بحران اوکراین، جلوه ای از بی نظمی جهانی فاتح شیخ
درباره آخرین تحولات بحران اکراین
کمونیست هفتگی: شرق اوکراین در این هفته صحنه تشدید جنگ نیروهای دولت کیف و مخالفان آن بود. ناتو مدعی است ارتش روسیه به حمایت از مخالفان دولت داخل شرق اوکراین شده و روسیه تکذیب میکند. ضمنا خبر از توافق روسای جمهور اوکراین و روسیه بر آتش بس پایدار هست. با توجه به ناپایداری آتش بس قبلی، آیا آتش بس پایدار شانسی دارد؟
فاتح شیخ: در جنگهای هفته گذشته شرق اوکراین، نیروهای مخالف دولت ظرف چند روز توانستند مناطقی که ظرف چند ماه با حمله نیروهای دولتی از دست داده بودند را پس بگیرند. مناطق جدیدی را هم تا ساحل آزف تصرف کردند. این پیشرویها بدون دخالت نظامی روسیه ممکن نبود. تکذیب برای روسیه یک تاکتیک جنگی است. هنوز نمیخواهد علنا اعلام جنگ کند. در آن طرف هم حمایت نظامی ناتو از دولت کیف آشکار است، با این حال ناتو هم فعلا نمیخواهد با روسیه وارد جنگ علنی شود. میان ناتو و روسیه جنگی واقعی در جریان است اما در این مرحله هر دو نیاز دارند که جنگ خود را در قالب جنگ نیابتی پیش ببرند و راههای دیپلماسی را باز بگذارند.
اکنون با توجه به پیشرویهای نظامی روسیه و موقعیت دشوار دولت اوکراین، یک آتش بس نسبتا پایدار بیشتر از سابق شانس پیدا کرده است. بدون این پیشروی نظامی روسیه تن به آتش بس نمیداد. روسیه به هیچ وجه حاضر نیست قبول کند که غرب، اوکراین را از منطقه نفوذش بقاپد و به اتحادیه اروپا ملحق کند. در ده ماه گذشته کشمکش غرب و روسیه در اوکراین از کش و قوسهایی گذر کرده که عمدتا به زیان روسیه تمام شده است. با الحاق کریمه و پیشروی نظامی اخیرش در شرق اوکراین تا حدی توانسته آن زیانها را کنترل کند و اکنون میکوشد که غرب و دولت کیف را پای مصالحه بکشاند.
هدف استراتژیک روسیه حفظ کل کشور اوکراین در منطقه نفوذ خود و اضافه کردن آن به پروژه معروف اروپا-آسیا است. اما هدف فعلی آن ممانعت از پیوستن اوکراین به اتحادیه اروپا و ناتو است. برای رسیدن به این هدف تلاش میکند شرق کشور را از غرب آن جدا سازد. طرح هفت بندی روسیه در ارتباط با تغییر ساختار سیاسی اوکراین و تامین “موقعیت ویژه” برای مناطق شرقی که عمدتا روسی زبان هستند به این خاطر است که با استفاده از حربه تهدید جدائی مناطق شرقی و الحاق آن به خود، دولت کیف را ناگزیر کند از ملحق شدن به اروپا و ناتو بگذرد و در موقعیت بیطرف باقی بماند. پیشرویهای اخیر و کسب دست بالای نظامی پیشبرد این هدف را برایش ممکن میکند. به همین دلیل میتواند از در یک آتش بس نسبتا پایدار در آید.
از طرف دیگر با فرارسیدن فصل سرما دولت اوکراین و کشورهای اروپا هم زیر فشار نیاز به واردات گاز روسیه و عدم آمادگی تحمیل شرایط خود بر روسیه از راه جنگ ناگزیرند گامی عقب بنشینند و به آتش بس تن بدهند. واضح است که چنان آتش بسی در صورت برقرار شدن هم تنها تا وقتی پایدار خواهد ماند که شرایط و تناسب قوای ناپایدار کنونی ادامه پیدا کند و با تغییر این شرایط بار دیگر جای خود را به ازسرگیری جنگ خواهد داد.
