مهدیه گلرو از زندان اوین آزاد شد
http://kampain.info/mer.php?id=1705
این فعال حقوق زنان به دنبال مطالبه آزادی فوری و بدون قید و شرط وی، از سوی سازمان عفو بینالملل آزاد شده است
مهدیه گلرو پس از گذشت بیش از سه ماه از بازداشت در مقابل مجلس ایران، امروز سهشنبه 7 بهمنماه، با سپردن وثیقه 700 میلیون تومانی از زندان اوین آزاد شد.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، مهدیه گلرو از ۳۰ مهرماه، به دنبال حضور در تجمعی در مقابل مجلس ایران، در اعتراض به اسیدپاشی به زنان جوان اصفهانی، در بازداشت بود. آزادی این فعال حقوق زنان در حالی است که هفته پیش سازمان عفو بینالملل با انتشار بیانیهای نسبت به ادامه بازداشت وی، اعتراض کرده و خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط وی شده بود.
گفته شده این فعال زنان که در بند ۲ الف سپاه در زندان اوین بازداشت بود، عصر امروز سهشنبه 7 بهمنماه 1393، با سپردن وثیقهای به مبلغ ۷۰۰ میلیون تومان از زندان آزاد شد.
مهدیه گلرو پس از آغاز حملات اسیدپاشی در اصفهان و پیش از بازداشت، در صفحه فیسبوک خود نوشته بود: «من زنم، یک زن ایرانی همیشه ترسیدهام، همیشه نگرانم، من یک زنم و این روزها از زن بودنم میترسم.»
در بیانیه سازمان عفو بینالملل که از نهادهای بینالمللی مدافع حقوق بشر است آمده بود: «علی رغم ساعت ها بازجویی وی اجازه دسترسی به وکیل خود را نداشته است. او یک زندانی عقیدتی است که باید فورا و بدون قید و شرط ازاد شود… بیم آن میرود که بازداشت مهدیه گلرو تلاشی باشد برای ضربه زدن به تجمعات مسالمتآمیز و خاموش کردن صدای زنانی که در مورد مسایل مربوط به حقوق زنان صحبت میکنند.»
بنا به گزارش کمپین فعالان در تبعید، پیشتر مهدیه گلرو به علت نقدهایی که در قالب برگزاری تجمعات دانشجویی، انتشار نشریه، برگزاری نشستهایی در نقد عملکرد دولت احمدینژاد و تلاش برای جلوگیری از انحلال انجمن دانشگاه علامه طباطبایی توسط رییس دانشگاه (صدرالدین شریعتی)، در سال ۱۳٨۵ در حالی که تنها یک ترم تا فارغالتحصیلی فاصله داشت، از تحصیل محروم شد و این محرومیت تا سال ۱۳٨٨، به صورت پیدرپی تمدید شد.
این فعال حقوق زنان، در ١١ آذرماه ۱۳٨٨ بازداشت شد و در فروردینماه ۱۳٨٩، به اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام” و “تجمع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت ملی” از سوی دادگاه انقلاب اسلامی به 2 سال و 4 ماه حبس تعزیری محکوم شد. این حکم در مردادماه ۱۳٨٩، عینا از سوی شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر تهران تایید شد. همچنین وحید لعلیپور همسر مهدیه گلرو که به همراه او دستگیر شده بود، یک سال زندانی شد.
با گذشت چند ماه از اسیدپاشیهای زنجیرهای در اصفهان، عاملان این حملات تاکنون شناسایی نشده و تحت پیگیرد قانونی قرار نگرفتهاند.
