“ویژه نامه معدن” – مروری بر اعتراضات و تشکل‌های کارگران معدن

http://www.kanoonm.com/1627#more-1627

مروری بر اعتراضات و تشکل‌های کارگران معدن
“ویژه نامه معدن”
حبس کردن خود در تونل معدن، راهی برای نشان دادن اعتراض
پس از خودزنی یکی از کارگران معدن طلای آقدره، این بار صد نفر کارگران معدن سنگرود به طور گروهی دست به تحصن در تونلی زدند که به دلیل وجود گاز احتمال انفجار آن بالاست. شاید این حرکت را بتوان نمادی از اقدام به خودکشی دسته جمعی دانست. انحلال معدن، حل نشدن مشکل بیمه بیکاری و بازنشستگی مشاغل سخت و زیان آور عدم دریافت حقوق به مدت 8 ماه و… سبب شد که کارگران معدن زغال سنگ سنگرود (البرز غربی) این بار برای تحصن یکی از تونل های معدن را انتخاب کنند.
کارگران خسته از این همه بی‌توجهی می‌گویند به دلیل عملی نشدن وعده‌های داده شده، می‌خواهند خود را در معدن حبس کنند.
این کارگران که سال‌ها کار سخت در معدن را تحمل کرده‌اند، اکنون به دلیل فاصله‌ای که در سال‌های گذشته در کار معدن افتاد و کارگران معدن سنگرود بدون تحت پوشش قرار گرفتن بیمه بیکاری، بیکار شدند، حتا نمی‌تواند بازنشسته شود.
هر چند این اعتراض با مداخله‌ی ماموران انتظامی به طور موقت خاتمه یافت اما مساله‌ی اصلی کارگران که تامین هزینه‌های زندگی‌شان است بدون پاسخ هم چنان باقی است. سود آوری معدن برای صاحبان آن؟! تنها دلیل تعطیلی یا آغاز به کار یک معدن یا واحد تولیدی است. اینکه چه بر سر کارگران می آید نه برای صاحبان معادن مهم است و نه مسوولان؟ تنها پیگیری و اقدامات دسته جمعی و متشکل کارگران می تواند به آنان کمک کند که به خواسته‌هایشان دست یابند.

مروری بر اعتراضات و تشکل‌های کارگران معدن
“ویژه نامه معدن”
کانون مدافعان حقوق کارگر – از سال 1300 به بعد در دو دوره‌ی زمانی، فعالیت‌های کارگری گسترش بی‌سابقه‌ای یافت. دوره‌ی اول سال‌های دهه 20 تا سال 32 و دیگری 1357 تا 1360. در این دو دوره تشکل‌های بسیاری شکل گرفتند و اعتصابات گسترده‌ی کارگری در بخش‌های مختلف رخ می‌داد. اعتراضات قبل از بهمن 57 در سرنگونی حکومت شاهنشاهی تاثیر بسیاری داشت. میزان گزارش‌ها و اخباری که از این اعتراضات کارگری و تشکل‌های آنها در مطبوعات منتشر شده به دلیل آزادی‌های نسبی مطبوعات نیز بی‌سابقه بود.
هر دو دوره، پس از سرکوب شدید، دستگیری، زندان، اعدام فعالان کارگری این اعتراضات افت شدیدی کردند. پس از کودتای 28 مرداد موجی از دستگیری ها و زندان و تبعید به راه افتاد و در دهه‌ی شصت به گفته‌ای فقط بیش از 500 کارگر فعال اعدام شدند.
