اخبار کارگری
٣شهریور ـ ١٠شهریور ماه ١٣٩٣
نسان نودینیان
داوود رفاهی
اعتراضات
رشت تجمع کارگران ایران
کارگران ایران برک در اعتراض به عدم دریافت ٦ ماه حقوق از ده روز پیش دست از کار کشیده بودند، همزمان با ورود وزیر صنعت، معدن و تجارت به شهر صنعتی رشت با تجمع در مقابل درب ورودی کارخانه صدای اعتراضشان را به گوش وزیر رسانند. معوقات حقوق کارگران مربوط به دو ماه حقوق مهر و آبان سال ٩٢ به همراه ٤ ماه حقوق سال ٩٣ است.
اعتصاب کارگران سد گلورد
٥شهریور: بیش از ٢٧٠ نفر از کارگران سد گلورد نکا در اعتراض به عدم حقوق دریافتی دست به اعتصاب زدند. اعتصاب به دلیل فشار مالی و معیشتی کارگران این پروژه در طی چند ماه اخیر انجام شده است. و کارگران به دلیل عدم پرداخت ٤ماه از حقوقهایشان دست به اعتصاب زده اند.
کارگران پروفیل ساوه با موفقیت به اعتصاب خود پایان دادند
اتحادیه آزاد کارگران ایران: بدنبال عدم تحقق وعده های کارفرمای پروفیل ساوه مبنی بر پرداخت یک ماه از ٥ ماه دستمزد معوقه کارگران در ٣١ مرداد و اعتصاب این کارگران در اعتراض به این خلف وعده، بعد از ظهر دیروز رئیس امور اداری کارخانه با حضور در میان کارگران اعلام کرد روز پنج شنبه هفته جاری این دستمزد پرداخت خواهد شد و برای جبران این عقب ماندگی، ماه آینده بخش دیگری از دستمزد معوقه آنان که طبق توافق قبلی قرار است پرداخت شود زودتر از موعد مقرر پرداخت خواهد شد اما کارگران اعتصابی زیر بار این وعده نرفتند و اعلام کردند ما تا زمان پرداخت دستمزدمان به اعتصاب ادامه خواهیم داد. بنا بر گزارشهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران بدنبال این مقاومت از سوی کارگران اعتصابی پروفیل ساوه، صبح امروز رئیس امور اداری این کارخانه اعلام کرد امروز و فردا کارخانه تعطیل است تا بدینوسیله کارگران را وادار به شکستن اعتصاب خود کند اما کارگران اعتصابی اعلام کردند این تعطیلی خللی در اعتصاب ما وارد نخواهد کرد و ما از روز شنبه همچنان به اعتصاب خود ادامه خواهیم داد. بنا بر آخرین گزارشهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران بدنبال این وضعیت و روحیه بالای کارگران برای ادامه اعتصاب از روز شنبه، کارفرمای پروفیل ساوه ناچار شد بعد از ظهر امروز یک ماه از دستمزد معوقه این کارگران را به حساب شان واریز کند و بدین ترتیب کارگران پروفیل ساوه با تحقق خواست شان به اعتصاب خود پایان دادند. لازم به یادآوری در اعتصاب خرداد ماه کارگران پروفیل ساوه مقرر شده بود ٣١ مرداد ماه یک ماه از دستمزد معوقه قبلی کارگران به حساب شان واریز شود اما کارفرما با فرا رسیدن این روز به وعده خود عمل نکرد و همین امر باعث شد کارگران پروفیل ساوه از صبح دیروز دست به اعتصاب بزنند. اتحادیه آزاد کارگران ایران – پنجم شهریور ماه ١٣٩٣
گزارش
تاثیر بحران در صنایع غذایی و نساجی خراسان رضوی بر زندگی ١٠ هزار کارگر
١٥ درصد کارخانههای استان خراسان رضوی را صنایع نساجی و مواد غذایی تشکیل میدهند که (به گفته مدیران این واحدهای صنعتی) ظرفیت تولید آنها به حدود ٣٠ درصد رسیده است. تعداد کارگران شاغل در این واحدها ١٠ هزار نفر هستند. نتیجه این رکود نسبی تاخیرهای چند ماههای است که در پرداخت مطالبات مزدی و بیمهای کارگران شاغل در این صنایع به وجود آمده است.
افزایش فشار بر نگهبانان پایانههای شهرداری برای امضای قرارداد آزمایشی
مدیریت سازمان پایانهها تمامی ١٥٠ نگهبان این واحد خدماتی را بهطور انفرادی به دفتر کار خود احضار و تلاش کرده است تا در حضور دوربینهای عکاسی و فیلمبرداری آنها را به انعقاد قرارداد آزمایشی کار وادارد/ کارگرانی که از امضا این قرارداد خودداری کردهاند از حضور در محل کار منع شدهاند. اجبار کارگران بخش نگهبانی پایانهها و پارک سوار به امضا قرارداد سه ماه آزمایشی در حالی است که پیشتر در تاریخ ٢٢ مرداد ماه جمعی از این کارگران در اعتراض به این مسئله در مقابل ساختمان شورای شهر تهران تجمع اعتراضی برپا کرده بودند.
دستمزدهای پرداخت نشده
کارگران ایرانصدرا در ارومیه ٩ ماه حقوق طلبکاراند
٦شهریور: کارگران بیکار شده پروژه «پل میان گذر» دریاچه ارومیه که زیر نظر شرکت «صنایع دریایی ایران صدرا» فعالیت دارند، با امضا، طوماری به پرداخت نشدن حدود ٩ ماه حقوق معوقه خود اعتراض کردند. . این نامه که به امضای ٣٠ کارگر پروژه پل میانگذر دریاچه ارومیه رسیده است، به رعایت نشدن حداقل حقوق کارگران از سوی شرکت پیمانکاری صنایع دریایی «صدرا» اشاره شده و در آن آمده است: از آبان ماه سال گذشته که شرکت صدرا فعالیت خود در دریاچه ارومیه محدود کرد ما کارگران شاغل در این پروژه هنوز نتوانستهایم مطالبات معوقه خودرا از پیمانکار شرکت صنایع دریایی ایران صدرا وصول کنیم. از سال ٨٢ که شرکت صنایع دریایی ایران صدرا فعالیت خود را در پروژه پل میانگذر ارومیه آغاز کرد، ٤٠٠ کارگر مشغول به کار شدند اما تا امروز تعداد کارگران شاغل در این پروژه به ٣٠ نفر کاهش یافته است
١١٠ کارگر «گسترش مانا ساز» ٣ ماه حقوق نگرفتهاند
کارخانه گسترش مانا ساز که یکی از شرکتها در تولید قطعات سنگین بتنی و فلزی در است به دلیل “کمبود نقدینگی”!!، توان پرداخت به موقع حقوق کارگران و سایر هزینههای کارخانه را ندارد. معوقات حقوقی کارگران مربوط به خرداد، تیر و مردادماه سال جاری است. این کارخانه ١٣٠ کارگر شاغل دارد که کارفرما فقط توانسته حقوق ٢٠ کارگری که کمتر از ٩٠٠ هزار تومان دریافتی دارند را پرداخت کند. از مجموع کارگران این کارخانه فقط ١٦ نفر کارگر دائمی هستند و مابقی با قرارداد موقت کار میکنند که قرار داد کاریشان هر سه ماه یکبار تمدید میشود.
کارگران قند کامیاب؛ پرداخت نشدن ٢ ماه مطالبات معوقه
١٥٠ کارگر کارخانه «قند کامیاب»بابت ماههای دی و بهمن سال گذشته، نیمی از حقوق مرداد ماه سال جاری ودو ماه بیمه سال ٩٢، مطالباتی طلبکار هستند. گران کارخانه «قند کامیاب» در شهرستان خمینی شهر اصفهان بیش از ١٥٠ نفر هستند که به دلیل تعطیلیهای مکرر کارخانه امنیت شغلیشان را در مخاطره میبینند.
دو هزار کارگر شهرداری بروجرد دو ماه حقوق نگرفتهاند
از مجموع دو هزار کارگر شهرداری بروجرد حدود هزار نفر با نظارت شهرداری تحت مسئولیت شرکتهای پیمانکاری مشغول بکارند. در سالهای اخیر “کاهش درآمد شهرداریها” ؟؟ باعث شده است این نهاد نتواند به موقع صورت وضعیتهای مالی پیمانکاران را پرداخت کند و به همین دلیل تاخیر در پرداخت حقوق کارگران بارها اتفاق افتاده است. دو هزار کارگر خدماتی و فضای سبز شهرداری بروجرد دو ماه است که حقوقی دریافت نکردهاند.
ناامنی محیط کار
مصدومیت شدید پنج کارگر زن بر اثر سقوط از آسانسور
سقوط آسانسور از طبقه دوم کارخانه تولید لوازم آرایشی بهداشتی «گل ماروم» باعث مصدومیت ٥ کارگر زن شد که خوشبختانه از این حادثه جان سالم بدر بردند.
مرگ یک کارگر ساختمانی
٨شهریور: یک کارگر ساختمانی ٥٥ساله حین انجام کار در طبقه سوم یک ساختمان ٥ طبقه در حال ساخت در تهران سقوط کرد و جان باخت.
یک کارگر مخابرات بر اثر برق گرفتگی جان باخت
٣ مرداد: یکی از کارگران شرکت پیمانکاری اداره مخابرات زرند که قصد اصلاح سیم تلفن روستای ارجمندیه شهرستان زرند را داشت بر اثر حادثه برقگرفتگی جان باخت.
