گروه شورش – خدمات فنا ناپذیر مائو/ نویسنده: باب آواکیان

خدمات فنا ناپذیر مائو/ نویسنده: باب آواکیان

برای دریافت کتاب [PDF] اینجا کلیک کنید
مقدمه‌ی گروه شورش: مائو‌تسه‌دون صدر حزب کمونیست چین، رهبر و آموزگار کبیر خلق چین، پرولتاریا و خلق‌های ستم‌دیده‌ی جهان در ۲۶دسامبر۱۸۹۳ در دهکده‌ی شائوشان ایالت حونان در یک خانواده‌ی روستایی متولد شد. مائو در دورانی چشم به جهان گشود که چین به لحاظ تاریخی دستخوش تلاطمات بسیاری بود.
چین کشوری عظیم با تاریخی کهن و مردمی با سنن مبارزاتی ریشه‌دار بود. و تقریباً در حدود ۳۰۰۰ سال پیش چین برده‌داری به چین فئودالی تبدیل گشته بود. مائو‌تسه‌دون عمده‌ترین تضاد طبقاتی جامعه‌ی آن دوران را این‌گونه بیان می‌کند: ” تضاد عمده جامعه فئودالی تضاد بین طبقه دهقانان و طبقه مالکان ارضی بود.”(مائو: رساله”انقلاب چین و حزب کمونیست چین”). با نفوذ استعمار و رشد اقتصاد کالایی، چین در اواسط قرن نوزدهم(پس از جنگ تریاک در سال ۱۸۴۰) از یک جامعه فئودالی به یک جامعه نیمه فئودال-نیمه‌مستعمره مبدل گردید. تبدیل چین فئودالی به چین نیمه مستعمره-نیمه‌فئودال با هجوم نظام سرمایه‌داری-امپریالیستی جهانی، مصادف گشت با به انقیاد درآوردن آن و قطعه‌قطعه کردنش توسط امپریالیست‌های خارجی. قدرت‌های امپریالیستی بارها به جنگ‌های تجاوزکارانه‌ علیه چین دست زدند، چین را مجبور به امضای قرارداد‌های غیرعادلانه نموده و تمام بنادر مهم بازرگانی چین را تحت کنترل انتقیاد گرایانه‌ی خود گرفته، امور گمرکی و بازرگانی خارجی و همچنین خطوط ارتباطی(دریایی، زمینی و هوایی) چین را قبضه کردند. و با دادن وام‌های اسارت‌بار به دولت چین و تأسیس بانک‌هایی در این کشور امور مالی و پولی آن را به انحصار خود درآوردند. و علاوه بر استثمار وحشیانه‌ی زحمتکشان چین، غرور ملی این خلق غیور را نیز به‌طور گستاخانه‌ای جریحه‌دار می‌کردند، بطوریکه بر سر دریکی از پارک‌های شهر شانگهای نوشته‌شده بود: “ورود چینی‌ها و سگ‌ها اکیداً ممنوع است.”
تاریخ تبدیل چین فئودالی به کشوری نیمه‌فئودال-نیمه مستعمره درعین‌حال تاریخ مبارزات قهرمانانه‌ی خلق چین علیه امپریالیست‌های رنگارنگ و نوکران بومی آن‌ها است. جنگ تریاک(۱۸۴۰)، جنبش تای‌پین(۱۸۵۱)، جنگ چین و فرانسه(۱۸۸۴)، جنگ چین و ژاپن(۱۸۹۴)، جنبش رفرمیستی ۱۸۹۸، جنبش ای‌هه‌توان، انقلاب سال ۱۹۱۱، همگی پیش‌درآمدهای جنبش دمکراتیک نوین خلق چین است که با جنبش ۴ مه ۱۹۱۹ آغاز می‌گردد.
