اصغر کریمی
وقتی بخاری نفتی به بمب سیاسی تبدیل میشود
انترناسیونال ۴۸۳
دو واقعه در هفته های اخیر، قتل ستار بهشتی و آتش سوزی در مدرسه شین آباد پیرانشهر، عمق روندهای سیاسی در ایران را به هر ناظری نشان میدهد.
قتل جنایتکارانه ستار بهشتی وبلاگ نویسی نه چندان شناخته شده از یک خانواده کارگری مثل تیری کمانه کرد و به قلب رژیم نشست. مقامات اعتراف کردند که در زندان هایشان “کوتاهی” صورت گرفته اما به خاطر همین کوتاهی! هفت نفر از زندانبانان و مسئولین از جمله رئیس پلیس فتا از کار برکنار شدند. و یادمان باشد که این رژیمی است که همچنان با اعدام نفس میکشد. واقعه دوم آتش سوزی در مدرسه شین آباد بود که به یک بمب سیاسی علیه حکومت تبدیل شد. انگشت ها به طرف رژیم و وزیر آموزش و پرورشش نشانه رفت، فضای اعتراضی وسعت گرفت و بحث استیضاح وزیر توسط نمایندگان مجلس مطرح شد. نایب رئیس مجلس اعتراف کرد که “یکسری مشکلات”! در آموزش و پرورش هست اما الان شرایط برای استیضاح مهیا نیست و استیضاح حاجی بابائی به صلاح نیست. یعنی اوضاع بهم ریخته تر و خطرناک تر از آن است که در مقابل کمپین سیاسی بزرگی که در سطح کشور علیه حکومت براه افتاده است تسلیم شویم.
این دو واقعه هم روحیه اعتراضی در جامعه، انتظارات و توقعات مردم، خودآگاهی بیشتر و درک درست آنها از شرایط کنونی را نشان میدهد و هم اوضاع بهم ریخته حکومت و شکاف های عمیق شونده درون نظام و عمق وحشت و درماندگی آنرا.
آتش سوزی در مدارس در تمام طول حاکمیت رژیم وجود داشته و قتل در زندان ها و شکنجه و اعدام نیز ابعاد هزاران نفره داشته است. اما امروز هر مساله کوچک و بزرگی به یک کمپین سیاسی و یک بمب اعتراضی علیه رژیم تبدیل میشود. مجبور میشوند مهره های بیشتری را از جلو چشم مردم کنار بگذارند به این خیال که خود را نجات دهند. اما هر عقب نشینی در شرایط انفجاری، زمینه را برای پیشروی بیشتر مردم علیه حکومت تبدیل میکند.
حادتر شدن دعواهای درونی نظام و افشاگری های گسترش یابنده علیه یکدیگر بخاطر مقطع “انتخابات” نیست اما با نزدیک شدن موعد انتخابات دعواها باز هم عمیق تر میشود. این اوضاع و این وقایع فراخوانی است به مردم، به طبقه کارگر، به زنان و جوانان که خود را برای هجوم گسترده علیه حکومت آماده کنند.