حبس کارگر چاه کن در عمق ١٨ متری چاه آب
کارگری چاه کن بنام «محمد –ه» درحین حفر چاه در حیاط یک واحد مسکونی سه طبقه در خیابان تهران پارس، چهار راه تیر انداز، خیابان کیخسرو به علت گاز گرفتگی در عمق چاه محبوس شد.بر اساس این گزارش، با حضور گروهای امداد و نجات این کارگر افغان را که بیهوش در ته چاه حبس شده بود از عمق ١٨ متری چاه به بیرون انتقال دادند. سازمان آتش نشانی تهران علت گاز گرفتگی این کارگر را تنفس هوای آلوده و کمبود اکسیژن گزارش کرده است.
مرگ کارگر معدن کرومیت منوجان
٣ شهریور: «ابراهیم جعفریشیکوه» کارگر معدن کرومیت منوجان و از اهالی دهستان نودژ جان باخته است. «علت ریزیش سقف تونل».
کشته شدن ٢ کارگرچاهکن بر اثر ریزش چاه
٤شهریور: ٣ کارگر تبعه افغانستان هنگام کندن چاه فاضلاب زیر آوار ماندند. بر اثر این حادثه ٢ نفر از کارگران به علت خفگی و شدت جراحات جان خود را از دست داند. یکی دیگر از کارگران توسط نیروهای امدادی نجات پیدا کرد.
مرگ دومین پاکبان در قم هنگام انجام کار
٢شهریور: «مطلب الله قلی» پاکبان ٧٠ سالهای است که روز گذشته اول شهریورماه ٩٣ و در حین انجام کار در بستر رودخانه قم که از سوی شهرداری قم به نام بلوار زائر نامگذاری شده، بر اثر برخورد یک دستگاه سمند کشته شد.
جان باختن نگهبان کاشمری بر اثر سقوط به حوضچه فاضلاب کارخانه لبنیات
٧شهریور: سقوط نگهبان٥٣ ساله کارخانه به حوضچه سیستم تصفیه فاضلاب. حوضچه تصفیهخانه فاضلاب فاقد حصارکشی و روشنایی کافی بوده است.
کارگران
کارگران پروفیل ساوه از چهارم شهریور دست به اعتصاب زده اند
اتحادیه آزاد کارگران ایران: کارگران پروفیل ساوه از صبح امروز چهارم شهریور ماه بدلیل خلف وعده کارفرما برای پرداخت دستمزدهای معوقه شان دست از کار کشیده و در محل کارخانه دست به تجمع زده اند. این کارگران در حال حاضر ٥ ماه دستمزد معوقه دارند. بنا بر گزارشهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران، طبق توافقی که میان کارگران پروفیل ساوه و کارفرما در اعتصاب خرداد ماه این کارگران صورت گرفته بود، قرار بود ٣١ مرداد، حقوق فروردین ماه (١٣٩٣) این کارگران پرداخت بشود اما با گذشت چهار روز، هنوز خبری از عمل به این توافق نشده است و به همین دلیل کارگران پروفیل ساوه از صبح امروز دست به اعتصاب زده اند. این اعتصاب در حالی آغاز شده است که طی روزهای گذشته تولید در این کارخانه به حداقل خود رسیده است و با تعطیلی بخشهایی از کارخانه، بسیاری از کارگران در محل کار خود حضور ندارند. بنا بر این گزارش کارخانه نورد لوله صفا نیز که متعلق به کارفرمای کارخانه پروفیل ساوه است عملا تعطیل می باشد و کارگران این کارخانه نیز ٣ ماه دستمزد معوقه دارند. بنا بر اظهار کارگران نورد لوله صفا کارخانه مشکل سفارش جنس ندارد و علیرغم اینکه کارفرما اخیرا اقدام به خرید کارخانه دیگری کرده است از براه اندازی تولید و پرداخت دستمزد کارگران خبری نیست. بنا بر آخرین گزارشهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران، اعتصاب کارگران پروفیل ساوه همچنان ادامه دارد و اقدام کارگران برای تماس با فرمانداری ساوه و اداره کار نیز نتیجه ای نداشته است و مسئولین این نهادها از پاسخ گویی به کارگران اعتصابی طفره میروند. اتحادیه آزاد کارگران ایران – ٤ شهریور ماه ١٣٩٣
جعفر عظیم زاده در گفتگو با سایت اتحاد
وضعیت حاضر کارگران فولاد زاگرس حاصل بند و بست آشکار و بغایت ضد کارگری وزارت کار با کارفرماست
سایت اتحاد: ٢٣٠ کارگر فولاد زاگرس تیر ماه سال گذشته از کار خود اخراج شدند. بدنبال این اخراج سازی گسترده، کارگران فولاد زاگرس به موازات اعتراضاتی که از طریق تجمع براه انداختند، شکایتی را نیز تسلیم هیات تشخیص اداره کار قروه کردند و این هیات رای به بازگشت بکار کارگران داد. اما کارفرما به هیات حل اختلاف این اداره شکایت برد و در ادامه، این هیات شکایت کارفرما را وارد ندانست و رای هیات تشخیص را مبنی بر بازگشت بکار کارگران مورد تایید قرار داد. با اینحال کارفرما تلاش مستمری را کرد تا از طریق عدم پرداخت دستمزدها و عدم بکارگیری عملی کارگران، آنان را در مبارزه برای دست یابی به خواست شان مبنی بر بازگشت بکار دچار خستگی و استیصال بنماید اما کارگران فولاد زاگرس تسلیم این شرایط سخت از سوی کارفرما نشدند و اواخر اسفند ماه گذشته با تجمع در مقابل وزارت کار در تهران خواهان پرداخت دستمزدهای معوقه خود شدند. بدنبال این وضعیت کارفرما اقدام به انحلال شرکت نمود و هیات های تشخیص و حل اختلاف اداره کار قروه با تمسک به انحلال شرکت رای به قطع رابطه کاری کارگران با کارفرما دادند. چیزی که در این میان مسلم است، این است که کارفرمای فولاد زاگرس از همان تیر ماه سال گذشته اخراج کارگران را در دستور گذاشته بود و تا بدینجا علیرغم اینکه کارگران فولاد زاگرس با مقاومت خود موفق شدند حدود ٩ ماه دیگر بر سرکارهایشان باقی بمانند اما نهایتا و در مرحله فعلی کارفرما موفق شد حکم اخراج این کارگران را از هیاتهای تشخیص و حل اختلاف قروه بگیرد و با تحمیل یک شرایط فرسایشی سخت بر کارگران فولاد زاگرس اکثریت آنان را وادار به وصل به بیمه بیکاری بکند. جعفر عظیم زاده عضو هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران که در طول یکسال گذشته در مراجع قانونی در کنار این کارگران بوده است در این زمینه به سایت اتحاد اظهار داشت: واقعیت این است که کارگران فولاد زاگرس قربانی بند و بست کارفرما با اداره کار شهرستان قروه و بویژه قربانی بند و بست کارفرما با وزارت کار و شخص آقای ربیعی به عنوان وزیر کار شدند. همانطور که شما گفتید کارگران فولاد زاگرس پس از صدور حکم بازگشت بکارشان از سوی هیاتهای تشخیص و حل اختلاف اداره کار شهرستان قروه، از سوی کارفرما از طریق عدم پرداخت دستمزدهایشان بشدت تحت فشار قرار گرفتند و به همین دلیل اواخر اسفند ماه سال گذشته دست به تجمع در مقابل وزارت کار زدند. بدنبال این تجمع جلسه ای در وزارت کار با حضور مدیر عامل کارخانه، سهامداران و نماینده های کارگران برگزار شد در این جلسه کارفرما شرط خود برای پرداخت دستمزد کارگران را تسویه حساب آنان قرار داد اما کارگران زیر بار آن نرفتند. در ادامه این جلسه از آنجا که کارفرما حاضر به پرداخت دستمزد کارگران نبود و پرداخت آنرا موکول به تسویه حساب میکرد و کارگران نیز تسلیم این خواست کارفرما نمیشدند، مسئولین و کارشناسان وزارت کار در حضور نماینده های کارگران پیشنهاد انحلال شرکت را به کارفرما دادند و با این استدلال خیال وی را مبنی بر پرداخت چند ماه از دستمزد کارگران راحت کردند و در ادامه برای راضی کردن کارفرما جلسه ای خصوصی را کارشناسان وزارت کار با حضور هفده تن (معاون وزیر) و مدیر عامل و سهامداران شرکت تشکیل دادند و دکتر… یکی از کارشناسان وزارت کار با بردن یک کتاب حقوقی قطور به جلسه خصوصی، خیال کارفرما را از بابت انحلال کارخانه و پیشبرد فوری آن از طریق اعمال نفوذ راحت کرد. چرا میگوئید اعمال نفوذ؟ ببینید ما همین الان صورتجلسه ای را داریم که در روز ٢٥ اسفند ماه در محل وزارت کار به امضا نماینده های کارگران و مدیر عامل کارخانه و مسئولین وزارت کار مبنی بر پرداخت سه ماه از دستمزد معوقه کارگران رسیده است. به عبارتی در همین جلسه سهامداران و مدیر عامل کارخانه حضور داشتند اما بحثی از انحلال کارخانه و تصمیم هیات مدیره مبنی بر انحلال کارخانه نبود و فقط بحث مدیر عامل کارخانه و سهامداران این بود که دستمزد کارگران را به شرط پذیرش قطع رابطه کاری و تسویه حساب پرداخت خواهند کرد اما از آنجا که این بحث از سوی کارگران مورد قبول نبود یکی از کارشناسان وزارت کار که در جلسه حاضر بود بحث انحلال را به عنوان راهکار اخراج کارگران(در فحوا) به پیش کشید و پس از جلسه خصوصی که در پرسش قبلی مورد اشاره قرار دادم کارفرما موضوع انحلال شرکت را در دستور گذاشت. توجه کنید طبق صورتجلسه ای که برای پرداخت سه ماه از دستمزد کارگران تنظیم شده بود و کارفرما در ادامه زیر بار آن نرفت این روز روز ٢٥ اسفند ماه بود در حالی که صورتجلسه ای که کارفرما به اداره کار مبنی بر تصمیم مجمع عمومی در مورد انحلال شرکت داده است تاریخ ٢٤ اسفند را بر خود دارد. همه اینها را هم، اداره کار شهرستان قروه میداند. شما اسم اینرا و مسائلی را که توضیح دادم بند و بست اداره کار قروه و وزارت کار با کارفرما نمیگذارید، پس اسمش چیست؟ همچنین همانجا برخی از مسئولین وزارت کار به کارگران گفتند که چون در مقابل وزارت کار تجمع کرده اید وزیر با انحلال شرکت توسط کارفرما موافقت کرده است. جدای از بند و بستی که برای انحلال شرکت صورت گرفته است شما چرا آرا هیات تشخیص و هیات حل اختلاف را غیر قانونی میدانید: نه تنها این آرا غیر قانونی است بلکه تاکید بسیار ویژه بر بند و بست در صدور این آرا دارم. بینید طبق قانون، صرف انحلال یک شرکت و ثبت آن در اداره ثبت شرکتها، نمیتواند بخودی خود منجر به اخراج کارگر شود وگرنه اگر چنین بود که خیلی از شرکتها و کارخانه هایی که مشکل اخراج کارگر را دارند دست به اینکار میزدند. انحلال یک شرکت موضوع قانون تجارت است اما اخراج کارگر موضوع قانون کار است. لذا هیچ کارگری را به صرف انحلال شرکت بر مبنای قانون تجارت نمیتوان اخراج کرد. این مسئله بدیهی را هم مسئولین اداره کار شهرستان قروه و هم مسئولین وزارت کار میدانند. اما علیرغم این، هر دو هیات تشخیص و حل اختلاف اداره کار فقط با استناد به انحلال شرکت، قطع رابطه کاری کارگران با کارفرما را اعلام کرده اند. در این زمینه، درجه ی بند و بست وزارت کار با کارفرما به حدی است که ما پس از صدور رای هیات تشخیص مبنی بر اخراج کارگران، استعلامی را مبنی بر اینکه “آیا صرف انحلال یک شرکت به معنی قطع رابطه کارگران با کارفرماست” به وزارت کار دادیم اما دو ماه است وزارت کار به این استعلام پاسخ نداده و آنرا مسکوت گذاشته است. البته ما میدانیم که کارشناس مربوطه وزارت کار پاسخ خود را مبنی بر عدم قطع رابطه کاری کارگران با کارفرما به صرف انحلال شرکت تنظیم کرده است اما آقای ظریفی آزاد از امضای آن خودداری میکند. (جواب اینگونه استعلامها در وزارت کار معمولا تا دو هفته داده میشود) این یک مسئله، که نشان از بند و بست آشکار و بغایت ضد کارگری وزارت کار و به تبع آن اداره کار شهرستان قروه با کارفرما دارد. مسئله مهم دیگر این است که کارفرما تیر ماه سال گذشته اقدام به اخراج کارگران کرد و در ادامه با شکایت کارگران به هیات تشخیص، این هیات رای به بازگشت بکار کارگران داد اما از آنجا که کارفرما کمر به اخراج کارگران بسته بود به این رای تمکین نکرد و به هیات حل اختلاف شکایت برد که این هیات نیز شکایت کارفرما را وارد ندانست و رای به بازگشت بکار کارگران داد. در ادامه کارفرما از آنجا که کمر به اخراج کارگران بسته بود عملا آنان را بکار نگرفت و با عدم پرداخت دستمزدهایشان تلاش کرد کارگران را وادار به دست کشیدن از شغل خود کند اما باز هم موفق نشد و به فاصله نزدیک به شش ماه و با مشاهده عزم کارگران مبنی بر حفظ کارشان و با راهنمایی مسئولین وزارت کار به حربه انحلال شرکت روی آورد. به عبارتی در این معادله کاملا روشن است که انحلال شرکت نه بدلیل ورشکستگی و مسائلی از این دست، بلکه با هدف دور زدن آرا قانونی برای اخراج کارگران صورت گرفته است. این مسئله مسلم را مسئولین هیات تشخیص و حل اختلاف اداره کار شهرستان قروه بیش از هر کس دیگری میدانند چرا که خود، رای به بازگشت بکار کارگران داده بودند و کل مسئله ای را که توضیح دادم در مقابل چشمان آنها صورت گرفته است. حال اسم این رای و اخراج و خانه خرابی نزدیک به سیصد کارگر فولاد زاگرس را چه میشود گذاشت. به نظر من این رای و کل پروسه ای که طی شده است بر هیچ چیز دیگری الا بند و بست آشکار وزارت کار، شخص وزیر کار و مسئولین اداره کار شهرستان قروه با کارفرما ندارد. شما فکر میکنید وجود چنین رویکردی در وزارت کار و بند و بست با کارفرمایان چه نتیجه ای را در بر خواهد داشت: ببنید در مملکتی که یک مسئول امنیتی و نه یک اقتصاد دان و یا کارشناس بالای روابط کار را در راس وزارتخانه مهمی مانند وزارت کار و رفاه قرار بدهند کاملا روشن است که این وزارتخانه با دید امنیتی رو به کارگران و کارفرمایان اقدام خواهد کرد. اینرا از آذر ماه سال گذشته که هر اعتراض صنفی کارگری مورد تعرض قرار گرفته است میتوان مشاهده کرد اما کارگران فولاد زاگرس کارگرانی نبودند که مرعوب سیاستهای امنیتی وزارت کار بشوند لذا این وزارتخانه در مقابله با کارگران فولاد زاگرس به بند و بست بسیار آشکار با کارفرما روی آورد و دست به خانه خرابی نزدیک به سیصد خانوار کارگری در یکی از محروم ترین شهرها(قروه) زد. به این معنا میخواهم بگویم که دولت روحانی و وزارت کارش بیش از هر دولت دیگری کمر به نابودی زندگی و معیشت کارگران بسته است تا قادر شود اقتصاد در هم پیچیده کشور را نه بر بستر واقعیات جهان امروز و حل معضلاتی که خود مسئولین مملکتی مسبب آن بوده اند بلکه بر بستر خانه خرابی و شخم زدن زندگی میلیونها خانواده کارگری سر پا نگاه دارد. به نظر من چنین رویکردی مطلقا جواب نخواهد گرفت، مبارزه جانانه ٥٠٠٠ کارگر معدن بافق خود موید این نقطه و نوک کوه یخی از اعتراضات بسیار بزرگتر کارگری است که با تداوم سیاستهای کنونی دولت روحانی و وزارت کارش شاهد آن خواهیم بود.
حسن محمدی: خواسته های کارگران معدن بافق، خواسته های ما کارگران هم هست
کارگران هم سرنوشتند . دردهای مشترک و دوستان و دشمنان مشترک دارند .استثمارمی شوند سرکوب می شوند و به فکر رهائی از استثمار و ایجاد جامعه ای برابر و خوشبخت هستند و نمیتوانند از مبارزات همدیگر حمایت نکنند .باید دوش به دوش همدیگر دهند و در مقابل این مفتخوران وسرمایه داران که زندگی اشان را به تباهی می کشند بایستند . ما کارگرن میلیون ها انسانیم در برابر اقلیتی نا چیز . این ان نقطه قوتی است که باید بران اتکاء کنیم .این ان سلاحی است که هیچ قدرتی را یارای مقا ومت در برابران نیست . این نیروی عظیمی است که اگر به حرکت در اید همچون سیلی بنیان کن قادر است کل معادلات به ظاهر مستحکم جهان امروز را بر هم بریزد و جهانی شایسته شأ ن انسان بسازد . همبستگی و تشکل یکی از ابزارهای کارگران برای مقابله با سرمایه داران و تحقق خواسته هایشان می باشد قدرت کارگران در اتحاد و تشکل انان است . کارگران در طی این سالها جسارتها و قهرمانی هائی از خود نشان دادند در تمام شهر ها و کارخانه ها دست به اعتراض و اعتصابات با شکوهی زدند . نمونه این اعتراضات واعتصابات را کارگران معدن بافق نشان دادند . انان نشان دادند که می توان بطور همبسته و متشکل به خواسته های خود برسند .٥٠٠٠ کارگران معدن بافق با مقاومت جانانه اشان نشان دادند که پیامد خصوصی سازی معدن بافق که همانا تعدیل نیروی کار .کاهش دستمزد ومزایا .بیکار سازی کارگران تعرض به معیشت کارگران .دست ا ندازی مدیریت جدید به زندگی کارگران و کاهش هزینه ها از سبد معیشتی کارگران می باشد و با اعتصاب ٣٩ روزه خود نشان دادند که تا بدست اوردن خواسته شان دست از اعتصاب بر نخواهند داشت .حرکت کارگران معدن بافق نشان دهنده یک موقعیت تاریخی بینظیر از مقاومت گسترده کارگران درمقابل پدیده خصوصی سازی و نتایج زیان بار تا کنونی انست …در اغاز دور جدید اعتصاب کارگران معدن بافق در رابطه با دستگیری کارگران معدن .به نام های<امیر حسین کارگران .علی صبری .محمدحسین تشکری .علی محمد تشکری .کاظم کارگران .رضا دهستانی .رضا خواجه زاده .ایرانی .و جلیل کمالی > که با شکایت کارفرما دستگیر شده بودند .کارگران و خانواده هایشان دست به اعتصاب و تحصن زدند .ما کارگران از خواسته های بر حقشان دفاع کرده و حمایت خود را از کارگران معدن بافق و ازادی کارگران زندانی اعلام می کنیم .کارگران هیچ جرمی بجز دفاع از حق و حقوقشان نداشته اند ..کارگران معدن بافق شایسته بیشترین و گسترده ترین حمایت ها میباشند .. کارگران زندانی ازاد باید گردند .. حسن محمدی – ٥ شهریور ماه ١٣٩٣
داوود رضوی: سانسور کارگر سندیکایی در صدا و سیمای حاج آقا ضرغامی!
