چرا حقوق معلمان از نمایندگان مجلس کمتر است؟
۶۰۰۰ نفر از معلمان کشور در طوماری ۱۵ متری خطاب به رئیس مجلس شورای اسلامی خواهان حقوق عادلانه، تامین عدالت، رفع تبعیض و تامین حقوقی که نیازهای یک زندگی شرافتمندانه را برآورده کند شده اند.
افزایش حقوق و دستمزد، آنهم نه ده درصد و بیست درصد که بازهم به معنی زندگی زیر خط فقر است، خواست کل طبقه کارگر یعنی یک میلیون معلم، صد هزار پرستار، چند میلیون کارمند زحمتکش ادارات دولتی و میلیون ها کارگر مراکز صنعتی است.
چند سوال ساده اما مهم:
چرا حقوق یک معلم که کاری بسیار حیاتی و مفید انجام میدهد یک چندم حقوق یک نماینده مفتخور مجلس است؟ گیرم که نمایندگان مجلس کار مفیدی انجام میدهند که نمیدهند، گیرم نمایندگی مجلس جزو مشاغل سخت محسوب میشود که نمیشود، اما چرا باید حقوق رسمی شان، صرفنظر از رشوه ها و دزدی ها و سرمایه گذاری ها و انواع امتیازات دیگر، چند برابر حقوق معلمان یا پرستاران و کارگران باشد؟
چرا اینهمه هزینه صرف مسجد و آخوند و امامزاده و صرف ارگان های سرکوبگر حکومت میشود اما تعداد معلمان بسیار کمتر از مورد نیاز، حقوقشان بشدت پایین، مدارس مخروبه و شهریه ها سرسام آور است؟
دو قلم هزینه مذهب و سرکوب پاسخ سوال اولی هم هست. حکومت به این دو نیاز دارد تا بتواند اکثریت جامعه را در فقر و محرومیت نگهدارد و با همین ابزار جلو طغیان آنها را بگیرد.
معلمان اما بمب خطرناکی برای حکومتند. افکار و عقاید خودشان و نارضایتی و نقد عمیقشان به این اوضاع را به تمام نوجوانان مملکت هر روز و هر ساعت دارند منتقل میکنند. کدام نیروی سرکوبی میتواند مانع آنها شود؟ کدام آخوند متحجری میتواند با آنها رقابت کند؟
خواست افزایش حقوق حداقل سه میلیون تومان را که حکومتیان بعنوان خط فقر اعلام کرده اند باید بعنوان یک خواست فوری و مشترک کل طبقه کارگر در طومارها و تجمعات و اعتراضات اعلام کرد و حول آن متحد شد. یک شرط متحد شدن اما طرح روشن و مشخص همین خواست است. و شرط دیگر آمادگی برای دست زدن به اعتصاب سراسری است که نه تنها معلمان برای تحقق خواست خود به آن نیاز دارند بلکه کل جامعه تشنه آن است. کاری که یکبار دیگر معلمان در اسفند ۸۵ با قدرت انجام دادند.*
اصغر کریمی
سایت ژورنال: http://journal-ruzaneh.com/