ستون اول،
چرا شارلی ابدو؟
رسانه ها بنا به کاراکتر بازاری و روزمره شان و همینطور بنا به منافع و سیاستی که دنبال میکنند، همواره تصویری یک بعدی از واقعیات پیچیده و چند بعدی بدست میدهند. شارلی ابدو به این معنا هم قربانی است. ظاهرا این نشریه ای “گمنام” بوده که با انتشار کاریکاتورهای محمد مورد غضب اسلامیون قرار گرفته و عمدتا در همین چهارچوب مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.
شارلی ابدو یک نشریه چپ و متکی به زبان و روش صریح و مستقیم انتقادی است. شارلی ابدو از سنگرهای ادبی و قدیمی چپ رادیکال در فرانسه است. شارلی ابدو صرفا یک نشریه علیه اسلام نبود و حتی نقد ضد مذهبی بطور کلی هویت این مجله را تشکیل نمیداد. شارلی ابدو علیه تبعیض و نابرابری بود و نیش انتقادی اش قبل از هر کس لوپن و فاشیستها را می گزید. اگر به عقب تر برگردید، شارلی ابدو نشریه ای است که “مقدسات” سنت سیاسی ناسیونالیسم فرانسه را مورد تهاجم قرار میدهد و از جمله شارل دوگل را مسخره میکند. بانکداران، کارفرمایان و سرمایه داران و انواع کلاهبرداران دولتی و غیر دولتی مورد تعرض مستمر شارلی ابدو بودند. شارلی ابدو از سنت قدیمی و کمونیستی مبارزه بی تخفیف علیه مذهب پیروی میکرد و از پاپ و کاردینالها تا خاخام های یهودی ارتدوکس و سران اسلامیون به یک معنا و به یک اندازه مورد تهاجم انتقادیش بودند. شارلی ابدو مخالف جنگ طلبی و کشتار مردم محروم و سیاستهای نژادپرستانه دولت اسرائیل علیه مردم فلسطین بود. شارلی ابدو علیه سیاستهای ضد مهاجر در فرانسه بود و راسا برای دفاع از مهاجرین و حق مسلم آنها بعنوان شهروندان فرانسه کمپین میکرد. شارلی ابدو چپگرا و رادیکال و بدون مرز بود. کسانی که در دفتر کار شارلی ابدو در روز هفتم ژانویه ترور شدند، از همسنگران جبهه رادیکالیسم و سوسیالیسم و اردوی چپ بودند که به این زودیها جای خالی شان پر نمیشود.
شاید این ویژگیهای سیاسی شارلی ابدو سرنخی باشد به این معما که چرا شارلی ابدو بعنوان هدف تعیین شد؟ نشریات دیگری هم کاریکاتورهای محمد را منتشر کرده بودند. بویژه وقتی شاهدان زنده این واقعه اظهار کرده اند که تروریستها افرادی خونسرد و مطمئن و حرفه ای بودند و قصد قتل عام نداشتند بلکه از روی لیست افراد را جدا کردند و یک به یک اعدام کردند و رفتند! یکی از شاهدان زنده در دفتر شارلی ابدو از جمله عنوان کرده است که اگر پلیس محافظ شارب کلتش را نمی کشید الان زنده بود! تروریستها اهدافشان معلوم بود و لیست افراد را در دست داشتند!
کاملا روشن است که این ترور معین در پاریس، برخلاف یازده سپتامبر و ترورها و بمبگذاریها در اسپانیا و کشورهای دیگر، عملی کور و توسل به کشتار نبوده است بلکه از یک انتخاب آگاهانه و یک طرح کار شده با اهداف کنکرت تبعیت کرده است. آیا این با روش القاعده و داعش و سازمانهای تروریستی اسلامی خوانائی دارد؟ تجارب تاکنونی خلاف این ادعا را نشان میدهند. یک نکته دیگر که از جمله بازماندگان حاضر در دفتر نشریه شارلی ابدو در روز ترور عنوان کردند اینست که چطور افرادی به این خونسردی و حرفه ای در روز عملیات تروریستی کارت شناسائی همراه دارند و یکی از کارتها در ماشین جا میماند؟ خبر خودکشی کمیسر مسئول این پرونده در دفتر کارش ابهامات این ترور را بیشتر میکند. ما اینجا نیازی به حدس و گمان در باره بانیان این ترور و یا توسل به “تئوری توطئه” نداریم. همانطور که قبول تفسیر و اخبار یک بعدی و مبهم رسانه ها و یا قبول مسئولیت توسط القاعده، با توجه به سوالات و اطلاعاتی که اخیرا مطرح شدند، ما را از اصل واقعه جدا میکند. حتی اگر این اقدام توسط القاعده سازمان داده شده باشد، القاعده ای که برجهای دوقلوی نیویورک را با مسافرین هواپیماها و هزاران کارمند و کارکن نابود کرد و سابقه قتل عامهای کور و مهیب دارد، هنوز این سوال بی پاسخ میماند که چرا تروریستها طبق سنت همیشگی با رگبار همه کارکنان حاضر در جلسه هیئت تحریریه شارلی ابدو را قتل عام نکردند بلکه آگاهانه از روی لیست جدا کردند و کشتند؟
شارلی ابدو هدف قرار گرفت تا تعدادی از شخصیتهای سرشناس و قدیمی رادیکال و چپ و ضد مذهب حذف شوند. ضد چپ بودن اساسی ترین مشخصه ترور پاریس است. سوال بعدی اینست که چه کسانی و کدام محافل سیاسی در حذف و ترور شخصیتهای مشهور رادیکال و چپ در فرانسه ذینفع اند؟ اگر این هدف انتخاب شده را بعنوان گوشه ای از یک طرح ضد چپ و یا پیامی از راست به چپ در دوره بحران اقتصادی تلقی کنیم، گامهای بعدی چه میتوانند باشند؟
دیر یا زود داستان واقعی ترور پاریس روشن خواهد شد. اما این ترور معین یک وحشت عمومی تر ارتجاع زمانه از امکان عروج چپ و کمونیسم در متن بحران اقتصادی کنونی را در خود مستتر دارد. بپاخوستن میلیونها نفر در پاریس و شهرهای فرانسه و کشورهای مختلف جهان در دفاع از شارلی ابدو و آزادی بیان و محکومیت تروریسم و فاشیسم، نشان میدهد که وحشت راست از ظرفیت اجتماعی چپ و رادیکالیسم بیجا نبوده است. این نیروی اجتماعی فی الحال وجود دارد. فروش سه میلیون نسخه نشریه شارلی ابدو در چند ساعت و باز انتشار چند میلیونی آن، پتانسیلی را نشان میدهد که هر متفکر و واقعبین سیاسی راست را دچار شوک میکند. نمایش و رژه تروریستهای دولتی و ریختن اشک تمساح برای شارب و دوستانش در خیابانی در پاریس، اهداف دیگری را دنبال میکند که از جمله در ارسال ناو جنگی فرانسه به منطقه خارومیانه برای “مبارزه با تروریسم” و “کاتولیک تر شدن از پاپ” فرانسوا اولاند و شرکای اروپائی در دفاع از “اصل اسلام” بعد از ترور در پاریس، خود را نشان میدهند. *
سردبیر.