سهشنبه ۷ بهمنماه ۱۳۹۳ – ۲۷ ژانویه ۲۰۱۵
کوبانی قلب تپنده آزادیخواهی در جهان است
http://kampain.info/mer.php?id=1704
پیام تبریک سه زندانی سیاسی کُرد در زندان میناب به مناسبت آزادسازی کوبانی
خبرگزاری فرانسه، روز دوشنبه 5 بهمنماه 1393، به نقل از گروه ناظر حقوق بشر در سوریه نوشت که “یگانهای مدافع خلق” (یپگ) «تمام نیروهای حکومت اسلامی را از کوبانی بیرون رانده و کنترل این شهر را در اختیار گرفتهاند.»
به دنبال انتشار این خبر موجی از شادی و روحیه پیروزی سراسر کردستان و مدافعان آزادی کوبانی را فراگرفت.
در همین رابطه علی مرادی، كمال شريفی و محمد حسين رضايی سه زندانی سیاسی محبوس در زندان میناب، طی پیامی پاکسازی کوبانی از نیروهای داعش و پیروزی کُردهای روژئاوا را تبریک گفتند.
در بخشی از این پیام آمده است: «مقاومت زنان و مردان کوبانی نشانهی اتحاد، همبستگی و ارادهی خلقی است که میخواهد بر پاهای خود بایستد و بر هیچ نیرویی در داخل و خارج کردستان جز خلق خود تکیه ندهد. کوبانی قلب تپنده آزادیخواهی در جهان است.»
متن کامل پیام تبریک این سه زندانی سیاسی کُرد در زندان ميناب در اختیار «کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی» در پی میآید.
کوبانی خط قرمزی برای نسلکُشان کُرد
خلق بااراده و آزدیخواه کُرد؛
اطلاع یافتیم که کوبانی از شر نیروهای سیاه داعش خلاصی یافته است و مبارزان دلیر کُرد، یگانهای مدافع خلق و مبارزین راه آزادی، کوبانی را آزاد کردهاند. شنیدن این خبر برای ما زندانیان سیاسی محبوس در زندانهای داعش ایران، بسیار مسرتبخش و امیدوار کننده بود. این پیروزی را به خلق کُرد و مردم جهان تبریک میگوییم.
مردم کوبانی در طول حملههای نیابتی یک سال اخیر از سوی دشمنان منطقهای (ترکیه، سوریه، ایران و عراق) و خارجی، داعش را به عقب رانده است. داعشی که نماینده تندروترین و درندهخوترین افکار ضد بشری و ضد ملت کُرد است. کردستان سالهاست که از سوی دولتهای خوانده و ناخوانده، هویتش انکار شده و به دست نیروهای فناتیک و مذهبی، انفال و ژینوساید شده است. کوبانی خط قرمزی است برای آنانی که میخواهند انسان کُرد را نسلکُشی کنند. کوبانی دست اشغالگران و افراطیون را قطع نمود.
مقاومت زنان و مردان کوبانی نشانهی اتحاد، همبستگی و ارادهی خلقی است که میخواهد بر پاهای خود بایستد و بر هیچ نیرویی در داخل و خارج کردستان جز خلق خود تکیه ندهد. کوبانی قلب تپنده آزادیخواهی در جهان است و شمال و جنوب و شرق کردستان و همچنین سایر ملیتهای زیر ستم خاورمیانه و حتی جهان باید از مبارزه زنان و مردان آن الگوبرداری کنند.
علی مرادی، كمال شريفی و محمد حسين رضايی
زندانیان سیاسی کُرد محبوس در زندان میناب
سهشنبه ۷ بهمنماه ۱۳۹۳ – ۲۷ ژانویه ۲۰۱۵
ریشسفیدان و خانواده بازداشتشدگان نصیرآباد اجازه ملاقات نیافتند
http://kampain.info/mer.php?id=1703
خانواده بازداشتیها و معتمدان روستا به زاهدان رفتند اما بدون نتیجه بازگشتند
اعضای خانوادهی بازداشتیهای روستای نصیرآباد که به همراه معتمدان این روستا، برای پیگیری وضعیت بازداشتشدگان به زاهدان رفته بودند، از سوی مسوولان اجازهی ملاقات نیافتند.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی و به نقل از کمپین فعالین بلوچ، “مولوی دوست محمد رییسی” امام جمعه نصیرآباد، ریشسفیدان به همراه جمعی از خانوادههای بازداشتیها در پرونده ترور یک معلم و بسیجی در این روستا، به زاهدان رفتند اما موفق به دیدار با مسوولان و فرزندان خود نشده و به روستا بازگشتند.
