کمونیست هفتگی – تحرک انسانی شهرهای کردستان ایران (مصاحبه با رحمان حسین زاده)

تحرک انسانی شهرهای کردستان ایران
(مصاحبه با رحمان حسین زاده)
کمونیست هفتگی: بعد از اشغال شهر شنگال و روستاهای اطرافش صدها هزار نفر از مردم در کوههای اطراف این منطقه  آواره شده اند، این واقعه و ادامه تعرض نیروی سیاه داعش در عراق با عکس العمل مبارزاتی در شهرهای کردستان ایران روبرو شده است. مشخصا برای کمک به‌ مردم آواره شنگال و کوبانی در کردستان سوریه کمپین کمک به‌ این مردم از طرف تعدادی از فعالین مدنی و انسانهای دلسوز در کردستان ایران فراخوان داده شد. این کمپین در مدت زمان کوتاهی که‌ فعالیت خود را شروع کرد، با استقبال وسیع مردم انساندوست شهرهای کردستان روبرو شد. این کمپین  علیرغم اینکه‌ اجازه آن ازطرف مقامات رژیم رسما صادر شده بود ولی آنها را نگران کرد و تلاش کردند که‌ مانع ادامه کار این کمپین شوند. ارزیابی شما ازاستقبال وسیع مردم از این کمپین و مخالفت جمهوری اسلامی با آن چیست؟
رحمان حسین زاده:این کمپین و جمع آوری کمک مالی و دیگر اقدامات یاری دهنده به مردم آواره و گریخته از جنایتهای داعش بسیار مثبت است. حمایت وسیع مردم از آوارگان شنگال و مقاومت مردم کوبانی قبل از هر چیز این واقعیت را نشان میدهد، مردم به طور طبیعی دارای احساس همبستگی عمیق انسانی با همدیگر و آن هم در شرایط سخت هستند. تجارب تاریخی فراوان گویای این مسئله اند. در خود شهرهای کردستان ایران اولین بار نیست چنین اقدامات انساندوستانه صورت میگیرد. نسل انقلاب 57 به یادداریم، که چگونه مردم شهرهای کردستان ایران و ازجمله سنندج در راه کمک رسانی با مردم و مبارزین سیاسی در ترکمن صحرا که در روزهای بعد از قیام 57 زیر تعرض جمهوری اسلامی تازه به قدرت رسیده بودند، کمک رسانی کردند و عزیزانی را در این راه از دست دادیم. نمونه دیگر در سال 1991 میلادی کمک رسانی و همبستگی وسیع انسانی با آوارگان کردستان عراق در شهرهای مرزی ایران و شهرهای کردستان وسیعا صورت گرفت. نمونه ها فراوانند، به همین دو مثال در دو شرایط متفاوت تاریخی و سیاسی اکتفا میکنم.
علاوه بر جنبه حمایت انسانی، این کمپین پیام گویای سیاسی و مبارزاتی علیه جریان داعش و کل حامیان این نیروی سیاه را نمایندگی میکند. یادمان باشد، مردم کوبانی در کردستان سوریه که مورد حمایت این کمپین است، نه تنها آواره نشده اند، بلکه اکنون مدت زمات قابل توجهی است که الگوی بسیار مهمی از مقاومت و ایستادگی مسلحانه در مقابل گانگسترهای داعش را سازمان داده اند. اتفاقا مقاومت توده ای و نظامی مردم شهر کوبانی مانع آوارگی و مصائب سخت شده و بر عکس صفی محکم و غرورآمیز از مقابله با داعش هار و تا دندان مسلح شده و حمایت شده توسط ارتجاع جهانی و منطقه ای سازمان یافته است.