در چنین دورانی و از همان اوان کودکی‌اش روحیه طغیان و اعتراضی که سراسر چین را فراگرفته بود در مائو تجلی بارزی یافت، بطوریکه در سن ۱۰ سالگی به خاطر اعتراض به تنبیه پدر و معلم مدرسه‌اش از خانه به مدت سه روز فرار می‌کند، که پس از مراجعت دیگر از تنبیه خبری نبود. مائو بعد‌ها از حرکت اعتراضی‌اش چنین جمع‌بندی کرد: “نتیجه عمل اعتراض من بسیار باعث تعجب من شد. اعتصاب موفقیت‌آمیز بود.” در بین سال‌های ۱۹۰۶ تا ۱۹۰۸(همزمان با انقلاب مشروطه در ایران) ۷ شورش بزرگ به رهبری دکتر سون‌یاتسن رهبر بورژوازی دمکرات چین علیه اسارت خارجی و عقب‌ماندگی فئودالی به وقوع پیوست. سون‌یاتسن در سال ۱۹۰۵ سازمانی بنام “اتحادیه انقلابی” تأسیس کرده و هدف آن را سرنگونی سلطنت پوسیده تسین و ایجاد جمهوری دمکراتیک با شعار “آزادی، برابری، برادری” که از انقلاب فرانسه به عاریت گرفته بود، قرارداد. جنبش انقلابی چین در آن زمان به رهبری سون‌یاتسن بالاخره موفق شد تا سلسله‌ی فئودالی سلطنتی تسین که به مدت ۲۰۰۰ سال در چین فرمانروایی می‌کرد را سرنگون سازد، لیکن به‌زودی قدرت به دست ضد انقلابیون افتاد و انقلاب ۱۹۱۱ نیز مانند سایر انقلابات چین در سده گذشته به شکست انجامید.
مائو در گفتگو با نویسنده‌ی امریکایی ادگار اسنو در مورد تأثیر این انقلابات چین می‌گوید: “این وقایع که بسیار پشت سر هم اتفاق می‌افتاد بر فکر جوان من که حالت شورشی داشت تأثیر ابدی گذاشت.”
مائو در دوران دانش‌آموزی در زمینه‌ی چاره‌یابی برای “نجات چین” دست به مطالعات وسیعی زد و سپس هنگام تحصیل در یکی از مدارس شانگهای-مرکز ایالت حونان- به یکی از فعالین جنبش دانشجویی در مبارزه علیه امپریالیسم و فئودالیسم مبدل گردید. وی پس از انقلاب ۱۹۱۱ مدتی به‌عنوان سرباز ساده در ارتش انقلابی خدمت کرد. پس از شکست انقلاب ۱۹۱۱، مائو ماه‌ها با پای پیاده روستاهای ایالت حونان را زیر پا گذاشت و همه‌جا با دهقانان به گفتگو نشست. و ماه‌های چندی نیز به مطالعه تئوریک و بررسی قیام‌های صدساله چین دست زد. وی در همین زمان دست به‌ تشکیل یک انجمن مباحثه‌ی سیاسی زده، کلاس شبانه‌ای برای تعلیم انقلابی کارگران سازمان داد. و تظاهرات متعددی را علیه امپریالیسم به راه انداخت. وی تا قبل از مه ۱۹۱۹ به تأسیس چند روزنامه و مجله انقلابی نیز همت گماشت.
غرش توپ‌های انقلاب اکتبرِ روسیه سرتاسر جهان را به لرزه درآورد و لنین عصر جدیدی را در انقلابات جهانی یعنی عصر انقلابات پرولتری را نوید داد. تأثیرات انقلاب اکتبر بر جامعه چین آن‌چنان شگرف و تکان‌دهنده بود که در حقیقت به‌عنوان نقطه عطفی در تاریخ انقلاب چین محسوب می‌شود. انقلاب اکتبر اعتماد خلق چین را که در حدود ۸۰ سال شاهد شکست در مبارزه علیه دشمنان خلق بودند را برای پیروزی در انقلاب صدچندان نمود. پیروزی انقلاب اکتبر به‌مثابه پلی مابین پرولتاریای غرب و خلق‌های ستمدیده‌ی شرق به‌مثابه پشتیبان بی‌دریغی برای انقلابات آزادی‌بخش‌ملی که اکنون دیگر نه بخشی از انقلابات بورژوا-دمکراتیک نوع کهن بلکه جزء لاینفکی از انقلابات پرولتری تبدیل‌شده بودند، به ‌شمار می‌رفت. مائو‌تسه‌دون بزرگ‌ترین دستاورد انقلاب اکتبر را برای خلق چین در این جمع‌بندی داهیانه چینی بیان نمود: “غرش توپ‌های اکتبر برای ما مارکسیسم-لنینیسم را به ارمغان آورد.”
