تونس به سوی کدام آینده؟
عرصه های اصلی نبرد طبقاتی پس از انتخاب سبسی
فاتح شیخ
چهارشنبه ۳۱ دسامبر ۲۰۱۴ الباجی قاند السبسی رسما رئیس جمهور تونس شد و کارش را در قصر قرطاج آغاز کرد. او هفته پیش در سخنان پیروزی انتخاباتی اش گفته بود: “امروز روز اول آینده است”. کدام آینده از دید سبسی با انتخاب او آغاز شده است؟ منظور او از آینده، به شکلی نه چندان پوشیده، پایان انقلاب ژانویه ۲۰۱۱ و آغاز دولت متعارف بورژوایی در تونس است. سبسی ۸۸ ساله برای پنج سال به ریاست جمهوری تونس انتخاب شده است. با توجه به سن و سال بالا و سابقه و تجربه سیاسی اش در پستهای حکومتی، حزب “نداء تونس” و میدیای طرفدار سبسی به او “پدر تونس” لقب داده اند. اما او خود را “پسر بورقیبه” مینامد و هدفش بازگرداندن دولت دوره بورقیبه است. آینده از نظر سبسی بازگشت به آن گذشته، به دولت دوران بورقیبه است. دورانی که تاریخا سپری شده و از نظر سیاسی هم انقلاب ۲۰۱۱ آن را به خاک سپرده است.
پیروزی انقلاب ژانویه ۲۰۱۱ مبنای اجتماعی تاریخی جدیدی به تونس بخشیده که تنها بر پایه آن میتوان آینده را ساخت. معادلات سیاسی جدید، جنبشهای سیاسی و احزاب متعدد و متنوعی که بر بستر انقلاب ۲۰۱۱ در دفاع از آن و یا ضدیت با آن در چهار سال اخیر به میدان آمده اند، ازجمله حزب “نداء تونس” که سبسی دو سال پیش در مقابل حزب اسلامی النهضه تاسیس کرد، مصالحی هستند که با آنها آینده تونس در کوران نبردهای طبقاتی و مبارزات اجتماعی آتی ساخته میشود. اما سبسی در این توهم خودبینانه و گذشته نگر است که میتواند آینده تونس پس از انقلاب را با مصالح گذشته سپری شده بازسازی کند. او در نوستالژی خود دنیایی را میبیند که در آن با تکرار حماسی خاطره پیروزی جنبش بورقیبه ای استقلال در ۱۹۵۶ آمیخته به چاشنی سحرآمیز کلمه امید (امل)، پرانتز انقلاب ۲۰۱۱ بسته میشود و آینده تونس بر جاده هموار “دمکراسی و امنیت و رشد اقتصادی” به حرکت در میآید. او با تعهد به اینکه “رئیس جمهور همه زنان و مردان تونسی باشد و از وحدت ملی پاسداری کند”، میکوشد ردای بورقیبه را بپوشد و نقاب او را بر چهره خود بکشد. اما تفاوت آنها بیشتر از شباهتشان است.