خلاصه کنم این کمپین دو وجه مهم را همزمان نمایندگی میکند، اولا حمایت مادی و انسانی دوما، همبستگی مبارزاتی با صف توده ای مبارزه علیه جریان ضد انسان و سیاه داعش. لذا این کمپین بخشی از جنب و جوش مبارزاتی علیه اسلام سیاسی داعشی و حامیانش است. جنبه های دیگر این جنب و جوش مبارزاتی را در اعتراضات مردم شهرهای کردستان می بینیم، همین دیروز در شهر سنندج حرکت اعتراضی رادیکال علیه مصائب ایجاد شده توسط داعش و حامیان آن، در حمایت از مردم شنگال و کوبانی و علیه سلفیهای سیاه که زیرحاکمیت جمهوری اسلامی این مدت جست و خیز ضد انسانی داشته اند، صورت گرفته است. قبلتر هم در سنندج و مشخصا مریوان این اعتراضات رادیکال وجود داشته است. دامنه این اعتراضات به شهرهای کردستان محدود نمانده و نمیماند. در شهرهای کرمانشاه و ایلام و بیجار جنب و جوش اعتراضی وجود داشته اند. امید اینست این مبارزات به کل شهرهای ایران گسترش یابد و ما به سهم خود برای آن تلاش میکنیم.  واقعیت اینست مردم با گوشت و پوست خود میدانند، که موجودیت و کارکرد ضد انسانی جریان اسلامی داعش در سوریه و عراق و کردستان عراق غیر قابل تصور و غیر قابل تحمل است. به ویژه در ایران که بیش از 35 سال است حاکمیت سیاه مذهبی و داعشی جمهوری اسلامی خون مردم را در شیشه کرده و میدانیم نباید اجازه سیطره دوباره جریان اسلامی و مذهبی از هر تیپ و قماش را به این ارتجاع از گور برخاسته داد. در نتیجه طبیعی است این وضعیت پر از ناهنجاری و مصیبت با عکس العمل مبارزاتی از جمله در شهرهای کردستان ایران روبرو شود. جست و خیز سلفی های همپالگی جریان داعش و سر برآوردن محافل مذهبی سنی گری در شهرهای کردستان، با حساسیت مردم و با مقابله مردم روبرو میشود. حرکت مردم آزادیخواه هشداری به سلفیهای کردستان ایران است که سر جای خود بنشینند. در همین راستا ابراز وجود واحدهای گارد آزادی در سنندج و حومه شهر شاهیندژ مشخصا برای تروریستهای سیاه داعشی و سلفی باید هشدار دهنده باشد.
در جواب به بخش دیگر سئوالتان، جمهوری اسلامی در پس کل این رویداد همبستگی انسانی و تقویت اتحاد مبارزاتی مردم متنفر از اسلام سیاسی اعم از داعشی و سلفی وشیعی و حاکمیت سیاسی خود را می بیند به همین دلیل به شدت نگران است. در برخورد به این پدیده مثل همیشه سیاست مزورانه ای دارد. متوجه بودند، احساس همبستگی در میان مردم بسیار قوی است و سرراست در مقابل آن نایستادند و لذا به مجوز درخواستی فعالین این کمپین جواب مثبت دادند، آنگاه که با ابعاد گسترده همبستگی مردم و جمع آوری وسیع امکانات مادی، نقد و غیر نقدی روبرو شدند، کارشکنی و تحمیل محدودیت و آویزان شدن به این حرکت زیر نام هلال احمر و غیره را در دستور گذاشتند. جمهوری اسلامی اساسا نگران شکل گیری شبکه های مبارزاتی و یاری رسانی به هم بافته مردمی و اجتماعی و قدعلم کردن مردم سازمانیافته و متحد و معترض و متعرض در دل این تحولات علیه اسلام سیاسی به طور کلی و علیه حاکمیت ضد مردمی خودش است. مخالفتها و مانورهای جمهوری اسلامی به این دلایل است.