گفته شده جمع قابل توجهی از اهالی این روستا، از بعدازظهر روز جمعه 3 بهمنماه 1393، برای پیگیری وضعیت دستکم 30 تن از بازداشتشدگان در این روستا، به شهر زاهدان رفتند، اما بازگشت آنان در حالی است که پس از چند روز پیگیری و تلاش، دیروز دوشنبه 6 بهمنماه 1393، بدون هیچ نتیجهای بازگشتند.
کمپین فعالان بلوچ به نقل از یک منبع مطلع نوشته: «قبلا مسوولین قول داده بودند که برای برای پیگیری در این تاریخ مراجعه کنید، اما این بار هم همچون دفعات گذشته به بهانهی حضور نداشتن مسوول موبوطه، آنها را بدون تماس و ملاقات با بازداشتشدگان از خود رد کردند و بی نتیجه به نصیرآباد بازگشتند.»
به دنبال سه روز از ترور “عیسی شهرکی” معلم غیربومی و “ادهم صبوری” بسیجی در روستای نصیرآباد در جنوب استان سیستان و بلوچستان، ماموران اطلاعاتی و امنیتی، دستکم 30 نفر از اهالی این روستا را در روز یکشنبه 14 دیماه 1393، بازداشت و به زاهدان منتقل کرد.
یک روز پس از این بازداشت گسترده، حداقل 18 نفر از سوی نهادهای امنیتی، به انجام دهها عملیات تروریستی دیگر نیز متهم شدند.
این در حالی است که خانوادهی بازداشتشدگان نصیرآباد، آنها را بیگناه میدانند و همچنان خواستار بازداشت عوامل اصلی عملیاتهای تروریستی و انفجاری در بلوچستان هستند.
تاکنون 18 شهروند اهل سنت روستای نصیرآباد هیچگونه تماس و ملاقاتی با خانوادههای خود نداشتهاند.
سهشنبه ۷ بهمنماه ۱۳۹۳ – ۲۷ ژانویه ۲۰۱۵
بازداشت یک فعال آذربایجانی در دوران سربازی در تبریز
http://kampain.info/mer.php?id=1702
ماموران امنیتی این فعال ملی – مدنی را برای اجرای حکم زندان بازداشت کردند
ناصر عبدالحسین زاده فعال ملی- مدنی آذربایجانی، روز شنبه 4 بهمنماه، در حالی که دوران سربازاش را میگذراند، از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و به زندان شهر مشکین شهر در اردبیل منتقل شد.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی و به نقل از اویان نیوز، ماموران اطلاعاتی و امنیتی ناصر عبدالحسینزاده اهل پارسآباد مغان را در روز شنبه 4 بهمنماه 1393، در محل کارش در تبریز دستگیر کرده و ابتدا به شهر پارسآباد مغان و پس از یک روز به زندان شهرستان مشکین شهر انتقال دادند.
گفته شده این فعال مدنی آذربایجانی که در حال گذراندن دورهی سربازی در شهر تبریز بود، به دلیل اجرای حکم حبس ۶ ماه حبس تعزیری، بازداشت شده است.
این فعال آذربایجانی پیشتر از سوی شعبه ۱ دادگاه انقلاب پارسآباد مغان، به اتهام “تبلیغ علیه نظام” به ۶ ماه حبس محکوم شده بود.
