوب اجتماعی ای است که جمهوری اسلامی آن را علیه طبقه کارگر و مردم زحمتکش در جامعه اعمال می کند.
تاریخا هر گاه که جمهوری اسلامی در موقعیتی ضعیف و شکننده قرار گرفته است و جنبش های اجتماعی دست به کار سازمان خود و طرح و برجسته کردن مطالبتشان زده اند، با سرکوب شدید از سوی رژیم مواجه شده اند. امروز جمهوری اسلامی در چنین موقعیتی قرار گرفته است و توده های وسیعی از مردم کارگر و کارکن جامعه در کارخانه ها و یا مقابل مراکز کار، دست به اعتصاب و اعتراض وسیع زده اند. راه اندازی موج وسیع اعدام در زندانها، صدور احکام زندان و شلاق برای رهبران کارگری و فعالین سیاسی سرشناس، بیان این واقعیت است که جمهوری اسلامی قصدش نه پاسخ اقتصادی و سیاسی و فرهنگی به مطالبات پایه ای شهروندان، بلکه هدفش مرعوب کردن مردمی است که دست به اعتصاب و اعتراض می زنند. اتخاذ این سیاست در واقع منعکس کننده آن است که خود سیاست گذار کاملا مرعوب و وحشت زده شده است. وحشت آنها از آینده ای است که انتظارشان را می کشد.
اینکه جنبش های اجتماعی طی دوره معینی از تاریخ حیات نکبت بار رژیم اسلامی توسط ماشین سرکوب اسلامی سرمایه مورد سرکوب قرار گرفته اند، به هیچ وجه نباید این استنتاج را به دنبال بیاورد که اولا جنبش های اجتماعی دیگر سر بر نخواهند آورد و دوما حکومت قدرت سرکوبش را میتواند همواره حفظ کند. جمهوری اسلامی بر سرکوب نسلی از انقلابیون چپ و آزادیخواه، حکومت جنایت کارش را برای مدتی تثبیت کرد. نسلی را سرکوب کرد. اعدام های خونین دهه شصت علیرغم تلاش کاسه لیسان رژیم اسلامی برای زدودن آن، بخش جدایی ناپذیر کارنامه جنایت و آدم کشی حکومت اسلامی محسوب میشود. نسل جدیدی پا به میدان گذاشته است. این نسل مطالبات معین خود را همراه دارد. این نسل امروز در دانشگاهها و مدارس و محیط های کارخانه و مراکز کار هستند. رژیم اسلامی در موقعیت ضعیف با این نسل بی پروا روبرو است. اعتراض علیه رژیم اسلامی به گستردگی تمام ایران وجود دارد. شرایط کنونی و تشدید بحران رژیم اسلامی است که موج کشتار و آدم کشی را در زندانهایش دوباره براه انداخته است. تحت هر عنوانی باشد میخواهد آدم بکشد. شورشی در زندان رجایی شهر، قاچاقچی مواد مخدر، و یا قتل، عنوانهایی است که برای اعدامها از سوی رژیم اسلامی اعلام می شود. اعدام تنها پاسخ حکومت اسلامی به مطالبات اجتماعی است. اتخاذ و تشدید سیاست اعدامها بیان استیصال رژیم اسلامی سرمایه است. *