ایرج فرزاد -“کنشگران” یک سنت بدنام

کنشگرانیک سنت بدنام

www.iraj-farzad.com

این جناب فریبرز رئیس دانا انصافا انسانی قویاست. قوی است چون درست در دوره ای که بقایای حزب توده از یک فساد سیاسی فراگیر، پس  از ظاهر شدن رهبراندر شو تکفیر حزبشان، به رهبری رفیقهمین رئیس دانا، محمدعلی عموئی، کوهی از اسنادرا افشا میکنند، ایشان با همان شجاعتو اعتماد به نفسمدیر برنامه  میزگرد با وزارت اطلاعات، به سنتهای حزب توده وفادار مانده است. از جمله در یکی از آخرین نوشته هایش و نیز در مصاحبه ای تلویزیونی با آقای حسیبی، از بقایای جبهه ملی، در برنامه ای به نام پند تاریخگفته است که رهبر کمونیسم کارگری ساواکیبوده است و یک قلم پولهای دریافتی حزب کمونیست کارگری در زمان حیات منصور حکمت از اسرائیل، به مراتب بیشتر از ثروت و املاک و دارائیهای مرحوم مصدقبوده است. این سنت پاپوش دوزی و جعل پیشینه ساواکی و وابستگی به اسرائیل و صهیونیسم،  همان سنتی است که درست با به قدرت رسیدن رژیم اسلامی، به خصوصیات بنیادی حزب توده تبدیل شده بود. آنوقتها برای این خوشخدمتی و خود فروشی در اوج  توهمات مکتب توده ایسم همراه امامبودند و ایام را به کاممیدیدند. هیچ شرمی هم نداشتند که جلاد بدنامی چون خلخالیرا کاندید خود بدانند. در گرداب همین وسوسه های ارتجاعی بودند که هر مقاومت و ایستادگی در برابر رژیم اسلامی را به صهیونیستها، عوامل پالیزبان و ضدانقلاب مغلوبوصل میکردند. این سنت خیانتچنان در تار و پود رهبری این حزب ریشه دوانده بود که بقایای باقیمانده آن پس از ریزش و فروپاشی و اضمحلال به هر تلاشی دست زدند که خود را از آن سنت خوشناممبرا کنند. سالها  پس از سقوط اردوگاه شوروی، و فرار بقایا به افغانستان و باکو و تاشکند، یکی یکی سند رو میکنند که چگونه  در ایامی طولانی  تار و پود رهبری این حزب بر اساس توطئه  و پشت هم اندازی بنیان گذاشته شده بود.  برای دسترسی به بخشی از اطلاعات مربوط به مناسبات سالمدر درون این حزب ایضا سالماز زبان بقایای آن، به این آدرس مراجعه کنید:

www.10mehr.org

اما اشتباه نکنید! “دکترکرئیس دانا مکتبی تر از آنست که در برابر این حقایق، سرش را پائین بگیرد. او  رسالتدیگری دارد که ظاهرا فراحزبیاست!

جناب رئیس دانا، پس ازاین اتفاقات و علم به آنهاست که مصمم و با قاطعیتی وقیح به این سنت رسوا  تکیه زده است. “باوربیشرمانه او  به جعل و افترای رابطه کمونیسم کارگری و اسرائیل و پیشینه ساواکی، فقط ادای دین به مجاهدات رفیق عموئینیست. صرفا ابراز وفاداری به سیاست هائی نیست که حزب توده پس از روی کار آمدن رژیم اسلامی به عنوان جهت گیری استراتژیک همسوئی با خط امام خمینیدر پیش گرفته بود. این نکته هم که همین خط مشی، بخش اعظم کادر رهبری هم حزبی های رئیس دانا را به مسلخ فرستاد نیز کمترین تردیدی در وفاداری به سنت آدم فروشی این حزب را در ذهنیت جناب رئیس دانا، حتی در سالها پس از آن افتضاحات و رسوائیها بوجود نیاورده است. همانطور که در ابتدا نوشتم او بطرزی باورنکردنی در وفاداری به آن سنت امتحان پس داده، شجاعو بدون تزلزل است.اما این موجودات به حکم انتخاب گرایش سیاسی و تکیه زدن به سنتهای سیاسی امتحان پس داده قادر نیستند بفهمند که عمر این دریدگیها مستقیما به بقای رژیم اسلامی محدود است.

 سوال این است که حالا که سلطه ارتجاع اسلامی حس شان را برای عاقبت اندیشی کور کرده است، پس انگیزه کنونیاین تعصب در تعلق به این ارتجاع و سیاستمنفور و تداوم  کنشگریدر آن سنتبدسابقه کجاست؟

 فقط یک پاسخ میتواند دلیل این همه شهامترا در دفاع از یک پدیده بسر رسیده، عملا ناموجود، و به اقرار بقایای سرخورده، مضمحل شده و به تاریخ پیوسته، توجیه کند: نام نویسی یک کنشگرداخل کشوری و زندان رفتهو ظاهرا بدون ارتباط با وزارت اطلاعات برای شرکت از روی اعتقاددر دیگر طرح های در دستور موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسیایضا ظاهرا مستقلاز همان وزارت شکنجه و اعدام. “پروژههای ضدانقلابی و ضد کمونیستی ای که تاکنون پرونده” “فساد، وابستگی، توطئه گری،خیانتو عوامل نفوذی و جاسوسیسرویسهای اطلاعاتی رژیمهای سابق و فعلی حاکم بر ایران و نیز کشورهای بیگانه، در درون  سازمان چریکهای فدائی خلق، مجاهدین خلق و حتی خود حزب توده را، با سند و مدرک و استناد به اوراق بازجوئیها، چه در شکنجه گاههای دوره شاه و رژیم اسلامی، به عنوان کتاب تحقیقیمکتوب و منتشر کرده است.

 جناب کارشناس تشخیص و معرفی عوامل صهیونیسمو حالا دیگر همه هم قافله های قدیم و تازه واردایشان که به میدان جعل و افترا و پاپوش دوزی علیه کمونیسم کارگری و پرونده سازی وابستگی به اسرائیل و ساواکوارد شده اند، میدانند که حزب توده و سنتهای آن رسواتر  از آنست که بتوانند آنها را بازسازی کنند و یا با دکوراسیون دگر اندیشانه”  و یا در قالب کارگر پناهی بفروش برسانند. این ها آگاهانه، مثل خود رئیس دانا،  و یا از روی ندامت سیاسی و یا در سیر دگردیسیبازگشت به خویش، مثل همقطاران او در میان جماعتی که بویژه پس از حماسه دوخرداداز گردونه کمونیسم انقلابی بطور مشخص و هر گونه انقلابیگری و پیرایه چپبطور کلی، با میل و رغبت و طبق بیانیهکناره گیری از صفوف کمونیسم کارگریخود را به بیرون پرتاب کردند، دارند ماتریال و اسنادبه روایت از درونرا برای تکمیل کتاب دیگر وزارت اطلاعات رژیم اسلامی در مورد کمونیسم کارگری  فراهم میکنند. و چه  توشهمبارکی هم برای حال و هم برای عاقبت و آخرت“!آخرتی که در دنیای رها شده از سلطه کانگسترهای اسلامی، رذالت و دنائت و حقارت مرعوب شدگان و خادمان ارتجاع را بشارتمیدهد.

۲۷ سپتامبر ۲۰۱۴

 iraj.farzad@gmail.com