اسماعیل ویسی- در حاشیه رویدادهای کارگری و عمومی در کردستانَ – شماره 2

اسماعیل ویسی- در حاشیه رویدادهای کارگری و عمومی در کردستانَ – شماره 2
اخراج، بیکار سازی، بسته شدن و تعدیل نیرو در مراکز اصلی صنعتی تولیدی- خدماتی، نا امنی شغلی، عدم بیمه بیکاری و دیگر بیمه های اجتماعی و درمانی و رشد و گسترش فقر و فلاکت و تعرض گسترده و افسار گسیخته به سطح زندگی و معیشت اکثریت مردم همراه با سرکوب شدید و گسترش اختناق سیاسی از شاخص های اساسی و غیر قابل انکار امروز جامعه ایران می باشد.
چنین وضعیتی ناشی از وجود رژیم اسلامی سرمایه است که در بن بست اقتصادی – سیاسی قرار گرفته و برای ادامه حیات ارتجاعی و استثمارگرانه، از سوق دادن هرچه بیشتر جامعه به استیصال، فقر و فلاکت و عملا گرسنگی دادن توده مردم زحمتکش برای تحمیل شرایط بدتر، متفرق کردن مبارزات کارگری و اجتماعی، از هیچ تلاشی فروگذاری نکرده است. به دلیل وجود این شرایط بسیار مخاطره آمیز که قابل چشم پوشی نیست. تحمیل ناچیزترین سطح دستمزد در سال 1394 که نه تنها کفاف تامین هزینه های اولیه ی زندگی را نمیدهد، بلکه به فقر، فلاکت، استیصال و گسترش پدیده کودکان کار و خیابان ، فحشا، تن فروشی، اعتیاد و دیگر مصائب اجتماعی در جامعه دامن زده و خواهد زد. برای نمونه گزارش زیر خصلت نمای زندگی استیصال آمیزی است ازصف میلیونی بیکاران از جوانان تحصیل کرده با مدارکی در سطوح بالای تحصیلی که حکومت اسلامی سرمایه داری به اکثریت مردم بویژه طبقه کارگر تحمیل کرده انکار ناپذیر است.
بر اساس گزارش آمارهای جهانی دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرم سازمان ملل و گزارش خبرگزاری مهر در ایران ” روزانه در ایران 1،5 تن سالانه بیش از 500 تن مواد مخدر مصرف می شود. مصرف تریاک در ایران 450 تن معادل 42 درصد مصرف جهانی است و 13 درصد از مصرف کنندگان جهانی تریاک در ایران قرار دارند. بیش از 63 تا 65 درصد جرائم و دستگیریها مرتبط با موادمخدر و بیش از 6 میلون نفر در ایران تحت تاثیر مواد مخدر قرار دارند . روزانه 8 نفر در اثر مصرف مواد مخدر جان خود را از دست داده و 70نفر نیز معتاد می شوند. سن اعتیاد نیز کاهش یافته، در حال حاضر میانگین سن معتادان به حدود 20 سال رسیده یعنی از حدود ۲۳.۵ در سال های گذشته به 20 سال کاهش یافته است. زنان در معرض آسیب بیشتری قرار گرفته اند و همچنین معضلات بهداشتی اعتیاد به ویژه ابتلا به ایدز نیز بطورنگران کننده ای رشد کرده است. رشد 15 درصدی مرگ و میر زنان نیز بر اثر سوء مصرف مواد مخدرنسبت به سال ۹۱ در آمارها افزایش یافته است. از سوی دیگر افزایش رشد بیش از ۲۵ درصد مصرف شیشه نسبت به سال 1393 قابل مشاهده است.
اخیرا مسئولین خود این حکومت اذعان داشته اند ” 90 درصد جامعه کارگری زیر خط فقر زندگی می کنند و معاون بهداشتی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفته است: 47 میلیون نفر در کشور غذای ناسالم مصرف می کنند که شامل نمک، شکر، چربی ها و مصرف غذایی این تعداد فاقد میوه و سبزی های تازه است “.
اعتراض سراسری معلمان و پرستاران به وضعیت بد و غیر قابل تحمل معیشتی، عدم ایمنی شغلی و فضای اختناق و غیرعلمی در مراکز آموزشی، در روز 10 اسفند ماه 1393 در استانهای تهران، خراسان، شیراز، اصفهان، همدان، گیلان، لرستان، سیستان و بلوچستان، خوزستان، کردستان، آذربایجان، یزد، کرمان و سمنان گردهمایی اعتراضی معلمان و پرستاران را بدنبال داشت. اعتصاب و تحصنی که در شهرهای کوچک استان ها و مناطق محروم تر با جدیت و گسترش بیشتری پیگیری شد. از جمله در سنندج ، مریوان، روانسر، جوانرود، پاوه، کامیاران، سقز، بانه و … مورد حمایت دبیرستانها قرار گرفت. همچنین اعتراضات و اعتصابات کارگری در مراکز اصلی تولیدی و کاری نسبت به وضعیت تحمیلی فلاکتبارکنونی در جریان است و بطور مدام با یورش و سرکوبگری نیروهای امنیتی- انتظامی، روبرو شده است.
