پروین کابلی- یادداشتهای تابستان 2014 – تغییر نقشه جغرافیای خاورمیانه در سایه ی کشتار زنان و کودکان!
تابستان 2014 برای ویژگیهایی که داشت بعنوان یک دوره سیاه و خونین در تاریخ خاورمیانه ثبت خواهد شد. افتخار ثبت شدن این تاریخ خونین را باید در تحرک جدید از سرکوب و کشتار مردم بیگناه در خاورمیانه به سرکردگی آدمکشان دولت جنایتکار اسرائیل ، داعش و رهبران جمهوری اسلامی و آمریکا دید.
اخبار منتشر شده هفته های گذشته در مدیای رسمی و صفحات سوسیال مدیا ” رسانه های عمومی ” نشان از توحشی میدهد که فقط میتوان با دورانهای سیاه در تاریخ بشر مقایسه نمود. این صحنه ها همگی تصاویری از آواره شدن مردم و کشتار زنان و کودکان بیدفاع را بعنوان سند جنایت سیاستمداران این دوره نشان میدهد.
همه ی نشانه ها و تبلیغاتی که آگاهانه و یا ناآگانه در سوسیال میدیا پخش میشود و هم بعنوان بخشی از پروپاگاندای نیروهای تروریست ، ایجاد ترس و وحشت برای تسلیم شدن بدون مقاومت است.
نگاهی کوتاه نه به تاریخ بسیار دور بلکه همین چند سال اخیر نشان میدهد که هدف اصلی همه ی این جنگها از بین بردن تمام آثار تمدن انسانی و روابط و مناسبات انسانی- اجتماعی ای است که بر این جوامع حکم میکند. به همین دلیل است که وقتی به جنگ بالکان بعد از فروپاشی بلوک شرق ودیوار برلین و ایجاد دولت های جدید برگردیم میتوانیم تشابهای زیادی را با آنچه که امروز در خاورمیانه میگذرد را ببینم.
یکی از خصوصیات جنگ در بالکان ایجاد گروه های ترور و وحشت بود که بوسیله اولترا ناسیونالیستهای صرب سازمان داده شده بودند. جنگ در بوسنی و هرزگوینا وقتی شروع شد که مردم نگران از رشد ناسیونالیسم و قدرت طلبی آنها در خیابانها تظاهراتهای وسیعی را سازمان داده بودند و مجلس محلی را در این اعتراض به تصرف در آورده بودند. از ماهها قبل دهکده های به آتش کشیده شده شاهد انتقال مردان به اردوگاهای اجباری و تجاوز گروهی به زنان و کشتن سالمندان بود. اساس جنگ در بوسنی نژادی پرستی بود. در سارایوو پایتخت بوسنی در همان دور اول جنگ بیش از 10 هزار کشته و 50 هزار نفر زخمی شدند. جنگ در بالکان غیر از صدمات مادی و اقتصادی و انسانی بعنوان یکی از خشن ترین جنگ ها در تاریخ معاصر اروپا علیه زنان و تجاوز جنسی به آنها ثبت شده است. نتیجه تحقیقات بعد از جنگ نشان میدهد که تولرانس پذیرش خشونت جنسی قبل از جنگ و در حین جنگ و بعد از جنگ بعنوان یک وسیله و حربه جنگی بیشتر و بیشتر پذیرفته شد و مقلوبیت پیدا نمود. این تحقیقات نشان میدهد که این فقط طرفین درگیر جنگ نبودند که از خشونت و تجاوز جنسی استفاده میکردند بلکه نیروهایی که بعنوان نیروهای صلح در کشورهای جنگ زده حضور یافته بودند نیز بری از این شیوه نبودند . بهره کشی جنسی و فحشا در این میان بسیار افزایش یافت. پرونده و شاهدتهای شخصی صدها نفر زن بعد از جنگ بالکان که ساکن کشورهای مختلف اروپایی بودند در مورد خشونت و تجاوز جنسی سر به میلیون تن میزند.
جنگ در بالکان به این معنا تشابهات زیادی با آنچه که امروز نطفه های آن در خاورمیانه در حال بسته شدن است را دارد. در خاورمیانه قبل ازهر تحلیلی ابتدا باید به تعرض جمهوری اسلامی در ماههای اخیر برگردیم. داعش باران خیری بود که برسر جمهوری اسلامی نازل شد. در پناه آنچه که خلافت اسلامی میخواهد در عراق و سوریه پیاده کند جمهوری اسلامی یورش جدیدی را به موقعیت زنان برای تشدید آپارتاید جنسی آغاز نموده است. معیار های اسلامی که در 30 و اندی سال موجودیت حکومت اسلامی هر روز از طرف زنان به تمسخر گرفته شده است اکنون تلاش میشود بار دیگر در این یورش برای اسلامیزه کردن جامعه اسلامی بیشتر بکار گرفته شود. تقسیم نمیکت پارکها و تفکیک جنسیتی در پناه ورود صاعقه آمیز داعش به صحنه سیاسی خاورمیانه صورت میگیرد. غیر از وجود یک جنبش برابری طلب و مقاومت آن در مقابل تثبیت آپارتاید جنسی در ایران، نباید میان آنچه که داعش میخواهد به اجرا در بیاورد با آنچه که جمهوری اسلامی در آستین دارد تفاوتی قائل بود. جمهوری اسلامی و داعش دو روی یک سکه اند.
