همايون گدازگر- سالى كه گذشت و سالى كه آمد

همايون گدازگر- سالى كه گذشت و سالى كه آمد
بدون شك سال گذشته ، براى مردم جهان امروز ما سالى سياه و پراز ناهنجاريهاى عظيم اجتماعى بود . اما بين سال گذشته و آينده هيچ ديوار چينى وجود ندارد . با يك تغيير جغرافيايي و اضافه شدن يك عدد به ٩٣ چيزى عوض نمى شود ويا بعبارت درست ، سال گذشته با عوامل مثبت ومنفى آن در سال آينده هم حكم مى راند وهنوز نقش جامعه و انسان براى تغيير در آنها سر جاى خود باقى است . سال ٩٣ سال گسترش ارتجاع و جنگ برپهنه بخش مهمى از جهان بود . در مجموع دهها جنگ بزرگ وكوچك ،  نفس زندگى وزنده  ماندن در مناطقى از جهان  مورد تهديد جدى بود  . پيشروى سريع داعش و استقرار دولت اسلامى ، نمايش درنده خويي و سبعيت اسلام سياسى را به اوج خود رساند . كشتار هزاران انسان بيدفاع و آواره گى ميليونها انسان بى پناه ، نه تنها در عراق و سوريه ، بلكه در نيجريه و كامرون و سودان و سومالى ويمن و كنگو ، نتيجه بى لياقتى و بن بست سيستم  گنديده سرمايه دارى در اداره امور جامعه و انداختن جنايتكاران اسلامى بجان ميليونها انسان بود .

دامنه نا امنى بر زندگى ميليونها انسان حتى به اروپا هم رسيد .  در اكراين در ادامه رقابت هاى سرمايه دارى در شرق و غرب حدود ٥٠٠٠ نفر كشته وبيش او يك ميليون نفر آواره شدند . دامنه كشت وكشتار همچنين به قلب اروپا ، به پاريس و لندن و كپنهاگ رسيد . بالاخره ، ترس و ربوده شدن ، شكنجه و خشونت جنسى واعدام ، و حمله مسلحانه به مناطق مسكونى جزو چهره كريه سالى بود كه سپرى شد . در دل اين شرايط دهشتناك ، ميليونها نفر مجبور به ترك خانه و كاشانه و ثمره يك عمر زندگى خود شدند . آوارگى ميليونى و تلف شدن هزاران نفر در راه پيدا كردن مأمن و سرپناهى يكى ديگر از صحنه هاى فاجعه بار سال گذشته بود كه دامنه آن از زمان جنگ جهانى دوم ببعد بيسابقه بود .

در ايران تحت حاكميت سياه اسلامى سال ٩٣ بمانند ٣٥ سال قبل از آن جامعه در فقر و محروميت و اختناق غوطه ور بود . دولت “تدبير و اميد ” آخوند روحانى به درست از طرف مردم دولت ” اعدام و اسيد ” لقب گرفت . دولت سرمايه داران اقتصاد داغان خود و ترميم كسرى بودجه را روى معيشت كارگران و زحمتكشان سرشكن كرد و با گران كردن تمام مايحتاج زندگى از جمله نان  ، پر مصرف ترين خوراك اصلى مردم زحمتكش و كم درآمد ، زندگى دهها ميليون نفر را به تباهى هر چه بيشتر سوق داد . گرانى وبيكارى رو به ازدياد ، تحميل دستمزدهاى چند برابر زير خط فقر ، در كنار نا امنى سياسى و فشار بر زنان و تشديد اعدامها،  كارنامه دولت جنايتكار روحانى درسال گذشته است . و اينبار هم بسان موارد قبلى جامعه وصف ميليونى مردم بدون رفاه و نان وآزادى با چشمان خود ديدند  راه برون رفت از وضع رقت بار كنونى جامعه ايران ، رفتن به پاى صندوق انتخابات و بيرون آمدن هيچ آخوند و اصلاح طلبى نيست . تا جمهورى اسلامى سرپا ست ، اكثريت قريب به اتفاق جامعه روى رفاه و آسايش بخود نخواهد ديد .