ناصر عبدالحسین زاده به همراه “سعید حسینی”، در ۲۸ بهمنماه 1392، در آستانه روز جهانی زبان مادری، از سوی ماموران امنیتی در شهر پارسآباد مغان بازداشت شده بود. آنها پس از تحمل نزدیک به یک ماه بازداشت موقت در بازداشتگاه اداره اطلاعات اردبیل و زندان اردبیل، در ۲۸ اسفندماه 1392، با سپردن وثیقهی ۳۰ میلیون تومانی به صورت موقت از زندان آزاد شدند.
اویان نیوز گزارش داده که این دو فعال دانشجویی سابق در دانشگاه پیام نور گرمی، به دلیل فعالیتهای هویتطلبانه از جمله تحصن و درخواست آموزش به زبان مادری در محیط دانشگاه، به دو ترم “تعلیق از تحصیل” محکوم شده بودند.
پیشتر سعید حسینی نیز در ۲۰ آذرماه 1393، از سوی ماموران امنیتی در محل کار خود بازداشت و برای اجرای حکم ۶ ماه حبس تعزیری روانهی زندان مشکین شهر شده بود. وی در ۲۳ دیماه 1393، در پی موافقت مسوولان زندان مشکین شهر با درخواست آزادی مشروط، از زندان آزاد شد.
سهشنبه ۷ بهمنماه ۱۳۹۳ – ۲۷ ژانویه ۲۰۱۵
بیخبری کامل از افشین بایمانی و ارژنگ داوودی در بند سپاه
http://kampain.info/mer.php?id=1701
10 روز از انتقال دو زندانی رجایی شهر به بند سپاه گذشت
از 10 روز پیش که “افشین بایمانی” و “ارژنگ داوودی” دو زندانی سیاسی محبوس در رجایی شهر، به سلولهای انفرادی بند سپاه منتقل شدهاند، کماکان خبری در دست نیست.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، این دو زندانی سیاسی محبوس در سالن 12 زندان رجایی شهر کرج، از روز یکشنبه ۲۸ دیماه 1393، به بند سپاه این زندان منتقل شدهاند. اکنون با طولانی شدن زمان نگهداری آنها، نگرانیها از اتهامات احتمالی جدید و همچنین سرنوشت نامعلوم آنها افزایش یافته است.
گفته شده این دو زندانی در گذشته نیز به اتهامات تازهای در زندان محکوم شدهاند و اکنون پس از گذشت 10 روز همچنان به بند خود بازنگشتهاند. احتمال میرود که در صورت بازگشت، احکام جدیدی در انتظار آنها باشد.
یک منبع مطلع از وضعیت این دو زندانی سیاسی به “کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی” گفت: «ارژنگ داوودی و افشین بایمانی همچنان در سلولهای انفرادی بند سپاه نگهداری میشوند و احتمالا میخواهند برای ایشان پرونده جدیدی بسازند.»
ارژنگ داوودی معلم ۶۱ ساله، در سال ۱۳۸۲ به اتهامهای “اقدام علیه امنیت ملی” و “توهین به مقدسات” و “توهین به رهبر جمهوری اسلامی” به ۱۵ سال زندان، ۷۴ ضربه شلاق و ۵ سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شد که این حکم به ۱۰ سال زندان کاهش یافت.
این زندانی سیاسی با وجود آن که محکومیت 10 ساله خود را سپری کرده است، با پروندههایی که در دوران گذراندن محکومیت علیه او مطرح شد، در احکام دیگری در ابتدا به ۲۰ سال و ۸ ماه زندان و در نهایت از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب کرج، به اعدام محکوم شد.
پیشتر نیز نهادهای بینالمللی مدافع حقوق بشر، با انتشار بیانیههایی خواستار رسیدگی عادلانه به پرونده داوودی و آزادی او شدهاند.
ارژنگ داوودی تاکنون با انتشار چندین نوشته و کتاب از داخل زندان، به ویژه سیاستهای علی خامنهای را باعث تضییع حقوق مردم، چپاول ثروتهای ملی و برقراری شرایط نامناسب کنونی حاکم بر ایران دانسته است.
