رضا شهابی: استثمار در بیرون زندان، مرگ خاموش و تدریجی در درون زندان!
این سرنوشتی است که سرمایه¬داری پلشت حاکم بر ایران برای کارگر رقم زده است: یا باید مطیع و رام باشد و بره وار به استثمار بی¬پایان تن دردهد یا – در صورت اعتراض به ستم سرمایه – زندان و توهین و شکنجه و فرسایش خاموش جسم و جان خود را بپذیرد. دردناک تر از اینها آن است که حتا اعتراض زندانی به شرایط ظالمانه¬ی زندان نیز مستلزم لطمه زدن به خود است: اعتصاب غذا! آری، هر زندانی که دست به اعتصاب غذا می¬زند، از جمله رضا شهابی که همین دیروز در اعتراض به برخورد توهین¬آمیز زندانبانان و ممانعت آنان از درمان¬اش اعتصاب غذایش را آغازکرد، در واقع به جسم و جان خود ضربه می زند و خود را به دست مرگ می¬سپارد تا بدین وسیله اعتراض خود را به مرگ بی سر و صدا و تدریجی که زندانبان به او تحمیل کرده است، اعلام کند. بدیهی است که لطمه زدن به خود، به ویژه برای زندانی¬یی که می¬خواهد سرپا و سالم بماند تا بتواند محکم و استوار سال¬های حبس را تحمل کند، نقض غرض است. اما گاه زندانبان چنان ضدانسانی رفتار می¬کند که به راستی چاره¬ای جز این کار برای زندانی باقی نمی¬گذارد. زندانی بر اثر این وضع ستمگرانه به این نتیجه¬ی ناخواسته می-رسد که حال که قرار است بمیرد پس بهتر است به جای مرگ بی سر و صدا، که خواست زندانبان است، دنیا از مرگ او باخبر شود. او بدین سان همزمان با سپردن خود به دست مرگ کوس رسوایی زندانبان را نیز به صدا درمی¬آورد. در چنین شرایطی، انسان¬هایی که نگران وضع زندانی هستند به جای آن که از او بخواهند اعتصاب غذایش را بشکند باید با تمام قوا به زندانبان فشار آورند تا از برخوردهای ضدانسانی¬اش دست بردارد. ما به سهم خود برخورد ضدانسانی با کارگر زندانی، رضا شهابی، را محکوم می¬کنیم و، ضمن دعوت کارگران به ویژه کارگران شرکت واحد به اعتراض به شرایط تحمیل شده به تمام زندانیان از جمله رضا شهابی، از زندانبانان و مسئول آنها یعنی قوه¬ی قضاییه می خواهیم دست کم به قوانین و مقررات خود پای بند باشند و بی هیچ قید و شرطی شرایط را برای درمان و سلامت رضا شهابی فراهم سازند.
کمیته¬ی¬ هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری
28 آذر 1391