همايون گدازگر- كوبانى در بوته آزمايش

 همايون گدازگر- كوبانى در بوته آزمايش
مقاومت كوبانى وارد مرحله جديدى شده است . گمانه زنيها در مورد آينده اين مقاومت مسلحانه توده اى ، بخصوص در ميان طرفداران و دوستان آن  با إبهام و نگرانى دنبال مى شود . از يك طرف عده اى به ” تغيير سياست ” آمريكا و تركيه و دولت اقليم كردستان در پشتيبانى از كوبانى اميدوارند ، و از طرف ديگر همين “تغيير سياست “مبناى نگرانى خيلى هاست .
اما نگاهى كوتاه به تحولات يكماهه گذشته منطقه و گفتار و كردار دوستان و دشمنان مقاومت مسلحانه كوبانى ، به ما نشان مى دهد ، كه ” تغيير سياستى ” در كار نيست . همه طرفها در مسير سياستهاى قبلى اشان ايستاده اند . آنچه موجد تغيير و تحولات و جنب و جوش هاى ديپلوماتيك در ٢-٣ هفته اخير شد، اين واقعيت إنكار ناپذير بود، كه كوبانى پس از چند هفته نبرد سخت و نابرابر وبا اتكاء به نيروى خودش، دست جنايتكاران اسلامى را از كوبانى كوتاه كرد و حداقل در ميان مدت يك پيروزى نظامى بدست آورد. اين خود  براى تمامى انسانهايي كه با كابوس قتل عام مردم يك شهر،  توسط جنايتكاران اسلامى زندگى مى كردند، مايه شادمانى و اميدوارى بسيار است.
اما قضييه به اينجا ختم نمى شود. پيروزى و مقاومت مسلحانه كوبانى و عقب راندن هر چند موقت تبهكاران اسلامى،  به اضافه پشتيبانى ميليونى بشريت انساندوست از آن و در عين حال تنفر اين صف از رياكارى دولتها و نظم كنونى در برخورد به مردم كوبانى باعث رنگ عوض كردن و تغيير تاكتيك در  جبهه مقابل مقاومت كوبانى شد. قدرتهاى غربى و بخصوص همپالگى هاى منطقه اى آنها از قبيل دولت تركيه و دولت اقليم و ديگر شيخ نشين هاى نفت فروش,  ديگر مطمئن شده بودند كه : اولا داعش با وجود برترى امكانات نظامى به آسانى قادر به قتل عام كوبانى نيست. ثانيا سقوط كوبانى و كشتار مردم آن نه تنها يك تنفر وانزجار تاريخى ديگرى از طرف بشريت آزاديخواه امروز بر گردن حاكمان جهانى و منطقه اى جبهه مقابل آويزان مى كرد، بلكه مى توانست بنزين بر آتش خشم مردم بالفعل معترض بخصوص در كشورهاى همجوار كوبانى بريزد . اينها دلايل رنگ عوض كردن و تغيير تاكتيك دولتهاى در گير، در بر خورد به كوبانى هستند، نه سياست شان تغيير كرده است و نه حس انسانى نداشته اشان بيدار شده است. حالا كه كارشان بوسيله داعش پيش نرفت، خودشان تصميم گرفته اند به شيوه هاى ديگرى به مصاف كوبانى بروند. اين پايه واقعى تشكيل جلسه و نشست در شهر دهوك با نمايندگان مردم كوبانى و هوچيگرى تو خالى روزهاى اخير  در باره  سر براه شدن دولت تركيه و گل كردن ” كردايه تى “. مسعود بارزانى است. هر انسانى مى تواند از خود بپرسد، در روزهاى سخت يكماه گذشته در حالى كه در كوبانى مردم مسلح كوچه به كوچه از مدنيت و كرامت خود دفاع مى كردند، در حالى كه زنانى در بين گهواره بچه شير خوار خود  و سنگر هاى مقاومت در آمد و رفت بودند، هواپيماهاى آمريكايي حامل اسلحه و مهمات كجا بودند ؟ صف “حماسى”  ١٥٠نفرى پشيمرگان دولت اقليم كردستان كجا بودند؟ چطور شد ناگهان دولت تركيه به ارسال كمك از مرز هايش  رضايت داد، در حاليكه قبلا حتى مانع تماشاى اين جنگ نابرابر توسط مردم در لب مرز مى شد؟ جواب تمامى اين سؤالها روشن است. كوبانى با مقاومت جانانه در اين مقطع، بخصوص با جلب پشتيبانى بين المللى از خود، قدرتهاى در گير در منطقه را مجبور به مذاكره با خود كرده است . يا بعبارت ديگر قدرتهاى منطقه براى رام كردن كوبانى به مذاكره روى آوردند. همگان شاهد هستند كه،  دشمنى دولتهاى منطقه بخصوص چنگ و دندان نشان دادن هاى  دولت تركيه و حزب بارزانى در دولت اقليم كردستان در مقابل كانتو نهاى خود گردان در كردستان سوريه، قبلا احتياجى به پنهان كارى نداشت. امروز وقتى به مضمون و ماهييت اين به اصطلاح مذاكرات هم كه نگاه مى كنى، پر است از حيله و بند وبست و بده و بستان براى به تسليم كشاندن نمايندگان طرف مقابل واز اين طريق به زانو در آوردن كوبانى. قبل از هر چيز بفكر سهم خواهى خودشان و وا بستگانشان در تقسيم قدرت و حاكميت در كوبانى هستند، يكى بفكر سهم  حزب دست ساز خودش ( حزب دمكرات كردستان سوريه ) است، ديگرى در تلاش براى ميدان دادن به تاخت وتاز “ارتش آزاد سوريه ” يعنى همان همتا و هم جنس داعش است، كه در طى تحولات چند سال اخير سوريه ، از طرف تركيه و غرب نان وآب داده شده وپا گرفته است. در اين مذاكرات دولت تركيه و مسعود بارزانى، جلوتر از هركس ديگرى،  كمر به مصادره دستاوردهاى تاكنونى مقاومت  كوبانى و به انحراف كشاندن آن  بسته اند. از آنجا كه در طى زمام دارى دو دهه اخيردر كردستان عراق،  همواره مشغول تقسيم ثروت و مكنت جامعه مابين احزاب و وابستگانش خود بوده اند ، در اينجا هم مى خواهند  حاكميت توده اى مردم  و نيروها ى مسلح توده اى  وغير حزبى را بين احزاب تقسيم كنند. تا از اين طريق نه تنها پاى وابستگان خودشان را به آنجا باز كنند, بلكه نقطه قوت اصلى اين مقاومت  توده اى را از آن بگيرند وبا حاكم كردن احزاب بر آن راه چپاول و فساد را به اينجا هم بكشانند .
با وجود تمام اين حقايق تلخ،  هنوز شيشه عمر كوبانى در دست زنان و مردان فداكار آن است. تكليف آينده پيروزمند كوبانى  پشت ميز مذاكره با دشمنان آن روشن نمى شود، در اين جبهه هم دشمن قوى تر و پر امكانات تر است. مذاكره در چنين تعادل قواى بشدت نابرابرى كه در آن از نان و فشنگ گرفته تا شير خشك بچه ها،  توسط قدرتهاى قلدر بين المللى و مزدوران محلى اشان به گرو گان گرفته شده است ، جبهه دفاع از مدنيت و كرامت انسانى در كوبانى به كارت هاى برنده قوى ترى نياز دارد.  و آن دفاع راسخ و قاطعانه و صد البته مسلحانه زنان و مردان كوبانى از دستاوردهاى تاكنونيشان است. در اين ميدان است كه همه چيز روشن خواهد شد. نه جيره خواران ” ارتش آزاد سوريه ”  اهل  رويارويي با ارتجاع داعش هستند، ونه فرستادگان مسعود بارزانى قادر به عمليا ت رابين هودى هستند. اينها خود نتيجه زد وبند و پيام آوران تسليم كوبانى هستند. اگر رهبرى سياسى كوبانى در اين شرايط سخت و پيچيده بتواند  با روشنى به اين حقايق بنگرد، يقينا جبهه ميليونى بشريت آزاديخواه وانساندوست، در