بیمه، فاجعه برای کارگر، منبع ثروت برای دولت
محمد شکوهی
ربیعی، وزیر کار گفته:« ٨ میلیون شاغل بیمه نشده داریم». در کنار این وضعیت حکومت ادعا می کند که ١٥ میلیون شاغل بیمه هستند! البته حق بیمه این ٨ میلیون نفربطور اتوماتیک اول ماه از حقوق هایشان کسر شده وبه حساب بیمه های تامین اجتماعی واریز میشوند.
٨ میلیون شاغل که با خواده هایشان رقمی بالای ٢٠ میلیون نفر از جمعیت کشور را تشکیل می دهند، بیمه نیستند. اینکه حکومت رسما اعتراف می کند که ٨ میلیون شاغل بیمه ندارند، اوج ضد بشری و ضد کارگری بودن این حکومت را اثبات می کند. بیش از٢٠ میلیون جمعیت در واقع نه بیمه درمانی دارند، نه بیمه بیکاری، نه حق و حقوق برخورداری از حقوق و مزایای بازنشستگی دارند. این یک فاجعه بزرگ اجتماعی است. مسئول این فاجعه حکومت است.
قوانین و مقررات ضد کارگری، وجود صدها تبصره در قانون کار ، مصوبه های وزارت کار و سازمان تامین ا جتماعی به همراه مصوبه های دولت روحانی، رسما ٨ میلیون کارگر را از داشتن بیمه محروم کرده، و دست کارفرمایان را در تحمیل غیرانسانی ترین و مشقت بارترین شرایط کاری برای تحمیل بی حقوقی به کارگران باز گذاشته است. ٨ میلیون کارگر با دستمزدهای بیش از ٤ برابر زیر خط فقر رسمی مجبور به کار بوده و هر موقع دولت و کارفرمایان اراده بکنند؛ بدون هیچ پوشش بیمه ای اخراج شده و وارد لشکر میلیونی و بی حقوق بیکاران میشوند.
در فرم های قرارداد کار نوشته شده ، کارگرشاغل بیمه شده و حق استفاده از بیمه های تامین اجتماعی را با کسر مبلغ ماهانه حق بیمه از دستمزدش خواهد داشت. چیزی که واقعیت نداشته و ندارد.اگر هم کارگران به نداشتن بیمه های اجتماعی اعتراض کنند، کارفرمایان و دولت، کارگران را به سازمان تامین اجتماعی حواله می دهند. در این میان سازمان تامین اجتماعی هم با استناد به مصوبه های دولت و وزارت کار و قوانین و مقررات شمولیت بیمه های اجتماعی به کارگران، از دادن جواب به درخواست کارگران خودداری می کند. اگر هم کارگران اصرار به درخواست وگرفتن بیمه بیکاری و سایر بیمه ها داشته باشند، نهایتا تامین اجتماعی انواع واقسام کمسیون و کمیته پیگیری تشکیل میدهد که موضوع را« بررسی» کنند. در همین پروسه کارگران را سردوانده و هر باند حکومت و دولت آن دیگری را مسئول رسیدگی به درخواستهای کارگران کرده و آنقدر این پروسه را کش میدهند تا خود کارگر ناچار به انصراف از درخواست بیمه بشود.
علاوه بر این، در کل پروسه به جریان افتادن پرونده شکایت کارگران و رسیدگی به آن، کارگران باید هزینه های این پروسه را نیز بپردازند.همه این موارد در دهها قانون و تبصر وزارت کار و سازمان تامین اجتماعی تعبیه شده است. بنابر این نه فقط به درخواست کارگران پاسخی داده نمیشود؛ بلکه کارگران بدهکار هم می باشند و ناچارند از دستمزدهای ناچیزشان، هزینه این پروسه را نیز بپردازند. این وضعیتی است که دولت کارفرمایان و تامین اجتماعی به حداقل ٨ میلیون شاغلی که بیمه ندارند، تحمیل کرده است. بدین ترتیب حکومت ٨ میلیون کارگر و کارکن را با خانواده هایشان از داشتن و دسترسی به هر گونه پوشش بیمه ای رسما محروم کرده و تامین اجتماعی، دولت و وزارت کار هیچ مسئولیتی در قبال این جمعیت به عهده نمی گیرند. این وضعیت ٨ میلیون کارگر و کارکن است که تازه کار می کنند. به این ترتیب میتوان پیش بینی کرد، ١١ میلیون نفر بیکار در چه وضعیتی قرار دارند.