افشین بایمانی، دیگر زندانی منتقل شده به انفرادی بند سپاه، در ۱۵ شهریورماه ۱۳۷۹ به اتهام کمک به فرار برادر خود “مهدی بایمانی” بازداشت و به اعدام محکوم شد. این حکم ابتدا در دادگاه تجدید نظر به تایید رسید، اما پس از ۶ سال حکم وی به حبس ابد تبدیل شد.
ماموران زندان رجایی شهر به صورت غیر رسمی به افشین بایمانی زندانی سیاسی محبوس در سالن 12 این زندان، در اواسط آبانماه 1393، اطلاع دادهاند که برای وی پروندهای تحت عنوان “توهین به مقدسات” و “توهین به رهبری” باز شده است. او که بیش از ۱۴ سال را در زندان سپری کرده است، در همان تاریخ، بابت این اتهامها، در دفتر نگهبانی زندانی رجایی شهر مورد بازجویی قرار گرفت.
پس از گذشت 10 روز، هنوز از دلیل انتقال ناگهانی این دو زندانی به انفرادی بند سپاه، اطلاعی در دست نیست. برخی گمانهزنیها بیشتر به “آزار و اذیت” این دو زندانی از سوی مسوولان زندان اشاره دارند.
سهشنبه ۷ بهمنماه ۱۳۹۳ – ۲۷ ژانویه ۲۰۱۵
دادگاه با چه مدرکی کانون معلمان را منحل کرده است؟
http://kampain.info/mer.php?id=1700
وکیل کانون صنفی معلمان ایران، رای دادگاه انقلاب را در محکومیت معلمان زندانی مخدوش میداند
“پیمان حاج محمود عطار”، وکیل کانون صنفی معلمان در گفتگویی با “حقوق معلم و کارگر” گفته: «مشخص نیست که رییس دادگاه به استناد چه مدرک و سندی حکم به غیر قانونی بودن و یا منحل بودن کانون معلمان داده است.»
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی و به نقل از حقوق معلم و کارگر، پیمان حاج محمود عطار وکیل کانون صنفی معلمان و همچنین وکیل “رسول بداقی” و “سید محمود باقری” گفته در بیشتر احکام صادره برای اعضای کانون صنفی معلمان، یکی از دلایل صدور حکم، عضویت آن فرد در کانون صنفی غیرقانونی معلمان یا کانون منحلهی صنفی معلمان ایران، عنوان شده در حالی که مشخص نیست که رییس دادگاه به استناد چه مدرک و سندی حکم به غیر قانونی بودن و یا منحل بودن کانون معلمان داده است.
وبسایت “حقوق معلم و کارگر” که خود را به عنوان اولین سایت پوششدهندهی مسایل روز معلمان و کارگران ایران و جهان و با هدف آموزش حقوق شهروندی، پاسخ به سوالات حقوقی و آگاهیبخشی پیرامون مسایل روز معلمان و کارگران معرفی کرده ضمن انتشار این گفتگو نوشته: «پس از اعتراضات صنفی گسترده معلمان در زمستان 1385 در تهران و برخی شهرهای دیگر، برخوردهای انتظامی و امنیتی شدیدی با معلمان صورت گرفت که به سال های بعد نیز کشیده شد. از سالهای بعد اتهام جدیدی به اتهامات اعضای بازداشت شده کانون صنفی معلمان ایران اضافه شد، مبنی بر عضویت در تشکل غیرقانونی و یا منحلهی کانون صنفی معلمان که بر همین اساس احکام زندان سنگینی نیز برای برخی اعضای کانون مانند رسول بداقی، سید محمود باقری، محمود بهشتی لنگرودی، علی اکبر باغانی و اسماعیل عبدی صادر گردید.»
گفتوگوی این وبسایت با پیمان حاج محمود عطار، وکیل کانون صنفی معلمان در پی میآید.
