فرصتی برای یک مبارزه سراسری
در باره “اصلاح” قانون کار
یاشار سهندی
دولت احمدی نژاد اصلاحیه قانون کار را به مجلس اسلامی ارسال کرده است. هر چند هنوز از مواد “اصلاح” شده اطلاعات دقیقی گزارش نشده است اما از گفته های نمایندگان مزدور جمهوری اسلامی در خانه کارگر اینگونه بر می آید که موادی ” را به منظور تسهیل شرایط اخراج كارگران، ایجاد سازمانهای بیمهگزار موازی با تامین اجتماعی، افزایش تعداد نمایندگان دولتی در مراجع سهجانبه همچون شورای عالی كار كه به تعیین دستمزد سالانه كارگران و رسمیت دادن به قراردادهای سفید امضا و سفته به عنوان ضمانت هنگام استخدام…” در این اصلاحیه مد نظر است. صدای بخشی از حاکمیت که در خانه کارگر جمع شده بلند شده است که اینکار نباید صورت گیرد چرا که: “در صورت تصویب این لایحه، کارگران عکس العمل شدیدی را از خود نشان میدهند زیرا آنها از حقوق صنفی خود کوتاه نمیآیند. انسان نمیتواند نسبت به حقوق طبیعی خود بیتفاوت باشد.” به گفته همین افراد ” بسیاری از مواردی که به توافق منجر شده، انتخاب میان بد و بدتر بوده است. رئیس کانون کار شورای اسلامی کار کشورضمن اشاره به اینکه قانون کار باید حامی کارگران باشد، ادامه داد: یکی از مواردی که با گروه کارفرمایی نتوانستیم به توافق برسیم وضعیت قراردادهای کار بود. ما مدعی بودیم که کاری که ماهیت دائم دارد باید کارگر دائم داشته باشد. این بیمعنی است که کاری ماهیت دائم داشته باشد و کارفرمایان به صورت موقت با کارگران قرارداد ببندند. اولیا علی بیگی در پایان اظهار داشت: متاسفانه در مورد اینکه همین توافقات اولیه نیز در لایحهٔ ارسالی به مجلس تاثیر داده شده باشد شك داریم زیرا قرار بود پس از پایان مذاکرات میان گروه کارفرمایی و کارگری، جلسهٔ شورای عالی کار برگزار شود و لایحه جدید برای ارسال به مجلس تنظیم شود که این امر اتفاق نیافتاد.”( ایلنا) این بدان معنی است که این طیف از نمایندگان سرمایه در این حرکت ضد کارگری نیز دست داشتند و نهایتا هم از بازی اخراج شدند.
با توجه به اظهارات این افراد، مواد اصلاحی در واقع صورت رسمیت بخشیدن به قوانینی است که تاکنون به صورت دوفاکتو اعمال میشده است. با توجه به گفته های ایشان، اخذ سفته یا نوعی ضمانت از کارگر توسط کارفرما بدین معناست که هر وقت کارفرمایی عزم کرده کارگر را اخراج کرده، این چیز تازه ای نیست. فقط فرقش این است که کارگر میتوانست شکایتی هم بکند اما در نهایت در دادگاه رای به نفع آن کسی صادر میشد که صاحب مکنت بوده، یعنی سرمایه دار. سالهاست که قراردادهای سفید امضا جاری است و در کنار آن، قراردادهای موقت هم شیوه روتین استخدام کارگران شده است. سالهاست است که بیمه های موازی با تامین اجتماعی به عنوان بیمه تکمیلی در کارگاهها و کارخانجات برقرار است. برخی جاها زوری، برخی جاها داوطلبانه؛ آنقدر خدمات بیمه تامین اجتماعی تنزل یافته که کارگران هم خواستار اینگونه بیمه ها میشوند. در سالهای اول، خدمات این بیمه ها ( این بیمه ها فقط در مورد خدمات پزشکی است) همه هزینه هایی که کارگر بابت بیماری خود و یا خانواده تحت “پوشش” بیمه هزینه میکرد، بازپرداخت میشد. اما سال به سال از این خدمات زده شد و فقط منبعی شده است که بخشی دیگر از حقوق کارگر را بدزدند. برای همین در سالهای اخیر کارگران کمتر رغبت به این بیمه ها نشان دادند که ظاهرا میخواهند آنرا را هم اجباری کنند.
بهرحال “اصلاحیه ها” ادامه همان دست درازی های قاتل معروف مرتضوی به بیمه تامین اجتماعی است. ظاهرا دولت جمهوری اسلامی زده به سیم آخر ( مانند همه دول بورژوازی جهان، نگاه کنید به اعمال قوانین ریاضتی در اروپا علیرغم اعتراضات وسیع کارگران – ظاهرا ایشان روی این حساب کرده که این اعتراضات کوتاه مدت است!) جمهوری اسلامی اما بهانه خوبی به دست داده است که صدای اعتراض کارگران یکپارچه گردد. با این اصلاحیه های جدید، این حکومت نشان داده که هدف، همه کارگران میباشد. اینجا دیگر فقط یک بخش از کارگران هدف قرار نگرفتند همه کارگران را نشانه رفته اند. این تحرکات جدید ضد کارگری، باید بتواند به مبارزه یکپارچه و متحدانه کارگران در سراسر کشور منجر شود. اگر در اوج خفقان و سرکوب (در دهه٦٠) حکومت نتواست قانون کار در باب اجاره را به کارگران تحمیل کند، در این برهه از زمان، مبارزه کارگران میتواند وباید این حکومت را وادار به عقب نشینی بیشتری کند. با توجه به دیکتاتوری خشن این حکومت این مبارزات سریعا به ضد کل حکومت تبدیل میگردد. اگر اعتصابات کنونی که در سطح وسیعی جریان دارد اما پراکنده است ( ودلایل آن هم برای همه روشن است) و آنگونه که باید قدرت طبقه را به نمایش نمی گذارد، ا مبارزه علیه این “اصلاحات” میتواند بر این پراکندگی غلبه کند و صفوف کارگران را بر مبنای مطالباتی سراسری، متحد سازد. این آن اتفاقی است که یک گام اساسی حکومت را به سرنگونی نزدیکتر خواهد کرد. از این لحظه به بعد باید توجه همه فعالین کارگری و همه کمونیستها و همه کسانیکه برای جنبش کارگری و کارگران آستین بالا زده اند و دارند کاری میکنند، به این جلب شود که به بهانه مبارزه علیه این اصلاحات، کل حکومت را به چالش عظیمی بکشانند. امیدواریم که این بار بخش عظیمی از انرژی این فعالین صرف این نشود که این مبارزات خوب است یا بد! صنفی است یا سیاسی یا ضد رژیمی، تدافعی یا تعرضی است، اول تشکیلات میخواهد یا حین مبارزه شکل میگیرد، تشکیلات سندیکا باشد یا شورا ……
حکومت، کل طبقه کارگر را به مبارزه طلبیده است، باید متحدانه علیه آن ایستاد. یکی از مزدوران حکومت گفته است:” تصویب لایحه اصلاح قانون کار به معنی باخت کارگران است” ما باید و موظفیم که این مبارزه را به برد کارگران تبدیل کنیم. پیروز بیرون آمدن از این مبارزه به جنبش کارگری این امکان را میدهد که عملا مطالبات خود را به راس مبارزات کل مردم ببرد. باز هم تاکید میکنم که خود این حکومت بهانه کافی و جامع به دست کارگران داده که کل طبقه کارگر به میدان بیایند فرصت را دریابیم!