وضعیت ١٥ میلیون نفر کارگرو کارکن که طبق ادعای ربیعی بیمه هستند، عملا تفاوت زیادی با وضعیت این ٨ میلیون نفر که هیچ بیمه ای ندارد،نمی کند. دریافت بیمه بیکاری برای این ١٥ میلیون کارگر، تازه اگر مشمول قانون کار بشوند، خود پروسه ای دردآرو طولانی بوده و متقاضیان باید از هفت خان وزارت کار؛ سازمان تامین اجتماعی و چندین و چند گروه و کمیسیون و .. رد بشوند، ماهها به دنبال آن دوندگی کنند تا شاید تقاضای شان مورد بررسی قرار بگیرد. تازه در صورت رسیدگی به تقاضای کارگران در مورد نحوه و میزان بیمه بیکاری، دهها فرمول محاسبه تعبیه شده که همگی در جهت کم کردن میزان و درصد دریافتی بیمه بیکاری می باشد.
بر اساس آمار و ارقامی که وزارت کار رژیم چندی پیش منتشر کرده بود، میزان دریافت بیمه بیکاری برای کارگرانی که بالای ١٥ سال سابقه کار داشته و همه موارد پرداختی هایشان به تامین اجتماعی را انجام داده، و وقفه کاری در طول این مدت نداشته باشند و….، ٦٢ درصد آخرین حقوق دریافتی شان میباشد. البته از این ٦٢ درصد مبالغ دیگر تحت بهانه های گوناگون، نظیر بیمه تکمیلی، پرداخت به صندوق بازنشستگی و.. کسر میشود. به گفته تامین اجتماعی و سازمانهای درگیر امورات بیمه ای کارگران، کارگر بیکار شده نهایتا نزدیک به ٥٢ درصد از حقوق آخرین ماههای دوره اشتغالش را به عنوان بیمه بیکاری دریافت می کند.
وضعیت بیمه درمانی که اسفناکتر ازاینهاست. دفترچه بیمه همین ١٥ میلیون کارگر که مشمول قانون کار می باشند و ماهانه حق بیمه پرداخت می کنند در عمل ارزش و اعتباری نداشته و دهها مانع، بهانه و تبصره از طرف تامین اجتماعی بر سر راه استفاده کارگران از دفترچه های بیمه قرار داده اند. پوشش بیمه تامین احتماعی دیگر موضوعیتی ندارد. همه چیز در زد بند بین تامین اجتماعی، وزارت کار و وزارت بهداشت، خصوصی شده است. یعنی کارگراگر مریض شوند باید بیش از ٨٢ درصد هزینه های بیمارستان را خودشان بپردازند. این وضعیت جمعیت ١٥ میلیونی کارگران، که باخانواده هایشان بالای ٣٠ میلیون نفر می باشند، است.
بی حقوقی و فقرو فلاکتی که حکومت بر میلیونها کارگر و مردم تحمیل کرده، نتیجه مستقیم دزدیها، لفت و لیس و بخور بچاپ های باندهای حکومتی و دولتی در همین ارگانهای رژیم است. دزدیهای سعید مرتضوی، زد و بند با زنجانی، رحیمی و غیره ،همه و همه مواردی هستند که در تامین اجتماعی اتفاق افتاده است. تامین اجتماعی بنگاه مافیای دزدان جمهوری اسلامی است. هر ماه میلیاردها تومان از همین کارگران رسما به بهانه های مختلف اخاذی کرده و دست آخر کارگر را بیمه نمی کنند. دهها هزار میلیارد تومان پول کارگرا ن را بالاکشیده اند و کارگران را از داشتن بیمه های درمانی، بیکاری رسما محروم کرده اند.
