کشتار عامدانه زندانیان زندان شهر کرد،
ادامه سیاست سرکوب و اعدام رژیم اسلامی!
پدرام نواندیش
در ساعت 4 بعد از ظهر روز دوشنبه سیزدهم مرداد ماه، بیش از بیست زندانی محبوس در زندان شهرکرد مرکز استان چهار محال بختیاری طی یک آتش سوزی کشته و مجروح شدند که در میان 12 نفر جان باخته و 14 نفر دیگر مطابق اعلام،بشدت مجروح گردیدند . اعتراف علی اصغر جهانگیری رییس سازمان زندانها و اقدامات تامینی رژیم اسلامی مبنی بر تعمدی بودن آتشسوزی در زندان شهرکرد سئولاتی چند را پیش روی هر انسان آزادی خواه و مترقی قرار می دهد . به گفته این عنصر سرکوبگر رژیم اسلامی دوربین های زندان لحظه وقوع آتش سوزی را ثبت کرده اند که به گفته وی یک نفر به طور عمد اقدام به ایجاد آتش در زندان کرده است . شاید ابتدایی ترین سئوال لااقل در این زمینه این باشد که ماجرا از چه قرار بوده است ؟ چرا اگر دوربین های زندان لحظه وقوع آتش سوزی را ثبت کرده است،مامورین زندان که از طریق دوربین ها ناظر آتش سوزی بوده اند اقدامی برای خاموش کردن آتش به عمل نیاورده اند . جهانگیری احتمال شورش در این زندان را رد نکرده است و در پاسخ به سئوال خبر نگار خبرگزاری حکومتی ایرنااعلام داشت که احتمال وقوع شورش در زندان شهر کرد در دست بررسی است . مطرح کردن مسئله احتمال وقوع شورش در زندان شهر کرد از سوی این عنصر جانی، این سئوال را نیز در اذهان شکل خواهد داد که آیا بالا بودن تعداد کشته شدگان و زخمی شدگان آتش سوزی این زندان به واقع بیانی از تعمد مسئولان زندان در عدم کمک رسانی در اطفاء حریق نیست ؟ چرا در زندان های جمهوری اسلامی هموراه شاهد چنین اعمالی هستیم ؟
قبل از پاسخ به چرایی چنین اقدامات جنایت کارانه ای از سوی رژیم اسلامی، ببینیم ماجرا از چه قرار بوده است ؟ طی روزهای گذشته زندانیان زندان شهرکرد در اعتراض به اوضاع اسفبار آن زندان به اعتصاب دست میزنند. این زندان در هفت کیلومتری شهر کرد به سمت اصفهان واقع شده است . شرایط اسفبار زندان چنان عرصه را بر زندانیان در این زندان تنگ کرده که زندانیان در اعتراض به شرایط غیر انسانی حاکم بر زندان دست به اعتصاب می زنند . اما پاسخ رئیس زندان به اعتصاب زندانیان، تنبیه و مجازات عده ای از آنان است . زندانیان زندان شهرکرد در اعتراض به مجازات هم بندان زندانی خود و به نشانه اعتراض به این اقدام رییس زندان، لباس و تشکهای زندان را جمع آوری و آتش می زنند.
به دنبال این اعتراض ، زندانبانان به دستور رئیس زندان، درهای اصلی زندان را قفل کرده و اجازه هر گونه امداد رسانی را به داخل این زندان مسدود وآنگاه بند را ترک میکنند. شدت حریق به اندازهای زیاد بوده که شعلههای آتش سریعا به نقاط دیگر بند سرایت میکند. ، رییس زندان شهرکرد آتش نشانی این شهر را به داخل زندان فراخواند، اما اجازه تخریب دیوار زندان را برای امداد رسانی به واحدهای آتش نشانی شهرکرد نمی دهد . جهانگیری در اظهارات خود،وقیحانه اعلام کرد که وضعیت زندان شهر کرد به دنبال کشته و مجروح شدن بیست وشش زندانی این زندان، مطلوب است. پزشکی قانونی نیز به خانوادههای زندانیان جان باخته اعلام کرد که می توانند برای تحویل اجساد و دریافت جواز دفن به مرکز پزشکی قانونی استان مراجعه کنند .
