زندان نوروز ندارد، زندان روز نو ندارد، زندان عطر پرتقال و شیرینی تازه ندارد …
http://kampain.info/mer.php?id=2006
متن کامل این نامه در اختیار «کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی» قرار گرفته در پی میآید.
چند روز بیشتر به عید نمانده است. این روزها مدام به این فکر میکنم که آیا یک زندانی میتواند عید داشته باشد یا اصلاً معنی عید را درک میکند؟ همواره در طول تاریخ، مردم ایران به جشن نوروز توجه میکردند، حوادث روزگار اگر چه گهگاه آن را از شور و گرمی میاندازد، اما هرگز به فراموشی سپرده نشده است.
اگر چه عید به جشن سالانهای گفته میشود که هر سال با بازگشت خود سرور و نشاط را به انسانها باز میگرداند ولی سوال اینجاست آیا این نشاط و شادی میتواند برای زندانی در بند باشد.
از روز چهارشنبه سوری تا نوروز، مدام به فکر سال تحویل هستی، نه برای این که بتوانی در آن ساعت تحویل سال شاد باشی، بلکه به این خاطر که یک سال از دوران محکومیت را پشت سر گذاشتهای و به آزادی نزدیک میشوی که البته حال و هوای عید در هر یک از زندانیان فرق دارد.
برای زندانیای که حکم ابد دارند و نمیداند آیا تاریخی برای آزادیاش وجود دارد یا نه، یا برای کسانی که حکم اعدام دارند مانند خودم چه حسی دارد.
من خودم به عنوان زندانی سیاسی کُرد محکوم به اعدام احساس میکنم که چقدر اهمیت دارد که در هنگام سال تحویل و شادیهایش در کنار خانواده و دوستان باشی، و چهقدر درد دارد که از آن محروم باشی، و در جایی بمانی که حتی زندانبانها هم از آن فراری هستند.
این روزها هوای بهار و سال نو را از چیزهای کوچکی میتوانی بفهمی که شاید در بیرون از زندان برایت معنا و مفهومی ندارد. میتوانی در سر و صدای پرندگان، از روییدن دوباره گیاه در لابهلای موزاییکهای هواخوری زندان، سر و صدای گنجشکها، یا از زمزمهی همبندیهایت که منتظر مرخصی هستند. پرسوجوی مدام آنها در مورد این که آیا دادستان با مرخصی نوروز آنها موافقت میکند یا نه، تا بتوانند در کنار خانواده عید را بگذرانند. همین علائم است که به فکر میافتی نزدیک نوروز است و تو باید به فکر باشی که دوباره تظاهر به شادی کنی، هر چند به طور کامل نمیتواند از درون انسانها از بین برود ولی همان طور که گفتم در هر یک از زندانیان متفاوت است.
من هم دوست داشتم مانند بقیه دوستان برای ملاقات با خانواده خودم را آماده کنم، لباسهایم را حاضر کنم، صورتام را اصلاح کنم برای آن روز و یا با حرفهای خندهآور آن روز را کنارشان باشم، دستان پدر و مادرم را لمس کنم، و در شادی سال نو احساس زندانی بودن را کنار بگذارم در وجود من مرده است و هر سال تظاهر به شادی میکنم.
میتوان بگویم که سال جدید مانند دیگر روزهای سال است برایم و فقط احساس میکنم که آن روز برایم متفاوت است چون نه سرور و نه نشاط را به زندگی من در زندان میآورد و تنها شادی یک زندانی میتواند تحقیق آرمانهایش باشد و آزادی تمام انسانها از بند جهل و نادانی میتواند هر روز را نوروز کند و به امید روزی که بتوانیم هر روز را چون نوروز شاد و سرور باشیم.
زانیار مرادی زندانی سیاسی کُرد محکوم به اعدام
زندان رجایشهر سالن 12
کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی
در آستانه عید نوروز احمد زیدآبادی زندانی سیاسی به مرخصی اعزام شد.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، احمد زیدآبادی روزنامهنگار سیاسی در آستانه سال نو به مرخصی 3 روزه اعزام شد.
این زندانی سیاسی که دانش آموخته علوم سیاسی میباشد پس از خرداد 88 تاکنون در زندان به سر میبرد.
احمد زیدآبادی روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب ایرانی است که در پی حوادث انتخابات ریاستجمهوری (۱۳۸۸) تنها ساعاتی پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری دهم از سوی ماموران امنیتی بازداشت و ۱۴۱ روز در سلول انفرادی بند ۲۴۰ زندان اوین به سر برد، وی در آذر ماه ۸۹ از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به شش سال زندان، پنج سال تبعید به گناباد و محرومیت مادامالعمر از هرگونه فعالیت سیاسی و شرکت در احزاب و هواداری و مصاحبه و سخنرانی و تحلیل حوادث، به صورت کتبی یا شفاهی، محکوم شدهاست، اکنون دوران محکومیت خود را در زندان رجاییشهر میگذراند.
وی در حالی که در زندان به سر میبرد در سال ۱۳۹۰ برنده جایزه آزادی مطبوعات جهانی ۲۰۱۱ سازمان یونسکو موسوم به «گیلرموکانو» شد.
پنجشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۳ تهران
۲۱:۰۳ – ۱۹ مارس ۲۰۱۵
بازداشت دو وبلاگ نویس احوازی پس از اعتراضات اخیر احواز
http://kampain.info/mer.php?id=2004
شهاب موسوی و مجید کعبی دو وبلاگنویس احوازی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی به نقل از فعالان حقوق بشر احوازی، سهشنبه 26 اسفند ماه سال جاری، ساعاتی پس اعتراضات تماشاگران احوازی، دو تن از وبلاگنویسان عرب احوازی به نامهای شهاب موسوی و مجید کعبی که بلافاصله پس از اعتراضات تماشاگران احوازی نسبت به بازداشت جوانان عرب در ورزشگاه الغدیر توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شده و به مکان نامعلومی انتقال داده شدند.
منبه موثقی در این مورد گفت: نیروهای امنیتی شب هنگام به منازل این وبلاگنویسان احوازی یورش برده و با ایجاد رعب و وحشت نزد خانوادهها، آنها را بازداشت کردند.
اعتراضات روز سهشنبه شهر احواز علاوه بر چندین زخمی در میان تماشاگران عرب، منجر به بازداشت صدها تن از جوانان معترض احوازی شده است.
جمعه ۲۹ اسفند ۱۳۹۳ تهران ۰۰:۰۳ – ۲۰ مارس ۲۰۱۵