بی بی سی و فریدون خاوند و وعده سرخرمن به کارگران!
جمال کمانگر
سر انجام بعد از کش وقوس فراوان و جلسات پشت درهای بسته! شورای عالی کار رژیم حداقل دستمزد را اعلام کرد. مبلغ ۷۱۲ هزار تومان قرار است مبنای دستمزد ۱۱ میلیون نفر در سال ۹۴ باشد. زمزمه این میزان از حداقل دستمزد بر اساس بودجه پیشنهادی دولت روحانی به مجلس بود. این مبلغ زندگی بخور ونمیری را بر کارگران تحمیل خواهد کرد. کارگران در ایران بار دیگر بعد از سردواندن چند ماهه فقر مطلق را برای سالی دیگر تجربه خواهند کرد. این در حالی است که حداقل دستمزد شامل بخش وسیعی از کارگران در کارگاههای کوچک و کارگران قراردادی و سفید امضاء که مشمول قانون کار رژیم نمیشوند، نخواهد شد. دستمزد اعلام شده بر اساس آمارهای موجود زندگی چندبار زیر خط فقر را به کارگران تحمیل میکند. جالب است که مرکز آمار ایران هزینه یک خانواده ۴ نفره را یک میلیون و نهصد و بیست هزار تومان اعلام کرده است. حداقل ستمزد سال ۹۴ کمتر از نصف این رقم است.
دولت روحانی در هماهنگی با بانک مرکزی با اعلام تورم ۱۵ درصدی و ادعای پایین آمدن نرخ تورم از ۴۰ درصد به ۱۵ در صد کلاه گشادی را سر طبقه کارگر گذاشته اند. چند ماه پیش قیمت نان را رسما ۳۵ درصد افزایش دادند. همزمان هزینه سایر کالاهای اساسی هم به مراتب بالاتر رفته است. شیادی سرمایه داران در توجیه پایین آمدن تورم و گویا دولت ۲ درصد بیشتر از آن به کارگران افزایش مزد داده است. کل طبقه سرمایه دار با اصلاح طلب و اصول گرا، با کارفرما و تحلیل گران رسانه های خبری مانند بی بی سی و رادیو فردا و غیره کمپین وسیعی را در توجیه دستمزد فقر به کارگران راه اداخته اند. اعلام میکنند که دولت پول ندارد! تحریم اقتصادی هست. قیمت نفت پایین آمده است. جملات بالا بخشی از توجیهات سرمایه داران و پادوهایشان در تحمیل فقر به طبقه کارگر است. استدلال های بالا ذره ای واقعیت ندارد. روز روشن دروغ میگویند! دولت پول دارد. اگر صرف گله حزب الله و نهادهای سرکوبگر نکند. اگر انباشتی که کارگران با عرق جبین نصیب دولت و کارفرمایان میکنند صرف گله آخوندها و مساجد نکنند. وقتی نفت بشکه ای ۱۵۰ دلار بود آیا دستمزد کارگر را افزایش دادند؟
وقاحت پادوهای سرمایه در ایران مرز نمیشناسد. یکی از این به اصطلاح اقتصاد دان ها آقای “فریدون خاوند” است که اعلام کرده به دلیل پایین بود نرخ بهره وری و وضعیت صنایع در ایران افزایش بیشتر از ۱۷ درصد “باعث افزایش تورم میشود.” استدلال “افزایش دستمزد باعث تورم میشود” مضحک است. کارگری که ۷۴ درصد از دستمزدش را هزینه خورد و خوراک میکند، کارگری که با ۲۶ درصد باقی مانده باید هزینه تحصیل، بهداشت، ایاب و ذهاب، مسکن و پوشاکش را بپردازد، مقصر افزایش تورم نیست. این سود جویی و کوتاه کردن دست کارگر از حاصل دسترنج خود است این وضعیت را بوجود آورده است. بانک دارها، سفته بازها و بازارهای بورس، کرور کرور پول به جیب میزنند کسی نمی گوید این پولهای باد آورده کجا خرج میشود؟ تا به طبقه کارگر میرسد صدها مفسر و خبرنگار عرق میریزند که وضع فلاکت بار اقتصادی کارگران را توجیه کنند. کارگری که برای ثبت نام کودک دبستانیش مجبور است ۶۰ هزار تومان شهریه بپردازد، با افزایش ۲۶۰ هزار تومانی حقوقش کجا باعث افزایش تورم میشود؟ سرمایه داری خود باعث دامن زدن به تورم است. اگر بهداشت، آموزش، مسکن و ترانسپورت را از حوزه بازار خارج کنید بخش وسیعی از مشکلات طبقه کارگر حل خواهد شد.
خاوند درادامه مصاحبه اش با بی بی سی فارسی اعلام کرد: “تنها راه افزایش حقوق کارگران این است که اقتصاد ایران صاحب رشد بشود. سرمایه گذاری انجام شود و نرخ بهره وری افزایش یابد.” این فرمول بندی آشنای بورژوازی در هر گوشه ای از دنیاست. این وعده سرخرمن بورژوازی برای تشویق کارگران به تن دادن به استثمار بیشتر است. برای سرمایه دار مهم نیست چه زمانی فرشته رشد اقتصادی نازل میشود. معلوم نیست کی قرار است سرمایه گذاری شود؟ سرمایه دار هیچ وقت از نرخ سودی که دارد راضی نیست. راز ماندگاری سرمایه در این نهفته است.
آیا کارگران باید تاوان رکود آقتصادی را بدهند؟ پس زمانی که اقتصاد در حال رونق بود و میلیارد میلیارد سرمایه دار حاصل تولید کارگر را به جیب میزد چی؟ نسخه ایدئولوگهای اقتصاد بازار آزاد تن دادن کارگر به استثمار بیشتر به امید “بهره وری” در آینده نامعلوم است. برای سرمایه دار چه در زمان رکود و چه در زمان رونق اقتصادی سودش باید تامین شود. دفاع فریدون خاوند و بی بی سی و رادیو فردا و اصلاح طلب و اصول گرا از زندگی زیر خط فقر کارگران سهوی نیست. لیبرالیسم اقتصادی ایدولوژی حاکم بر آنهاست. تلاش آنها در توجیه فقر کارگران تعلق خاطر آنها به سرمایه است. کارگران برای پایان دادن به این وضعیت باید به علم رهایی، به کمونیسم مسلح شوند. باید بر تفرقه و پراکندگی در صفوف خود پایان دهند. هیچ نجات دهنده ای وجود ندارد. تنها کارگران میتوانند با تشکل و تحزب کمونیستی بر این سیکل معیوب پایان بدهند.
***