جمهورى اسلامى و پارانوياى رابطه جنسى
سيف خدايارى
نيازى به گفتن نيست كه سكس و رابطه ى جنسى يكى از نيازهاى غريزى بشر و يكى از محركهاى قوى حيات است كه شادى، خلاقيت و سلامت جسمى و روحى انسانها تحت شعاع آن قرار دارد.اما در رژيم هاى متكى بر سركوب و اختناق، اين ميل طبيعى نيز ” بايد” طبق قوانين و موازين حاكم بر مردم انجام شود! جمهورى اسلامى نمونه تمام عيار يك استبداد فوق تصور، در كنار سركوب كل آزادى از قبيل آزادى بيان و ابراز وجود، آزادى تشكل، آزادى پوشش، آزادى احزاب و فعاليت سياسى، سركوب ميل جنسى را در دستور گذاشته است. پارانوياى رابطه ى جنسى خواب كل نهادهاى سركوب از نيروهاى سركوبگر و امامان جمعه تا مجلس و دولت را دربرگرفته است.
از تازه ترين نشانه هاى اين آشفتگى و هيسترى مى توان به ” حمله به ساپورت پوشها” در مجلس و خيابان اشاره كرد كه بار ديگر جمهورى اسلامى را در لبه مرگبارى قرار داده است. اما تازه ترين علايم اين بيمارى،گزارش ٨٢ صفحه اى مركز پژوهشهاى مجلس در رابطه با ” فعاليت جنسى” است كه به قول بسيارى از عوامل جمهورى اسلامى ” تكان دهنده ” است. اين گزارش كه بلافاصله زير تيغ گيوتين سانسور رفت، حاكى از اين است كه ” فعاليت جنسى خارج از قاعده ” همه ى جامعه را گرفته است و بايد كارى كرد!
طبق اين گزارش كه در پى يك پژوهش وسيع انجام گرفته است و البته مربوط به سال تحصيلى ٨٧ – ٨٦ است، تعداد يكصد و چهل هزار دانش آموز دبيرستانى مورد تحقيق قرار گرفته اند و نتايجى ” تكان دهنده” داشته است. طبق اين تحقيق ٨٠ درصد از دختران تأييد كرده اند كه دوست پسر دارند و ١٧ درصد از عنوان كرده اند كه تمايلات همجنسگرايى دارند. در بخش ديگرى از اين تحقيق شاخص مراجعه به سايت هاى ” مستهجن” را شاهدى براى ميل شديد جنسى در ايران مى گيرد كه طبق گزارش مراجعه به سايت اى ” غير اخلاقى” در ظهر عاشورا بين ١٨٢ كشور ايران در رتبه اول قرار داشته است. اين تحقيق اشاره اى به پايين آمدن سن ” فحشا” در ايران دارد كه طبق آن در مقايسه با متوسط سن ٣٠ سال براى روسپيان قبل از انقلاب، اكنون سن فحشا به ١٥ سال رسيده است.
هدف از اين تحقيق براى جمهورى اسلامى و مجلس آن پيش از هر چيز در راستاى سركوب و مقابله با آزادى رابطه ى جنسى است كه جمهورى اسلامى كارنامه اى بسيار سياهى از شلاق و شكنجه و سنگسار در همين رابطه دارد. اين گزارش البته ” صيغه” را به عنوان ” راه حل” نشان مى دهد.
اين گزارش فقط نوك كوه يخ از يك واقعيت اجتماعى به نام رابطه ى جنسى انسانها در ايران است كه جمهورى اسلامى به رغم بكار بردن كليه ى ابزارهاى سركوب نتوانسته آن را ” كنترل” كند. جمهورى اسلامى در اين عرصه نيز مانند ساير عرصه هاى زندگى مدرن امروزى مانند پس زدن حجاب به عنوان سمبل حقارت و بردگى، پس زدن مذهب از سوى اكثريت جامعه، شكستن مرز سانسور و اختناق با استفاده از انترنت و ماهواره و … از مردم شكست خورده است و نمى تواند ” مردم را به زور به بهشت بفرستد”! و به تعبير بهتر نمى تواند فقط با ابزارهاى خشن سركوب از قبيل زندان، شكنجه و اعدام موجوديت خود را حفظ كند و به سركوب نرم هم فكر مى كند.
جمهورى اسلامى از مردم شكست خورده است اما اين فقط يك سوى قضيه است. جنبه هاى تراژيك و دهشتناك سركوب جمهورى اسلامى بسيار فراتر از آمار و ارقامى است كه در پژوهش هاى متعدد نشان داده مى شود. سركوب جنسى يكى از عرصه هاى بسيار تراژيك زندگى مردم در سى و چند سال از حاكميت جمهورى اسلامى است كه ميليونها قربانى داشته است. قربانيان اين سركوب فقط سنگسارشدگان، شلاق خورده ها، اعداميان نيستند. قربانيان سركوب يك جامعه هشتاد ميليونى است كه به استثناى درصد ناچيزى از نخبگان قدرت از قبيل صاحبان سرمايه و مفتخورهاى حاكم – كه هر درى بروى اميال آنها باز است- از يك زندگى عجين شده با فقر، محروميت، افسردگى و ناهنجاريهاى اجتماعى رنج مى برند. صيغه يا به بيان دقيق تر فحشاى اسلامى كه مورد تجويز اين پژوهش قرار گرفته است يكى از شاخص هاى نابرابرى وسيع اجتماعى است كه ربطى به سلامت جنسى جامعه ندارد. تن فروشى در شكل اسلامى يا غير اسلامى آن ، يكى از پديده هاى زشت جوامع سرمايه دارى است كه روابط انسانها- آن هم در يك نياز عاطفى ناب- رابه كالا تبديل كرده است.
از هر زاويه كه به جامعه ايران نگاه كنيم، بى ربطى جمهورى اسلامى به زندگى ، رفاه، امنيت و خوشبختى اكثريت مطلق مردم در آن منعكس مى شود. مردم بيرون از چارچوب و قوانين حاكم بر جامعه و با شكستن سد اختناق و سركوب مسير ديگرى در پيش گرفته اند و جمهورى اسلامى نمى تواند جامعه را ” براه ” كند. رابطه جنسى بيرون از قواعد و قوانين حاكم بر جامعه، يكى از شاخص هاى زندگى در جوامع مدرن امروزى است كه سلامت روانى جامعه نيز به آن گره خورده است و اين نياز بديهى بشر با سرشت استبداد و سركوب بيگانه است. جمهورى اسلامى اما هنوز مانعى بسيار بزرگ سر راه مردم و آزاديهاى آنهاست. خواست آزادى انسان در مقياس اجتماعى فقط با عبور از قوانين و قواعد جمهورى اسلامى و ” زيرزمينى كردن” زندگى امكان پذير نيست. بايد از سيستم جمهورى اسلامى با همه ى اركان آن عبور كرد. در پرتو اوضاع منطقه و خطر عروج طاعون اسلامى، سرنگون كردن اين رژيم با مبارزه مردم آزاديخواه بيش از هر زمانى ضرورت پيدا كرده است.