آقای یعقوب سلیمی از دستگیر شدگان سندیکایی که در جریان اعتراضات زمستان سال ٨٤ کارگران و رانندگان شرکت واحد منزلش به دستور قاضی مرتضوی توسط ماموران پلیس تحت فرمان سردار مرتضی طلایی در محله کارگری شمیران نو مورد یورش مغول وار قرار گرفت و همسر فرزندانش همراه دیگر خانواده های اعضای سندیکا دستگیر و چند روزی زندانی شده بودند. بنابر دعوت عمومی شبکه سه تلوزیون داوطب حضور در برنامه «با اجازه» با موضوعات کارگری میشود. در حالیکه نام ایشان در سایت برنامه ثبت گردیده و همه هماهنگی های لازم جهت شرکت ایشان در برنامه گفته شده انجام میگیرد و نامبرده با گرفتن مرخصی و پرداخت هزینه در ساعت مقرر در محل شبکه سه سیما حاضر میشود. به ناگهان در آخرین لحظه به دستور مقامات غیبی، آنچنان که در گزارش خبرگزاری ایلنا آمده از حضور در برنامه تلوزیونی مذکور کنار گذاشته میشود. البته برادران با خوشرویی! و با مهربانی کامل! آنچنان که افتد و دانی فورا شرایط بازگشت ایشان را فراهم میکنند! این داستان خنده آور سانسور کارگری در حالی صورت می¬گیرد که بخشهای مختلف اخبار صدا و سیمای گرامی! تصاویر گسترده اعتراضات کارگری از شرق و غرب عالم را به تفصیل به نمایش میگذارد که یاد آور ضرب المثل: «قربون برم خدا رو یک بوم و دو هوا رو» میباشد
محمد جراحی كارگر زندانی نیاز مبرم به اعزام به بیمارستان
محمد جراحی كارگر زندانی كه اكنون در زندان تبریز به سر میبرد، چند ماه است كه. از درد مشكوك دستها زنج میبرد. مسولین زندان كمترین توجهی به درخواست اعزام به بیمارستان او را ندارد. زندانی دارای حقوقی است . مسولین زندان باید به حقوق زندانیان احترام و به ان پایبند باشند پس مسول سلامت زندانیان قوه ئقضاییه است . ما كارگران خواهان رسیدگی به مطالبات كارگر زندانی محمد جراحی هستیم. این زندانی بدون قیدو شرط باید به بیمارستان اعزام گكردد. كارگر زندانی زندانی سیاسی ازاد باید گردد.كمیته پیگیری ایجاد تشكل های كارگری ایران
تهدید بهنام ابراهیم زاده از سوی مسئولان زندان برای پایان دادن به اعتصاب غذا
کارگران ، تشکلهای کارگری ، انسانهای شریف و آزاده ! همانگونه که مطلع هستید بهنام ابراهیم زاده از تاریخ هفدهم مرداد ماه در اعتصاب غذا به سر میبرد و به زندان رجایی شهر کرج هم تبعید شده است ، شب گذشته سه شنبه چهارم شهریور ماه به خاطر وخامت حال جسمی بهنام به بهداری زندان رجایی شهر منتقل شد و ادر آنجا از سوی مسئولان زندان تهدید شد که اگر به اعتصاب غذای خود پایان ندهد او را به سلول انفرادی منتقل میکنند.
بهنام با توجه به این فشارها اطلاع داده که اگر تا تاریخ دهم شهریور ماه به خواست و مطالباتش رسیدگی نشود وارد اعتصاب غذای خشک خواهد شد. کمیته دفاع از بهنام ابراهیم زاده ضمن محکومیت این همه فشار و برخوردهای ضدّ کارگری با بهنام ابراهیم زاده خواستار آزادی بهنام ابراهیم زاده و تمامی کارگران زندانی ، فعالین کارگری زندانی و زندانیان سیاسی است ! پنجم شهریور ماه ١٣٩٣
در حمایت از اعتصاب کارگران معدن سنگ آهن بافق
در هشتمین روز از دور تازه اعتصاب کارگران معدن بافق، ٩ نفر از کارگران همچنان در باز داشت بسر می برند، و این در حالی است که تجمع خانواده های بازداشت شدگان و تعداد زیادی از کارگران و مردم بافق در برابر فرمانداری با خواست آزادی کارگران دستگیر شده، برای چهارمین روز متوالی همچنان ادامه دارد. دور تازه اعتصاب کارگران معدن بافق به دنبال دور نخست اعتصاب صورت می گیرد که طی آن حدود ٥٠٠٠ هزار نفر از کارگران در اعتراض به خصوصی سازی شرکت سنگ آهن مرکزی بافق، بطور یکپارچه دست به اعتصاب زدند و خواستار لغو طرح فروش ٥/٢٨ درصد از سهام این شرکت به بخش خصوصی شدند. آن اعتصاب که از ٢٧ اردیبهشت آغاز شد به مدت ٣٩ روز تا ٤ تیر ماه ادامه یافت و به عنوان بزرگترین و طولانی ترین اعتصاب کارگری در بعد از انقلاب، در تقویم جنبش کارگری ثبت شد. رژیم اسلامی سرمایه در جریان نخستین اعتصاب و مبارزه کارگران معدن بافق آنگاه که همه ترفند ها و دسسیسه هایش برای شکست کارگران اعتصابی در برابر عزم و اراده کارگران به سنگ خورد، سرانجام مجبور شد دربرابر خواست کارگران عقب نشینی کند و به لغو موقت فروش سهام شرکت تن دهد. کارگران معدن بافق در چهارم تیر ماه به اعتصاب خود پایان و به رژیم دو ماه وقت دادند که تصمیم نهایی در مورد سرنوشت سهام شرکت را رسما اعلام کند. اما رویدادهای بعدی نشان می دهد که رژیم کارگر ستیز جمهوری اسلامی از این فرصت برای تدارک حمله جدید به کارگران و شکست مبارزه و اعتصاب احتمالی و مجدد آنان استفاده کرده است:.مدتی پیش از پایان مهلت دوماهه، مدیرعامل شرکت از ١٨ نفر از کارگران اعلام شکایت کرد. همزمان ماموران یگان ویژه نیروهای انتظامی برای دستگیری کارگران وارد شهر شدند و به تعقیب کارگران پرداختند. ماموران در ابتدا دو نفر از کارگران را دستگیر کردند و به تعقیب ١٦ کارگر دیگر که اسامی شان در شکایت مدیر عامل آمده بود ادامه دادند. کارگران معدن بافق در اعتراض به این تهاجم و دستگیری ها در ٢٨ مرداد دست از کار کشیدند و خواهان آزادی همکارانشان شدند. با تداوم اعتصاب وبه دنبال تجمع اعتراضی کارگران و مردم در مقابل دفتر مدیرعامل، او محبور شد که رسما شکایت خود از ١٨ کارگر را پس بگیرد. اما اکنون اعلام شده است که آزادی کارگران باز داشت شده منوط به توافق شورای تامین شهرستان بافق است. همه اینها اما بخشی از ترفند ها و مانورهای رژیم علیه کارگران است؛.نه مدیر عامل خود فروخته شرکت سنگ آهن بدون دستور از بالا از کارگران شکایت کرده است و نه ماموران یگان ویژه نیروهای انتظامی خود سرانه به شهر بافق هجوم آورده اند. واقعیت این است که رژیم اسلامی قصد دارد که با دستگیری تعدادی از کارگران و زندانی کردن آنها و ایجاد فضای ترس و وحشت در میان کارگران و مردم بافق، مبارزه کارگران معدن علیه خصوصی سازی را به شکست بکشاند. تجربه نشان می دهد که هر جا که رژیم اسلامی نتواند از طریق دسیسه و ایجاد تفرقه و با توسل به تشکلات کارگری حکومتی، مبارزه کارگران راشکست دهد، به سلاح همیشگی خود یعنی سرکوب، بگیر و ببند، زندان و یا همچون مورد کارگران معدن مس سرچمشه در کرمان، به کشتار متوسل می شود. دور نخست اعتصاب و مبارزه طولانی کارگران معدن بافق نشان می دهد که کارگران برای رسیدن به خواست محوری خود یعنی لغو طرح خصوصی سازی معدن مصمم اند. تجربه خصوصی سازی واحد های تولیدی و ازجمله معادن نشان می دهد که خصوصی سازی ها، معادل است با تعدیل نیروی انسانی یعنی اخراج کارگران، کاهش دستمزدها، بدتر شدن شرایط کار، تشدید استثمار و نا امنی بیشتر محیط کار. کارگران معدن بافق به خوبی از این امرآگاه اند و در مبارزه خود پشتیبانی اکثریت مردم بافق را با خود دارند. شهرستان بافق با جمعیت حدود ٤١ هزار نفر( طبق سرشماری سال ٩١) از مناطق بسیار محروم ایران به شمار می رود. بسیاری از کارگران معدن، ساکن این شهرستان هستند و به همین گونه حدود سه هزار کارگر بازنشسته در این شهر زندگی می کنند. بنابراین با در نظر گرفتن خانواده کارگران، آشکار است که بافت جمعیت این شهرستان اساسا کارگری است و وضعیت و شرایط کار در معدن، زندگی اکثریت بزرگی از مردم شهرستان را تحت الشعاع خود قرار می دهد. در حال حاضر مبارزه برای آزادی فوری و بدون قید و شرط کارگران باز داشتی به درستی- که نشان از هشیاری و تیز بینی کارگران اعتصابی است- در راس خواست کارگران اعتصابی و اکثریت مردم قرار گرفته است. سرنوشت دیگر خواست های به حق کارگران از جمله لغو خصوصی سازی معدن، اجرای قانون مشاغل سخت و زیان آور و اخراج مدیر عامل شرکت، اکنون بیش از هرچیز به آزادی کارگران دستگیر شده و خروج نیروهای سرکوب گر یگان ویژه نیروهای انتظامی، گره خورده است. اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران، خود را در کنار کارگران اعتصابی معدن بافق می داند و هجوم ماموران یگان ویژه نیروهای انتظامی به شهر بافق و دستگیری کارگران را به شدت محکوم می کند. ما از همه تشکل های مستقل کارگری ایران و دیگر کشورهای جهان می خواهیم که ضمن اعتراض به سرکوب و دستگیری کارگران معدن بافق و در خواست آزادی فوری و بدون قید شرط کارگران دستگیر شده، از اعتصاب کارگران معدن بافق حمایت کنند. اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران ٢٦ اگوست ٢٠١٤