اما جنبش کارگری و کارگران مبارز و آگاه به جان آمده از استثمار و ستم، سر سکون و توقف نمی‌توانند داشته باشند. حرص و طمع سرمایه‌داری، آن چنان است که به هر ترتیب که شده می‌خواهد سودش را از قِبَل استثمار شدید کارگران تامین کند و کارگران نیز از این همه ستم و استثمار به جان آمده و و بار دیگر پس از مدتی کوتاه حرکات اعتراضی کارگران از سر گرفته می‌شود. از جمله می‌توان به اعتراضاتی که در فاصله ی زمانی 32 تا 57 رخ داد، اشاره کرد که گاها بسیار هم گسترده نیز بوده‌‌اند، مانند: اعتصابات نفت در سال های 1339- 1334، اعتصاب 12 هزار راننده تاکسی در فروردین 1337 و 43، اعتصاب 30 هزار کارگر کوره‌پز خانه های تهران در خرداد 1338و 41، اعتصابات کارگران نساجی در همان سال، اعتصابات نفت و صنایع نساجی و نانوایی ها در سال 1340، تظاهرات 3 هزار کارگر بیکار در بندر ماه شهر، و همین طور اعتصابات کارگری سال‌های 56 و 57 و اعتراضاتی که در دهه‌ی هفتاد و بعد از آن مرتبا رخ داده است.
در این میان اعتصاب کارگران معدن کمتر در مطبوعات منعکس شده است. از تشکل های کارگران معادن در این سال‌ها نیز خبر چندانی نیست. از جمله اعتصابات معدنی که به آن اشاره شده دو اعتصابی است که یکی در سال 1344 و دیگری در معادن ذغال سنگ در سال 1355 رخ داده که اطلاعات بیشتری از این دو اعتصاب پیدا نکرده‌ایم. شاید بتوان از میزان کم خبرهای منتشره نتیجه گرفت که حرکت‌های جمعی و تشکل‌های کارگری در معادن ایران به ندرت به چشم می‌خورد و سابقه‌ی مبارزاتی این کارگران کم است؟! و هر جا که خبری منتشر شده، حتما سندیکا یا تشکلی در میان این کارگران شکل گرفته بوده است. زیرا اولین اقدامات یک تشکل کارگری طبیعتا اطلاع رسانی در مورد وضعیت کار و زندگی کارگران است.
علت این امر را می‌توان به این شکل تبین کرد: اکثر معادن در مناطق دورافتاده قرار دارند که امکان برقراری ارتباط با سایر محیط های کارگری را دشوار می‌کند، بافت روستایی کارگران معدن که اکثرا جوان هستند و همین طور شرایط بسیار دشوار کار، سبب شده که آگاهی‌های طبقاتی این کارگران کمتر از سایر اقشار کارگران مانند کارگران نفت و ریسندگی و… باشد. سختی کار در معدن و بیماری‌های ناشی از آن امکان تداوم و استمرار کار را برای کارگران کم می‌کند. عدم انتقال تجربیات اعتراضی کارگران و تشکل های آنان نیز عامل دیگری است برای این که رشد این آگاهی های طبقاتی سرعت کافی نداشته باشد.
در زیر مروری کوتاه خواهیم داشت به برخی از این اعتراضات، دلایل آن و تشکل‌های کارگری که در معادن تشکیل شده است.
در سال‌های 1310 به بعد در پی ایجاد راه آهن سراسری تهران شمال، رگه‌های زغال سنگ در منطقه‌ی زیراب کشف شد. به دنبال آن معدن زیرآب در سال 1312 با 1200 کارگر تاسیس شد. در گزارشی که در سال 1324 در روزنامه‌های آن زمان منتشر شده این گونه آمده است:
“… و مدت 4ماه است که به کارگران زیرآب یک شاهی نپرداخته‌اند. آیا کارگران باید از گرسنگی بمیرند. کارگران این معدن با عائله‌ی خود 4000 نفرند. اتحادیه‌ی کنسرو، نساجی، گونی‌بافی، شالی کوبی و راه آهن اطلاعیه‌ای مشترک برای همدردی وکمک به این کارگران صادرکردند و تهدید کردند در صورتی که تا 29 آبان 24 حقوق آنان پرداخت نشود، دست به اقدامات جدی خواهند زند. همین طور اطلاعیه‌ای از کمیته‌ی محلی و شورای محلی اتحادیه کارگران شیرگاه و کمیته محلی ساری نیز در این رابطه صادر شد. با ادامه وضع اسفناک کارگران معدن در روز 27 خرداد کمیته محلی و شورای شهر تصمیم گرفتند در صورتی که به تقاضاهای آنان ترتیب اثر داده نشود از حمل ذغال جلوگیری کنند. خواسته های کارگران عبارت بود از:
پرداخت حقوق معوقه، تهیه حمام برای کارگران، ارسال دارو برای جلوگیری از مالاریا، تاسیس کلاس اکابر، تعمیر و تهیه ساختمان برای سکنای کارگران ، جلوگیری از اجحاف و تعدی پیشه‌وران معدن.
