یاداشت سردبیر
ما و تشکلهای توده ای طبقه کارگر
رحمان حسین زاده
تم شماره سوم سازمانده کمونیست بر تشکلهای توده ای طبقه کارگر متمرکز است. هدف از انتخاب این تم برای این شماره نشریه صرفا تکرار مجدد تبلیغ و ترویج سیاست کمونیستی در قبال تشکلهای توده ای کارگری و یا دلبخواهی نبوده است. فراتر از آن بحث چگونگی ایجاد تشکل توده ای طبقه کارگرو آن هم در سطح سراسری این روزها مجددا مطرح است و جریانات و گرایشات مختلف که به نحوی از انحاء خود را به موضوع مربوط میدانند، اظهار نظر کرده اند. نفس طرح مجدد این موضوع چند واقعیت را تاکید میکند. اولا نیاز پایه ای، عاجل و حیاتی طبقه کارگر به سازمان توده ای و مستقل کارگری هنوز جواب عملی نگرفته است. دوما فعالیت برای ایجاد تشکل توده ای طبقه کارگر در همین وضعیت کنونی ادامه دارد و کماکان پاسخ سیاسی و پراتیکی خود را میطلبد. در دیدن این صورت مسئله تصور نمیکنم اختلاف نظر جدی در میان گرایشات مبارز درون طبقه کارگر وجود داشته باشد، اگر اختلافی هست که هست در بررسی تلاشهای تاکنونی و در ارائه پاسخ به چگونگی سازمانیابی توده ای طبقه کارگر است. مباحث شماره سوم نشریه سازمانده کمونیست دقیقا بر این وجه مسئله فوکوس کرده و جواب کمونیستی، سیاسی و پراتیکی حزب ما را ارائه میکند. مصاحبه در مورد مبحث کنونی “ایجاد تشکل سراسری کارگری، چگونه؟” ومیزگرد “مجمع عمومی، پایه تشکل کارگری” مجموعا و در کنار هم تقلایی در این راستا است و به علاوه تلاشی در زمینه بازشناخت ضعف و ناکارایی تاکنونی روند سازمانیابی مستقل کارگری در یک دهه اخیر و تداوم این نارسایی در مبحث و تلاش کنونی تعدادی از فعالین کارگری زیر نام “ایجاد تشکل سراسری کارگری”.
هدف ما ارائه راه حل اساسی و موثر برای ایجاد تشکلهای موثر کارگری در سطح پایه و در مراکز و محیط های کارگری و ترسیم مسیر درست رسیدن به ایجاد تشکل سراسری کارگری است. در این رابطه ارائه مجدد دیدگاه و سیاست همه جانبه کمونیسم کارگری در قبال تشکلهای توده ای طبقه کارگر در این شماره نشریه جایگاه برجسته ای دارد. به همین دلیل ادبیات کمونیسم کارگری و شخص منصور حکمت در این زمینه را در این شماره نشریه مجددا منتشر و قابل دسترس میکنیم و مطالعه آن را به رهبران و فعالین کارگری و کارگران کمونیست توصیه میکنیم. کمونیسم کارگری با جمع بندی شفاف از تجارب جهانی سازمانیابی توده ای کارگری و نقش ترندها و گرایشات متفاوت درون طبقه کارگر در ارائه دیدگاهها و آلترناتیوهای خود و با جمع بندی از تجربه طبقه کارگر ایران به ویژه در دوره بعد از انقلاب 57 استراتژی و سیاست کمونیستی همه جانبه ای را ارائه کرده است. واقعیت اینست رهبران رادیکال کارگری، کارگران کمونیست و در یک کلام گرایش کمونیستی طبقه کارگر در این عرصه از جدال طبقاتی برای پیشبرد امر سازماندهی توده ای کارگری به دستاوردهای فکری و سیاسی و عملی مهمی متکی هستند. اما واقعیت تلخ در بیش از یک دهه اخیر اینست که گویی این دستاوردها و مباحث توسط رهبران و فعالین گرایش کمونیستی طبقه کارگر و خود ما به مثابه حزب کمونیستی این گرایش مورد مراجعه و اتکا جدی نبوده است. قابل توجه تر بعضی ها زیر لوای “کمونیسم کارگری” یا این دستاوردها را شامل مرورزمان و قدیمی اعلام کردند و یا با دیدگاههای سطحی و آکسیونیستی “تعین بخشی” این مباحث غنی را به فراموشی سپردند.این مشاهدات خود جزئی از عقب نشینی است که به کمونیسم کارگری و گرایش کمونیستی طبقه کارگر در یک دهه اخیر تحمیل شده و ما به ازاء نامطلوب آن را از جمله در عرصه سازمانیابی توده ای طبقه کارگر به خوبی لمس میکنیم. نکته اینست که این وضعیت قابل جبران است. تحرک اعتراضی طبقه کارگر ایران قابل توجه است. نیاز و تمایل به ایجاد سازماندهی توده ای کارگری برجسته است. گرایش کمونیستی طبقه کارگر متکی به افق و دیدگاه سیاسی و پراتیکی شفافی است. همه این مولفه ها ساز و کار پیشبرد جدالی سرنوشت ساز برای متحد کردن صفوف طبقه کارگر در تشکلهای توده ای کارگری است. تضمین پیشروی در این عرصه به سهم خود، وظایف رهبران کمونیست کارگران، فعالین کمونیست و حزب حکمتیست را ترسیم میکند.
***