رحمان حسین زاده بساط “انتخابات ” در جمهوری اسلامی

بساط “انتخابات ” در جمهوری اسلامی
رحمان حسین زاده
مسئله برگزاری “انتخابات ریاست جمهوری” به دغدغه خامنه ای و بیت رهبری، احمدی نژاد و کابینه دولتی، مجلسی ها واصولگرایان، سران سپاه، و لایه های مختلف اصلاح طلبان، رفسنجانی و شرکاء تبدیل شده است. در متن معادلات جهانی و منطقه ای و معضلات متعدد داخلی که جمهوری اسلامی با آن دست و پنجه نرم میکند، “انتخابات” ریاست جمهوری اسلامی سال آتی از حساسیت ویژه ای برخوردار است. این پدیده رنگ خود را بر کشمکشهای قدیم و جدید جناحهای “نظام اسلامی” و هیئت حاکمه بورژوایی و صف بندیهای آن زده ومیزند.این پدیده بستری خواهد بود که بخشهای مختلف بورژوازی حاکم راه حل خود را برای عبور بی دردسراز تند پیچ مهمی که “نظامشان”با آن روبرو است، مطرح کنند. در ادامه ما شاهد جدالها و پیامدهای وسیعتر این مسئله چه در هیئت حاکمه ، چه در صف اپوزیسیون و بر صف بندیهای سیاسی اجتماعی خواهیم بود. از منظر طبقه کارگر و کمونیسم طبقه کارگر،لازمست قدم بقدم،کل این معرکه گیری بورژوا-اسلامی را تعقیب کرد. سیاست، تبلیغات، تاکتیک و اقدامات جناحهای مختلف بورژوازی ایران، اسلامی و غیر اسلامی و ملقمه ای از هر دو را در پوزیسیون و اپوزیسیون، و در راست و چپ بورژوازی به نقد کشید. در مقابل سیاست و تبلیغات و تاکتیک پرولتری را در مقابل روندهای سیاسی مربوط به این پدیده ارائه کرد. صف سیاسی و اجتماعی خود آگاه کارگری، آزادیخواهانه و کمونیستی را در بطن این رویداد باید تضمین نمود. با مانوورها، توهم پراکنیها و خاک پاشیدنها در چشم کارگر و مردم توسط کلیت بورژوازی و راست و چپ آن مقابله کرد.

هدف پروپاگاند کنونی به شکست کشاندن مردم است

سناریوی “انتخابات”در آغاز راه است. فعلا از اسم نویسی و لیست برداری کاندیداها، از دامنه شرکت این یا آن جناح و دسته و حزب متعهد به “قانون اساسی و نظام” و از رد صلاحیتها و احکام شورای نگهبان خبری نیست. فعلا از چگونگی به شکست کشاندن این یا آن “جناح خودی” صحبتی در میان نیست.در آغاز همه حریف مشترک دیگری را باید به شکست و تمکین بکشانند. در ابتدای راه برنده و بازنده را در میان جناحهای “خودی” تعریف نکرده اند، جناحهای مختلف دلسوز”نظام” با طرحها و شرط و شروطها و رایزنیهای پیش از موعد، دسته جمعی جای دیگری را نشانه گرفته اند. ابتدا قرار است همه باهم کارگر و مردم را قانع کنند، که در این معرکه گیری شرکت کنند. قرار است به مردم بقبولانند، همین سناریوی زشت و تحمیلی عین “انتخابات” است. با رندی میخواهند ازکانال “انتخابات” ادعای مقبولیت و حاکمیت نظام را اعاده کنند. به هرنسبت جامعه و مردم را به این چارچوب قانع و یا مجبور کنند، عین پیروزی نظام و شکست مردم است. صرفنظر از جنبه اجبار و سرکوب، شکست کارگر و مردم آنجا رقم میخورد، که از سر توهم و یا مصلحت این بازی را بپذیرند. واقعیت تلخی که در طول حاکمیت جمهوری اسلامی و بعد از هر نمایش انتخاباتی اتفاق افتاده است. هر بار مردم شکست خورده از “انتخابات” جمهوری اسلامی با تحمل رنج و درد و محنت و فقر و گرانی و زندان و اعدام و تداوم حاکمیت سیاه جمهوری اسلامی تاوان آن را پس داده اند. در نتیجه هدف مشترک کمپین تبلیغی کنونی سران رژیم و کلیت جناحهای بورژوایی امید بسته به “نظام” و سبک و سنگین کردنها و قید و شرط های آنها بر سر شرایط برگزاری “انتخابات” این هدف ارتجاعی و ضد مردمی را تعقیب میکند. خامنه ای جناحهای نظام و سران سه قوه را به آرامش و طرح نکردن روباز اختلافات تا پایان انتخابات دعوت میکند. احمدی نژاد حضور همه مردم را به حضوردر این بساط تحمیلی فرامیخواند. چهره هفت خط سیاسی چون رفسنجانی شرط بازگرداندن تعادل به جامعه را “انتخابات آزاد” در چارچوب “خانواده انقلاب” میداند. دلمشغولی هر کدام عبور دادن “نظام” از تلاطمات جدی است که با آن دست بگریبان است. در این راستا قبل از هر چیز متفق القولند که مردم را به حضوردر صحنه و به تمکین بکشانند. مقبولیت “نظام و انتخابات” آن را بر جامعه تحمیل کنند. قرار است با این مانوور مردم را به انتخاب بین بد و بدتر ترغیب کنند. در این رویداد، از پایه و بی اما و اگر با این ترفند جمهوری اسلامی و کل جناحها و جریانات بورژوایی ذینفع در “انتخابات” جمهوری اسلامی باید مقابله کرد. سنگ بنای سیاست رادیکال و متعهد به منافع کارگر و مردم، تقابل با کلیت جمهوری اسلامی و بساط “انتخاباتی” آن است.