برای به تمکین کشاندن و پیشگیری از رشد و گسترش جنبش مطالباتی جاری در همه نقاط کشور، طی چند ماه اخیر، در سراسر ایران و کردستان، فشار همه جانبه علیه فعالین سیاسی – کارگری و جنبشهای اجتماعی با اعمال سیاست کشتار، دستگیری، شکنجه و اعدام افزایش یافته است.رژیم اسلامی ماشین کشتار جمعیش را در ابعاد هرچه وسیع تری بکار انداخته است به اعدام زندانیان سیاسی شتاب جدیدی داده است.
درطول دو هفته اخیر بیش از 40 زندانی از جمله ” علی افشاری و حبیب افشاری را روز پنجشنبه 30 بهمن ماه با اتهام “محاربه” در زندان ارومیه و روز چهارشنبه 13 اسفند ماه 1393 حامد احمدی، کمال ملایی، جمشید دهقانی، جهانگیر دهقانی، صدیق محمدی و سیدهادی حسینی را در زندان رجایی شهرکرج اعدام کرده است. کارگران و رهبران عملی و سازماندهندگان اعتراضات کارگری در مبارکه اصفهان و سنگ معدن آهن بافق را به دادگاه کشانیده و طبق خواسته کارفرمایان به جرم سازماندهی کردن اعتصاب کارگران برای دستیابی به حق و حقوق شان محاکمه کرده اند.
چنین وضعیتی در جامعه کردستان بعنوان بخش جدائی ناپذیری از ایران نیز انعکاس داشته است و حتی بمراتب بدتر از اوضاع سراسری است. کردستان جامعه ای صنعتی نیست، مراکز اصلی صنعتی و تولیدی در کردستان وجود ندارد. نیروی کار در جامعه کردستان بیشتر در سد سازی ها، معادن، مواد غذائی، بخش خدمات، مسکن وراه و ساختمان و در کارگاههای کوچک مشغول بکارند. به دلیل اوضاع نابسامان اقتصادی و اثرات تحریمهای بین المللی و به بهانه عدم وکمبود منابع مالی بسیاری از این پروژه ها و مراکز تولیدی تعطیل و ورشکست شده یا نیروی کار شاغل در این اماکن تعدیل و وسیعا تقلیل یافته و یا خود این مراکز بسته شده اند. نتیجه این وضعیت بیکار سازی وسیع کارگران است. از مخاطرات و عوارض ناشی از این ناهنجاریهای اجتماعی میتوان به فقر، فلاکت، استیصال رشد پدیده اعتیاد، فحشاء کودکان کار و خیابان اشاره کرد.
ادامه سیاست به تمکین کشانیدن و پیشگیری کردن از رشد گسترش جنبش مطالباتی در کردستان و شدت بخشیدن به جو و فضای سرکوبگرانه و اختناق آمیز، از چندین ماه قبل منجر به دستگیری و زندانی کردن ” فعالین کارگری – اجتماعی و عناصر مؤثر در سازماندهی اعتراضات اجتماعی در جامعه شده است : منیژه صادقی فعال حقوق زنان و کودکان را دستگیر و بازداشت با حکم 91 روز زندان تعزیری ، ریبوار عبدالهی یکسال زندان، جمیل محمدی 3 سال و نیم زندان، فردین میرکی بعد از حدود 70 روز زندان با قرار وثیقه 100 میلیون تومان ازاد شد، زانیار دباغیان پس از تحمل یک ماه بازداشت در بازداشتگاه اداره اطلاعات شهر سنندج با قرار وثیقه ی 100 میلیون تومان ازاد شد، و افشین ندیمی بعد گذشت یکسال زندان و قرار وثیقه 150 میلیون تومان نهایتا ازاد گردید. احضار و تحت فشار گذاشتن حامد محمد نژاد و خلیل کریمی واخرین مورد بازداشت کوروش بخشنده در روز 16 اسفند ماه و انتقال وی به یک مکان نامعلوم از تبعات این سیاستهای سرکوبگرانه است “.
سیاست تعدیل نیرو، اخراج و بیکار سازی که نتیجه مخرب بحران عمیق و عملا بن بست اقتصادیی می باشد که حکومت اسلامی در ایران بدان دچار است. انعکاس عملی این وضعیت در مراکز کاری طی یکسال گذشته در کردستان، هزاران کارگر اخراج و بیکارشده اند. کارگران فاقد ایمنی شغلی در محیط های کاری هستند، کارگران اخراجی فاقد بیمه بیکاری و سایر بیمه های درمانی- اجتماعی هستند. بخش عمده کارگران بیکار در شهرهای کردستان جوانان با سطح تحصیلات دانشگاهی هستند. بیکاری وسیع در میان جوانان روز بروز در حال گسترش است و بر اساس آمار نهاد های حکومت اسلامی استان کردستان در زمره هفت استان برتر که، دارای درصد بیشتر کارگران بیکار در ایران است، قرار دارد.