در این ماجرا انگشت اتهام متوجه رژیم اسلامی سرمایه داران حاکم بر ایران است . در رژیمی که بیش از 35 سال یک حاکمیت بشدت مختنق،بشدت سرکوبگر و پر از وحشت را بر جامعه ایران تحمیل کرده، علاوه بر شکنجه و مجازات هایی همچون سنگسار و اعدام، همواره با مقوله ای به نام زندان و زندانی سیاسی ، زندانی حبس ابدی زندانی قاچاق مواد مخدری وغیره مواجه هستیم. در این رابطه برای جوانی با میانگین سنی 25 سال که اکنون در زندان های رژیم اسلامی محبوس است؛ هر نوع جرمی را هم که مرتکب شده باشد ، ارتکاب جرم از سوی او در وحله اول متوجه نظام اقتصادی بشدت نابرابر و غیر انسانی و حکومت مبتنی بر این نظام اقصادی که در اینجا جمهوری اسلامی است . یاد آوری این نکته ضروری است که همین جوانانی که اکنون در زندان های رژیم اسلامی محبوس هستند با هر نوع جرمی که به آنها منتسب است و مفروض با همان میانگین سنی 25 سال، یعنی اینکه جوانان یاد شده، پس از یازده سال از استقرار حاکمیت سیاه جمهوری اسلامی تولد یافته اند .
جنایت صورت گرفته علیه زندانیان در زندان شهر کرد، اگر چه در شهر کرد صورت گرفته اما خود این جنایت یاد آور جنایتی است که جمهوری اسلامی در روز های آخر ماه فروردین 93 علیه زندانیان بند 350 زندان اوین مرتکب شده است . در این روز بر اثر تهاجم به بند 350 اوین که توسط عوامل اطلاعات سپاه، وزارت اطلاعات و بیش از یکصدنفر از سربازان گارد سازمان زندانها صورت گرفت زندانیان بند 350 با باتوم و … مورد ضرب و جرح قرار گرفتند که بیش از سی تن از آنان مجروح و مضروب شدند و دستکم چهارتن از زندانیان سیاسی به دلیل خونریزی و شکستگی به بیمارستان خارج از زندان منتقل شدند. سی و دو نفر نیز پس از ضرب و جرح به انفرادی منتقل شدند . شدت برخورد و خونریزی در بند ۳۵۰ به حدی بود که در هنگام انتقال زندانیان مجروح به انفرادی و بهداری زندان، مینی بوس حامل آنها خونین شد. همچنین محوطه هواخوری این بند نیز به خون زندانیان آغشته شد. مزدوران سرکوبگر رژیم با بهانه داشتن موبایل و ارتباط با خارج از سوی زندانیان به این بند از زندان اوین یورش برند و جنایت کردند . این خود جمهوری اسلامی است . در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی سرمایه داران با وجود جمهوری اسلامی هیچ کس امنیت ندارد .چه آنها که به ظاهر زندانی نیستند و از صبح تا شب مجبور به فروش نیروی کار خود هستند، و چه آنها که تحت هر عنوان محبوس در سیاه چال های این رژیم قرون وسطایی می باشند . با وجود حاکمیت سیاه جمهوری اسلامی ، زندان و زندانی کردن افراد با هر جرمی ، ابزاری در دست رژیم اسلامی برای خفه کردن هر گونه صدای آزادی خواهی و صدای حق طلبی است . پاسخ جمهوری اسلامی به کارگری که می گوید نان می خواهد ،آزادی می خواهد ؛ به زنی که می گوید برابری می خواهد و از تبعیض بیزار است ، پاسخ چنین رژیمی، سرکوب و شکنجه و اعدام و زندان است. بنا بر همین ماهیت رژیم اسلامی ، پاسخ آدم کشانی نیز که از سوی جمهوری اسلامی بر سیاه چال هایی تحت نام زندان گمارده شده اند به اعتراضات زندانیان، همین اقدامات سرکوبگرانه ای است که تا کنون شاهدش بوده ایم . رژیم اسلامی از خرداد 60 تا خرداد 67 به طور میانگین روزی چهار زندانی را اعدام کرده است . ماشین سرکوب و اعدام جمهوری اسلامی طی این سالها بی وقفه علیه زندگی و حیات انسانها در جامعه ایران فعال بوده است . بیش از صد هزار اعدام کارنامه سیاه این حکومت جنایت کار است . اگر برگردیم به جنایت اخیر جمهوری اسلامی در زندان شهر کرد با این واقعیت مواجه می شویم که مسئولان این زندان تعمدا از ورود آتش نشانان به زندانی که به شدت در حال سوختن بوده و زندانیان در حال جان دادن، ممانعت به عمل آورده و این یعنی قتل عمد و ادامه ماشین اعدام و آدم کشی اسلامی رژیم است . این کشتار عامدانه زندانیان را باید در ردیف اعدام های رژیم اسلامی قرارش داد. اگررژیم اسلامی بر اثر فشار های داخلی و بین المللی مجبور به کم کردن مقطعی سرعت ماشین اعدام ها شده است ، اما در داخل زندانها موجد شرایطی می شود که نتیجه آن حذف ابتدایی ترین حقوق فرد زندانی می شود . بنا بر شواهد و کسانی که اسیر در زندانهای رژیم اسلامی بوده اند ؛ زندانی فاقد هر گونه حقوقی حتی در حد استاندارد های دولت های بورژوایی می باشد . جمهوری اسلامی در روز سه شنبه چهادهم مرداد 93 “بند هفت” زندان اوین ظرفیت لازم برای پذیرش زندانیان جدید را نداشته و تعداد زیادی از افراد منتقل شده روی زمین خوابیده که موجب اعتراض زندانیان شده است همچنین به ۲۵ زندانی امنیتی ( زندانی سیاسی) نیز ابلاغ شده که در روزهای آینده به بند مالی منتقل خواهند شد.
