مبارزان کمونیست
در ستایش شجاعت مدنی ملالی!
(در حاشیه سوءقصد به جان ملالی یوسف زای)
رحمت فاتحی
سه شنبه ٩ اکتبر دختر نوجوان ملالی یوسف زای ١٤ ساله در منطقه دره اسوات پاکستان هنگام بازگشت از مدرسه به خانه هدف ترور آدمکشان طالبان قرار گرفت و به شدت زخمی شد. جنایتکاران طالبان پاکستانی مسئولیت این حمله را برعهده گرفته اند. خوشبختانه ملالی از این سوء قصد جان سالم بدر برده و در حال حاضر در بیمارستانی در بیرمینگام انگلستان تحت مداوا است.
ملالی به خاطر فعالیتهایش در دفاع از حق تحصیل برای دختران، شخصیتی شناخته شده در پاکستان و در سطح میدیای جهان میباشد. طالبان تا سال 2009 که بر منطقه اسوات تسلط داشت مدارس دخترانه در این منطقه را تعطیل و ممنوع کرده بود. ملالی ١١ سال داشت و با آنکه دختر نوجوانی بیش نبود که مبارزه با جانیان طالبان را با اعلام کمپین تحصیل برای دختران پاکستانی آغاز و همزمان شروع به وبلاگ نویسی کرد. ملالی با این مبارزه توانست افکار عمومی پاکستان و میدیا را متوجه خود کند. سه سال پیش در مصاحبه با بی بی سی صدای مبارزه خود و هم سن و سالهایش را با شهامت و شجاعتی رسا به گوش میدیا فرو کرد و با این کار به عنوان یک چهره و صدای خلاف جریان پای خود را به رسانه های جهان باز کرد. وی در مصاحبه هایش با بیانی شیرین و کودکانه از حق تحصیل برای دختران دفاع میکند. از وبلاگش هم برای اطلاع رسانی در راستای کمپینش علیه عملکرد، تهدیدات و رفتار جنایتکاران اسلامی در ممانعت از تحصیل دختران و هم به عنوان ابزار اعتراض علنی و مدنی به بهترین وجه استفاده میکرد.
ملالی جوان، با شجاعت فردی خود در منطقه تحت کنترل گروهی واپسگرای تا مغز استخوان مرتجع به مبارزه برخاسته و تحصیل رایگان و امنیت و رفاه را بخش کوچکی از حق هر کودک ازجمله دختران میداند. ملالی مشوق جسور هم سن و سالهای خود بود مرتبا از آنها میخواست که به تهدیدهای طالبان وقعی ننهند و آنها را به حضور در کلاسهای درس تشویق میکرد. شجاعت و جسارت فردی ملالی واضح است که خشم مرتجعین و جانیان اسلامی طالبان را بر انگیزد، زیرا جریانات اسلامی در هر نقطه جهان علیه رفاه، امنیت و سعادت انسان ازجمله کودکان هستند. اسوات پاکستان تنها منطقه ای نیست که در آن امثال ملالی قربانی توحش اسلامی باشند بلکه ما بطور روزانه شاهد عملکرد ضد انسانی و وحشیانه جریانات اسلامی در مناطقی که این جانیان اندک قدرتی داشته باشند هستیم. ترور و خفقان مشخصه ثابت حکومتها و دستجات مذهبی است و بشریت امروز نیاز دارد که سرکردگان اسلامی، آخوندها و آیت الله ها و اشاعه دهندگان اسلام و بقیه ادیان را برای مصونیت جامعه از سموم افکار و عملکرد ضدانسانیشان قرنطینه کند.
هزاران نفر در پاکستان و سراسر دنیا بعد از این سوءقصد حمایت خود را از ملالی اعلام کردند و عمل جنایتکارانه طالبان را محکوم کردند. ملالی به خاطر جسارت و شهامت فردی خود نظر میلیونها انسان را به خود جلب کرد و الگوی شجاعت مدنی (civil courage) در مقابله با زالوها و جانیان اسلامی را بدست داد که لازم است چراغ راهنمای جوانان پیشرو و انسانهای آزادیخواه در هر محله و محیط کار برای طرد و به هزیمت کشاندن دستجات اسلامی از طالبان گرفته تا سلفیها، گله های حزب الله، انصار و همه دستجاتی باشد که فرهنگشان، رفتارشان و عملکردشان بر اساس توحش اسلامی است.
سوء قصد به جان ملالی همزمان بود با دادن جایزه صلح نوبل به اروپای واحد. دنیای امروز ما از هر نظر وارونه است و روی قاعده خود نیست. اگر جایزه صلح نوبل دست کسانی بود که امنیت و رفاه، آسایش و دفاع از حق و حقوق انسان از جمله کودکان و تامین سعادت و خوشبختی امرشان بود این جایزه لازم بود به ملالی داده شود نه دولتهای جنایتکار اروپای واحد که برای کنترل بازارها، سود آوری بیشتر سرمایه در رقابتهای امپریالیستی خود روزانه در همین پاکستانی که ملالی مورد سوءقصد قرار گرفت یا افغانستان، عراق، لیبی، سوریه و …. کودکان و شهروندان جامعه را سلاخی میکنند و در هر مقطع با این سیاستهای ضدانسانی خود به شکل گیری و ادامه حیات جریانات پوسیده و انگل امثال طالبان میدان میدهند و یاری میرسانند.
