برای گرامیداشت اول مه بجنبیم، دیر است!
رحمان حسین زاده
تدارک گرامیداشت اول مه امسال به طرز غیر موجهی با تاخیر و کم تحرکی رهبران و فعالین کارگری، نهادهای کارگری و ما کمونیستها و نیروهای چپ روبرو است. تاهم اکنون از آن تحرک قابل توجه سالهای قبل در تدارک روز جهانی کارگر خبری نیست. سال گذشته و سالهای قبل، از دو ماه مانده به روز جهانی کارگر، جنب و جوش هدفمندی برای هرچه بهتر برگزاری جشن و مراسمهای روز کارگر در دستور قرار میگرفت. علاوه بر بعد تبلیغی، تلاشهای عملی قابل مشاهده در میان رهبران و فعالین و نهادهای کارگری در این رابطه دیده میشد. تبادل نظر و همفکریها و هم گامیها قابل توجه بود. مقابله با مانع تراشیهای جمهوری اسلامی و دم و دستگاههای سرکوب و فریب آن جزوی از تلاش مبارزاتی قبل از اول مه بود. متن قطعنامه ها و ادعانامه های کارگری مختلف در افکار عمومی میچرخید. در خارج کشور نهادهای مدافع حقوق کارگر در ایران و نیروهای چپ و کمونیست اقدامات جدیتری در دستور میگذاشتیم. امسال و تا این لحظه شاهد چنین تحرک متعددی برای گرامیداشت اول مه در داخل و در خارج نیستیم. قبل از اینکه به علتهای این بی تحرکی بپردازیم، در وهله اول باید تصمیم گرفت و به این وضعیت پایان داد. فرصت ۲۰ روز باقیمانده به روز اول مه با کوشش چند برابر میتواند به دوره تدارک سیاسی و عملی مجدانه روز جهانی کارگر تبدیل شود.
علت دیرکرد در تدارک اول مه امسال چیست؟
شناخت علل تاخیر در تدارک اول مه امسال نه فقط در رابطه خود اول مه، بلکه در رابطه با بعضی گره گاههای مبارزات کارگری سال پیش رو ضروری است. در این رابطه بر این چند مسئله باید تاکید کرد.
الف: زندان و دستگیری فعالین کارگری: سرکوبگری هر ساله جمهوری اسلامی در آستانه اول مه اولین علت کندی به وجود آمده در تدارک اول ماه مه است. بگیر و ببند و بازداشت فعالین کارگری و امسال صدور احکام و محکومیت سنگین جمیل محمدی و جعفر عظیم زاده و به محاکمه کشیدن ۳۰ کارگر مبارز چادرملو و نهایتا محکومیت بی پایه ۵ نفر از آنها، در زندان ماندن بهنام ابراهیم زاده و شاپور احسانی راد و کورش بخشنده و تعداد قابل توجهی از فعالین کارگری و فعالین مبارزات رادیکال، در خدمت ایجاد فضای رعب و تهدید و از جمله برای جلوگیری از تحرک قابل توجه برای گرامیداشت اول مه است. این مسئله هر ساله وجود داشت و با ابتکارات مختلف ترفند سرکوبگرانه جمهوری اسلامی خنثی میشد. امسال نیز وظیفه فعالین و رهبران کارگری و نهادهای آنها است، با ابتکارات لازم گرامیداشت اول مه و حق طلبی کارگر در این روز را نمایندگی کنند و به جمهوری اسلامی نشان دهند، علیرغم تهدید و فشار و زندان تعدادی از فعالین کارگری، برگزاری جشن و مراسم کارگری ادامه دارد.