بساط “انتخابات” عرصه حضور کارگران و مردم نیست

جمهوری اسلامی یک حکومت مستبد و مرتجع و تحمیلی طبقه سرمایه دار ایران است. به نام “انقلاب” انقلاب واقعی کارگران و مردم ایران را سرکوب کرد. با اتکا به صد هزار اعدام و صدها هزار زندانی و شکنجه و ترور و کشتارو نسل کشی و هالوکاست اسلامی ، با اتکا به بی اراده کردن سیستماتیک اراده کارگران و مردم و شهروندان جامعه، با اتکا به خرافه و تحمیق و سرکوب، بیش از سه دهه حاکمیت سیاه را بر جامعه تضمین کرده است. هیچگاه و هیچ زمانی کوچکترین منفذی نه تنها برای انتخابات آزاد بلکه برای “انتخابات” همانند دیگر کشورهای بورژوایی چه بسا سناریویی شبیه ترکیه کنونی را فراهم نکرده است. برپایی هر چند سال یکبار بساط معماری شده ای که در آن تنها خودی ترین خودیهای مرتجع و متحجر اسلامی، وفادارترین مهره های امتحان پس داده و متعهد به “نظام” در میان خود و با رد شدن از انواع صافیها و فیلترهای نظام شانس رقابت را پیدا کرده، قالب کردنش به نام “انتخابات”، یک سناریوی شنیع بیش نیست. کارگران و مردم این بساط ضد مردمی را نباید بپذیرند. واضح است در “انتخابات” اینها نه تنها کارگران و تشکلهای مستقل کارگری، زنان و نهادهای حق طلب آنها، نسل جوان خواستار خلاصی فرهنگی، اومانیستها، سکولارها و بی دینها، آزاد اندیشان و دگراندیشها، لیبرالها، چپها و به طریق اولی کمونیستها حضوری ندارند و نمیتوانند داشته باشند، برعکس صحنه “انتخابات” کسب مشروعیت برای نظامی بوده که همه این گروهبندیهای سیاسی و اجتماعی را سرکوب کرده است. این بساط دروغ و فریب و تحمیق و به اسارت گرفتن اراده انسان را به نام “انتخابات” نباید گذاشت به جامعه بفروشند. اپورتونیستهای راست و چپ بورژوایی که منتظرند تا در تناسب قوای بین جناحهای مرتجع نظام اسلامی سیاست اتخاذ کنند، و آنگاه نیروی مردم را به دفاع از این یا آن جناح بورژوایی و اسلامی فرابخوانند، بی ابهام باید طرد و منزوی کرد. رسالت طبقه کارگر و کمونیستهای طبقه کارگر حکم میکند از همین آغاز به هر نحو ممکن این معرکه گیری را افشا و رسوا کنیم. باید اعلام کرد بساط “انتخاباتی” جمهوری اسلامی و جناحهای آن نقطه مقابل منافع طبقه کارگر و حقوق اولیه مردم و صف آزادیخواهی است و عرصه بازی طبقه کارگر و مردم حق طلب نیست و در آن شرکت نمیکنند. شرط پیشروی، بیرون کشیدن نیروی توده کارگرو مردم از چارچوب سناریوی “انتخاباتی” جمهوری اسلامی و شکل دادن به صف خود آگاه اجتماعی طبقه کارگر و مردم در مقابل آن است .***
٢٧-١٢-٢٠١٢

http://www.hekmatist.org/index.php