سيف خدايارى – داعش، مافياى نفت و پول كثيف

داعش، مافياى نفت و پول كثيف
سيف خدايارى
ظاهرا در هم كوبيدن و به شكست كشيدن داعش به مثابه يك گروه جانى به اجنداى سياسى بسيارى از كشورهاى خاورميانه و قدرتهاى جهانى تبديل شده است. اما گروهى كه گمان مى رفت – چند تفنگدار جانى- هستند و از قدرت چندانى ( به جز خون و جنايت) برخوردار نيستند و آلت دست قدرتهاى منطقه مانند عربستان و تركيه است، مى رود تا به ادعاى خلافت اسلامى جامه عمل بپوشاند.  به جز منجلاب سياست در خاورميانه كه امروزه به معمايى هزارتو تبديل شده است،منابع مالى داعش در كنار ترور نقش كليدى در بقاى اين گروه ايفا مى كند و با كالبد شكافى منابع مالى و قدرت اقتصادى داعش مى توان اندكى از معماى قدرت را گشود. 
ترديدى نيست كه داعش محصول اپوزيسيون سازى دولتهاى مرتجع منطقه از قبيل عربستان سعودى،قطر، تركيه و نيز قدرتهاى امپرياليستى غرب براى تغيير موازنه قدرت در سوريه در راستاى منافع درازمدت آنها، رقابت اقتصادى و صفبنديهاى سياسى است كه يك ركن پايدار در نزاعها،جنگها و دعواهاى هميشگى جناحهاى مختلف بورژوازى براى سركوب طبقه كارگر و غارت منابع آنها،تصاحب بازار كار و كالا به قيمت قربانى كردن اقشار و توده هاى ستمديده است. اپوزيسيون اسد در سه سال گذشته از حمايت كامل مادى، نظامى و رسانه اى اكثر قدرتهاى منطقه برخوردار بوده است. دگرديسى داعش و تغيير موازنه قدرت و صفبنديهاى سياسى كه مدام جبهه” دوست ” و ” دشمن” را به هم مى ريزد نمى تواند چشم ما را از اين حقيقت عريان كم سو كند كه بدون حمايت همه جانبه از اپوزيسيون اسد، منجلاب خاورميانه اين اندازه كثيف و تاريك نمى شد.
باتلاق خاورميانه و عروج دستجات مختلف قومى – مذهبى بر متن وضعيت سياسى- اقتصادى حاكم بر منطقه شكل مى گيرد كه فساد سياسى، مافياى اقتصادى و سركوب سياسى از مشخصه هاى رژيم هاى مختلف خاورميانه است كه ازجمهورى اسلامى تا عراق و از عربستان سعودى تا تركيه، همه ى قدرتهاى مرتجع در آن سهيم هستند.
يكى از راهكارهاى قدرتهاى جهانى براى ” از بين بردن داعش” محدود كردن منابع مالى آنها از طريق مسدود كردن حسابهاى بانكى ” اهدا كنندگان ” به جهاديها از اندونزى تا سانفرانسيسكوست كه به نظر مى رسد با توجه به گل و گشاد بودن سيستمهاى بانكى و گستره گروهها و بنيادهاى مختلف بنيادگرايان اسلامى در چهارگوشه دنيا امكان پذير نيست. اين تجربه قبلا در قبال گروههاى ديگر تروريسم اسلامى مانند حزب الله لبنان ناكام مانده است. علاوه بر اين اشتهاى بانكداران و بنيادهاى مالى در انتقال اين منابع و دريافت سود ناشى از اين عمليات بانكى چيزى است كه ” منطق ” و ” انسانيت” نمى شناسد. داعش با علم به اين اهرم فشار از قبل منابع هنگفتى از پول انباشت كرده است و به گفته يكى از منابع مطلع سنى در عراق” داعش پول نقد كافى براى ادامه جنگ حداقل به مدت دو سال دارد”.