این اطلاعیه به امضای شورای متحده و اتحادیه های کارگران و زحمتکشان معادن زیرآب است. (1)
این از اولین خبرهایی است که درمورد اعتراضات کارگری و تشکل های کارگران معادن می‌توان در مطبوعات یافت.
پس از چند سال، در سال 32، در پی کشته شدن کارگران معدن گاجره، اعتراضاتی در این رابطه صورت گرفت. در مراسم دفن کارگران کشته شده ، کارگران معدن زیراب نیز شرکت کرده و با آنان همدردی نموده‌اند. این دو معدن از جمله معادنی بودند که سندیکای کارگران در آنها شکل گرفته بود. هر چند خبرهای بیشتری از این سندیکا و اعتراضات کارگری آنان در دست نیست. اما انتشار همین چند خبر هم نشان از تشکل‌هایی می‌دهد که در مورد مسایل کارگران معدن اطلاع رسانی می‌کرده است.
پس از حادثه‌ی معدن گاجره، برادر یکی از کارگران مقتول در سخنانی چنین گفته بود:” برادر من تازه 18 سالش شده بود. گفته بود من کارگر تونلی نیستم. مرا آنجا نفرستید. اما او را به زور فرستادند و کشته شد. خب چه کسی به این قتل عمد، به این خون ناحق ریخته شده می‌رسد. فردا ممکن است این بلا سر شما هم بیاید. اینها با خون شما سرمایه‌دار می‌شوند ولی شما در این وضع هستید به خانواده‌ی آن‌ها که سه سال پیش کشته شدند چه کسی رسیدگی کرد؟ همه شما مرا می‌شناسید. کارگر همین جا بودم، سل گرفتم. دو سال در شاه آباد خوابیدم. دیناری به من کمک نکردند. نباید شما با چند ریال پول و اضافه گول بخورید. تنها راهی که برای شماست اتحاد و تقویت سندیکای خودتان است.”
ظاهرا سندیکای معدن گاجره که عمر آن دو سال بوده است در زمینه‌هایی توانسته بود فشارهایی به کارفرما آورده تا مثلا کارگران منتظر خدمت را سرکار برگردانده یا کار سبک‌تری به کارگران بیمار بدهند:
“باقر علیمرادی 4 سال است کار می‌کند و روزی 30 ریال می‌گیرد. در سال 1329 در همین گاجره زیر سنگ‌ها ماند و کتف و پایش شکست، 5 ماه در بیمارستان بانک صنعتی خوابید. پزشکان تایید کردند که او نباید دیگر در تونل کار کند و کار سبک برایش ضرری ندارد. اما پس از دوسال کار مجددا در آذر ماه سال گذشته رییس معدن تحمیل کرد که باید باز هم در تونل کار کند. حتا حاضر شدند او را منتظر خدمت کنند. 4 ماه به همین دلیل سرگردان بود و عاقبت با زور کارگران و سندیکای کارگری دوباره مجبور شدند به او کار سبک بدهند”.
