علی مطهری – ایران سرزمین امنیت، آرامش و آسایش است!

ایران سرزمین امنیت، آرامش و آسایش است!
علی مطهری
صحبت حسن روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل، در مورد وجود امنیت، آرامش و آسایش در ایران، یک دروغ بزرگ و یک تعبیر درازگویانه آمیخته به حیله آخوندی است، مقولات بالا در حکومت اسلامی ایران دست نیافتنی و تحقق آن جزو محالات است. مردم ایران در ناامن ترین شرایط ممکن قرار دارند، مشکلات و مصائیب اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بحدی فراوان و گسترده و درد آور است که جامعه ایران را با یک بحران تمام عیار اجتماعی و سیاسی و… روبرو کرده است. واقعیت این است که در ایران تحت حاکمیت جانیان اسلامی نه تنها  از امنیت و آسایش خبری نیست، بلکه جمهوری اسلامی روی بمب نفرت کارگران، زنان و جوانان جا خوش کرده است.
نا امنی اقتصادی، گرانی و فقر جامعه ایران را به ورطه فلاکت اقتصادی سوق داده و میلیونها انسان را به تباهی کشانده است. طبقه کارگر با دستمزدی چند مرتبه زیر خط فقر، امورات زندگی اش را میچرخاند، در واقع همین دستمزد های ناچیز هم با تعرض کارفرما روبرو است و از امنیت برخوردار نیست و صاحبان سرمایه به کرات و برای چندین ماه آنرا نیز پرداخت نکرده اند. میلیونها کارگر قرار دادی مدام در معرض اخراج و بیکارسازی قرار دارند و از حمایت قانونی در مقابل تعرض کارفرما برخوردار نیستند، در واقع امنیت شغلی در هیچ رشته ای از کار برای این کارگران و حتی کارگران استخدامی وجود ندارد، کارگران روزمره در جدال با کارفرفا و جمهوری اسلامی هستند، هر اعتراض کارگران با سرکوب، زندان و شکنجه روبرو میشود، رهبران و فعالین کارگری زیادی در زندانهای جمهوری اسلامی بسر میبرند، اعدام یک رکن اساسی ایدئولوژی و بخشی از فلسفه وجودی جمهوری اسلامی را تشکیل میدهد. سران جمهور اسلامی بارها اعلام کرده اند مخالفت با اعدام، مخالفت با اسلام و جمهوری اسلامی است. کشتار، اعدام، تجاوز، سنگسار، قصاص، زن ستیزی، ضدیت با شادی و نشاط جامعه، بی اراده کردن مردم و دخالت در زندگی خصوصی آنها و … جزو تفکیک ناپذیر تفکر، قوانین و سنت ارتجاع اسلامی است. اعدام به بخشی از هویت اسلامی حکومت ایران تبدیل شده است و تنها با گذشت یک سال از حکومت روحانی بیش از 600 نفر اعدام شده اند، فقط در یک روز، پنجشنبه 27 شهریور 13 نفر در استان فارس و کرمان اعدام شده اند، نه تنها فعالین مدنی، سنیکایی، کارگری و حقوق بشری امنیتی ندارند بلکه حتی افرادی مذهبی که تفسیر متفاوتی از حکومت، نسبت به فلان آیه قران داشته باشند با خطر اعدام روبرو میشوند، امیر اصلانی زنجانی زندانی عقیدتی یکی از آنها است، که دوم مهر ماه اعدام شد. طی سه دهه گذشته، هیچ وقت بخش تهی دست جامعه از امنیت اقتصادی و شغلی برخوردار نبوده و اعتراضات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کارگران، زنان و جوانان با سرکوب و زندان جواب گرفته است. این گوشه کوچکی از امنیت، آرامش و آسایش تحت حاکمیت جمهوری اسلامی است که روحانی در سازمان ملل برای همکاری با غرب و امریکا و جلب سرمایه های خارجی بیان میدارد.