علاوه بر اين داعش به عنوان جريانى كه بر يك سوم از خاك عراق و يك چهارم از قلمرو سوريه حكم مى راند، خود اهرمهاى اقتصادى از قبيل رشوه گيرى، گروگانگيرى، بستن ماليات بر بازاريان و فروش برق و آب را در دست دارد و روزانه حدود دو ميليون دلار از اين طريق جمع مى كند. فروش نفت و دست داشتن در مافياى نفت عراق و سوريه نيز از ديگر منابع مالى داعش به شمار مى رود كه علاوه بر داعش بسيارى از جريانات و قدرتهاى منطقه از قبيل ايران، حكومت اقليم كردستان، تركيه و رژيم اسد در آن سهيم هستند. داعش هم اكنون بر شش ميدان از ده ميدان نفتى سوريه و چهار ميدان كوچك نفتى در عراق اعمال قدرت مى كند تا نفت قاچاق را به بهاى ناچيز ٢٥ تا ٤٠ دلار در هر بشكه به شبكه وسيعى از دلالان و قاچاق كنندگان نفت در تركيه، كردستان و ايران بفروشد. داعش در سوريه روزانه ٥٠ هزار بشكه و در عراق روزانه ٣٠ هزار بشكه نفت خام به ارزش تقريبى ٣/٢ ميليون دلار در روز  مى فروشد.
فروش نفت ارزان از سوى داعش به شبكه وسيعى از دلالان و واسطه ها بدون همكارى و رابطه با قدرتهاى منطقه امكان پذير نيست و اين تداوم غارت و چپاول منابع سرشار جغرافياى وسيعى از عراق و سوريه است كه در يك دهه گذشته در منجلاب سياسى عراق مستقيما به جيب بورژوازى منطقه و از همه بيشتر به جيب بورژوازى حاكم بر اقليم كردستان و تركيه مى ريزد. بى سبب نيست كه بخشى از حاكميت كردستان عراق كه سود بيشترى از اين پول كثيف و اكنون آغشته به خون هزاران انسان بى دفاع مى برد و دولت تركيه موضع سفت و سختى در برابر دولت اسلامى ندارند.
 داعش در كنار ساير قدرتهاى مرتجع منطقه خاورميانه از قبيل جمهورى اسلامى در ايران و عراق، عربستان سعودى، حكومت اقليم كردستان، تركيه، شيخ نشينان خليج و … همه بخشى از مافياى وسيع اقتصادى هستند كه با سيستم سركوب، ترور و ارعاب و با در دست داشتن نفت به غارت منابع و انباشت سرمايه از قبل كار ارزان در جغرافياى سياسى – اقتصادى اين بخش از كره زمين جاى پايى براى خود باز كرده اند. نفت يك نقش كليدى در رقابتها و نزاعهاى آنان بازى مى كند و قدرتهاى جهانى نيز از سويى با غارت نفت و ساير منابع طبيعى و از سوى ديگر با ايجاد بازار بسيار گسترده اى از اسلحه در جنگ و بربريت موجود شريك هستند. جنايات همه ى قدرتهاى ريز و درشت خاورميانه و تحميل بربريت و زندگى عارى از نشاط و خلاقيت بر طبقه كارگر و توده هاى ميليونى مردم زحمتكش و محروم چيزى كمتر از جنايات داعش ندارد كه به يمن وجود منابع و بازار، سران ريز و درشت آنها در نقش پرزيدنت و وزير و ساير مهره هاى طبقه حاكمه هر روزه دست در دست سران قدرتهاى امپرياليستى دارند تا وضع موجود را با كمترين هزينه سياسى براى طبقه حاكمه و بيشترين هزينه انسانى از قربانيان فقر و محروميت و جنايات روزمره تضمين كنند. داعش تداوم اسلام سياسى در خاورميانه است كه نسخه هاى متعدد كمابيش خاكسترى آن در چارسوى خاورميانه حاكم اند. دور نيست روزى كه ” وزير امور خارجه دولت اسلامى” در كنار همپالگى هاى خويش در لندن و واشنگتن بنشينند و به دوربين ها لبخند بزنند.
غارت منابع هنگفت نفتى و حفظ بازار حلقه واسطه اى است كه بورژوازى منطقه اعم از داعش و … را بهم وصل كرده است. سركوب سياسى – اجتماعى، بيكارى گسترده، اختناق و صنعت مذهب راه را براى اين قدرتها  و بورژوازى تحت امر آنها هموار كرده است. طبقه كارگر، كمونيستها و آزاديخواهان تنها نيرويى هستند كه مى توانند با تشكل و مبارزه ورق را برگردانند و تاريخى جديد در خاورميانه خون و جنايت رقم زنند.