* جناب عطار ضمن تشکر از فرصتی که در اختیار ما گذاشتهاید لطفا در ارتباط با اتهام غیرقانونی بودن فعالیتها و یا منحله بودن کانون صنفی معلمان بفرمایید آیا این اتهام مبنای قانونی دارد؟ به عبارت دیگر به چه دلایلی فعالیتهای کانون قانونی است؟
– در بیشتر احکام دادگاهها که در رابطه با محکومیت اعضای کانون صنفی معلمان صادر گردیده است، یکی از دلایل صدور حکم عضویت آن فرد در کانون صنفی غیرقانونی معلمان یا کانون منحلهی صنفی معلمان ایران، عنوان شده است. در حالی که قضات رسیدگی کننده به پروندههای این معلمان، به هیچ دلیل و موردی که دلالت بر انحلال یا غیرقانونی بودن تاسیس و فعالیت کانون داشته باشد، در پرونده اتهامی خود و حکم صادره اشاره ننمودهاند. مشخص نیست که رییس دادگاه به استناد چه مدرک و سندی، حکم به غیر قانونی بودن و یا منحل بودن کانون معلمان داده است که عضویت در آن را جرم و مستوجب مجازات دانسته است.
کانون صنفی معلمان در سال 1378 پس از تشکیل پرونده در کمیسیون ماده 10 احزاب مستقر در وزارت کشور و پیمایش مراحل و تشریفات قانونی، موفق به دریافت پروانه تاسیس و فعالیت از شخص وزیر کشور وقت گردید. همه فعالیتها، جلسات، مجامع عمومی سالیانه کانون، با نظارت و حضور نماینده وزارت کشور برگزار شده است و کلیهی آن مصوبات به وزارت کشور اعلام گردیده است. علاوه بر اینها نه تنها تاکنون هیچ مرجع قانونی و قضایی حکمی مبنی بر انحلال کانون صنفی معلمان صادر نکرده است؛ بلکه در سال 1389 که نماینده حقوقی وزارت کشور، دادخواستی مبنی بر انحلال کانون صنفی معلمان تقدیم دادگاه عمومی تهران نمود، این دادگاه رای به رد دادخواست وزارت کشور صادر کرد. وزارت کشور نیز در مهلت قانونی به رای صادره اعتراضی ننمود؛ در نتیجه رای دادگاه مبنی بر ابقای کانون قطعی شد.
لذا از حیث محکوم نمودن اعضای کانون صنفی معلمان به جهت حضور در کانون، رای دادگاه انقلاب مخدوش میباشد.
* موضوع دیگر این که اخیرا شما به عنوان وکیل، اقداماتی را برای آزادی آقایان رسول بداقی و سید محمود باقری دو تن از اعضای کانون انجام دادهاید و اعلام شده که ادامهی زندانی بودن این دو معلم غیر قانونی است. لطفاً در این باره نیز توضیح دهید.
– در این باره نخست باید بگویم که هر محکومی، دارای حقوقی قانونی است که این حقوق، در قوانین آیین دادرسی کیفری و قانون مجازات اسلامی درج شده است. برابر مواد قانون مجازات اسلامی، مصوب سال 1392 که لازمالاجرا است، هر محکوم به زندان دارای حقوق غیرقابل سلب میباشد. از جمله این که چنانچه اتهامات متهم متعدد باشد و دادگاه احکام کیفری متعدد برای وی صادر کند؛ بایستی همهی محکومیتها تجمیع شده و براساس فرمول مندرج در ماده 134 قانون مجازات اسلامی، این محکومیتها محاسبه و اجرا شود.
دوم اینکه، هر محکومی پس از سپری کردن یک دوره زندان، میتواند از آزادی مشروط برخوردار شود یا اینکه از عفو رهبری در عدم اجرای حکم محکومیت بهرهمند گردد. نکتهی آخر اینکه حتی اگر محکوم از هیچیک از حقوق قانونی اشاره شده استفاده نکند؛ میتواند با سپردن تامین مناسب برای رفتن به مرخصی و یا بازگشت نزد خانوادهاش اقدام کند.