کمونیست هفتگی: همانطور که اشاره شد، جمهوری اسلامی وقتیکه نتوانست از شرکت و کمک وسیع مردم در شهرهای کردستان در این کمپین ممانعت کند، هلال احمر را که‌ یکی از نهادهای رسمی جمهوری اسلامی است وارد عمل کرد و فعالین این کمپین را تحت فشار قرار داد که‌ این کمکها باید از طریق این نهاد سازمان داده شود. دخالت هلال احمر در این امر انسان دوستانه با مخالفت فعالین این کمپین و انسانهای آزاده مواجه شد. با اینحال هلال احمر خود را تحمیل کرده است. نقش این نهاد جمهوری اسلامی در این ماجرا چیست؟ دست اندرکاران دلسوز و مسئولین جمع آوری این کمکها برای اینکه‌ این اموال سالم و مطمئن به‌ دست آوارگان برسد چه وظیفه ای را به عهده دارند؟ سیاست حزب حکمتیست در این موارد چگونه است؟
رحمان حسین زاده: ما و مردم میدانیم، جمهوری اسلامی و هلال احمر و استانداری و دیگر دم و دستگاهش با هر درجه مانور و ترفند ریاکارانه هم نمیتوانند خود را حامی آوارگان شنگال یا مقاومت مسلحانه توده ای شهر کوبانی جابزنند. نمیتوانند به ابتکار فعالین اجتماعی و مدنی و انسانهای دلسوزدر سازماندهی این کمپین خدشه ای وارد کنند. اما اقدامات آنها برای  ایجاد محدودیت و مزاحمت و کنترل بر این حرکت واقعی و برای عوامفریبی سیاسی است. هلال احمر نهاد اجرای این سیاست ضد انسانی آنها است. ما درک میکنیم این کمپین در تناسب قوای نامساعدی کار خود را به پیش میبرد. میدانیم دخالت تحمیلی هلال احمر در این تناسب قوا بر سازماندهندگان و مبتکرین این کمپین تحمیل شده است. معلوم است اگر فشار و زور و تناسب قوای نامساعد نباشد، فعالین مدنی و اجتماعی و سازماندهندگان این اقدامات انسانی اخیر اجازه ورود هیچ نهادی از جمهوری اسلامی را به این ماجرا نمیدهند. در هر حال هلال احمر در این اوضاع خود را آویزان کرده است، اما میتوان دامنه حضور و کنترل هلال احمر بر این امکانات و نحوه ارسال آن را خنثی و غیر موثر کرد.در این راستا کلید مسئله تامین ادامه حضور سازماندهندگان واقعی و دلسوز این کمپین و نمایندگان مردم حمایت کننده در کنترل و نظارت کامل بر این اموال و در پروسه و مسیر ارسال و رساندن آن به مقصدهای مورد نظراست. اینکار تنها با متکی کردن اقدامات خود به حمایت عملی مردم حمایت کننده، میتواند به سرانجام برسد. فعالین پخته و آگاه این حرکت قاعدتا در این راستا تاکنون اقدامات لازم را انجام دادند.اکنون که به موعد پایان این کمپین و ارسال این کمکها به مردم آواره و به مقاومت شهر کوبانی نزدیک شدیم، توجه به این نکات لازم است. الف: اطلاع رسانی کامل و مداوم از کل امکانات در هر شهر و در کل شهرها به جامعه و افکار عمومی. در این راستا در هر شهر در همان محل جمع آوری کمکها و یا محل اجتماع مناسب دیگری میتوان مردم حمایت کننده را به  اجتماعی فراخوان داد و گزارش کل اقدامات و کمکهای جمع شده را ارائه کرد.ب: در چنین اجتماعی و با حضور مردم راه موثر رساندن این کمکها به مقصد مورد نظر بررسی شود. سازماندهندگان واقعی این حرکت حق دارند اصرار کنند که در کل مسیر و پروسه رساندن این کمکها به مردم آواره و مردم شهر کوبانی  نمایندگان مورد اعتماد آنها و مردم حمایت کننده باید حضور موثر داشته باشند. به این منظور انتخاب و تعیین هیئت نمایندگی مورد اعتماد و صاحب صلاحیت برای رساندن این امکانات اقدامی لازم و عملی و مهم است. ج- این هیئت در قدم بعدی مجددا گزارش رساندن این امکانات به کردستان عراق و کوبانی را لازمست به افکار عمومی و مردم ارائه کند. در چنین پروسه شفافی امکان دخالت هلال احمر و سوءاستفاده و حیف و میل این امکانات توسط جمهوری اسلامی و هلال احمر سد میشود. مسئله اینست نباید اجازه داد هلال احمر طرف حساب مردم آواره شنگال و مردم کوبانی باشد. نباید اجازه داد، جمهوری اسلامی و نهادهای ضد مردمی آن حمایت مردم و ابتکار سازماندهندگان واقعی و دلسوز آن را دستمایه عوامفریبی سیاسی خود بکنند.
***