ب- شوک ناشی از تعیین حداقل دستمزد چند بار زیر خط فقر: این مسئله یک عامل مهم دیرکرد امسال در رابطه با تدارک شایسته اول مه امسال است. اثرات منفی به ثمر نرسیدن تلاشهای برحق برای تحمیل دستمزدی شایسته زندگی خانواده کارگری، به نظر من در تاخیر کنونی بی تاثیر نیست. جواب این واقعیت تلخ بی تحرکی نیست، بلکه برعکس حتی اگر از زوایه تداوم مبارزه برای افزایش دستمزد به مسئله نگاه کنیم و به دام ترفند سالی یکبار تعیین حداقل دستمزد جمهوری اسلامی و شورایعالی کارش نیفتیم، اتفاقا باید پروسه تدارک اول مه و آکسیونها و اجتماعات روز کارگر جایی باشد با محکمی دستمزد زیر خط فقر را مردود اعلام کرد و دستمزد مورد نیاز خانواده کارگری را در این مناسبت اعلام و برای تحقق آن تلاش آگاهانه و سازمانیافته در دستور گذاشت.
ج- سیاست انتظار ناشی از تفاهم هسته ای: به دنبال تفاهم هسته ای یکی از سیاستهای آگاهانه جمهوری اسلامی و مشخصا جنبش ملی اسلامی حامی دولت روحانی دامن زدن به سیاست انتظار در میان جامعه و اتفاقا در میان طبقه کارگر و مردم تحت فشار است. اینها میخواهند به این ترتیب کارگران و مردم تحت فشار معیشت و زندگی سخت در انتظار باقی بمانند و توقعات و انتظارات برحق خود را مطرح نکنند. این مسئله هشدار دهنده است و وظیفه رهبران کارگری و فعالین آگاه مبارزات اجتماعی رادیکال و ما کمونیستها و نیروهای چپ است، با اشاعه سیاست انتظار مقابله کنیم. برعکس عقب نشینی و سرآغاز هزیمت بزرگتر جمهوری اسلامی در مقابل آمریکا و غرب را باید به فرصتی برای پیگیری محکمتر مطالبات اقتصادی و سیاسی برای بهبود شرایط کار و زندگی و مبارزه تبدیل کرد. نباید گذاشت جمهوری اسلامی با سیاست انتظار و همزمان فشار و سرکوب از جوابگویی به مطالبات برحق اقتصادی و سیاسی و اجتماعی مردم در این دوران شانه خالی کند. پروسه سه هفته ای باقیمانده به اول مه و اجتماعات روز جهانی کارگر، میتواند عرصه طرح مطالبات برحق کارگری علیه سرمایه داران و دولت حامی آنها و چگونگی پیگیری و به نتیجه رساندن آن باشد.
باید جنبید، فرصت باقی است
اگر در این مشاهده شریک باشیم که تاخیر و کندی در تدارک گرامیداشت اول مه وجود داشته ، آنوقت انتظار اینست آستینها را بالا بزنیم و کمبودهای کارمان را جبران کنیم. تجارب گذشته و همفکریها و همگامیهای کنونی میتواند بسرعت، اقدامات سیاسی و عملی لازم را روی غلطک بیندازد. اما عامل تعیین کننده آن وجود شبکه همبسته رهبران و فعالین کارگری در سطح هر شهر و در سراسر کشور است. چنین شبکه ای از رهبران و فعالین کارگری با حمایت کارگران نهادهای کارگری مستقل موجود و حمایت کارگران مراکز کارگری میتواند مبتکر فعالیتهای موثر در بیست روز آینده باشند. لازمست اقدامات ردیف شود و گروههای کاری فعالیت جدی را ادامه دهند. در این راستا برچند اقدام مهم باید تاکید گذاشت.