بااينحال و عليرغم تحمل اين شرايط مشقت بار ، كارگران ومردم زحمتكش در طول يكسال گذشته از مبارزه واعتراض عليه فقر و اختناق باز نايستادند ، ومبارزه كارگران ، معلمان ، پرستاران ، دانشجويان وبقيه مردم زحمتكش تقريبا در تمامى هفته ها و روزهاى سال گذشته بردوام بود . رژيم اسلامى كه از عمق تنفر كارگران و مردم زحمتكش در برابر خود آگاه است ، از ترس گسترش وهمه گير شدن اين مبارزات با سياست سركوب و زندان وإعدام يا فريب و دسيسه و تطميع به مصاف اين اعتراضات رفت . اما حساب تصفيه نشده مردم تحت اختناق و فقر با جمهورى اسلامى سر جاى خود باقيست . سال گذشته هم مثل هميشه تجربه نشان داد كه تنها كارگران متشكل ، تنها مردم متحدو همبسته مى توانند حقوق يايمال شده خود را از رژيم اسلامى باز پس بگيرند . يكبار ديگر معلوم شد ، براى كارهاى بزرگتر و عقب را ندن كل ارتجاع اسلامى و كم كردن سايه شوم آن از روى سر جامعه ونسل هاى آينده ،  به همبستگى و اتحاد بزرگتر و عظيم تر احتياج است . اين در كنار افق و مطالبات روشن و رهبرى اى قابل وتوانا كه بتواند آزادى وبرابرى و رفاه اجتماعى را به اميد ميليونها انسان در جامعه تبديل كند همچنان درس و ظيفه ما در سال تازه و تا سرنگونى رژيم هار اسلامى است . بحران و تناقض جمهورى اسلامى با جامعه ايران عميق تر از آن است كه بشود با مذاكره و عادى كردن رابطه با غرب آن را حل كرد . خود اين رژيم سركوبگر پروژه و آلترناتيو سرمايه دارى جهانى عليه مردم آزاديخواه در ايران بود وتا به امروز هم در ورأى كش وقوس هاى  موجود ، قدرتهاى جهانى و جمهورى اسلامى به حكم منافع سياسى و اقتصادي شان در برابر صف آزاديخواهى و تساوى طلبانه جامعه ايران هميشه متحد بوده اند . درنتيجه چشم به انتظار مذاكرات بودن وسياست انتظار  ، ضمن اشاعه انفعال و استيصال در جامعه به جمهورى اسلامى فرصت تجديد قوا و تعرض بيشتر به معيشت و امنيت مردم مى دهد .

اما سال گذشته كردستان هم شاهد تغيير و تحولاتى بود . از يكطرف رژيم سياست مليتاريزه كردن واقدام پيشگيرانه و دستگيرى از پيشى فعالين و جوانان معترض را،  درمواقعى كه تشخيص مى داد اعتراضى در راه است ، به سياست عادى نيروهاى سركوبگرش تبديل كرد .امادر طرف مقابل  مردم متنفر از رژيم زندان وإعدام دركردستان ، از هر فرصتى براى مقابله با رژيم و خنثى كردن قدر قدرتى اش استفاده كردند . بمناسبت روز زن ، بمناسبت روز كارگر ، در اعتراض به اعدام زندانيان سياسى ، در اعتراض به خشونت عليه زنان ، درمقابله با خودنمايي عوامل مرتجع سلفى و يا دفاع از مقاومت قهرمانانه زنان و مردان كوبانى ،  صداى اعتراض و يا همبستگى آنها هم بصورت جمعى ومتحد وهم از خيابان وميادين اصلى شهرها شنيده شد . و به اين ترتيب به همت جوانان پرشور وجسور به سركوبگران فهماندند كه صداى اعتراض علنى مردم در شهرهاى كردستان خاموشى  نمى شناسد . فعالين كارگرى ، معلمان مبارز، جوانان و دانشجويان عليرغم فضاى شديد امنيتى و بگير وببند وزندانى كردنهاى مداوم صحنه اعتراضى شهرهاى كردستان را همچنان سر پا نگهداشتند .

از طرف ديگر در سالى كه گذشت ،  احزاب ناسيوناليست كرد ، بخصوص پس از جدى شدن مذاكرات جمهورى اسلامى باغرب  ، اميد خود را به دخالت غرب بيش از پيش از دست داده و در بحران عميق ترى فررفتند . درنتيجه  نهان وآشكار درصدد تماس و مذاكره با جمهورى اسلامى برآمدند ، كه آنهم در اثر قدرقدرتى فعلى جمهورى اسلامى در منطقه تا كنون ثمر چندانى برايشان نداشته است .

به اين ترتيب در سال حاضر هم هرنوع تغيير و تحول راه گشا وانسانى ، كه نويدى  از آزادى و برابرى و رفاه درآن مشاهده شود ،  و تقابل با ارتجاع هار اسلامى و رژيم آن ، كار كارگران و مردم زحمتكش و برابرى طلب است .
همايون گدازگر
سوم فروردين ٩٤