طبقه کارگر هیچ وقت شکست نخواهد خورد !- علی نجاتی
کارگران در ایران همچنان زیر هجوم مدافعان سرمایه قرار دارند. هم زنچیران ما در ایران ، هر روز در دفاع از خواست و مطالبات اولیه خود دست به اعتراض می زنند . این اعتراضات به دلیل عدم اتحاد و همبستگی در ابعاد سراسری ،به نتیجه دلخواه نمی رسد . ما کارگرا ن در ایران به دلیل شرایط و فشار های پلیسی ، عدم امنیت شعلی ، فقر فزاینده و بیکاری میلیونی نتوانسته ایم به تشکل یابی خود برسیم . امروز ( چهارشنبه ٥ شهریور ماه )کارگران معدن سنگ آهن بافق، نهمین روز اعتصاب خود را پشت سر گذاشتند واین در حالی است که تعدادی از کارگران و نمایندگان کارگری همچنان در بازداشت هستند . طبق آخرین خبر های رسیده خانواده های کارگران بازداشتی سنگ معدن بافق امروز مجددا در مقابل فرمانداری دست به تجمع زده اند. حمایت از خواست و مطالبه کارگران وظیفه هر کارگر و ستمدیده ای است که به این دنیای وارونه معترض است. حمایت از تمامی کارگران زندانی و تلاش برای آزادی این عزیزان از وظائف طبقاتی ما کارگران است . ما بارها تجربه کرده ایم که بدون سازماندهی ، بدون داشتن تشکل های مستقل و طبقاتی ،مبارزه جسورانه ما ره به جایی نخواهد برد . برای رسیدن به خواست و مطالبات به حق خود، باید حول مبرمترین خواست ها متشکل شد. ایجاد تشکل در محیط کار و زندگی . ایجاد ارتباط منظم و همه جانبه بعنوان یک جسم واحد، وظیفه ما کارگران است . خانواده میلیونی ما کارگران تنها در شرایطی می تواند به خواست و مطالبه خود دست یابد که در کنار هم و با هم متحد و متشکل یک صف واحد را داشته باشیم ، وگرنه تلاش های جسورانه و فردی ما کارگران با یورش محافظان سرمایه روبرو خواهد شد. هر چند که ما سرکوب می شویم اما ثابت کرده ایم که سرکوب نمیتواند برای همیشه ما را مرعوب کند و باور من بر این است که هیچ وقت ما شکست نخورده ایم ،چرا که کارگران یک بار پیروز خواهند شد . باید برای این پیروزی متحد شد. من ، علی نجاتی بعنوان یک کارگر و عضو هیئت مدیره سندیکای کارگری نیشکر هفت تپه و یک عضو از خانواده بیشمار کارگران جهان ، حمایت خود را از خواست کارگران سنگ معدن بافق اعلام داشته و یورش به صف اعتصاب کارگران سنک معدن بافق و بازداشت کارگران معترض را محکوم می کنم و خواستار آزادی فوری این عزیزان و دیگر کارگران دربند هستم . “زنده باد اتحاد و همبستگی طبقاتی کارگران” علی نجاتی کارگر اخراجی و عضو هیئت مدیره سندیکای کارگری نیشکر هفت تپه. چهارشنبه ٥ شهریور ماه ١٣٩٣
«از اعتصا ب شکوهمند کارگران معدن سنگ آهن مرکزی بافق حمایت کنیم»
کارگران معدن سنگ آهن باقق واقع در استان یزددر ادامه اعتراض به خصوصی سازی این معدن، بار دیگر و این بار به خاطر اعتراض به دستگیری دو تن از همکاران خود به نام های « امیر حسین کارگران »و« علی صبری » دست به اعتصاب و تحصن زده و تولید را متوقف کردند. این دو نفر در واقع جزء ١٨ کارگری بودند که با شکایت هیئت مدیره و کارفرمای شرکت تحت تعقیب قرار گرفته و در شامگاه روز سه شنبه ٢٨ مرداد بازداشت شده بودند. کارگران این شرکت در گذشته نیز به دفعات در مقابله با شرایط بسیار سخت، غیر بهداشتی و طاقت فرسای کار در این معدن و پیامدهای بسیار ناگوار آن که حاصلی جز آلودگی های زیست محیطی و به تبع آن بیماری های قلبی و ریوی، انواع سرطان ها و معلولیت های جسمی و ذهنی کارگران و فرزندان آنان و در کلیت خویش مردم منطقه نداشته است دست به اعتراض زده و خواست ها و مطالبات عدیده ای را در این رابطه مطرح کرده بودند. اما این بار مسئله از اساس فرق می کرد. مدیران شرکت به تبعیت از برنامه ها و سیاست های نئولیبرالیستی سرمایه جهانی و ارگان ها و نهادهای وابسته به آن همچون ” صندوق بین المللی پول “، ” بانک جهانی ” و ” سازمان تجارت جهانی ” و صدالبته تبعیت ِ سرمایه داران و حامیان وطنی و محلی از آن سیاست ها و برنامه ها، همچون بسیاری از کارخانه ها و شرکت ها در صدد فروش “شرکت”و اخراج و بیکار سازی کارگران برآمده و در اولین اقدام تصمیم به فروش ٥/٢٨ درصد معدن به بخش خصوصی و واگذاری آن به “فولاد خوزستان” نمودند که از همان آغاز با مخالفت و اعتراض کارگران مواجه شده و ٥٠٠٠ کارگر معدن و بخش هایی از مردم منطقه را رو در روی خود دیدند. چرا که بنا به گفته ی یکی از کارگران معدن سنگ آهن بافق : جدا از تجارب مناطق دیگر ایران،”کارگران و مردم شهر بافق نیز از جمله خاطرات تلخی از خصوصی سازی دارند. زیرا خصوصی سازی همواره با تعدیل نیرو و کاهش دستمزدها همراه بوده است” . . . آنان از تعدیل نیرو و کاهش دستمزد در پی خصوصی سازی معدن نگراناند. چرا که کارفرمای بخش خصوصی به دنبال افزایش تولید با هزینه کمتر، به منظور دستیابی به سود بیشتر است”. وی همچنین اضافه می کند : ” اگر معدن خصوصی شود، سرنوشت ٥ هزار کارگر این معدن چه میشود؟ وقتی کارفرمای فولاد خوزستان میگوید : “من اول خوراک خودم را تامین میکنم، بعد به معدن بافق کمک میکنم”، شما تا آخرش را بخوانید”. آری سال هاست که خصوصی سازی در قاموس کارگران معنایی جز تشدید اخراج و بیکار سازی کارگران و تحمیل انواع و اقسام فشارها و تضییقات نداشته است. کارگران لااقل در همین شهر بافق با جمعیتی بیش از ٥٠٠٠٠ نفر، دو تجربه شکست خورده ی خصوصی سازی در صنایع فولاد بافق و کاشی زمرد را از نزدیک تجربه کرده و آن را به چشم دیده اند. مضاف بر این که تجربه تلخ و ناگوار واگذاری کارخانه ها و مراکز تولید به اشخاص مورد نظر و آقازاذه ها در سرتاسر ایران که تماماً تحت عنوان “خصوصی سازی” صورت می گرفت به حق و در همه جا موجبات نگرانی و اعتراض آنان را نسبت به این قضیه برمی انگیخت. بگذریم از این که به موجب ماده ٤٤ قانون اساسی معدن سنگ آهن بافق با بیش از ٢٤٠ میلیون تن ذخیره آهن، در ردیف معادن بزرگ و مالکیت های عمومی و دولتی محسوب شده و به موجب قانون اساساً نمی تواند به بخش خصوصی منتقل شود. لذا با اطلاع از این مسئله بود که ٥٠٠٠ کارگر از همان ابتدا دست از کار کشیده و علی رغم به اصطلاح “حرام بودن اعتصاب” در ایران، دست به اعتصابی یکپارچه و متحد زدند که تا همین جای کار نیز ــ لااقل از زاویه همدلی و همراهی کارگران با یکدیگر و دفاع متحدانه از همکاران بازداشت شده ی خود ــ می توان آن را همچون اعتصاب با شکوه کارگران معدن سنگ آهن چادرملو، به عنوان برگ زرینی در تاریخ جنبش کارگری ایران به حساب آورد و تجاربی از آن برگرفت که یکی از نمودها و نشانه های آن، تأکید بر روی اطلاع و آگاهی یابی کارگران از تمامی تغییر و تحولات و احیاناً نقل و انتقالاتی است که از همان آغاز توسط مدیران و کارفرمایان شرکت در این معدن صورت می گرفته است. کارگران آگاه این معدن، از همان آغاز ( سال ٧٩ ) کم و بیش در جریان خواب هایی که از جانب مدیران و مقامات دولتی برای این معدن و کارگران آن دیده می شد قرار داشتند و حق خود می دانستند که در این خصوص با یکدیگر تبادل نظر کنند و تصمیم بگیرند که در مواقع لزوم چه عکس العملی نشان دهند و چه تصمیمی بگیرند. چرا که هر گونه تصمیم در خصوص تغییر و تحولات در این قبیل مراکز و کارخانه ها مستقیماً با زندگی و سرنوشت کارگران در ارتباط قرار داشته و به آنان مربوط می شود. « مهدی فتوحی » یکی از کارگران معدن سنگ آهن مرکزی بافق در همین رابطه به خبرگزاری ایلنا می گوید: مجلس در سال ٧٩ تصویب کرد که دولت بدهیاش به صندوق بازنشستگی فولاد را پرداخت کند زیرا این صندوق برای پرداخت حقوق بازنشستگان به مشکل برخورده بود. دولت همان زمان به صورت شفاهی اعلام کرد که حقوق بازنشستگان صنایع فولاد را از سود معدن سنگ آهن بافق پرداخت میکند”. ( ؟؟!!! ) معلوم نیست که پرداخت حقوق بازنشستگان صنایع فولاد، آن هم در کشوری که بر روی دریایی از ثروت و مُکنت خوابیده است، چرا باید از واگذاری و فروش بخش هایی از معدن سنگ آهن بافق و بیکار کردن تعداد زیادی از کارگران تأمین شود؟ واضح است که این ها تماماً بهانه ها و ترفندهایی بیش نیستند که صاحبان سرمایه وعوامل ریز و درشت آن یکی بعد از دیگری ردیف می کنند تا به موجب تعهدی که به سرمایه جهانی و نهادهای وابسته به آن داده اند شرایط انباشت نجومی سرمایه و سودهای افسانه ای آن را تسهیل نموده و خود از قبل این تعهد و همسویی به نان و نوایی برسند. همین جا یادآوری کنیم که اعتراض کارگران سنگ آهن مرکزی بافق به خصوصی سازی این شرکت، تنها مربوط به این واحد تولیدی نبوده و طی ماه ها و هفته های اخیر اعتراض های متعددی از سوی کارگران برخی شرکت ها، کارخانه ها و معادن، از جمله شرکت فولاد آذربایجان، شرکت نیشکر هفت تپه، معدن ذغال سنگ پرورده طبس، معدن ذغال سنگ البرز شرقی در استان مازندران و تعدادی دیگر از شرکت ها، علیه خصوصی سازی صورت گرفته است که اگر کارگران این شرکت ها و معادن بتوانند اعتراضات خود را علیه این قبیل خصوصی سازی ها ــ که به ویژه در دوره اخیر با برنامه ریزی و سیاست گذاری محمد رضا نعمت زاده وزیر صنعت، معدن و تجارت تشدید شده است ــ هماهنگ نمایند، به سهم خود گام مهمی در راستای به عقب راندن این قبیل سیاست های ضدکارگری و تحقق خواست های کارگران در این خصوص خود بر خواهند داشت. به هرحال، کارگران معدن بلافاصله بعد از اطلاع از اقدام شرکت برای به اصطلاح حضور در فرابورس جهت عرضه ٥/٢٨ درصد از سهام این معدن، از همان روزهای نوزدهم و بیستم اردیبهشت٩٣، زمزمه ی اعتصاب و توقف تولید را در دستور کار گذاشتند و سرانجام از روز شنبه ٢٧ اردیبهشت به شکل یکپارچه و متحدی دست از کار کشیده و وارد اعتصابی شکوهمند شدند که تا روز ٤ تیر و عقب نشینی موقتی دولت برای فروش ٥/٢٨ درصد از معدن، ادامه پیدا کرد و ٣٩ روز به درازا کشید. لازم به یادآوری است که کارگران این معدن به غیر از این خواسته که بر روی “لغو قطعی واگذاری ٥/٢٨ درصد از سهام معدن” تأکید دارد، خواست ها و مطالبات دیگری را نیز مد نظر دارند که از جمله ی آن ها می توان به “واگذاری ١٥ درصد از سهام معدن سنگ آهن مرکزی بافق به کارگران”، “امنیت شغلی آنان”، “افزایش دستمزد کارگران”، “ایمنی و بهداشت محل کار” و به ویژه آزادی کارگران دستگیر شده و منع تعقیب و پیگرد کارگران، ارتقاء سطح استخدام کشوری، تغییر مدیر عامل شرکت و عضویت لااقل دو تن از افراد بومی در هیئت مدیره این شرکت و . . . اشاره کرد. کارگران همچنین مهلتی دوماهه را برای تحقق این خواست ها برای دولت، مقامات استان، مسئولین شهر بافق و مدیران شرکت در نظر گرفتند که هم اکنون به پایان رسیده است. طی این دو ماه ظاهراً تبادل نظرها و مذاکرات عدیده ای در سطح کشور و استان برگزار شده است که البته نشانه های مثبتی از جانب سرمایه و ایادی آن وجود ندارد وشواهد امر نشان از پیگیری وپافشاری عوامل سرمایه برای اجرای تعهدات خود جهت واگذاری ٥/٢٨ درصد از سهام معدن به بخش خصوصی دارد. علی ربیعی وزیر تعاون، کارو رفاه اجتماعی هم در سفر اخیر خود به شهربافق و دیدار با کارگران این معدن، چیزی فراتر از وعده و وعیدهای همیشگی و فریبکارانه ی خویش تحویل کارگران نداده و آشکارا تحقق همه ی خواست و مطالبات کارگران و رفع مشکلات آنان را موکول به تمکین کارگران به واگذاری همان ٥/٢٨ درصد سهام شرکت، به بخش خصوصی نموده است. عوامل سرمایه با نزدیک شدن پایان مهلت در نظر گرفته شده از جانب کارگران برای دولت، یگان ویژه ی را ظاهراً برای جنگیدن با کارگران و خانواده های آنان وارد شهر بافق نموده و نیروی انتظامی نیز در همین روز هاتعقیب و مراقبت ١٨ نفر از کارگران حق طلب و شریف این شرکت را که از جانب مدیران و کارفرمای شرکت علیه آنان شکایت شده بود را شدت بخشید و ٩ نفر از آن ها را نیز در محل های مختلف، از جمله خانه های آن ها بازداشت کرد و مورد بازپرسی و بازجویی قرار داد. بقیه آنان هم صرفاً با حمایت خود کارگران و خانواده های آنان تا کنون دستگیر نشده اند. عوامل سرمایه همچنین به دستور شورای به اصطلاح تأمین استان و البته شکایت کارفرما حتی از دستگیری یکی از کارگران این معدن با نام « حسین تشکری » که در عین حال رئیس شورای شهر بافق نیز می باشد ابا نکرده اند. آنان این نماینده شورای شهر را به این دلیل بازداشت کرده اند که گفته است : ” معدن سنگ آهن مرکزی بافق صددرصد دولتی است و این حرفها به قصد زمینه سازی برای واگذاری کامل معدن به بخش خصوصی بیان میشوند”. آری مدیران و مقامات دولتی ظاهراً شمشیر را از رو بسته اند. و اما در آن طرف این کارزار و در میان کارگران و مردم شهر نیز غوغایی بر پاست. پس از دستگیری ٩ نفر از کارگران این معدن، خانوادهای کارگران در اعتراض به بازداشت آنان در مقابل دفتر مدیر عامل تجمع نمودند. این خانواده ها در بعداز ظهر روز شنبه، زمانی که « محمد جواد عسکری » مدیرعامل شرکت با حضور در جمع خانوادهها وعده داد که با اعلام رضایت از ١٨ کارگر بازداشتی و تحت تعقیب، زمینه منع تعقیب و آزادی کارگران بازداشت شده را فراهم میکند، به همراه مدیرعامل به طرف فرمانداری بافق حرکت کردند و در مقابل آن تحصن نمودند. با طولانی شدن بازداشت این ٩ کارگر و در هشتمین روز از دور دوم این اعتصاب خانوادههای کارگران در اقدامی دلاورانه و قابل تقدیر همچنان به تجمع خود در مقابل فرمانداری ادامه داده و شبها را نیز در همان جا به صبح می رسانند. گروههای مختلف مردم نیز در حمایت از آنان پارچه نوشتههایی را به دیوار فرمانداری نصب کرده و به تناوب در جمع این خانوادهها حاضر می شوند، تا آنان را همراهی کنند. کارگران و مردم شهر بافق با اتحاد و همبستگی خود در این شهر صحنه های باشکوهی از اتحاد و همبستگی طبقاتی کارگران را به نمایش می گذارند. این اعتصاب حتی تا همین جای کار نیز نشان داد که کارگران به مثابه یک طبقه، اگر یک دل و یک زبان باشند و به دانش، آگاهی طبقاتی و نیروی عظیم و متحد خویش اتکا نمایند؛ اگر با هم طبقه ای های خود در دیگر مراکز کار و تولید ارتباط داشته و از آنان و مردم تحت ستم و اسثمار یاری بخواهند و نظر آنان را به حقانیت و سلامت راه خویش جلب کنند قادر خواهند بود در سایه این اتحاد و همبستگی طبقاتی بر بسیاری از مشکلات و موانعی که سرمایه و ایادی آن در مقابل کارگران ایجاد کرده و می کند فائق آیند و عوامل سرمایه را حتی با همه ی ترکتازی و قدر قدرتی اش به عقب نشینی وادار کنند. استقامت و پایداری ٥٠٠٠ کارگر معدن سنگ آهن بافق در دفاع ازهمکاران دستگیر شده و آنان که در معرض اخراج ودستگیری هستند، فصل تازه ای در مبارزات کارگری ایران را رقم زده است. اعتصاب شکوهمند و ٣٩ روزه کارگران معدن سنگ آهن بافق در دو ماه پیش و ادامه آن در روزهای اخیر که برای تحقق خواست ها و مطالبات برحق آنان و آزادی همکارانشان صورت می گیرد هم اکنون به نمادی از وحدت و همبستگی طبقاتی کارگران و مردم به جان آمده در این شهر تبدیل شده است. کارگران این معدن هم اکنون در معرض نگاه و قضاوت خیل عظیمی از هم طبقه ای های خود در سرتاسر ایران و خارج از ایران قرار دارند و بسیاری از کارگران و مردم چشم به آنان دوخته اند. آنان در این روز ها و لحظات حساس می توانند با تقسیم کار و فرستادن نمایندگان و حتی نامه هایی سرگشاده به دیگر مراکز کار و تولید و به ویژه معادن کشور، از جمله معدن چادرملو در همسایگی خود، از آن کارگران برای ادامه راه و موفقیت در این اعتصاب یاری بخواهند. کاری که کارگران این معدن به هنگام اعتصاب کارگران چادرملو، در حمایت از آنان انجام داده اند. کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ضمن محکوم کردن تمامی اقدامات سرکوب گرانه مقامات امنیتی و انتظامی استان و شهرستان بافق و متقابلاً ارج نهادن بر پیگیری کارگران این معدن در حمایت از همکاران دستگیر شده و تحت تعقیب خود و همچنین پشتیبانی از تمامی خواست ها و مطالبات کارگران اعتصابی، هم صدا و همگام با ٥ هزار کارگر این معدن و خانواده های آنان خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط کارگران دستگیر شده و منع تعقیب دیگر کارگران این معدن بوده و در حد توان و به هر شکل ممکن برای موفقیت و پیروزی این کارگران تلاش خواهد کرد. کمیته هماهنگی همچنین به سهم خود از کارگران دیگر مراکز کار و تولید ، به ویژه از کارگران معادن و در صدر آن کارگران معدن چادرملو می خواهد که در اسرع وقت به یاری هم طبقه ای های خود در معدن سنگ آهن بافق برخیزند و از خواست ها و مطالبات برحق آنان که در واقع خواست ها و مطالبات بخش های وسیعی از خود این کارگران نیز هست حمایت و پشتیبانی کنند . حمایت و پشتیبانی شما کارگران به طور قطع از تنگناها و فشارهایی که صاحبان سرمایه و گماشتگان آن در معدن سنگ آهن بافق برای کارگران ایجاد کرده و می کنند خواهد کاست و موفقیت و پیروزی را به اردوی کارگران این شرکت خواهد آورد. سرمایه و حامیان آن اگر در این کارزار طبقاتی پیروز شوند به طور قطع در نوبت بعدی به سراغ شما در دیگر معادن و کارخانه ها خواهند آمد. با امید موفقیت و پیروزی برای کارگران معدن سنگ آهن بافق و با آرزوی همدلی و همراهی بیش ترکارگران درسرتاسرجهان ! زنده باد اتحاد و همبستگی طبقاتی کارگران کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ٤ /٦ / ١٣٩٣
