بیست و یک سال حزب کمونیست کارگری! گفتگوی کانال جدید با حمید تقوایی
انترناسیونال ۴۸۳
محمد کاظمی: بیست و یکسال از تاسیس و آغاز فعالیت های حزب میگذرد، فکر میکنید تاثیر فعالیت های حزب در جامعه ایران چه بوده است؟
حمید تقوایی: اجازه بدهید قبل از اینکه به این سوال جواب بدهم – و برای اینکه خوب بتوانم جواب بدهم- به این مناسبت یاد عزیز منصور حکمت را اینجا گرامی بداریم. او بود که این حزب را تاسیس کرد و پرچم جنبش کمونیسم کارگری را بلند کرد. هنوز هم تا امروز آن سیاست ها و جهت گیری ها و تئوری هایی که او مطرح کرد، خط حزب و بنیاد های فکری و سیاسی حزب را تشکیل میدهد. از این نظر جا دارد تا بیست و یکمین سالگرد حزب را در عین حال سالگرد گرامیداشت منصور حکمت هم بدانیم.
اما اگر بخواهیم بطور مشخص به سوال شما بپردازیم که تاثیرات حزب چه بوده است، میتوان با شاخص های اجتماعی این تاثیرات را مشاهده کرد. منظورم اینستکه هرکس ناظر اوضاع سیاسی ایران باشد میتواند ببیند که در عرصه های مختلف مبارزه، در جنبش کارگری، در اعتراض علیه اعدام، در اعتراض علیه بی حقوقی زن، در اعتراض علیه خفقان و اختناق سیاسی که وجود دارد، علیه اسلام سیاسی و حکومت مذهبی و غیره در همه جا رنگ حزب و ردپا و تاثیرات حزب ما بچشم میخورد.
مشخصا فقط چند نمونه را اشاره میکنم. در جنبش کارگری، برای مثال، وقتی حزب مطرح کرد که این جنبش باید جلو بیاید و باید فعالین آن چهره ها و نهادهایش بطور علنی فعال بشوند و به اصطلاح جنبش کارگری باید متعین و معرفه بشود، بخصوص رهبران عملی و فعالین جنبش کارگری باید در جامعه قد علم کنند، آنوقت هنوز هیچکدام از اتفاق هایی که امروز می بینیم نیفتاده بود. امروز اگر جنبش کارگری را نه فقط با بیست سال پیش بلکه با ده سال پیش هم مقایسه کنید می بینید که بمراتب از این نقطه نظر، یعنی معرفه و متعین شدن نهادها و چهره ها، پیشرفت جشمگیری کرده و بسیار جلو آمده است. امروز نهادها و کمیته هائی از دست اندرکاران و فعالین جنبش کارگری تشکیل شده، که شناخته شده هستند و حرف شان را میزنند. چهره های جنبش کارگری شناخته شده اند. جنبش کارگری کمپین ها و اعتصابات و مبارزات وسیعی داشته و در همه اینها تا حد زیادی چهره ها و رهبران معلوم بوده است. از یکطرف دیگر جنبش مجمع عمومی تا حدی رشد کرده و کارگران بخصوص در زمان اعتصاب و مبارزه بر مجمع عمومی اتکاء میکنند. پرچم همه اینها را حزب بالا برده بود. منظورم این نیست که مستقیما و بلاواسطه اینها محصول کار و ثمره فعالیت اعضاء و فعالین حزب است، بلکه منظورم این است که در یک سطح اجتماعی تاثیرات آن خط و جهت و سیاست هایی که حزب اعلام کرد، فضایی که ایجاد کرد را شما میتوانید امروز در جنبش کارگری کاملا مشاهده کنید.