پشتيبانى بيدريغ از كوبانى كوتاه نخواهد آمد. كوبانى ومقاومت مردم آن، كوبانى و نقش تاريخى و بى سابقه زن پايمال شده در جوامع اسلامى در آن، كوبانى و  فرياد دفاع از انسانيت درآن ، مرز كشورها و سياست و سنت احزاب منتسب به آن را در نورديده و از آن عبور كرده است. برخلاف سؤ استفاده احزاب ناسيوناليستى از آن، مقاومت كوبانى راه وروشهايي را به ميدان آورده است كه در تاريخ وسنت ناسيوناليسم كرد نمى گنجد . آنچه ميليونها انسان را از هر نوع مليت ونژاد و رنگ و  مذهبى پشت سر كوبانى آورد، نه تعلق ملى و قومى مردم آن، بلكه دفاع توده اى و متحدانه مردم اين شهر در دفاع از مدنيت و انسانيت جامعه اشان در مقابل يك جريان هار اسلامى بود . به علاوه ، درمقطع و  زمانى كه ما در آن زندگى مى كنيم  ، ظاهر شدن نمونه كوبانى براى بشريت گير افتاده در چنبره نظم ظالمانه و لجام گسيخته سرمايه دارى،  در دومين دهه قرن بيست و يكم،  يادآور دوران هاى گذشته و دفاع جوامع از خود در مقابل ظلم و تبعض دولتهاى سركوبگر بود . اين نمونه بعد از چند دهه كه در آن سرمايه دارى و نظم موجود تاريخ و سرنوشت بشر را ناچار از تبعييت از خود اعلام كرده بود، دوباره نويد بخش اين واقعيت شد كه ، مردم متحد، در دنياى نابرابر كنونى هم ، با پاى در خيابان و اگر لازم شد، با انگشت روى ماشه تفنگ ، مى توانند نقش مهمى در تعيين مقدرات خود و آيندگان داشته باشند. اين نسيم اميدوار كننده خيلى هارا  پشت مقاومت كوبانى برد.
تقلا و دستپاچگى دشمنان كوبانى قابل فهم است. اينها به كنترل تغييرو تحولات در منطقه و هدايت آن به نفع خود عادت كرده اند، مورد كوبانى اين موازنه را بهم زده است، دولتهاى غربى وناتو مى خواهند امر مبارزه با داعش را در كنترل داشته باشند ، تا آن را با توجه به منافعشان هدايت كنند. اما در مورد دولتهاى سركوبگر  منطقه و همجوار كوبانى قضييه فرق مى كند. در شرايط ناپايدار و متحول كنونى منطقه كه در آن تحولات و انفجارات اجتماعى نه تنها محتمل بلكه به ضرورتى براى خروج از نكتب نظم موجود تبديل شده است، الگوى كوبانى مى تواند آب در لانه اين قدرتهاى سركوبگر بريزد. اين خود يكى از دلايل مقابله آنها با كوبانى است . تصور اينكه مورد كوبانى در شهر هاى  ديار بكر و آمد ( تركيه ) ،  يا رانيه و سليمانيه و يا در سنندج امتحان پس داده ،  تكرار شود دچار كابوسشان كرده است.  اين امر مشترك و درد مشتركشان است براى خاموش كردن مقاومت كوبانى .
آينده نه چندان دور نشان خواهد داد، زورآزمايي كوبانى و پشتيبانان جهانى اش از يك طرف و دشمنان مستقيم و غير مستقيم آن در طرف مقابل به كجا خواهد كشيد. اما تا همينجا هم، درسها و دستاوردهاي فراموش ناشدنى  مقاومت برحق كوبانى به اميد وافتخار  انسان آزاده و عدالتخواه خواه در بخش هاى مهمى از مردم  جهان تبديل شده است. بايد همچنان بيدار و فعال به بسيج خستگى ناپذير در پشتيبانى از كوبانى ادامه داد. شرايط سخت كنونى ، حمايت هاى وسيعتر و قاطع ترى مى طلبد.
زنده باد مقاومت برحق كوبانى در مقابل ارتجاع اسلامى
٢ نوامبر ٢٠١٤