در انتهای گزارش کارگران اعتراضی در معدن گاجره خواسته‌های خود را به این ترتیب بیان کرده‌اند:
مکانیزه کردن معدن و دادن وسایل فنی کامل، تامین زندگی بازماندگان کارگرانی که جان خود را از دست داده‌اند، رسیدگی کامل به علت این حوادث و مجازت شدید مسببین امر، پذیرش نماینده کارگران از طرف اداره‌ی کار، شناختن سندیکای کارگران که دو سال است تشکیل شده و فعالیت می‌کنند، بهبود وضع بیمه و تامین بهداشتی فراهم ساختن زندگی برای خانواده کارگرانی که چندی قبل فوت کرده‌اند ، ساخت خانه‌های دولتی جهت مسکن کارگران ، دادن اضافه دستمزد واقعی که با میزان کار بستگی داشته باشد. (2)
در گزارشی که دانشجویان پیشگام کرج از معدن سنگرود لوشان در سال 58 تهیه کرده بودند به اعتصاب سال 1352 و مهر 57 کارگران این معدن اشاره شده است. دو اعتصابی که اولی با شکست و دومی با پیروزی کارگران خاتمه یافته است. اولین اعتصاب کارگران این معدن در اواخر سال 52 رخ داد. علت اعتصاب این بود که حقوق اضافه شده در مرکز را به این کارگران نمی‌پرداختند. روز اول اعتصاب، کارگران با مهندسین و مدیرعامل زد وخورد کردند به دنبال آن 50 سرباز و دو افسر برای سرکوب کارگران به معدن فرستاده شد. این اعتصاب دو روز به طول انجامید و با دستگیری و اخراج شش تن از نمایندگان و زندانی کردن دو نفر از فعالین و قول رسیدگی به خواست های اعتصاب پایان یافت.

در مهر 57 بار دیگر این کارگران اعتصاب کردند. کارگران خواستار اخراج 8 نفر از مهندسین و رسیدگی به خواست‌های صنفی خود بودند. اعتصاب 21 روز به طول انجامید و سرانجام کارگران توانستند به خواسته‌های خود برسند. شرایط و جو حاکم در مهر سال 57 در پیروزی این اعتصاب نقش مهمی داشت. در مورد تشکیل سندیکای کارگران در این معدن در ادامه گزارش چنین آمده است:
“در اعتراضات سیاسی سال 57 کارگران معدن به دلیل دور افتاده بودن محل کارشان، در متن حوادث نبودند… و به این دلیل آگاهی‌های سیاسی کارگران بالا نبود… پس از انقلاب اداره‌ی معدن سنگرود به دست کمیته‌ها افتاد… در هفته‌های اول پس از انقلاب، کارگران به طور پراکنده شورای کارگری را مطرح کردند. اما ایجاد شورا زمینه‌ی مناسبی پیدا نکرد و به دنبال آن تشکیل سندیکا در دستور کار قرار گرفت. کمیته برای ایجاد تفرقه میان کارگران با زدن برچسب‌های به کارگران آگاه سعی کرد که عموم کارگران را از آنها دور نگه دارد. اما کارگران بر خواست خود مبنی بر تشکیل سندیکا مصر بودند. به دنبال آن کمیته پیشنهاد کرد که انتخابات سندیکا باید تحت نظر و با مشارکت کمیته باشد … اساسنامه‌ای از وزارت کار گرفته شد که همان اساسنامه‌ی رستاخیزی بود…” در تاریخ یک شنبه 14 اردیبهشت 58 مجمع عمومی کارگران در مسجد معدن تشکیل می‌شود. انتخابات کاملا قلابی بود به طوری که کارگران به این مساله اعتراض کردند و خواستار باطل کردن انتخابات شدند. کمیته این درخواست را رد کرد. در پایان اکثر کارگران به عنوان اعتراض محل را ترک کردند. به این ترتیب سندیکایی فرمایشی بوجود آمد که هیچ یک از خواست‌های کارگران را نتوانست به نتیجه برساند. (3)
همانند سایر کارگران، اعتراضات کارگران معدن به شکل‌های مختلف انجام می‌شود. از ابتدایی‌ترین شیوه که نامه‌نگاری به مسوولان و اطلاع رسانی است، شروع می شود تا اعتصاب و تجمع در محل معدن یا مقابل نهادهای دولتی مانند فرمانداری و… گرفته تا بستن جاده و تحصن در خیابان و مقابل مجلس و….