این تنها بحران و ناامنی سیاسی و اقتصادی نیست که آرامش و آسایش مردم ایران را تماما بهم زده، بلکه جامعه ایران با بحران و ناامنی به مراتب کسترده تر اجتماعی و فرهنگی نیز روبرو است، که نه فقط آسایش را از جامعه سلب کرده، بلکه میلیونها انسان را از دایره همین زندگی زیر خط فقر هم خارج نموده و از رابطه انسانی و اجتماعی با نزدیکانشان و جامعه محروم کرده است. هشت میلیون معتاد، سه میلیون کودک خیابانی که در معرض خطر خرید و فروش توسط قاچیان انسان هستند و روزمره در اثر تجاوز، به ایدز گرفتار میشوند و صدها هزار تنفروش که از روی اجبار و برای تامین هزینه زندگی به این کار مشغولند، جزو محروم ترین های جامعه ایران هستند و در نامنی کامل شب را به روز میرسانند و سالانه نیز بخش زیادی از جوانان بیکار توسط باندهای قاجاق مواد مخدر شکار میشوند و به خیل وسیع این بخش از آسیب دیدگان اجتماعی میپیوندند. معاون ستاد مبارزه با مواد مخدر ایران از افزایش 3/6 درصد مرگ و میر ناشی از اعتیاد در پنج ماه اول سال 93 نسبت به سال گذشته خبر داد. طبق بررسی سازمان پزشکی قانونی، مرگ و میر ناشی از مصرف مواد مخدر در سنین جوانی بسیار بالا است و شایعترین گروه سنی که با مرگ ناشی ازعوارض مواد مخدر روبرو هستند، جوانانی بین ۲۱ تا ۳۰ ساله میباشند. این تباه شدن جامعه و بویژه جوانان در سایه حکومت اسلامی ایران است
در بعد فرهنگی نیز یک اختناق بشدت مذهبی بر جامعه ایران حاکم است. جمهوری اسلامی طی سی سال و اندی تلاش نموده فرهنگ متحجر و اخلاقیات اسلامی را به مردم تحمیل نماید. زنان شهروندان درجه دو و نصف مرد محسوب میشوند، زنان در زندگی خصوصیشان نیز حق تصمیم گیری مستقل را ندارد، حق انتخاب پوشش ندارند، حق انتخاب آزادانه همسر خود را ندارند، در معابر عمومی راحت نیستند و مدام تحت کنترول اراذل و اوباش اسلامی هستند، جوانان نیز به همین منوال تحت فشار قوانین اسلامی، با محدودیت های زیادی روبرو هستند، حتی در زندگی خصوصی و چهار دیواری خانه نیز مردم با دخالت جمهوری اسلامی روبرو هستند. بیش از۳۴ سال از عمر این رژیم سیاه میگذرد. ولی مردم ایران هنوز یک زندگی معمولی که در جوامع سرمایه داری متعارف و نرمال هر از گاه با فروکش کردن بحران قابل دست یافتن است، به خود ندیده است. در عرصه اجتماعی جوانان، زنان، کودکان از ‌هیچ حقوقی برخوردار نیستند. جهنمی که حکومت ایران برای مردم درست کرده، کارگران، زنان و جوانان را در تقابل کامل با جمهوری اسلامی قرار داده است. این شرایط آسایش و آرامش را از مردم سلب کرده و ایران را به یکی از نامنترین کشورها تبدیل کرده است.
سخنرانی روحانی در مورد امنیت و آسایش در ایران و مبارزه با تروریسم و داعش، به عنوان رئیس جمهور حکومتی که 35 سال سابقه سرکوب، جنایت و ترور در ابعاد کلان در پرونده اش ثبت شده است، تنها مایه نفرت و بیزاری هر چه بیشتر مردم ایران از اسلام و حکومتش میشود. امنیت و آسایش اسم زمز دعوت از سرمایه های خارجی برای سرمایه گذاری در ایران است و مبارز با داعش نیز نشان دادن همسوی با غرب جهت تنظیم روابط و همکاری در عراق و خاورمیانه و از این طریق ایجاد تعادلی که فشار امریکا و غرب را در مرحله حساس مذاکرات با 1+5 کاش دهد، اما نه ایران جزیره آرامش است و نه مذاکرات ایران و غرب در رونده پیچیده دنیای امروز نقطه پایان مطلوب طرفین را تامین خواهد کرد. بعید نیست آتش فشان خشم و نفرت مردم  در فرصت مناسب فوران کند و جامعه ایران را برای همیشه شر اسلام و جمهوری اسلامی خلاص نماید.