بعضی عرصه ها را در واقع حزب به راه انداخت و توجه جامعه را به آن جلب کرد و پیشکسوت آن بود. مثل مبارزه برای حقوق کودک. پلاتفرمش را نوشت و اعلام کرد این حرکت را و شما امروز می بینید که یک حرکت نسبتا وسیعی در جامعه هست مثل تشکل های دفاع از کودکان کار و خیابان و غیره که حقوق کودکان امرشان است. یا مبارزه علیه اعدام بعنوان قتل عمد دولتی. این هم اکنون در جامعه تا حد زیادی پذیرفته شده است. در حالیکه وقتی حزب برای اول بار این شعار لغو اعدام را مطرح کرد حتی در میان نیروهای چپ و اپوزیسیونی که خودش را مترقی و دمکرات می دانستند، با اعدام مخالفتی نبود یا آنرا امر جانبی میدانستند، امر مهمی نمی دانستند. الان خوشبختانه دیگر اینطور نیست. یا مبارزه علیه آپارتاید جنسی که اصلا این اصطلاح را حزب به درون جامعه برد. آپارتاید جنسی به معنای جدایی جنسی بین زن و مرد و تبعیض فاحش در حقوق زن و مبارزه علیه حجاب بعنوان پرچم این آپارتاید جنسی. در این عرصه هم باز حزب پیشکسوت و پیشرو آن بود و الان می بینیم که یک امر وسیع در جامعه است. نمونه های دیگری هم هست مثل دفاع از حقوق پناهندگان که “فدراسیون پناهندگان ایرانی” که حزب پایه گذارش بوده و سیاست و خط اش را تعیین کرد الان یک نهاد معتبر و شناخته شده جهانی در دفاع از حقوق پناهندگان است و غیره و غیره. مثال دیگر مقابله با قوانین شریعت اسلام است در کانادا، در سوئد، در انگلیس و سایر نقاط اروپا که این هم یک امر مهم و فعالیت موثری است علیه اسلامی سیاسی که حزب پرچم آنرا بدست دارد.
در همه این عرصه هایی که ذکر شد شما میتوانید تاثیر حزب را ببینید. اگر بخواهم خلاصه و جمع بندی کنم، بنظرم بدون حزب ما فضای سیاسی جامعه ایران، ابعاد انتظارات مردم ایران، سطح مبارزات کارگری و مبارزات برحق اجتماعی در ایران در سطح امروز نبود. بسیار ضعیف تر و عقب تر بود. به این معنی حزب از نظر اجتماعی توانسته یک فضای چپ، رادیکال و انسانی را در جامعه بوجود بیاورد که البته حتما باید گامهای بسیاری به جلو در این جهات برداشت ولی اگر شما در این تاریخ بیست ساله بازبینی کنید متوجه میشوید که در هر یک از این عرصه ها حزب تاثیر مهم و تعیین کننده ای داشته است.
محمد کاظمی: از این تاریخ بیست ساله صحبت کردید، فکر میکنید وقتی الان را با بیست و یک سال پیش که حزب تشکیل شد مقایسه کنید، اکنون حزب کجا ایستاده است؟ موقعیت حزب از نظر سیاسی و اجتماعی چه هست؟
حمید تقوایی: امروز تا آنجا که به جنبش چپ علی العموم در جامعه مربوط میشود، حزب کمونیست کارگری بستر اصلی چپ است. زمانی بود که وقتی از چپ و کمونیستها در جامعه صحبت میکردند، یک دوره مثلا جنبش چریکی مطرح بود یا حزب توده مطرح بود. در دوره های مختلفی در تاریخ ایران نیروهای مختلفی مطرح بودند. امروز تا حد زیادی حزب کمونیست کارگری این نقش و جایگاه را دارد. حزب ما آن خواسته ها و سیاستها و آن پرچمی را نمایندگی میکند که خواست ها و سیاست و پرچم طبقه کارگر و حرف دل اکثریت عظیم مردمی است که از این وضع به ستوه آمده اند و میخواهند وضع را تغییر دهند. بنظر من بطور عینی و واقعی اینطور هست. از