پاييز داغ اروپا
سيف خدايارى
پاييز داغ اروپا با اعتصابات گسترده و اعتراضات ميليتانت ميليونى طبقه كارگر برگشته است. اين اعتراضات در چند كشور اين قاره و در ركود اقتصادى و سياسى موجود، توانسته است بار ديگر قدرت طبقه كارگر و اراده ميليونى آنها را به نمايش گذاشته و گرماى اميد و شوق تحركات توده اى را بار ديگر در دل ميليونها نفر كه معترض به وضع موجود و خواهان بهبود شرايط زندگى خود هستند زنده كند. خيابانهاى رم، بروكسل و برلين يادآور پاييز داغ سالهاى دهه هفتاد قرن گذشته بود كه حضور ميليتانت و مؤثر آنها لرزه بر اندام طبقه حاكمه انداخته است.
روز بيست و پنجم اكتبر بيش از يك ميليون كارگر از سرتاسر ايتاليا به دعوت كنفدراسيون سرتاسرى كارگران ايتاليا( CGIL) و اتحاديه كارگران فلز( FIOM)، رم را به لرزه در آوردند. در اين روز رم با پرچمها و بادكنك هاى قرمز رنگ و خروش خشم يك ميليون كارگر در اعتراض به ماده ى ١٨ قانون كار دولت جديد رنزى كه دست كارفرما را در اخراج كارگران بازتر مى گذارد به لرزه در آمد. اين اعتراض متحد و يكصدا بيش از هر چيز انعكاس خشم ميليونها نفر از طبقه كارگر جوان در ايتالياست كه با آمار دهشتناك بيكارى ٤٤ درصدى به آستانه انفجار رسيده است.
در اين روز صداى روزانا كاموزو رئيس (CGIL) بيش از هر صدايى، رسا و قدرتمند پيام طبقه كارگر ايتاليا را به گوش هيأت حاكمه رساند:
“ما خواهان كار براى همه و كار با حقوق كامل هستيم. اين اعتراض همه كسانى است كه كار مى خواهند، حق مى خواهند. كسانيكه رنج مى برند و كسانيكه هيچ آينده روشنى ندارند. ما اينجا هستيم و بر نمى گرديم. اعتصاب مى كنيم و از همه قدرت خود براى تغيير سياستهاى دولت بهره مى گيريم”.
حضور متحدانه يك ميليون كارگر معترض با اعتصاب سراسرى بخش حمل و نقل در روز ١٤ نوامبر كه پايتخت را زمينگير كرد، جلوه بيشترى از قدرت اين طبقه را آشكار نمود.
روز ششم نوامبر بيش از صد هزار نفر از كارگران صنايع فلزى، كارگران بنادر و معلمان در بروكسل نيز به خيابان آمدند تا در اعتراض به سياستهاى جديد رياضت اقتصادى به بزرگترين اعتراض در تاريخ اين كشور پس از پايان جنگ دوم جهانى شكل دهند. اين اعتراض ميليتانت كه در به آتش كشيدن چندين خودرو، درگيرى با پليس، مجروح شدن ٥٠ نفر و دستگيرى بيش از ٣٠ تن از معترضان جلوه گر شد، به فراخوان اتحاديه هاى كارگرى و در اعتراض به كاهش ١١ ميليارد يورويى بودجه سال نو شكل گرفت. كاهش بودجه “ناگزير” افزايش سن بازنشستگى، منجمد كردن و کاهش دستمزدها و محدود كردن بودجه خدمات عمومى را به دنبال خواهد داشت كه مورد پذيرش طبقه كارگر اين كشور كه در مبارزات يك قرن گذشته توانسته است خواسته هاى خود را به شكل “بهترين” نمونه الگوى دولت رفاه در اروپاى مركزى تحميل كند نيست. يكى از كارگران معترض خواست خود و ساير معترضان را به شكل زير بيان مى كند:
“دولت و كل احزاب سياسى به ما مى گويند كه آلترناتيوى وجود ندارد. ما مخالف اين نيستيم كه دولت ١١ ميليون يورو پيدا كند. اما همواره گفته ايم كه برود و جايى ديگر اين پول را پيدا كند، نه از جيب ما كارگران بزند”.
به دنبال اين اعتراض گسترده، چانه زنى اتحاديه هاى كارگرى و دولت بر سر مطالبات كارگران وارد فاز جدى شده است.
و بالاخره آلمان در ماه اكتبر و نوامبر شاهد بزرگترين اعتصاب كارگران بخش حمل و نقل در تاريخ اين كشور و بزرگترين اعتصاب در آلمان پس از ٢٠٠٨ بود. اين اعتصاب به فراخوان اتحاديه كارگران راه آهن (GDL) براى ٥ درصد افزايش حقوق، كاهش ساعات كار در هفته از ٣٩ ساعت به ٣٧ ساعت و در نظر گرفتن حقوق مشابه رانندگان براى ساير خدمه و در چند دوره اعتصاب طولانى صورت گرفته است و پيش بينى مىشود كه ادامه يابد. در اولين دوره از اين اعتصابات دو سوم قطارهاى مسافربرى و بارى به مدت ٥٠ ساعت در اواسط ماه اكتبر دست از كار كشيدند. اين اعتصاب با وعده هاى كارفرما (متروى آلمان) شكسته شد اما بلافاصله كارگران دور جديدى از اعتصاب را در دستور كار خود قرار دادند و اينبار مؤثرتر از قبل روزهاى ٥ تا ٨ نوامبر، حدود ٤ شبانه روز سيستم حمل و نقل كشور را زمينگير كردند و به اعتراف دولت حدود يكصد ميليون يورو بر اقتصاد آلمان هزينه تحميل كردند. اتحاديه به منظور اعمال فشار و نشان دادن قدرت كارگران، در اواسط اكتبر تعطيلى پاييزى مدارس و در دور دوم سالروز اتحاد دو آلمان و در نتيجه زمانى مناسب براى مسافرت شهروندان در نظر گرفتند. نكته ى مهم اين اعتصاب علاوه بر انسجام و اتحاد كارگران كه خود را در شعار “محكم، فسادناپذير و پيروز” برجسته میكرد، همبستگى نسبى افكار عمومى آلمان عليرغم اعمال فشار روانى بر اعتصاب كنندگان از سوى رسانه هاى نوکر نظم موجود و دولت سرمايه داران و عليرغم فشار زندگى و مختل نمودن فعاليتهاى روزانه آنان بود.
كارگران در اروپا با مطالبات روشنى چون حق كار، مبارزه با رياضت اقتصادى و امور معیشتی بار ديگر به ميدان آمده اند تا لجام گسيختگى سرمايه دارى را در اشكال مختلف تعرض به معيشت مردم مهار كنند و عقب برانند. مبارزات كارگران در اشكال اعتصاب، اعتراضات خيابانى و گاه ميليتانت در پاييز داغ اعتراضات كارگرى، نويد بخش اعتلاى آگاهى طبقاتى و مبارزه عليه وضع موجود مى باشد.
***