مائو در تمام لحظات حیات‌اش خدمت‌گزار راستین زحمتکشان تحت ستم و استثمار جهان و انقلابگری بی‌امان بود. او یکی از بزرگ‌ترین انقلابیون قرن بیستم، مظهر و تجسم واقعی آمال و مبارزه‌ی خلق چین، پرولتاریا و خلق‌های جهان در راه استقرار دنیایی فاقد از قید ستم و استثمار بود. به یک مفهوم واقعی مائو‌تسه‌دون سخنگو و نمایشگر راهپیمایی(مارش) پیروزمند تاریخ بود.
در بزرگداشت صدر مائو، آموزش از زندگی تابناک و خدمات فنا‌ناپذیرش در تکامل علم رهایی پرولتاریا، ارتقای گنجینه مارکسیسم-لنینیسم به قله‌ی رفیع‌تر مارکسیسم-لنینیسم-مائوئیسم تنها در پرتو بررسی انقلاب دوران‌ساز و رهبری داهیانه‌ی مبارزات فرودستان زحمتکش چین در راه سرنگونی نظام کهنه نیمه‌فئودال و نیمه‌مستعمره چین، قطع تمامی شاخک‌های استثمار‌گرایانه و انقیاد‌گرایانه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نظام سرمایه داری-امپریالیستی جهانی به رهبری امپریالیسم امریکا، کسب موفقیت‌آمیز قدرت سیاسی به ضرب تفنگ در یک راهپیمایی طولانی و مبارزه در راه استقرار سوسیالیسم، در چین ممکن است. بنابراین آموزش زندگی مبارزاتی او با رویکردی علمی و فراگیری عمیق انقلاب چین درهم‌تنیده گشته است.
همان‌گونه که مائو در جمع‌بندی خود از انقلاب چین به آموخت: “برای انقلاب کردن به حزبی انقلابی احتیاج است. بدون یک حزب انقلابی بدون حزب انقلابی‌ای که بر اساس تئوری انقلابی مارکسیسم ـ لنینیسم و به سبک انقلابی مارکسیستی-لنینیستی پایه‌گذاری شده باشد، نمی‌توان طبقه کارگر و توده‌های وسیع مردم را برای غلبه بر امپریالیسم و سگ‌های زنجیری‌اش رهبری کرد.” او در رساله “درباره دولت ائتلافی” به این اصل خدشه‌ناپذیر که: “بدون کوشش حزب کمونیست چین بدون وجود کمونیست‌های چین به‌مثابه ستون فقرات خلق، چین هرگز نمی‌تواند به استقلال و آزادی دست یابد، صنعتی شود و کشاورزی خود را مدرنیزه کند؛” تأکید برجسته‌ای می‌نماید.
مائو به‌عنوان نماینده‌ی محلی برگزیده‌ شده‌ی شهر چانگشا(مرکز استان هونان) برای شرکت در کنگره‌ی مؤسس حزب کمونیست چین انتخاب شد. او در اولین “کنگره ملی حزب کمونیست چین” که از سوی هسته‌های اولیه کوچک مارکسیستی موجود در استان‌های مختلف از شهرهای شانگهای، پکن، چانگشا، وُهان، کانتون(گوانژو-نام جدید) و جینان در شانگهای در 23 ژوئیه ۱۹۲۱ تشکیل شد، حضور داشت و از آن تاریخ به‌عنوان یکی بنیان‌گذاران اصلی حزب کمونیست در سن ۲۸ سالگی فعالیت‌های آگاهانه‌ی کمونیستی انقلابی‌اش را شروع نمود؛ و از آن پس به‌مدت بیش از پنج دهه با اتکا بر خط سیاسی-ایدئولوژیک کمونیسم انقلابی تا هنگام مرگش در ۸۳ سالگی نه‌تنها سکان‌دار اصلی حزب کمونیست و خلق چین بود بلکه رهبری کمونیست‌های و به‌ویژه مائوئیست‌های جهان را عهده‌دار بود.