جنبش استقلال تونس از استعمار فرانسه، آن کشور را وارد میانه قرن بیستم و سرمایه داری دوره رونق بعد از جنگ جهانی دوم کرد. اما انقلاب ۲۰۱۱ خیزش کارگران و مردم اعماق جامعه تونس علیه سرمایه داری قرن بیست و یکمی بود که تا گلو غرق در بحران جهانی ۲۰۰۸ بود. چهار سال پیش (۱۷ دسامبر ۲۰۱۰) با انفجار اجتماعی حاصل از تشدید تناقضات سرمایه داری بحرانزده مبتنی بر استثمار نیروی کار ارزان و متکی به نظام حکومتی استبداد سیاسی عریان از مجرای خیزش توده های بجان آمده از فقر و بیکاری و عاصی از استبداد، انقلابی براه افتاد که ظرف کمتر از یک ماه زین العابدین بن علی را از راس استبداد سیاسی به زیر کشید و به پیروزی اولیه اش رسید. خودسوزی جوان تحصیلکرده بیکار محمد بوعزیزی در اعتراض به سرکوب پلیس استبداد، چنان آتشی بپا کرد که شعله های آن بساط بن علی را در قصر قرطاج سوزاند. سبسی در شرایطی به قصر قرطاج میرود که تناقضات اقتصادی و اجتماعی از چهار سال پیش به مراتب شدیدتر شده اند و راه حل فوری میطلبند. در عین حال در زمان جلوس سبسی، توقعات اقتصادی و خواستهای سیاسی کارگران، زنان و نسل جوان انقلاب کرده به مراتب بالاتر از دوره قبل از انقلاب است. مدل سپری شده دولت بورقیبه ای جوابگوی توقعات تونس امروز نیست. سبسی میتواند قربانی توهمات خود شود و به سرنوشتی ناکامتر از بورقیبه و نامرغوبتر از بن علی دچار گردد. او یکی از رجال همان دوره است که بورقیبه رهبر اول و بن علی سردار دوم آن بود. آیا رجل سوم آن دوره از عهده تخفیف تناقضات کنونی نظامی که بر کرسی ریاست آن جلوس کرده است بر خواهد آمد؟ پاسخ منفی است و شواهدی از موقعیت دشوار سبسی در همین دو روز اول جلوس او خود را نشان داده اند.
دمکراسی تونس و معضلات جامعه
این روزها گفته میشود تجربه اخیر دمکراسی در تونس جزو موفق ترین تجارب است. در این گفته بخشی از حقیقت نهفته است. اما بخش نگفته این است که: اولا در دمکراسی کنونی تونس انتخابات و توافق ترکیب شده است. این در فرهنگ سیاسی چنین جوامعی دمکراسی “توافقی” نام دارد که تنشها و تناقضات فلج کننده ای بیار میآورد. ثانیا کل این دمکراسی “موفق” هم قادر به تخفیف معضلات جامعه و جوابگویی به خواستها و توقعات سیاسی و اقتصادی اکثریت جامعه نیست. با این حال اوضاع سیاسی امروز تونس و فضای سیاسی نسبتا باز آن در قیاس با بخش اعظم جوامع خاورمیانه، شمال آفریقا و بسیاری مناطق جهان، استثنایی تحسین برانگیز است. این دستاورد انقلاب ۲۰۱۱ است و شرایط مساعدی برای مبارزه کارگران و زنان و جوانان فراهم کرده است. همچنانکه برای تلاش سبسی و دولت او در جهت اعاده اوضاع قبل از انقلاب، موقعیت دشواری ایجاد کرده است.
با وجود گذشت دو ماه از انتخابات پارلمان که در آن حزب نداء تونس مقام اول را کسب کرد هنوز نحوه ترکیب کابینه و تعیین رئیس جدید آن ناروشن است. سبسی و حزب نداء تونس تاکید دارند که شخصیت مستقل مورد توافقی عهده دار پست نخست وزیر شود. اما شخص مورد نظر سبسی، عبدالکریم زبیدی وزیر دفاع سابق، اعلام کرده که آماده پذیرش این پست نیست چون به نظر او دولت دوره آتی ناچار است سیاستهای “غیرمردمی” در پیش بگیرد. سرمقاله ۳۰ دسامبر روزنامه الشروق تونسی از ضرورت تشکیل دولت “نجات ملی” سخن گفته و پس از برشمردن ناتوانیهای اقتصادی و ساختاری نظام حاکم نتیجه گرفته است که جامعه تونس دچار معضلات بزرگی است و بدون یک دولت توافقی ممکن است با انفجار جدیدی روبرو شود. همین روزنامه در سرمقاله اول ژانویه ۲۰۱۵ – یک روز بعد از جلوس سبسی – با ناشکیبائی آشکاری مینویسد: “… دوره انتقالی تمام شد. اکنون نوبت بازگرداندن هیبت دولت، حکمروایی قانون و موسسات و فعال کردن دستگاههای دولت برای واداشتن مردم به انضباط و احترام به قانون و کار در راستای جبران مافات است”. رئیس اتحادیه سراسری کار تونس به کل هیات حاکمه اخطار داد که سطح پایین شرکت جوانان در دور دوم انتخابات رئیس جمهوری هشدار دهنده است زیرا نشانه ناامیدی آنان از نظام دمکراسی و نارضایتی شان از وضع موجود است.