وبسایت سندیکای کارگران شرکت واحداتوبوسرانی تهران وحومه؛ ای کاش اقدام علیه امنیت کارگران هم اقدام علیه امنیت نظام محسوب می شد! پس از ضرب و شتم و دستگیری حدود بیست تن از رانندگان زحمت کش شرکت واحد در روز جهانی کارگرامسال ،درپایانه و میدان آزادی توسط عوامل لباس شخصی بی نام و نشان تحت فرمان پلیس امنیت ناجا ،و آزادی بی قید و شرط این کارگران پس ازحدود هشت ساعت بازداشت، پانزده تن از دستگیر شدگان با راهنمایی کارشناسان دادگستری علیه نقض امنیت وحقوق خویش، از عوامل لباس شخصی بی نام و نشان پلیس امنیت به سازمان قضایی نیروهای مسلح شکایت بردند. که البته این دادخواهی کارگران مظلوم حکایتی دارداز آن حکایت ها که می دانید! در مرحله اول در حالیکه ثابت شده، ماموران لباس شخصی ضارب از دستگاه پلیس امنیت بوده و نام و نشان این دستگاه پلیسی و مامورانش برای مقامات قضایی کاملا شناخته شده می باشد. اما پیوسته از کارگران شاکی، نام و نشان ماموران لباس شخصی را جویا می شدند. به هر روی ،این پرونده ها هر کدام تاکنون سرنوشتی عجیب ولی باور کردنی به شرح آتی پیدا کردند. ١- تعدادی از این پرونده ها سر از دادسرای اوین درآورده و تعدادی دیگر از دادسرای خیابان آزادی و چند تای دیگر هم در همان سازمان قضایی نیروهای مسلح که تقریبا در همسایگی پلیس امنیت قرار دارد با آرامش و بدون شتاب! در دست بررسی قضائی ،در انتظاررسیدگی بسر می برند. ٢- پرونده آقای وحید فریدونی از رانندگان سامانه یک اتوبوسرانی که در دادسرای اوین مورد رسیدگی قرار گرفته ، پس از رفت و آمدی چند و بعضی پرسش هاو رفتارهای دلهره آمیز با وی، به بهانه معلوم نبودن اسم و رسم و عدم شناسایی ماموران تحت فرمان پلیس امنیت فعلا سرنوشت نامشخصی دارد. ٣- پرونده آقای علیرضا توسلی راننده شاغل در سامانه پنج نیز در دادسرای اوین با همان روش قبلی مورد رسیدگی قرار گرفته وباز هم به بهانه معلوم نبودن اسم و رسم و عدم شناسایی ماموران لباس شخصی، آقای علیرضا توسلی را با راهنمایی و ارشاد خاص! به پس گرفتن شکایت تشویق کرده و این پرونده هم همچون پرونده قبلی سرنوشت نا مشخصی پیدا کرده است. ٤- پرونده های رانندگان آقایان محسن حسینی تبار، سید رسول طالب مقدم و علی پور کرمی از سامانه نه اتوبوسرانی در دادسرای ناحیه ده واقع در خیابان آزادی نزدیک وزارت کار مفتوح و در دست رسیدگی است. خوشبختانه این دادسرا از شرایط ترسناک دادسرای اوین به دور بوده و دل شوره وکورباش و دور باش های آنچنانی ندارد. اما روندرسیدگی به شکایت کارگران تقریبا از همان الگوی دادسرای اوین پیروی می کند. در اینجا هم بهانه تراشی کرده و به شاکیان گفته شده است. ماموران پلیس امنیت مورد شکایت، دستور کلی دستگیری افراد را داشته اند ولیکن چون نام ماموران را درشکایت نامه معرفی نکرده اید ،آنها برای ما ناشناس بوده و نام آنها را نمی دانیم! بنابر این بهتر است شکایت خود را پس بگیرید و خود تان را دچار دردسر نکنید! و تلویحا اشاره نمودند انگشت در لانه زنبور نکنید! با توجه به روند این دادرسی قضائی ملال آور ،کارگران شاکی با خود می گویند ای کاش اقدام علیه امنیت کارگران ستم دیده ،همچون جرائم اقدام علیه امنیت نظام به سرعت برق و باد شامل رسیدگی وصدور حکم محکومیت قرار می گرفت. حال با همه ی این ناروایی های ذکر شده کارگران ستم دیده جز پی گیری و دادخواهی و حق طلبی چاره دیگری برای خود نیافته و به این راه ادامه می دهند!
این اولین بار نیست كه پاسخ اعتراض به حق كارگران و زحمتكشان با بازداشت و زندانی كردن آنان داده میشود. پس از دستگیری ١٨ نفر از كارگران معترض با شكایت كارفرما ، كارگران معدن بافق كه به خصوصی سازی معدن اعتراض داشتند در اعتراضات خود مصممتر شدند. اعتراضات وسیعتر و خواست آزادی كارگران هم به خواستههای كارگران اضافه شد. خانوادههای كارگران زندانی نیز به تظاهركنندگان پیوستند. نیروی انتظامی و گارد ویژهی سركوب برای تهدید كارگران در محل حضور پیدا كردند. اما عزم راسخ كارگران برای آزادی همكارانشان و قبولاندن خواستههایشان به كارفرما درانتها منجر به آن شد كه كارفرما اعلام کرد که از شکایت خود صرف نظر کرده و رضایت داده تا كارگران بازداشتی آزاد شوند. اما هنوز تعدادی از آنان در بازداشت به سر می برند. كارگرانی كه سالیان سال در این معدن كار كرده و سودهای كلان به كارفرما و دولت رساندهاند، با آگاهی از غارت اموال مردم به نام خصوصی سازی، اعتراض خود را به این امر اعلام كرده و حدود چند ماه است كه با كارفرما و پلیس ضد شورش درگیر هستند. پنج هزار كارگر همراه با خانواده هایشان اكنون به این امر واقفاند كه خصوصیسازی این معدن تمام سوابق كاری آنان را از میان برده و معنائی جز بیكاری و فقرو سیه روزی برای كارگران و خانواده هایشان ندارد. آنان با درك این مساله، در برابر خصوصی سازی و در حقیقت به حراج گذاردن زندگیشان اگاهانه به مقابله برخواستهاند. بر همه كارگران و فعالان كارگری است تا از مبارزات آنان حمایت كرده و دولت را وادار كنند تا با توجه به آینده كارگران، دست از غارت اموال مردم بردارد و تصمیمگیری در باره این معدن را به نمایندگان كارگران واگذارد تا آنان بتوانند با اداره صحیح آن، آینده كارگران را تامین كنند. ما خواهان آزادی بیقید و شرط این کارگران زندانی و تمامی زندانیان كارگری وسیاسی و تامین امنیت برای تمامی فعالان اجتماعی و رعایت حقوق انسانی آنان هستیم.. کانون مدافعان حقوق کارگر. شهریور ١٣٩٣
اخبار بین المللی
سوریه – آمار کشته شدگان از مرز ١٩٠ هزار تن گذشت
قتل عام در سوریه ادامه دارد. بیش از ١٩١ هزار نفر از آغاز این مناقشه کشته شده اند. این ارقام به تازگی از سوی کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل تدقیق شده است. با این حال ممکن است قربانیان جدید محسوب نشده باشند. دست کم ٨٨٠٠ نفر از کشته شدگان کودک بوده اند. اما نظیر همین آمار وحشتناک، باید گفت که با گذشت سه سال و نیم از آغاز جنگ، سوریه به کشوری با بیشترین جمعیت آواره تبدیل شده است. بیش از دو ونیم میلیون سوری به عنوان پناهنده در کشورهای همسایه ثبت نام و شش و نیم میلیون نفر در داخل کشور جا به جا شده اند. سازمان ملل متحد جامعه بین المللی را در استراتژی خود برای مقابله با این فاجعه انسانی ناموفق دانسته است. سخنگوی حقوق بشر سازمان ملل می گوید: قاتلان، خرابکاران و شکنجه گران در سوریه به خاطر فلج شدن جامعه بین المللی قدرتمند تر و گستاخ تر شده اند. دلایل جدی وجود دارد که جرایم جنگی و جنایت علیه بشریت، با مصونیت از مجازات، بارها به وقوع پیوسته است. در تابستان ٢٠١٣، زمانی که سلاح شیمیائی علیه شهروندان به کار رفت، غرب، رژیم دمشق را به مجازات توسط اقدام بین المللی تهدید کرد. اما هشدارهای شفاهی به عمل در نیامد و فشار بین المللی در سپتامبر گذشته به توافقی در جهت نابودی زرادخانه شیمیایی انجامید. هرچند این روند چند روز قبل تکمیل شد اما درباره متعهد ماندن بشار اسد به نابودی کامل این سلاح ها تردید وجود دارد.