تامین اجتماعی خلوتگاه دزدان حکومتی، که رسما تحت حمایت بیت رهبری هستند، شده است. اینها سرمایه این سازمان که حاصل دسترنج و کار کارگران است مصادره کرده وبه تاراج برده اند. از ابتدای سرکار آمدن دولت روحانی، همه توافقات وقراردادهای قبلی در دره احمدی نژاد و ریاست مرتضوی بر این سازمان، رسما تائید شده و تامین اجتماعی به ریاست فعلی تقی نوربخش، سیاستهای دوره مرتضوی را اجرا می کند. محور این سیاست «سودآورکردن تامین اجتماعی» می باشد. پشت این سیاست کثیف تعرض گسترده به سرمایه این سازمان، زدن از چندرغاز خدمات درمانی وبیمه ای، و به کار گرفتن این سرمایه در خدمت باندهای حکومتی قرار دارد. تامین اجتماعی دیگر سازما ن بیمه گر نیست. یک کنسرن مالی با سرمایه دهها هزار میلیارد تومانی می باشد که همه کار می کند به جز وظیفه اصلی اش، یعنی ارائه خدمات بیمه های اجتماعی به میلیونها کارگر عضو. سیاست «سودآورکردن تامین اجتماعی» اسم رمز زدن چندرغاز حق و حقوق بیمه های اجتماعی توسط باندهای گردآمده در این سازمان می باشد. بخش اعظم سرمایه این سازمان صرف خرید و فروش واحدهای تولیدی ورشکسته و دولتی، سرمایه گذاری در بازار بورس کالاها و تجارت دارو، نوسازی و تجهیز بیمارستانهای این سازمان و واگذاری به بخش خصوصی و… میشود. بیمارستانهای تامین اجتماعی که قرار بود کارگران را با ارائه دفترچه های بیمه این سازمان تحت پوشش خدمات درمانی وداروریی قرار بدهند، الان خصوصی شده و دفترچه های بیمه کارگران را قبول نمی کنند. اگر از بد حادثه برای کارگری اتفاقی بیفتد و یا مریض بشود، هزینه کمر شکن مداوا و اقامت در بیمارستان را باید خودش بپردازد. این ادعای وزیر کار رژیم مبنی بر بیمه بودن ١٥ میلیون کارگر و استفاده از خدمات درمانی دفترچه های سازمان تامین اجتماعی دروغی بیش نبوده و نیست. تامین ا جتماعی وبیمارستانهایش ازکارگران به بهانه های گوناگون اخاذی کرده و هزینه های کمرشکن را به کارگران تحمیل می کنند. این روند در دوره دولت روحانی و با به اجرا گذاشتن طرح هدفمند کردن یارانه ها، بویژه در بخش دارو و درمان، تشدید هم شده است. این وضعیتی است که ١٥ میلیون کارگر بیمه شده دارند. وضعیت ٨ میلیون کارگر و کارکن که اصلا بیمه ندارند را هم دیدیم.
سران ریز ودرشت حکومت هرکدام در دوره ای، وزارت کار و سازمان تامین اجتماعی و همه سرمایه این سازمان را رسما مصادره کرده وبالا کشیده اند. در برابر تعرضات دولت و سرمایه داران به تامین اجتماعی، بدرست کارگران معترض بوده و هر جا که توانسته اند به میدان آمده و اعتراض کرده اند. اما برای به عقب راندن این تعرضات دولت و سرمایه داران به حق و حقوق کارگران، باید نیروی قدرتمند، متحد و متشکل کارگران به میدان بیاید. تجربه ثابت کرده که هر جا کارگران قدرتمند و متحد به میدان آمده اند، توانسته اند مطالباتشان را به همین سازمان تامین اجتماعی تحمیل نمایند. خواست برخوردای از همه بیمه های اجتماعی سازمان تامین اجتماعی بدون هیج محدودیتی، از بیمه بیکاری و درمانی گرفته تا بیمه های بازنشستگی و… حق مسلم وبی چون چرای همه کارگران می باشد. اعتراض سراسری، قدرتمند و متشکل کارگران بدون شک میتواند آن را عملی نماید. سرمایه تامین اجتماعی متعلق به کارگران است وباید به کارگران باز گردانده شود.