جانب دیگری، که اینرا هم باید جزو تاثیرات و دستاورهای حزب گذاشت، نقشی است که همین کانال جدید در جامعه دارد. ما بخصوص با برنامه های زنده ای که در این تلویزیون داریم امکان دسترسی وسیعی به حزب را در جامعه تامین کرده ایم و به این معنی چپ و سوسیالیسم و کمونیسم از زبان این حزب بیان میشود. نقد رادیکال جامعه موجود، کیفرخواست مردم علیه جمهوری اسلامی و علیه وضعیت فاجعه باری که این حکومت در جامعه ایجاد کرده است، از زبان این حزب به خانه های مردم میرود. همین کانال جدید به حزب جایگاه و نقشی میدهد که هیچ چپی در تاریخ معاصر ایران آن جایگاه را نداشته است. موقعیت امروز حزب موقعیت یک نیروی سیاسی هست که اولا برای سطح وسیعی اگر نگوییم برای توده میلیونی مردم ولی برای فعالین و دست اندرکاران جنبش های اعتراضی شناخته شده است، بخش زیادی رجوع میکنند به تلویزیون حزب، به ادبیات حزب، به سایت های حزب، و رهنمود و خط و سیاست شان را از این حزب میگیرند. یک قشر اجتماعی وسیعی نه فقط در قالب کادر و عضو بلکه دور حزب وجود دارد که قلبش با حزب است، به هر طریق که میتواند حزب را حمایت میکند، سیاست هایش را دنبال میکند. و در خارج کشور هم کمپین ها و حرکات اعتراضی وسیع و بیسابقه ای را حزب سازمان داده که توجه افکار عمومی مردم در خارج کشور و نیروهای چپ و مترقی و اتحادیه های کارگری را جلب کرده است. مجموع اینها نشان میدهد که موقعیت حزب ما بنظر من یک موقعیت منحصر بفرد و تعیین کننده ای است و با اتکا به این موقعیت میتواند تاثیرات خیلی عمیقتر و وسیعتری جامعه داشته باشد.
محمد کاظمی: در طی دو سه سال گذشته تغییرات و تحولات بسیار عظیمی در دنیا رخ داد، “جنبش اشغال” در آمریکا و اروپا و همچنین انقلابات خاورمیانه و شمال آفریقا که نمونه خیلی بارز و امیدوار کننده اش در مصر اتفاق افتاد. این انقلابات و جنبش های یکسری سنت های جدیدی را بوجود آوردند و در مقابل آنچه که قبلا بود سنت شکنی کردند. بخصوص اینترنت آدم ها را در یک حد وسیعی بهم متصل کرد. فکر میکنید با توجه به این نکات چالش هایی که در مقابل حزب کمونیست کارگری هست چیست؟ و روبه آینده چه باید کرد؟
حمید تقوایی: نکته ای که اشاره کردید مهمترین فاکتوری هست که باید وقتی که رو به آینده صحبت می کنیم در نظر بگیریم. یعنی همین تغییراتی که کلا در وضعیت سیاسی دنیا بوجود آمده است. میشود گفت تغییراتی که بویژه از سال ۲۰۰۸ شروع شد. بعد از سقوط وال استریت و عروج بحران سرمایه داری و بدنبال آن جنبش ها و اعتراضات وسیع و بالاخره انقلابات منطقه. که البته باید انقلاب ۸۸ ایران را بعنوان پیشکسوت این حرکتها اینجا اشاره کرد. مجموعه این تحولات فقط اینطور نبود که انقلاب بهمان صورتی که ۲۰ سال پیش یا ۳۰ سال پیش بود رخ داد و یا انقلابات قرن بیستمی که در خاطره مردم بود تکرار شدند. بهیچ وجه اینطور نشد. انقلاب های که صورت گرفت به یک معنای پایه ای کلمه انقلاب بود و مثل هر انقلاب دیگری در گذشته حرکت توده های محروم مردم بود برای رهائی و آزادی، ولی به یک معنی مشخص کاملا جدید بود. جدید بخاطر نقش تکنولوژی امروز، بخاطر به اصطلاح