کمونیست هفتگی: آیا راه حلی برای بحران اوکراین در چشم انداز نزدیک هست؟
فاتح شیخ: در حال حاضر و در آینده نزدیک نمیتوان به راه حلی برای این بحران امیدوار بود. بحران کنونی اوکراین یکی از عرصه های جدال غرب و روسیه بر سر تقسیم مجدد مناطق نفوذ است و در عین حال یکی از جلوه های بی نظمی و بی لنگری اوضاع کنونی جهان است. جدال قدرتهای بزرگ جهان بر سر تقسیم مجدد مناطق نفوذ، تا آنجاکه به قلمرو بلوک شرق سابق مربوط است بیش از دو دهه پیش با فروپاشی بلوک شرق و سقوط شوروی در راس آن بلوک شروع شد. اوکراین یکی از کشورهای اصلی تشکیل دهنده شوروی بود که سال ١٩٩١ استقلال پیدا کرد و از همان زمان به موضوع تلاش غرب برای بریدن آن از روسیه بدل گشت. وجود زرادخانه اتمی وسیع شوروی در اوکراین و همچنین وابستگی گسترده روسیه به صنایع و تولیدات اوکراین موقعیت ویژه ای به آن کشور داده بود که بر اساس آن غرب و روسیه ناچار شدند در مورد بیطرف ماندن آن به توافق برسند. اما این توافق هم نتوانست مانع ادامه جدال غرب و روسیه بر سر اوکراین شود. در تمام تحولات دو دهه گذشته سیاست و اقتصاد اوکراین، از کشاکش معروف به “انقلاب نارنجی” تا چرخش نوامبر سال گذشته که با خودداری یانوکوویچ رئیس جمهور برکنارشده از امضای قرارداد تجاری با اتحادیه اروپا شروع شد و بحران کنونی را به دنبال آورد، رگه جدال مداوم روسیه و غرب جریان داشته است.
تحولات بعد از بحران اقتصادی ٢٠٠٨ بویژه تحولات بعد از انقلابات ٢٠١١ و قطعیت یافتن افت سرکردگی اقتصادی و سیاسی آمریکا بر جهان، باعث بروز دوره ای از بی نظمی جهانی شده است که هنوز ادامه دارد. بحران اوکراین به موازات بحرانهای دیگر جهان امروز ازجمله بحرانهای سوریه و عراق در چنین شرایطی شکل گرفته است. غرب میخواهد اوکراین را از روسیه بگسلد و روسیه تن نمیدهد. نه غرب و نه روسیه هیچیک قدرت و امکانات آن را ندارند که هدف مورد نظر خود را به کرسی بنشانند، درنتیجه جامعه اوکراین را هم مانند سوریه و عراق و غیره در باطلاق بحران و منجلاب سناریوی سیاه غرق میکنند. نه مساله کریمه و نه مساله شرق اوکراین، مساله روس تباران و روسی زبانان و ضرورت احقاق حق آنها از راه الحاقشان به روسیه یا کسب خودمختاری وسیع و “موقعیت ویژه” برایشان نیست. چنین معضل و چنان راه حلهایی تا یک سال پیش در اوکراین موضوعیت نداشته اند و آنها را دولت روسیه به دنبال تحولات نوامبر ٢٠١٣ تا فوریه ٢٠١٤ ساخته است تا از آن ابزاری برای ایجاد شکاف در جامعه اوکراین و دیکته کردن اهداف خود بسازد. از طرف دیگر هدف آمریکا واتحادیه اروپا و ناتو به هیچ وجه دفاع از وحدت مردم اوکراین نیست. هدفشان الحاق اوکراین به منطقه نفوذ خود برای بهره برداری از منابع و امکانات و استثمار کار ارزان طبقه کارگر آن کشور است. راه حل خروج جامعه اوکراین از بحران کنونی، با به میدان آمدن نیروی طبقه کارگر با پرچم آلترناتیو سوسیالیستی و با تکیه بر اتحاد انسانهای محروم و آزادیخواه جامعه علیه همه قدرتهای بورژوایی جهانی ومحلی و برای بنا کردن جامعه ای آزاد و برابر برای همه شهروندان است.