از نمونه‌های نامه‌نگاری کارگران می‌توان به نامه‌ی کارگران اخراجی معدن طلای آقدره تکاب اشاره کرد. در بخشی از این رنجنامه کارگران چنین نوشته‌اند:
“آیا مسئولین می‌دانند زمین چرکین است یعنی چه ؟ تخریب رگه های معدنی ، نابودی اکوسیستم طبیعت ، برداشت غیر اصولی و بی رویه از نواحی پر عیار معدن طلا یعنی چه ؟ یعنی اینکه تولید و سود بیست سال را در هفت سال خلاصه کردن با همان استثمار نیروی کار ارزان منطقه . شب فرا می رسد خبری از شام نیست آیا چون زبان ما کارگران بسته است و فریادمان به جایی نمی رسد باید آنها را فراموش کرد یا روی شمش‌های طلایش نوشته رسیدگی به وضعیت ما کارگران ممنوع !”
و در ادامه با اشاره یه این که این کارخانه بعد از 8 سال تولید بی‌وقفه روزانه تا سقف 40 کیلوگرم طلای24عیار و مقادیر قابل‌توجهی جیوه تا سقف300کیلوگرم و سایر فلزات با ارزش به ناگاه 200نفر از پرسنل خود را اخراج کرده … و سپس در مورد آلودگی‌های زیست محیطی و اتلاف احشام و دام‌های منطقه تخریب طبیعت، آلودگی و از بین رفتن کامل آب شرب روستای شیرمرد، مرگ و نابودی تدریجی باغات سیب روستاهای مجاور اشاره کرده‌اند و نامه‌ی خود را این عبارت به پایان برده‌اند:
” زندگی را به بیداری بگذرانیم که سال‌ها به اجبار  خواهیم خفت”(4)
تجمع‌های اعتراضی از دیگر شیو‌هایی است که کارگران به جان آمده‌‌ی معدن استفاده می‌کنند. این تجمع ها در محل‌های کار، مقابل نهادهای دولتی مسوول ، وزارت کار، مجلس و… برگزار می‌شود. تجمعاتی که در دو سال گذشته خبرهای آن‌ها در رسانه‌ها منتشر شده است. از جمله می‌توان به تجمع کارگران معدن سنگرود اشاره کرد که بارها این اقدام را انجام داده‌اند: 7 مهر 92 کارگران زغال‌سنگ سنگرود در تهران دومین تجمع خود را برگزارکردند. خواست 280 کارگر معترض علاوه بر توقف انحلال معدن، خواستار پرداخت منظم دستمزد و حقوق سه ماهه تیر، مرداد و شهریور سال جاری هستند این اعتراض در پی بارها اعتراض در محل کار و نهادهای دولتی در منطقه و بی‌نتیجه بودن آن صورت گرفته است.
اعتراضات کارگری در معادن دلایل متفاوتی دارد. از جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: کاهش و تعویق دستمزدها: اعتراض کارگران زغال سنگ معدنجو در زرند کرمان، کارگران بافق، طلای اقدره و…
کاهش مزایا، خدمات بیمه درمانی: کارگران معادن زغال سنگ طبس در ۲۸ اردیبهشت سال پیش دست به اعتصاب گسترده و فراگیر زدند . این اعتصاب و تجمع یک روزه که در مقابل مجتمع اداری شرکت زغالسنگ پروده طبس در داخل شهر و همچنین هم‌زمان در سایت معدن یک و معدن مرکزی و کارخانه زغال‌شویی آن شرکت انجام شد که سرانجام با دخالت مامورین نیروی انتظامی و مسولین فرمانداری طبس و حراست شرکت موقتا به پایان رسید.