جهانی شدن مسائل مردم بسرعت و توسط خود مردم و اینترنت و کلا بخاطر اعتراض عمیقی که معلوم شد در همه جای دنیا بر علیه وضعیت موجود هست؛ بر علیه سرمایه داری کاملا بحران زده ای که تنها دستاوردش برای مردم همه جای دنیا ریاضت کشی اقتصادی و سفت تر کردن کمربندها و فقر و محرومیت و بیکاری بیشتر است. این وضعیت شرایط کاملا جدیدی در دنیا بوجود آورده است. تا جائیکه به حزب ما مربوط میشود مساله این است که حزب باید آماده باشد تا همراه با این شرایط تغییر کند. منظورم از نظر خط و جهت و سیاست ها نیست بلکه از این نظر که مکانیسم ها و دینامیسم حرکت جدید را بشناسد؛ تکنولوژی جدید را در فعالیت خود جا بدهد، از آن سنت ها و عادت هایی که ما را عقب میکشد و از آن شبیه سازی های غیر واقعی اجتناب کند که مثلا فکر کند هنوز قرار است همان انقلاب ۵۷ در ایران تکرار بشود، یا مثلا انقلاب امروز مصر مثل انقلاب ۵۰ سال پیش علیه فاروق در خود مصر بود. اگر حزبی در چنبره و چهارچوبه این عادتها و سنت ها باشد راه به جایی نمی برد. بنظرم مهمترین چالش در برابر حزب ما این هست که خودش را با این دنیای جدید منطبق کند. شرایط جدید را بشناسد و بحساب بیاورد. هیچ نوع کلیشه ای، هیچ نوع فرمولی، هیچ نوع نسخه از پیشی امروز جواب نمی دهد. انقلابات امروز مال امروزند و کمونیسم کارگری کمونیسم امروز است و باید پاسخگو به انقلاب امروز باشد. این کار را نمی توانید بکنید تا وقتی که شما همین خصلت توده ای انقلابات، نقش تکنولوژی جدید در این انقلابات و در سازماندهی آنها، رابطه ای که شما باید برقرار کنید بین جنبش اشغال و انقلابات در منطقه، خصلت و مضمون عمیق و ضد سرمایه داری این انقلابات و نقش تعیین کننده رهبری سیاسی چپ در این انقلابات را نبینید. اگر اینها را نبینید بنظر من نمی توانید به مسائل امروز جواب دهید. جواب ها از کتاب ها در نمی آید. از سنت ها و عادتهای گذشته بیرون نمی آید. این مسائل کاملا یک رویکرد جدید، استنباط و جهت گیری جدید و تبیین جدیدی از خود مقوله انقلاب و اوضاع دنیا میخواهد که حزب ما باید کاملا از این نظر خودش را آماده کند و به استقبال این دنیا برود.
محمد کاظمی: حمید تقوایی یک دقیقه به پایان این برنامه بیشتر وقت نداریم. در این فرصت پیامتان به اعضای حزب به دوستداران حزب و بطور کلی به مردم ایران چه هست؟
حمید تقوایی: تا آنجا که به اعضا و دوستداران حزب مربوط میشود فکر کنم پیامم را همین الان در پاسخ سوال قبلی شما دادم. اینکه خودمان را برای این دنیای جدید آماده کنیم. و متوجه باشیم که باید از نقطه نظر تکنیک ها از نظر نوع سازماندهی و از نظر نحوه فعالیت ها کاملا شرایط دنیای جدید را به حساب بیاوریم و بر آن متکی شویم. اما برای جامعه و توده مردم برای آزادیخواهان و برای هرکسی که رفاه و برابری و آزادی میخواهد، فراخوان من ساده است: به حزب خودتان بپیوندید. این حزبی است که پرچم آزادی، رفاه، منزلت انسانی، رفع تبعیض و لغو کار مزدی و استثمار را برافراشته است. هر انسان طرفدار آزادی و رفاه و برابری و خواستار جامعه انسانی باید به این حزب بپیوندد.
محمد کاظمی: با تشکر از شما