۱- ادعامانه کارگری امسال در اول مه را باید آماده کرد. ناهنجاریها و مصائب دوران متاخر نظم وارونه سرمایه و با برجستگی اتفاقات و زشتی های سبعانه سال گذشته ماحصل این نظم ضد انسانی را به مصاف طلبید. همبستگی بین المللی کارگری را تاکید کرد. طبقه کارگر ایران را به حضور فعال در همبستگی بین المللی کارگری فراخواند. در ایران، طبقه کارگر را به بیشترین اتحاد و همبستگی علیه بورژوازی و ترفندهای هیئت حاکمه فراخواند. مشخصا تاکید بر ایجاد سنگربندی محکم و سازمانیافته و خودآگاه کارگری علیه “حداقل دستمزد” تعیین شده، علیه فقر و گرانی و علیه سیاست انتظاری که بخواهند به بهانه توافق هسته ای به طبقه کارگر و جامعه تحمیل کنند، لازمست در چنین ادعانامه ای تاکید شوند.
۲- اول مه ، تنها روز به رسمیت شناخته شده ما کارگران در سراسر جهان است. به دور از دخالت دولت و نهادهای ضد کارگری، جشن و مراسم کارگری را محقیم برگزار کنیم. نقطه عزیمت ما برپایی اجتماعات بزرگ و علنی کارگران و خانواده های کارگری و همه انسانهایی است که در این روز در کنار کارگران در سطح شهر صف می بندند. در نتیجه نباید تن داد فشار و محدویت دم و دستگاه حاکم ما را به بیرون شهر و دشت و کوهپایه براند. درست مثل بخش اعظم کشورهای امروز دنیا محقیم و در شهر و در مکانی که کارگران خود تعیین میکنند، جشن و مراسم روز کارگر را برگزار کنیم. همزمان باید تاکید کرد کار و کارخانه و محل کار تعطیل است. کشاندن کارگران به محل کار به بهانه مراسم نقص غرض است. به بیرون شهر و گل گشت و کوهپایه بردن کارگران، غیر اجتماعی گری و به محل کار برگرداندن، چیزی جز صنفی گری و محدود نگری نیست. روز اول مه روز همبستگی کارگری به دور از هر نوع تفرقه، از جمله تفرقه شغلی و صنفی است. کارگران همه رشته ها و محل های کار و خانواده های کارگری آنها و همه انسانهای متحد کارگران در این روز و در محلی در سطح شهر میتوانند اجتماع کنند و مراسم روز کارگر را برگزار کنند. تصمیم مشخص و چند و چون چنین اقدامی با در نظر گرفتن تناسب قوا و شرایط امنیتی توسط رهبران و فعالین کارگری در محل تعیین میشود.
۳- واضح است، مراسمهای دولتی و شوراهای اسلامی و خانه کارگر از طرف کارگران تحریم میشود. ترفند و ریاکاری جنبش ها و احزاب بورژوایی اپوزیسیون در برخورد به اول مه امسال باید از هم اکنون افشاء شود.
۴- در پروسه تدارک اول ماه مه و روز اول ماه مه فرصتی است تا وسیعا آزادی کارگران زندانی را خواستار شد. همه جا لیست و نام کارگران زندانی لازمست برجسته شود.
۵- در روز کارگر بخشهای معترض و رادیکال جامعه، همه فعالین سیاسی، زنان و جوانان و تشکلهای آنها را فرا میخوانیم تا در روز اول ماه مه همراه با کارگران این روز را بهر شکلی که مناسب میدانند برگزار کنند.
۶- در سطح بین المللی نیروهای چپ و کمونیست و از جمله تشکیلات خارج کشور حزب حکمتیست، و کمیته ها و نهادهای متعددی که دفاع از حقوق کارگران ایران را وظیفه خود میدانند، فعالیتهای جدی خود را در گرامیداشت اول مه، در همبستگی با طبقه کارگر جهانی و کشورهایی که در آن حضور دارند، اعلام کنند. مهمتر کسب حمایت از جنبش کارگری را در این مناسبت لازمست سازمان دهند.
فرصت کوتاه باقیمانده را نباید از دست داد. به امید گرامیداشت هر چه بهتر و موثر اول مه، روز جهانی کارگر. زنده باد اول مه! *