راه چاره چیست؟
راه چاره اساسی بدون شک سرنگونی حکومت اسلامی می باشد. اما تا دستیابی به این امر در حال حاضر ” باید رهبران عملی کارگری برای بهم بافتن محافل کارگری و ایجاد شبکه محافل کارگری، که زمینه ساز اتحاد و همبستگی طبقاتی و سازمانیابی در ابعاد سراسری، برای ایجاد تشکل های توده ای کارگری در محیط کار و زیست است تلاش کنند ” این یک مسئله جدی است و باید در اولویت کار و فعالیت رهبران عملی کارگری- اجتماعی و کارگران کمونیست و رادیکال قرار بگیرد و عملا به سوی مادیت بخشیدن بدان رفت.
عدم وجود این شبکه همبسته و سراسری و عدم وجود تشکل های توده ای کارگری، باعث تفرقه و جدائی و پراکندگی مبارزات کارگری و عدم حمایت از مبارزات کارگری در بخشهای متفاوت صنعتی – تولیدی و اجتماعی گردیده است، دست کارفرمایان و نیروهای سرکوبگر را برای اخراج و سرکوب و جلوگیری از دستیابی کارگران به مطالباتشان را باز گذاشته است.
وضعیت تحمیل شده به کارگران در سراسر ایران ، ناشی از وضعیت فلاکتبار اقتصادی حکومت اسلامی است که در بن بست قرار دارد. اکثریت مراکز کاری- تولیدی در ایران بسته شده اند و یا به بهانه تعدیل نیروی کار، حکومت اسلامی و سرمایه داران دست به بیکار سازی و اخراج کارگران زده اند و شرایط سخت و طاقت فرسائی را به طبقه کارگر و اکثریت توده مردم زحمتکش در جامعه ایران تحمیل کرده اند. کشمکش اساسی امروز در جامعه ایران تقابل با رشد روز افزون بیکاری، دستیابی به حقوق و مزایای اجتماعی و دستمزد مناسب برای تامین زندگی بهتراست. با اتحاد و همبستگی طبقاتی و متشکل شدن کارگران، می توان حکومت اسلامی را که مانع جدی و اساسی می باشد به عقب راند و مطالبات برحق انسانی- اجتماعی خود را تحمیل نمود.
حاد شدن وضعیت بیکاری و رشد آن باعث شده است که نهادهای حکومتی هم تلاش کنند و نشان دهند که در فکر راه چاره هستند و به همین خاطر اخیرا  مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان کردستان گفته است: ” تشکیل تعاونی، مهترین راهکار ایجاد اشتغال برای حل معضل اجتماعی بیکاری و جلوگیری از رشد روز افزون آن در کردستان ، تشکیل تعاونی، مهمترین راهکار ایجاد اشتتغال در استان‌های محروم کشور از جمله کردستان است. باید با تشکیل تعاونی‌های کارآمد، سرمایه‌های کوچک افراد را به سمت خلق کسب و کارهای بزرگ هدایت کرد” . راه حلی که امکان میدهد دولت و نظام حاکم را در تامین محل های کاری و تامین معیشت مردم برای ادامه حیات شان شانه خالی کند.
اما در تقابل باید تاکید کرد راه حل اساسی این معضل تحمیل شده  به کارگران و اکثریت مردم زحمتکش در ایران و کردستان، سرنگون کردن این رژیم سرمایه داری است. در حال حاضر، رژیم اسلامی سرمایه داران در ایران موظف به تامین معیشت مردم می باشد. بیکاران و خانواده هایشان حق حیات دارند باید خواهان تامین معیشت همه جانبه زندگی شان باشند.
تلاش برای تغییر این شرایط جزو اولویت کاری جنبش کارگری و جنبشهای برابری طلب اجتماعی است. در شهرهای کردستان صف وسیع و قدرتمندی از کارگران آگاه، مبارز و رهبران عملی ، شخصیتهای اجتماعی و با تجربه حضور دارند.این صف باید تلاش کند و متحد و متشکل شود و به مبارزات خود بعد اجتماعی بدهند تا :
مطالبات بر حق خود از جمله ” ایجاد اشتغال، محل کار یا بیمه بیکاری ” را بکار فرمایان و دولت بقبولانید. اخراج و بیکار کردن و در واقع مسئله بیکار سازی به مثابه یک سیاست، به شیوه های مختلف هر روزه زندگی کارگران را تهدید می کند. باید مطالبه بیمه بیکاری مکفی را در تقابل این سیاست بیکار سازی، چون خواستی معین برای تضمین ادامه حیات سرلوحه مطالبات و مبارزات قرار داده شود!
پیش بسوی ایجاد تشکل های توده ای کارگری – زنده باد همبستگی طبقاتی کارگران!

اسماعیل ویسی

esmail.waisi@gmail.com
17 اسفند ماه 1393- 8 مارس 2015