جنبش اعتراض سراسری معلمان
یک تحول سیاسی اجتماعی مهم در ایران
فاتح شیخ
دیروز ۲۷ فروردین، تجمعهای اعتراضی معلمان در بیش از سی استان و هشتاد شهر ایران برپا شد. فراخوان این اعتراض سراسری با عنوان “حماسه دیگری در راه است” ده روز قبل (هفده فروردین) داده شد. پیشبینی فراخوان درست بود. دیروز آن حماسه اتفاق افتاد. حماسه بزرگی که به میدان آمدن جنبش اعتراض سراسری معلمان را نوید داد. جنبش اعتراضی معلمان که از دهم اسفند وسیعا براه افتاده است دیروز با دومین ابراز وجود قدرتمند خود نشان داد که با گامهای محکم و با اتحاد و همبستگی شورانگیز به پیش میرود.
هم تاریخ فراخوان اعتراضی، هم پاسخ گسترده ای که به آن داده شد و هم مطالباتی که در این یک ماه و نیم در اعتراضات معلمان طرح شده اند دارای اهمیت ویژه و شایان توجه ویژه هستند. فراخوان اخیر اعتراض معلمان چهار روز پس از جنجال “تفاهم لوزان” منتشر شد و بی هیچ اشاره ای به آن هیاهو، از معلمان خواسته بود راهی که دهم اسفند آغاز کرده بودند را پی بگیرند. فراخوان با صراحت کافی از معلمان خواسته بود به دام انتظار مهلکی نیفتند که رژیم حاکم برای مبارزات توده های عظیم اردوی کار جامعه چیده است. جنبش اعتراض سراسری معلمان به میدان آمده است تا بگوید مناسبات جمهوری اسلامی با آمریکا و غرب هر جا برود، مناسبات آنها با رژیم اسلامی حاکم راه خود را میرود و اهداف خود را دنبال میکند. جنبش اعتراضی معلمان دیروز در هشتاد شهر ایران با صدای رسا به توده های اعماق جامعه ندا داد که نباید به رژیم و به روحانی فریبکار فرصت فریبکاری و طفره روی بیشتر و سرکوب و اعدام بیشتر داد. بلکه باید با فشار مبارزه وسیع و سراسری و متحدانه خود، مطالبات پیشروشان را به کرسی بنشانند و بر رژیم حاکم تحمیل کنند. این یک تحول سیاسی اجتماعی پراهمیت در اوضاع کنونی ایران است.
جنبش معلمان مطالباتی رادیکال، پیشرو، آزادیخواهانه و حق طلبانه را طرح کرده که بازتاب چند عرصه اساسی معضلات جامعه و چندین درد مشترک توده های کارکن و محروم اعماق جامعه هستند. خواست برحق افزایش سی درصدی حقوق معلمان تنها یکی از آن مطالبات است. توجه کنید وقتی در بیانیه های متعدد یک ماه و نیم گذشته معلمان و فرهنگیان به روشنی خواست “آموزش و پرورش علمی و مدرن” طرح میشود، در شرایط کنونی ایران یعنی خرافات پوسیده مذهبی که رژیم اسلامی بر آموزش و پرورش جامعه تحمیل کرده باید برچیده شود و دستاوردهای علمی و مدرن جامعه بشری پیشرو جای آنها را بگیرد. این خواست تنها با استقرار یک نظام سیاسی سکولار و جدا کردن دین از آموزش و پرورش امکان تحقق دارد که معلمان پیشرو آزادیخواه ایران در شرایط استبداد و خفقان موجود ناگزیر آن را با فرمول “آموزش و پرورش علمی و مدرن” بیان کرده اند. وقتی خواست آموزش رایگان به روشنی در بیانیه ها طرح شده است، به این معنی است که گرایش پیشرو آزادیخواه و رادیکال درون جنبش معلمان ایران دارد از یک دستاورد مهم پیشرفته ترین جوامع جهان امروز دفاع میکند و تحقق آن را هدف گرفته است. وقتی خواست دخالت دادن مستقیم معلمان در اداره امور مدارس طرح میشود به این معنی است که سیستم اسلامی پلیسی حاکم بر محیط مدارس جامعه باید برچیده شود و مناسبات دمکراتیک اداره مدارس توسط خود کارکنان جایگزین آن گردد تا بتوان رابطه خلاق و مثبت میان معلم و دانش آموز را تامین کرد. وقتی روی پلاکارتهای تجمع کنندگان به وفور شعارهایی چون: “معلم از تبعیض بیزار است” و “درد ما فقر نیست فرق است” و نظیر اینها دیده میشود، جنبش اعتراضی معلمان با زبانی ساده و پداگوژیک دارد خصلت ضدتبعیض و برابری طلبانه خود را بیان میکند. و بالاخره وقتی در بیانیه ها و سخنرانیهای این تجمع خواست افزایش حقوق معلمان به سطح بالاتر از خط فقر طرح میشود، به تبعیض فاحشی اعتراض میکنند که رژیم حاکم از نظر حقوق و امکانات بین کارکنان دستگاههای سرکوبگر و خرافه پراکن خود با اردوی کار و دانش جامعه یعنی معلمان قائل است، باز به این معنی است که معلمان ضد نابرابری هستند و همین خصلت را هم به دانش آموزان خود میآموزند.
رژیم اسلامی ماهیتا با چنین مطالباتی ناسازگار است و همچون دیگر معضلات اساسی جامعه قادر به پاسخگویی آنها نیست. معلمان آگاه و پیشرو هم به این حقیقت سیاسی و اجتماعی واقف هستند با این حال با طرح مطالبات پیشرو دارند توقعات بالای خود از آینده آموزش و پرورش نسل آتی جامعه و احساس مسئولیت بالای خود در قبال آن را بیان میکنند. دارند با صراحت کافی نفرت خود از رژیم اسلامی حاکم را فریاد میزنند. فراخوان معلمان اعلام کرده بود: “سکوت ما رساترین فریاد ماست”. آنها البته در تجمعات دیروز سکوت نکردند و با هر سخن و کلام و پلاکارت خود موقعیت واقعی مخالفتشان با وضع موجود و با نظام سیاسی و آموزشی حاکم فریاد زدند. به این ترتیب میتوان به روشنی تشخیص داد که خواستهای طرح شده جنبش اعتراضی معلمان در این شرایط تماما با خواستهای رادیکال طبقه کارگر و توده های محروم جامعه برای برچیدن این رژیم گندیده و استقرار یک جامعه مدرن و پیشرو و آزاد در یک مسیر به پیش میرود.
در آستانه اول مه روز همبستگی جهانی طبقه کارگر، کارگران آگاه و کمونیست و فعالین و پیشروان اردوی بیشمار کار موظفند در راستای اتحاد مبارزاتی کارگران، معلمان، زنان، دانش آموزان و نسل جوان برای به میدان آوردن صف متحد و قدرتمندی در مسیر به کرسی نشاندن خواستهای انسانی آزادیخواهانه و برابری طلبانه مشترک خود، در جهت برچیدن نظم ضدانسانی سرمایه، برقراری سوسیالیسم و تحقق آزادی و خوشبختی انسانها بیدریغ تلاش کنند.
پیروز باد جنبش معلمان!
زنده باد اول مه!
هفده آوریل ۲۰۱۵