متاسفانه، آقای رسول بداقی در طول شش سال حبس خود در زندان رجایی شهر از هیچیک از حقوق قانونی خود بهرهمند نشده و حتی از اعزام به مرخصی و ملاقات با همسر و فرزندان معصومش در بیرون از زندان و در خانه محروم بوده است. هر دو این بزرگواران به طور کلی از این حقوق قانونی خود بهرهای نبردهاند. در حالی که مشمول همهی حقوق و مزایای قانونی یاد شده بوده و براساس قاعدهی مشهور حبسزدایی، نماینده محترم دادستان میبایستی ادامهی حبس آنان را به مجازاتهای جایگزین و حتی لغو مجازات تبدیل کند؛ اما متاسفانه تاکنون چنین اقدامی صورت نگرفته است.
* تشکر از شما به خاطر شرکت در این گفتوگو.
سهشنبه ۷ بهمنماه ۱۳۹۳ – ۲۷ ژانویه ۲۰۱۵
با دستور دادستانی تهران، درمان یک فعال حقوق دراویش نیمه تمام ماند
http://kampain.info/mer.php?id=1699
در کمتر از یک هفته سه فعال حقوق دراویش از بیمارستان به زندان منتقل شدند
پایگاه خبری دراویش گنابادی در گزارشی از نیمه تمام ماندن پروسه درمان سه فعال حقوق دراویش گنابادی از بیمارستان به زندان خبر داده است. در آخرین مورد افشین کرمپور دیروز دوشنبه 6 بهمنماه، از بیمارستان به زندان بازگردانده شد.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی و به نقل از مجذوبان نور، افشین کرمپور حقوقدان و فعال حقوق دراویش که اخیرا به دلیل دیسک کمر و گردن و تنگی کانال نخاعی، در بیمارستان شهدای تجریش بستری بود، عصر دیروز دوشنبه 6 بهمنماه 1393، با دستور دادستانی تهران و بدون ترخیص پزشک به زندان اوین بازگردانده شد.
گفته شده در کمتر از یک هفته اخیر، سه تن از فعالان زندانی حقوق دراویش، بدون ترخیص پزشک و تنها با دستور دادستانی، از مراکز درمانی به زندان اوین منتقل شدند.
در گزارش این پایگاه خبری آمده: «دو روز پیش نیز حمیدرضا مرادی در حالی که طبق تجویز تیم پزشکی بایستی برای مشاوره قلبی به بیمارستان دیگری اعزام میشد، در طول مسیر بدون اعلام قبلی، به جای اعزام به بیمارستان، به زندان انتقال یافت. همچنین مصطفی دانشجو نیز که طبق آخرین گزارشهای پزشکی، قریب به ۵۰ درصد ریهاش از کار افتاده بدون آنکه پزشکان با ترخیص وی موافقت کنند، روز چهارشنبه یکم بهمنماه از سوی دادستانی تهران به زندان اوین بازگردانده شد.»
در بیشتر زندانهای ایران از جمله زندانهای اوین، رجایی شهر و ارومیه؛ محکومان سیاسی و عقیدتی از نبود امکانات درمانی مناسب، عدم رسیدگی پزشکی، بی تفاوتی مسوولان زندان، کمبود دارو و عدم اعزام به بیمارستان از سوی مسوولان اعتراض داشتهاند. در موارد بسیاری دیده شده که مسوولان زندان از اعزام و درمان این زندانیان بیمار، حتی با وجود تهیه هزینه درمان از سوی خود زندانی، خودداری کردهاند.
سهشنبه ۷ بهمنماه ۱۳۹۳ – ۲۷ ژانویه ۲۰۱۵