شیوه اجرای تعدیل نیرو و اخراج: کارگران شرکت زغال سنگ معدن جو (زرند کرمان ) به دلیل اعتراض به شیوه‌ی اجرای تعدیل نیرو اعتراض کرده‌اند. این شرکت به دلیل آنچه «عدم گردش مالی ناشی از بی‌پولی شرکت‌های معدنی» عنوان شده، از ابتدای سال جاری تا آبان ماه حدود ۳۰ نفر از کارگران را پس از خاتمه قرارداد اخراج کرده است. (5)
تامین امنیت شغلی و عدم اخراج، تامین زیرساخت‌ها در منطقه شامل جاده و گاز و بهره‌برداری از معدن بر مبنای پروانه تعریف شده، از دیگر مطالبات کارگران معادن است. (6)
خصوصی‌سازی: عدم واگذاری به بخش خصوصی از خواست‌هایی است که در سال‌های اخیر به خواسته های کارکران افزوده شده است.”نماینده کارگران معادن زغال‌سنگ البرز در این موردگفته است که کارگران معادن زغال سنگ طرزه در شهرستان شاهرود مخالف خصوصی‌سازی این واحد معدنی و واگذاری ان به شرکت ذوب آهن اصفهان هستند افزود: از مسئولان کشوری و استانی می‌خواهیم مانع خصوصی‌سازی این معدن و فروش ۴۲ هکتار از املاک آن در مرکز شهر شاهرود به شهرداری شوند. (7)
اعتراض کارگران بافق نیز به خصوصی‌سازی‌ها یکی از طولانی‌ترین اعتصابات سال‌های اخیر را به دنبال داشت. اعتراضات اخیر کارگران بافق و سایر معادن علیه خصوصی‌سازی‌ها نشان می‌دهد که آگاهی طبقاتی کارگران معدن به حدی بالا رفته است که خواسته‌های این کارگران از خواسته‌های صنفی‌ای در حد افزایش دستمزد و حقوق معوقه فراتر رفته و نوک حمله‌ی آن خصوصی‌سازی است که شاید بتوان آن را نماد سرمایه‌داری متاخر دانست. اعتصابی که بیش از 50 روز به طور انجامید و 5000 کارگر و خانواده‌هایشان درآن شرکت کردند. و با موفقیت کارگران خاتمه یافت.
نحوه‌ی برخورد با اعتراضات کارگران معادن
بسیار اتفاق افتاده که نمایندگان کارگران و یا کارگران فعال پس از اعتراضات اخراج یا مجبور به استعفا و ترک کار شده و یا توسط نیروی انتظامی به دلایل مختلف یا بازداشت شده‌اند. در این گونه موقعیت‌ها اولین اقدامی که کارگران معترض و اعتصابی انجام می‌دهند اطلاع‌رسانی در مورد وضعیت آنان است. در گام بعدی خواستار آزادی بی‌قید و شرط کارگر زندانی و یا بازگشت به کار کارگران اخراجی می شوند و این خواسته در صدر خواسته‌های کارگران اعتصابی قرار می‌گیرد. معمولا در این گونه موارد خانواده‌های کارگران نیز در گیر اعتصاب می‌شوند. کارگران معدن بافق با اعتصاب 50 روزه خود ادامه داده تا 9کارگر زندانی آزاد شدند.
800 کارگران معدن چادرملو که در استخدام شرکت پیمانکاری آسفالت توس هستند از ششم آذرماه سال جاری به نحوه محاسبه حق بیمه خود و نیز اخراج پیش از اتمام قرارداد آقای بهرام حسنی‌نژاد به صورت محدود دست به اقدامات اعتراضی صنفی زده‌ بودند. 28 کارگر این معدن با شکایت کارفرما به اتهام اخلال در نظم عمومی بازداشت شدند و در پی ادامه‌ی اعتراضات و احتمال گسترش آن کارگران زندانی آزاد شده و برای پیگیری این پرونده وکیل حقوقی اختیار کرداند. (8)
نماینده کارگران چشمه پودنه از سوی کارفرما تحت فشار قرار گرفته به حدی که مجبور به ترک کار شده است. “ترک کار اجباری این فعال کارگری پس از آن صورت گرفت که این فعال کارگری در رابطه با حادثه‌‌ای که در روز یکم اسفند ماه منجر به کشته شدن سه نفر از کارگران این معدن به نام‌های محمدرضا صادقی، حسین محمدی و حسین اسلامی شد، از به روز نبودن استانداردهای ایمنی در این معدن خبر داده بود.” این کارگر معدن چشمه پودنه با داشتن همسر و سه فرزند، بیکار و فاقد هرگونه منبع درآمد و یا پوشش بیمه ای است. (9) خبری از نتیجه‌ی این پیگیری‌ها در رسانه ها منتشر نشده است.
