آتشسوزی مدارس در ایران
شباهنگ راد
خبر تکاندهندهی دیگری منتشر گردیده است مبنی بر اینکه چند ده دانشآموز دبستان “شینآباد” پیرانشهر در آتش سوختند. وقایعی تلخی که در زیر سلطهی نظام سراسر چپاول جمهوری اسلامی تمامی ندارد. واکنش سران، مسئولین و عاملین چنین وقایعی هم پیشاپیش روشن بود. گویی در این دوران و در دورانی که تکنیک و علم پیشرفت نموده است و مغز آدمی مخترع دهها وسیلهی کشف و کُشتار انسانها در زیر زمینهای چند ده متریست، قادر به علاج و جلوگیری از چنین رخدادهای ناگواری نیست. گویی نمیتوان از شر بخاریهای نفتی خلاصی یافت و مانعی جزغاله شدن نونهالان و دانشآموزان گردید. به واقع که داستان آتشسوزی کلاسها در ایران همه ساله است. به عبارتی هر ساله میبایست شعلههای آتش، بدنهای نحیف دانشآموزان را در مناطق عقب افتادهی ایران بسوزاند تا سران نظام با خیالی آسوده سیاستهای فریبکارانهیشانرا – در قالب رژیم حامی “مستضعفان” – پی گیرند. گویی تصاویر و چهرههای سوختهی دانشآموزان روستاهای “سروستان” و “درودزن” فارس و زاهدان، و بالاخره “سفیلان” چهار محال بختیاری و غیره از یادها رفته است تا میبایست با چهرهی دردآور و سوختهی دانشآموزان دختر “شینآباد” پیرانشهر آشنا شویم!
البته چنین فجایعی دردناکی هر ساله دارد بدلیل اهمال کاریها و بالا کشیدن امکانات مملکت توسط سران رژیم جمهوری اسلامی اتفاق میافتد. بنابه گفتهی خودیهایشان کلاسها و وسائل گرمایشی استاندار نیستند و هزاران کودک دارند در زیر سقفها و کلاسهای نامطئمن و حادثه ساز به امر تحصیل میپردازند. کسی پاسخگو نیست و کسی به فکر تهیهی ابتدائیترین نیازهای تحصیلی و حذف بخارهای نفتی جانگیر در مدارس نیست. نه بودجهها، کفاف راست و ریز نمودن معضلات کلاسهای درسی را میکند و نه همان بودجههای ناچیز در خدمت به رفع معضلات رو در روی دانشآموزان است.
مدارس فرسوده است و با شروع فصل سرما، بر وقوع اتفاقات ناگوار هم افزوده میگردد و بیگمان مدرسهی “شینآباد” پیرانشهر هم از ایندست مدارس غیر استاندارد و نامطئمن بود. پنجرههای آنرا بدلیل جلوگیری از ورود حیوانات، با میلههای آهن بسته بودند تا امکان هرگونه عکسالعمل دانشآموزان، از وقوع هرگونه حادثهای سلب گردد. درهای این مدرسه هم بهمانند دهها مدرسهی دیگر، دستگیره نداشت و از نصب وسائل ایمنیای همچون کپسولهای اطفای حریق خبری نبود.
سئوال این است که مسئول مستقیم چنین فجایعی دردناکی کیست و چرا هر ساله در زیر حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی دارد چنین اتفاقات ناگواری رخ میدهد؟ چرا مدارس فاقد وسائل ایمنی و فاقد استانداردهای اولیه است؟ در یک کلام و دلیل اصلی آن به سیاستهای چپاولگرایانهای بر میگردد که سران حکومت مدافعی آنند؛ دلیل آن به نظامی بر میگردد که در فکر غارت اموال عمومی و بالا کشیدن دستمزدهای کارگران و استثمار بی حد و حصر تودههای ستمدیده میباشد. با این اوصاف رژیمی که در پی تحقق سیاستهای ارتجاعی و منفعتطلبانه است، مجالی نخواهد یافت تا در فکر تأمین و تهیهی ابتدائیترین نیازهای مدارس ایران باشد.
ناگفته نماند که وقوع حوادث ناگوار و اهمال کاریهای سران رژیم جمهوری اسلامی آنقدرها بالاست که با هیچ قلمی نمیتوان از در توضیح آنها بر آمد، و همچنین تفاوت زندگی و استفاده از نعمات جامعه، مابین فرزندان محرومان و سرمایهداران آنچنان عریان و بالاست که با هیچ کلامی نمیشود، آنرا بیان نمود. در حقیقت هدف بالائیها، نه ساختن جامعهی انسانی و فراهم نمودن امکانات زندگی و آموزشی برای فرزندان محرومان است، و نه خواهان همیاری و همدلی مردم از فجایعی ناگواری همچون “شینآباد”اند. به عنوان نمونه مسئولان دانشگاه پیام نور مهاباد با درخواست جمعی از اعضای انجمنهای دانشگاه، جهت گردهمائی بهمنظور ابزار همدردی با کودکان پیرانشهر مخالفت نمودند.
با این اوصاف میتوان چنین سیاستی را به حساب روحیهی غیر انسانی سران حکومت گذاشت؟ سیاستی که از یکسو مخالف همیاری و همدلی مردم نسبت به حوادثِ ناگواری همچون آتشسوزی و زلزله است و از سویدیگر نمایانگر آن استکه سران حکومت کمترین گامی در جهت رفع مشکلات رو در روی نظام آموزشی و مدارس بر نمیدارند و بیدلیل هم نیست که نهادها و ارگانهای وابسته به آنان دارند از کمکرسانی و همدلی مردم پیرامون وقایعای همچون آتشسوزی و زلزله ممانعت بعمل میآورند.
به عبارتی حقیقیتر تا این نظام بر سر کار است، رخداد و فجایعی دردناکی همچون آتشسوزی در مدارس متحمل میباشد. تا زمانیکه سرمایهداران و سران رژیم جمهوری اسلامی بر سر کاراند، دامنهی بالا کشیدن امکانات عمومی، گسترده و گستردهتر خواهد گردید و نه تنها، ابعاد ناهنجاریها و حوادث پیشگیرنده محدود نخواهد شد بلکه دامنهی وسیعتری بخود خواهد گرفت. در این سی سال و اندی مردم و خانوادههای دانشآموزان در عمل دریافتهاند که مسئولین رنگارنگ رژیم جمهوری اسلامی به فکر فرزندانشان نیستند و در پی اخاذی، چپاول و غارت نعمات و امکانات جامعهاند. دیدهاند که چگونه بودجههای متفاوت دارد به جیب این و یا آن عنصر وابسته به نظام سرازیر میشود و مدارس فرسوده و غیر استاندارد، دستخوش فاجعه میگردد و قربانی میگیرد. شکی در آن نیست که زمانی دانشآموزان مناطق مختلف جامعه، قادر به فراگیری علم و دانش و آنهم در محیطی مطئمن و بدون دغدغه میباشند که نظامهای سرمایهداری و وابستهای همچون رژیم جمهوری اسلامی بزیر کشیده شوند و رژیم مدافعی آنان و میلیونها انسان محروم بر سر کار آید. تنها در چنین شرایطیست که ما دیگر شاهد آتشسوزی در مدارس و جزغاله شدن دانشآموزان و آنهم در هنگامهی درس نخواهیم بود.
10 دسامبر 2012
20 آذر 1391