شیلی – اعتراض دانشجویان به سیستم آموزشی
هزاران دانشجو و دانش آموز روز پنجشبه٢١ اوت (٣٠ مرداد) در سانتیاگو، پایتخت شیلی دست به تظاهرات زدند. این تظاهرات که در اعتراض به روند اصلاحات نظام آموزشی دولت برگزار شد، به درگیری بین پلیس و تظاهرکنندگان انجامید. معترضان به سوی پلیس سنگ و بطری پرتاب می کردند. در مقابل، پلیس نیز با گاز اشک آور و ماشین های آب پاش آنها را پراکنده می کرد. تظاهرکنندگان که به ادعای برگزار کنندگان آن، تعدادشان به ٨٠ هزار تن می رسید، با «مبهم» برشمردن اصلاحات آموزشی مورد نظر دولت، خواهان شفاف سازی و مشارکت بیشتر خود در روند اصلاحات و مذاکرات مربوط به آن شدند. در ماه مه سال جاری میشل باچله، رئیس جمهوری شیلی با هدف ایجاد تغییرات در نظام آموزشی بازمانده از دیکتاتوری این کشور لایحه ای را به پارلمان فرستاد که در آن مواردی از جمله تغییر شیوه های تامین منابع مالی مدارس و پایان دادن به یارانه های دولتی گنجانده شده است. مخالفان اصلاحات نظام آموزشی می گویند دولت باید کمک های مالی بیشتری به امر تحصیل اختصاص دهد و دسترسی به مراکز آموزشی را که اغلب در اختیار بخش خصوصی است برای همۀ قشرهای جامعه ممکن سازد.
کره – اعتصاب کارگران شرکت خودرو سازی هیوندای و کیا
کارگران دو شرکت بزرگ خودروسازی کره جنوبی روز جمعه٢٢ اوت (٣١ مرداد) با برپایی اعتصاب خواستار افزایش دستمزدهای خود شدند. کارگران شرکت های خودروسازی هیوندای موتور و کیا موتورز در اعتراض به پایین بودن دستمزدهایشان به مدت چهار ساعت دست از کار کشیدند. سخنگوی اتحادیه کارگران شرکت هیوندای موتور اعلام کرد هفده دور گفتگو برای افزایش دستمزد کارگران که در دو ماه گذشته برگزار شد نتیجه ای نداشته و هیچ توافقی حاصل نشده است. وی افزود گفتگوها درباره اینکه پاداش های کارگران به عنوان بخشی از حقوق آنها لحاظ شود با بن بست مواجه شده است. اتحادیه کارگران شرکت هیوندای همچنین اعلام کرد کارگران این شرکت از اضافه کاری در آخر هفته خودداری خواهند کرد. به گزارش خبرگزاری فرانسه از سئول، این اعتصاب برای شرکت هیوندای و کیا موتورز حدود ٦٤ میلیون دلار زیان مالی در بر خواهد داشت.
اردن – اعتصاب پرقدرت معلمان با خواست افزایش دستمزد
روز یکشنبه ٢٤ اوت (٢ شهریور) همزمان با آغاز سال نو تحصیلی اعتصاب پر قدرت بیش از ١٤٠ هزار معلم وارد هفتمین روز خود شد و باعث تعطیل ماندن کلیه مدارس در سراسر کشور شد. اتحادیه معلمان میگوید ٨ ماه مذاکره هیچ نتیجه ملموسی نداشته و آنها راهی جز اعتصاب برایشان باقی نمانده است. معلمان خواهان افزایش ٥٠ درصد دستمزد ظرف سه سال آینده هستند. ریس اتحادیه معلمان خطاب به دانش آموزان میگوید: ما میخواستیم روز اول بازگشایی مدارس را در کلاسهای مدرسه به شما خوش آمد بگوییم، ولی رفتار ستیزه جویانه و تهاجمی دولت در مقابل خواستههای مشروح ما مانع از این شد که ما در کلاسهای درس حاضر شویم. وی ادامه میدهد: برای دفاع از مطالبتمان دست به اعتصاب زده ایم و میدانیم که شما هم ما را درک میکنید.
خبرهای کوتاه
ماکائو – روز چهارشنبه ٢٤ اوت (٢ شهریور) بیش از ٧ هزار کارگر کازینوهای ماکائو در اعتراض به پایین بودن دستمزدها دست به راهپیمایی و راه بندان در سطح شهر زدند. آنها خواهان حداقل ١٠ درصد اضافه دستمزد هستند. ماکائو بخشی از کشور چین است و بزرگترین قمارخانه جهان به شمار میرود.
مصر – ٢ هزار کارگر کارخانه نساجی مصر – ایران روز پنجشنبه ١٩ اوت دست به اعتصاب زدند. قرار بود کارگران در ماه ژوئن پاداش و افزایش دستمزد دریافت بکنند ولی با وجود گذشت چند ماه از پرداختیها خبری نشده است. یکی از کارگران میگوید: سال در حال اتمام است و ما هنوز شهریه مدرسه کودکان مان را نپرداخته ایم.
اسراییل – ماموران نجات غریق در سواحل حیفا بدلیل اختلاف در پرداختها روز جمعه ٢٢ اوت دست به اعتصاب زدند. بدنبال این اعتصاب قرار است مذاکرات بین نمایندگان کارگران و نمایندگان وزارت امور مالی برگزار شود. دولت اعلام کرده که کسانی که برای شنا به ساحل میروند خودشان مسول جان خودشان هستند و دولت بدلیل اعتصاب هیچ مسئولیتی را نمیپذیرد.
زیمبابوه – کارمندان بانک استاندارد روز دوشنبه ٢٥ اوت (٣ شهریور) با خواست ١٠ درصد افزایش دستمزد دست به اعتصاب زدند. خواستهای دیگر آنها شامل کمک هزینه تحصیلی و بیمه درمانی بابت فرزندانشان میشود. در حال حاضر دستمزد این کارمندان معادل ٦٢٦ دلار است که آنها خواهان افزایش دستمزد تا ٧٠٠ دلار در ماه هستند.
ایتالیا – بر اساس آمار کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل، طی سال جاری میلادی، حدود ٢ هزار پناهجو در دریای مدیترانه غرق شدند. اکثر قربانیان از ساکنان کشورهای جنگ زده در آفریقا و خاورمیانه بودند که سعی داشتند به طور “غیرقانونی ” وارد اروپا شوند. گارد ساحلی ایتالیا گفته در سال ٢٠١٤ بیش از یکصد هزار پناهجو از طریق دریا وارد خاک این کشور شدند.
جمهوری آفریقای مرکزی – رسانههای محلی جمهوری آفریقای مرکزی روز ٢٢ اوت (٣١ مرداد) گزارش کردند بر اثر ریزش یک معدن طلا در شمال این کشور، دستکم ٢٥ نفر جان خود را از دست دادند. این معدن طلا در فاصله ٤٠ کیلومتری شهر بامباری در شمال این کشور قرار داشته و تحقیقات در زمینه علت بروز این حادثه همچنان ادامه دارد.
استرالیا – خدمه یدک کشها در بندر هد لند استرالیا که بزرگترین بندر سنگ آهن جهان است، تهدید کردند در صورت افزایش نیافتن دستمزد و بهبود شرایط کار دست به اعتصاب خواهند زد. طبق اعلام بیاچ پیبیلیتون (غول معدن کاری بریتانیایی-استرالیایی)، معدنکاران سنگ آهن استرالیا در صورت وقوع این اعتصاب مجموعا روزانه ١٠٠ میلیون دلار به استرالیا ضرر وارد خواهند کرد. این بندر نیمی از سنگ آهن استرالیا را صادر میکند و انتظار میرود میزان صادراتش به ٧٦ و نیم میلیارد دلار در سال منتهی به ژوئن ٢٠١٥ برسد.