در همه‌ی گزارشاتی که از اعتراضات کارگری در معدن وجود دارد نقش نیروهای پلیس در سرکوب کارگران برجسته است. حتا وقتی حادثه‌ای رخ می‌دهد، کار نیروی انتظامی و پلیس کمک رسانی نیست، بلکه پیشگیری و احیانا مقابله با اعتراضاتی است که کارفرمایان حدس می زنند ممکن است بعد از این رویدادهای دردناک رخ دهد. در سال 1332 نمایندگان سندیکای کارگران گاجره چنین می گویند:” بعد از 24ساعت هنوز هیچ آمبولانسی نیامده است. تنها یک وانت برای انتقال بیماران آمده است. نماینده‌ی سندیکا از اقدامات سندیکا و اعتراضات مکرر کارگران در مورد تکمیل وسایل استحفاظی معدن گفت و تذکر داد که اولیای مربوطه هیچ ترتیب اثری نداده‌اند. کارگران توضیح دادند که بعد از حادثه تعدادی ژاندارم آمدند و مانع ورود ما به تونل شدند اگر می‌گذاشتند شاید تعدادی از کارگران را می‌توانستیم زنده بیرون بیاوریم. (10)
در یکی از آخرین این اعتراضات، کارگران اخراجی معدن طلای زره شوران تکاب روز دوشنبه 18فروردین 93 در اعتراض به تصمیم کارفرما برای اخراج کارگران، راه اصلی این معدن را مسدود کردند. معترضان خواستار بازگشت به‌کار بودند. مأموران نیروی انتظامی به تحصن کارگران معترض حمله کرده و آنها را مورد ضرب و شتم قرار دادند. اما هنگامی که کارگران به طور دسته جمعی دست به اقدام می‌زنند، حتا از نیروی انتظامی هم کاری ساخته نخواهد بود و همراهی و همگامی و پیگیری آنان ، نیروهایی انتظامی را محبور می‌کند محل را ترک کنند. در اعتراض به بازداشت‌ کارگران معدن بافق، و دست از کار کشیدن کارگران ماموران یگان ویژه در این معدن مستقر شدند. خروج این ماموران نیز به خواسته‌های کارگران اضافه شد و یگان ویژه روز ۳۰ مرداد از معدن خارج شد…
تمام این موارد نشان می دهد هر جا که کارگران با هم متحد شده و نمایندگان واقعی‌شان را انتخاب کرده‌اند حتما به بخشی از خواسته‌های خود رسیده اند. زیرا انتخاب نمایندگان واقعی دارای دو خاصیت است. یکی آنکه نمایندگان واقعی حاضر به سازش و تسلیم به کارفرما نیستند. دوم آنکه کارگران با حمایت از نمایندگان خودشان، اتحاد و همبستگی خود را بیشتر نشان می‌دهند. در نتیجه در اکثر قریب به اتفاق این موارد کارگران به پیروزی‌های درخشانی دست یافته‌اند.
اعتصاب کارگران معدن کوشک بافق
یکی از آخرین اعتراضات کارگران معادن در ایران در معدن سرب و روی کوشک رخ داده است . معدن کوشک بافق یک معدن با مالکیت خصوصی است که توسط شرکت معدن بافق (سهامی عام) اداره می‌شود و با بیش از ۳۵۰ کارگر در در فاصله ۱۶۵ کیلومتری شرق یزد و ۴۵ کیلومتری شمال شرق شهرستان بافق واقع شده است. بیش از 260 نفر از کارگران معدن کوشک بافق شامل کارخانه و کارگران عمق زمین و معدن روباز از ۱۵ آذر 93 دست از کار کشیدند. این کارگران نزدیک به ۹۰ روز است که حقوق و مزایا طلبکارند. این اعتصاب بعد از 5 روز با قول رسیدگی به مطالبات کارگران موقتا خاتمه یافت.