همه این شواهد و اخطارها درباره احتمال بروز “انفجار” (انقلاب) جدید نشانه آن است که بالاترین سطوح هیات حاکمه تونس از توان جوابگویی نظام خود به معضلات اقتصادی و اجتماعی اساسی جامعه ناامید شده اند. این معضلات و تناقضات و در راس آنها فقر شدید و بیکاری گسترده، موجب آتشفشان انقلاب ۲۰۱۱ شدند و در این چهار سال هم به مراتب شدیدتر و گسترده تر شده اند.
نقش شخصیت سبسی در تحولات آتی تونس قطعا جای خود را پیدا خواهد کرد و تاثیر واقعی خود را به جا خواهد گذاشت. اما بیشک تحولات آتی جامعه انقلاب کرده تونس در عرصه های اصلی نبرد طبقاتی و مبارزات اجتماعی بزرگ و تعیین کننده رقم خواهد خورد. نبرد پیشروان انقلابی و سوسیالیست طبقه کارگر در راه متحقق کردن آینده ای سوسیالیستی برای تونس و برقراری آزادی و برابری و رفاه و عدالت در جامعه، مبارزات شجاعانه زنان تونس برای رهایی و برابری کامل و نبرد نسل جوان – لشکر انبوه بیکاران – برای نجات از بی افقی و خلاصی از مشقات نظام سرمایه داری، اصلی ترین عرصه های نبرد طبقاتی دوره آتی تحولات تونس هستند. توهم سبسی نسبت به نقش شخصیت خودش با وزن واقعی آن در مبارزات طبقاتی و اجتماعی جامعه انقلاب کرده تونس خوانائی ندارد. قدر مسلم آنکه آینده تونس با انتخاب او به ریاست جمهوری آغاز نمیشود. حتی باید گفت که سبسی و حزب نداء تونس در عرصه دفاع از سکولاریسم و مقابله جدی با جنبش اسلام سیاسی و نقش ارتجاعی احزابی مانند النهضه، حریفان نحیفی بیش نیستند و احتمال دارد که در دوره آتی در جریان بند و بست و توافق با جریانات اسلامی از همین میزان سکولار بودن خود هم کوتاه بیایند. در عرصه دفاع از موازین نظام سکولار در جامعه هم نیروی اصلی همان پیشروان سوسیالیست طبقه کارگر، همان صف نیرومند زنان رهایی طلب و همان نسل جوان امروزی است که از توقعات بالای خود برای بهره مندی از یک زندگی انسانی شاد و آزاد و مرفه و مدرن کوتاه نمیآید.
برای حزب حکمتیست و همه فعالین جنبش کمونیسم کارگری، تعقیب تحولات مبارزه طبقاتی در تونس از دیدگاه کمونیستی پرولتری، بخشی ضروری از پراتیک انترناسیونالیستی است. همچنانکه انتقال تجربه کمونیسم در جریان انقلاب ۱۹۱۷ ایران و در روند مبارزه طبقاتی و سیاسی جاری جامعه ایران، به همرزمان سوسیالیست و آزادیخواه در تونس و مشخصا تلاش برای رساندن ادبیات کمونیسم کارگری و آثار منصور حکمت به دست فعالین و پیشروان کارگری و سوسیالیست تونس، یک وظیفه کمونیستی و انترناسیونالیستی بدیهی است.
۲ ژانویه ۲۰۱۵