در همین چند هفته ی ورود علنی داعش به نقشه سیاسی خاورمیانه تشابه های موجود با بالکان را بخوبی میتوان دید. جنگ داعش از سر تفاوتهای مذهبی با اقلیت های مذهبی عملا شیرازه یک جامعه متمدن را در هم فرور ریخته است و صدها هزار نفر را آواره نموده است و همزمان برای تثبیت خلافت اسلامی قبل از همه تعرض به زنان را در شکل اجرای قوانین اسلامی آغاز نموده است. به اسارت در آوردن زنان و کودکان و استفاده جنسی از اینها هم اکنون از شهرهایی چون حلب و موصل گزارش شده است.
سربازان داعش در ابتدا از پوشیدن لباس زنانه برای کنترل مردم شهرهای به تصرف در آمده استفاده میکردند اکنون از زنانی که تحت نفوذ خود دارند به عنوان همکاران فعال استفاده می نمایند. در چند اردوگاه آوارگان هم گزارش از حمللات شبانه داعش برای ربود زنان و کودکان دختر داده شده است. هلال احمر عراق رسما خبر از باز شدن بازار فروش دختر و زنان مسییحی و ایزدی در استان موصل را میدهد. آوارگی بیش از 50 هزار سکنه شنگال و مقاومت مردم کوبانی فقط آغازی برای یک دور دیگر از جابجایی کردن مردم و مرزهای مختلف در خاورمیانه است.
این جنگ هم اکنون گسستگی و بی خانمانی و آواره شدن، دهها هزار نفرمردم فقیر را گارانتی نموده است. اما این فقط یک آغاز است. دور بعدی باید شاهد روانه شدن صدها نفر زن و دختر جوان ساکن اردوگاهای آوارگان را به بازار فروش سکس بود و دید. و در کنار این باید شاهد فروپاشی روانی و روحی صدها هزار انسان دیگر بویژه کودکان بود که هرگز به زندگی نرمال باز نخواهند گشت. مسئله است که این آوارگان به کشورهایی و مناطقی پناهنده میشوند که خود دچار مشگلات عدیده سیاسی و اقتصادی فراوانی هستند و در دراز مدت این آوارگان فراری از ترور داعش باید منتظر شرایط سخت تری از آنچه که تاکنون بر سرشان آمده است بشوند.
صحنه ی دیگر این جنگ تروریستی را باید در غزه دید. آنچه که در آنطرفتر مرزها بنام داعش و جمهوری اسلامی در جریان است در غزه با شخم زدن خانه های هزاران فلسطینی و قربانی شدن کودکانشان برای اسرائیل ممکن میشود. جنگی که به نظر میرسد هرگز پایانی ندارد.
شک نیست که دوره تازه ای تحرک جنگی را باید در سیاستهای جهانی برای تقسیم مجدد جهان در میان فدرت های سرمایه داری جهانی دید. تحرکی که قربانیان اصلی آن از میان فقیرترین و بی حقوق ترین انسانها انتخاب شده اند. اگر دولت اوباما نتوانست امیتازی را که میخواست در اوکراین بدست آورد و به روسیه پوتین در این بازی باخت اما خاورمیانه صحنه ی بازی چندین قرن آمریکا هنوز جا دارد. این بازیگران با تصویر خبرنگاران مزدور مدیای سرمایه داری داده ها و باورهای خود را سازمان میدهند و تلاش میکنند که افکار عمومی جهان را به این باور عادت دهند که سهم مردم زحمت کش و فقیر بیش از این نخواهد بود.
این حقیقت تلخ را فقط با بسیج توده های زحمتکش بر علیه تمامی این فساد و جنایت باید عوض کرد. این حقیقت دنیای ما نیست.
هیچگاه و هیچ دوره ای انسان و انسانیت به اندازه این دوره و این تابستان سیاه محتاج نان و آزادی و برابری نبوده است. این تصویر و این صحنه های وحشت و ترور باید جای خود را به تلاش برای انسان و رهایی انسان بدهد و یکبار برای همیشه تلاش برای یک دنیای بهتر به تصویر این دنیای وارونه تبدیل شود. 10 اوت 2014 – 19 مرداد ماه 1393-پروین کابلی
***