کارگران معدن کوشک بافق در پنجمین روز اعتصابشان در نامه‌هایی به وزیر صنعت، معدن و تجارت و همچنین وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، خواهان رسیدگی سریع به مطالبا‌تشان شدند. در بخش‌هایی از این نامه آمده است: کارگران خواسته‌های قانونی زیر را از کارفرما (شرکت معادن بافق سهامی عام) دارند که متاسفانه در طی سالیان مدید مورد توجه قرار نگرفته است: پرداخت به موقع حقوق و مزایای ماهانه که هم اکنون نیز به تعویق افتاده است، اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل، رسیدگی کافی به سلامت کارگران و انجام معاینات و آزمایش‌های پزشکی لازم، توجه به مسائل رفاهی و رعایت نکات ایمنی و بهداشتی در محل معدن، پرداخت‌های غیرنقدی و پاداش‌ها و انجام امور ورزشی و مراسم‌های معمول، پرداخت حق سختی کار و حق پله و تونل، حق جذب سرب و هزینه‌های غذایی، پرداخت هزینه‌های معمول رفت و آمد به معدن، امنیت شغلی و افزایش مدت قراردادهای منعقده، مناسب‌سازی اجرای شیفت‌های کاری برای واحدهای کوچک و رعایت تعطیلات رسمی و مذهبی، عدم استفاده از دستگاه‌های فرسوده در معدن و همچنین استاندارد سازی سیستم‌های برق و آب و تهویه و نامناسب بودن امکانات خانه بهداشت، پرداخت اضافه کاری طبق قانون و…
این کارگران از امنیت شغلی برخوردار نیستند و بیشتر کارگران این معدن قراردادی هستند و طرح طبقه بندی مشاغل در معدن اجرا نشده است. قراردادی بودن کارگران سبب شده که کارفرما از اجرای تعهدات و مسوولیت های خود در قبلا کارگران شانه خالی کند. کارگران این معدن در معرض انواع آلودگی‌ها از جمله آلودگی با سرب هستد و آزمایش تست سرب خون که باید سالانه انجام شود، چند سالی است که اجرا نمی‌شود. کارگران معدن کوشک بافق که از کیفیت تجهیزات ایمنی معدن ناراضی‌اند.
لازم به ذکر است که در سال گذشته دو کارگر این معدن کشته شده‌اند و دیه این کارگران هنوز به خانواده‌هایشان پرداخت نشده است. رسیدگی به وضع خانواده‌های این کارگران نیز یکی دیگر از خواسته های این کارگران است. این کارگران با امضای طوماری برای پیگیری مطالبات صنفی‌شان، از طریق یک وکیل دادگستری نیز اقدام کرده‌اند.
1- صفا، شماره‌های 25، 52، 56 سال -24- 1325 ه.ش . در معدن زیراب کارگران چگونه زندگی می‌کنند / 2- روزنامه سرود فردا خرداد 1332/ 3- کتاب دوشنبه شماره 30 و 31
4-رنجنامه کارگران اخراجی بزرگترین کارخانه طلای کشور، تکاب افشار – اردیبهشت ۱۳٩٠
5- (ششم آبان ماه93 / ایلنا)
6-http://www.dw.de/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%DB%8C-%D9%85%D8%B9%D8%AF%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D9%81%D9%82-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF-%D9%85%DB%8C%D8%B4%D9%88%D9%86%D8%AF/a-17895209
7 -خبرگزاری ایلنا . 6مهر 93- ttp://www.ilna.ir/news/news.cfm?id=208815-
8- : 1393/06/17 دبیر انجمن صنفی کارگران معدن چادرملو آزاد شد ايرنا
9-،( ایلنا، 1393-03-17, ) 10- روزنامه سرود فردا خرداد 1332