حال در پاسخ به این پرسش که اشکال اعتراض برای زندانی که محبوس در زندانهای جمهوری اسلامی است چه می باشد، باید لحظه ای خود را جای آن فرد زندانی قرارداد . باید با همین وضعیت اسفناکی که رژیم اسلامی و دارو دسته سرکوبگر آن در زندانها بر زندانیان تحمیل می کنند خود را مفروض در حبس چنین زندانی دانست . قطعا ما کمونیست ها با اعتصاب غذا مخالفیم و می گوئیم سنت ما اعتصاب غذا نیست . اما اینکه چه شکلی از اعتراض را پیشنهاد می کنیم ، راستش اگر با ما باشد می گوئیم در درجه اول اصلا مقوله زندان و زندانی نباشد. دوم اینکه در شرایطی که زندانی محبوس و در بند جنایت کاران اسلامی است , اشکال اعتراضی حتی در داخل زندان باید هر اجتماعی تر و در برگیرنده تعداد بیشتری از زندانیان با هر جرم وهر سطح از تفکر باشد .نمی شود شکل معینی از اعتراض را برای تمام زندانیان در زندانهای رژیم اسلامی تعیین کرد. قطعا شیوه های اعتراضی ای که موجد آسیب به خود و دیگر زندانیان باشد پیشنهادش نباید کرد . جنایت صورت گرفته در زندان شهرکرد موئید این حقیقت است که جان زندانی برای جلادان رژیم اسلامی کمترین محلی از اعراب نداشته و ندارد .چنانکه با هر بهانه ای تعدادی از زندانیانی راکه حتی حبس ابد داشته اند را بدار آویخته اند . با این توضیح است که باید گفت اعتراض زندانی نباید فقط در چهار چوب زندان باقی بماند و باید از سوی طیف های مختلف مردم در بیرون از زندان مورد پشتیبانی قرار گیرد .
در جامعه تحت حاکمیت جمهوری اسلامی برای هر یک از احاد جامعه ایران این امکان وجود دارد که خواسته و یا ناخواسته پایش به زندان کشیده شود . راستش در جمهوری اسلامی سرمایه داران ،انسان کارگر ، انسان آزادی خواه ، انسان برابری طلب از ابتدایی ترین حقوقش محروم است و وقتی هم به دنبال اعترض خود از سوی همین رژیم به زندان محکوم می شود شرایط به مراتب غیر انسانی تری را مقابلش قرار می دهند. همین اکنون وضعیت فعالین کارگری و زندانیان سیاسی در بند این رژیم از جمله رضا شهابی، شاهرخ زمانی،بهنام ابراهیم زاده و … گویای آن “وضع مطلوبی” است که اصغر جهانگیری بعد از کشته و مجروح شدن بیست و شش زندانی در بند زندان شهر کرد اعلام کرده است .
عامل اصلی این کشتار جمهوری اسلامی است. محکومیت این اقدام جنایت کارانه جلادان جمهوری اسلامی در قتل دوازده زندانی زندان شهر کرد از سوی کارگران و توده های کارکن جامعه ایران می تواند مانعی بر اینگونه اقدامات جنایت کارانه رژیم اسلامی باشد. تا زمانی که رژیم سرمایه داران اسلامی سایه شوم خود را بر جامعه ایران گسترانده است ، کارگر اعتراض خواهد کرد؛ زن اعتراض خواهد کرد، جوان اعتراض خواهد کرد. و پاسخ رژیم ارتجاعی اسلامی نیز به اعتراضات به حق مردم ،سرکوب و اعدام و زندان است. برای نداشتن مقوله زندانی سیاسی ، زندانی حبس ابدی ، …می باید جمهوری اسلامی را از سر راه برداشت .
****
مرداد 93