کلیه نوشته‌های صدر مائو ازجمله کتاب سرخ(که در زمان انقلاب فرهنگی با درج نقل قول‌های متعددی از مائو منتشر شد و همین کتاب به زودی از سوی گروه شورش، مجدداً منتشر خواهد گشت) چیزی مگر جمع‌بندی از کلیه تجارب تاریخی خلق چین، دست‌آوردهای تاریخی تجاربی که با دادن خون از طرف میلیون‌ها کمونیست در مبارزه‌ی پیشتازانه‌شان تحت رهبری خط سیاسی حزب کمونیست چین و صدر آن مائو‌تسه‌دون در یک جنگ طولانی با ارتش متهاجم امپریالیسم ژاپن، چیانکایشک و دولت کومینتانگ به‌دست‌آمده است، نیست. مائو در این زمینه در رساله “درباره دولت ائتلافی” در این مورد چنین می‌گوید: “هزاران هزار شهید جان خود را درراه منافع خلق قهرمانانه فدا کرده‌اند، بگذار درفش آن‌ها را برافرازیم و درراهی که با خون آن‌ها سرخ‌شده است، پیش رویم.”
بازتایپ و ویرایش کتاب “خدمات فنا‌ناپذیر مائو‌تسه‌دون” که در سال ۱۹۷۸توسط باب آواکیان صدر حزب کمونیست انقلابی نوشته شده، از طرف گروه شورش به مناسبت تولد مائو منتشر می‌گردد. لازم به توضیح است که در آن سال‌ها هنوز مائوئیسم(مارکسیسم-لنینیسم-مائوئیسم) به‌عنوان قله‌ای بالاتر از مارکسیسم-لنینیسم توسط مائوئیست‌های جهان فرموله نشده و موردقبول واقع نگشته بود، و کماکان از خدمات مائو به‌عنوان “اندیشه‌ی مائو” صحبت می‌شده است. نوشته رفیق آواکیان باوجودآنکه محتویاتش بر بستر فرموله نمودن مائوئیسم نوشته‌شده است اما از به کار بردن چنان واژه‌ای در این کتاب خودداری می‌کند. و پس‌ازآن تنها با مبارزه‌ی سیاسی-ایدئولوژیک بی‌امان به رهبری حزب کمونیست انقلابی امریکا و صدر آن باب آواکیان بود، که خدمات فناناپذیر مائو‌تسه‌دون به‌عنوان تکامل علم رهایی‌بخش کمونیستی موردپذیرش اکثریت سازمان‌ها، احزاب و گروه‌هایی که تحت تأثیر مائو بودند، جا افتاد که این مبارزه در جهت پیشروی کمونیسم برای امکان وقوع انقلاب کمونیستی همچنان نیز ادامه دارد، اما با این حال، و آنچنان که پیشتر نیز گفته شد، مقبول است که خواننده‌ی کتاب هم، هر جایی در متن با اصطلاح “اندیشه مائو” مواجه می‌گردد، آنرا با اصطلاح مائوئیسم، هم‌طراز بداند.
انتخاب کتاب رفیق باب آواکیان برای در دسترس قرار دادن‌اش به دو علت حائز اهمیت از طرف ما(گروه شورش) قرار گرفت. یکم همان‌گونه که در بالاتر بیان نمودیم، درک عمیق زندگی مبارزاتی، انقلابی و کمونیستی رفیق مائو بدون درک ژرف از انقلاب کمونیستی در چین میسر نیست. و دیگر آنکه رهبری مائو به‌عنوان سکان‌دار اصلی حزب کمونیست چین در طول مبارزات تاریخی و قهرمانانه خلق زحمتکش که از راه‌پیمایی طولانی ۱۰ ساله به شکست امپریالیسم و نیروهای ارتجاعی وابسته به‌نظام سرمایه‌داری-امپریالیستی جهانی همچونچیانکایشک و دولت گومیندان منجر شد، در این کتاب با کندوکاو تاریخی انقلاب کمونیستی چین به طرز علمی بیان گشته است.

گروه شورش
برای دریافت کتاب [PDF] اینجا کلیک کنید
لینک منبع:
http://shouresh-iran.blogspot.com/2014/12/pdf.html