مبارزان کمونیست
سرنگونی هواپیمای مالزیایی و ماشین تبلیغاتی دنیای آزاد
جمال کمانگر
تابستان امسال در عرصه سیاسی و نظامی به طور چشم گیری داغ و کشنده است. شعاع آن بخش وسیعی از جهان را در برگرفته است. هر چند من به تئوری توطئه عقیده ندارم اما تحولات چندماه اخیر به حدی ارکسره و در ادامه هم اتفاق افتاده اند، حیرت انگیز است. جام جهانی فوتبال در برزیل برای یک ماه چشم میلیاردها نفر را به جعبه جادویی و مستطیل سبز در آن خیره کرده بود. در کنار اشک و شادی طرفداران تیمهای حاضر، آلمان با بالا بردن جام به این کارنوال پایان داد.
در حین جام جهانی “خلیفه مسلمین” در عراق و سوریه اعلام “خلافت” کرد. “بوکو حرام” آزادانه به کشتار تماشاچیان فوتبال در شهرها و روستای نیجریه پرداخت. اسرائیل پرونده قتل و عام فلسطینینان در زندان بازی به اسم غزه را با قتل سه نوجوان که یکی از آنها سرباز و در شهرکهای اشغالی زندگی میکرده اند آماده کرد نتیجه حمله جنایتکارانه اسرائیل تا کنون بیش از 700نفرکشته و نزدیک 5 هزار نفر هم مجروح شده اند. دو سوم قربانیان زنان و کودکان هستند.
سلطان شکلات “پرشنکو” در اکراین با صلاح دید نئو کانها در آمریکا و ائتلاف با فاشیستها به قدرت رسیده است. در اولین سخنرانی اش قول داد با حمله وسیع زمینی و هوایی به جدایی طلبان در شرق اوکراین مشت آهنین اش را نشان دهد. کشورهای بریکس در برزیل بانک توسعه بریکس با سرمایه عظیم 100میلیارد دلاری تاسیس کرده اند و در چند سال آینده قرار است سرمایه آن به 350میلیارد دلار برسد. زنگ پایان قدر قدرتی آمریکا در بانک جهانی و صندوق بین المللی پول به صدا در آمده است. اینها بخشی از اتفاقات ابتدای تابستان امسال است.
در این میان سرنگونی هواپیمای مسافربری مالزیایی با 298 سرنشین بر فراز منطقه جنگی شرق اکراین خوراک تبلیغی برای ماشین تبلیغاتی “دنیای آزاد” که 24 ساعته مشغول دروغ و وراونه جلو دادن حقایق هستند، فراهم کرده است. تراژدی سرنگونی این هواپیما چه به طور عمدی یا تصادفی هدف قرار گرفته باشد ذره ای از درد و غم بازماندگان این حادثه ناگوار را کم نمیکند.
ناتو در روز 17 جولای که هواپیمای مالزیایی سرنگون شد، در دریای سیاه مانور نطامی داشته است که اتفاقا مانور آنها جنگ الکترونیک بود! 200 نظامی متخصص آمریکایی در آن شرکت داشته اند. فکر نکنم برای آمریکا و دول اروپایی محل دقیق و چگونگی سرنگونی هواپیما مالزیایی با دهها ماهواره جاسوسی که بر فراز اوکراین و روسیه دارند، مشکل باشد! فعلا چه از زبان سخنگوی کاخ سفید و چه از زبان وزارت خارجه به اخبار مندرج در شبکه های اجتماعی در دست داشتن مخالفین کیف اکتفا کرده اند.
بحران اکراین از نوامبر سال گذشته حاد شده است و از فوریه امسال وارد فاز نظامی شده است . غیره ممکن است که غرب و در راس آنها آمریکا از جزئیات این تراژدی هولناک خبر نداشته باشد. اینکه چرا تصاویر ماهواره ایی را منتشر نمیکنند. سئوال جدی است که هنوز بی پاسخ مانده است. روسیه بخشی از گزارش رادارهای غیره نظامی اش را منتشر کرده است و از آمریکا هم خواسته مدارکش را رو کند. به نظر من به دو لیل آمریکا و متحدینش این کار را نمی کنند: اولا، مدارک و فاکتهای آنها حول سیاستی که قرار است در پیش بگیرند تهیه خواهد شد. دوما هرچه بازماندگان حوادث این چنینی رنج و عذاب بیشتری بکشند سیاست آنها برد بیشتری دارد.
اگر کمی از فضای عاطفی و سوگواری بازماندگان و مردم عادی که ناباوارنه شاهد بیرون آوردن اجساد قربانیان این تراژدی هستند دور شوید صدا هایی دیگر در پس زمینه اما خیلی قوی شنیده میشود که بر طبل جنگ میکوبند! فعلا این شاخ و شانه کشیدنها در سطح میدیا و شبکه های اجتماعی دور میزند. آنچه در این میان پشیزی نمی ارزد حقیقت و “وجدان ژورنالیستی” است که برای ژورنالیست نوکر و نان به نرخ روز خور مهم یافتن حقیقت نیست بلکه مهم چقدر آن خبر یا گزارش میتوانند بیننده و لایک داشته باشد.
در این مدت شخصا از چند کانال مختلف حادثه سقوط هواپیمای مالزیایی و حمله جنایتکارانه اسرائیل به نوار غزه را تعقیب کرده ام. و آنچه قربانی است حقیقت است و آنچه ارزشی برای میدیای بستر اصلی ندارد وارونه جلو دادن حقیقت است. برای نمونه یکی از میلیشای “نیروهای مقاومت ” در شرق اوکراین یک عروسک را در میان لاشه متلاشی شده هواپیما بر میدارد و دهها خبرنگار از وی عکس میگرند خبرنگاران “دنیای آزاد ” بخش اول داستان را منعکس میکنند که شخص نامبرده مشغول دزدی است و هزاران تویت و کامنت در شبکه های اجتماعی حول آن نوشته میشود نخست وزیر هلند این عمل را انزجار آور اعلام میکند اما قسمت دوم این داستان این است شخص نامبرده عروسک را زمین می گذارد و به احترام صاحب آن کلاه بر میدارد و برایش دعا میکند. یا در غزه کار به جایی رسیده است که مردم در لندن به دفتر بی بی سی انگلیسی هجوم بردند که چرا اخبار را یک جانبه به نفع اسرائیل پخش میکنند. و دهها نمونه دیگر دال بر این است که میدیای بستر اصلی میدیای حلقه بگوش و متخصص وارونه جلو دادن و مهندسی افکار هستند.
سرنگونی هواپیمای مالزیایی به محملی برای تعیین تکلیف مسائل بزرگتر تبدیل شده است. اینکه چه کسی یا کسانی پشت این تراژدی انسانی بوده اند مسئله آنها نیست! مهم این است باید روسیه هراسی و ضدیت با روسیه را تا جای ممکن پیش برد. مهم این است که افکار عمومی حضور دائم آمریکا در اوکراین ، گرجستان ، رومانی و لهستان و غیره را بپذیرد. تا دیروز پوتین جزو کلوب آنها بود! چون ادعایی نداشت. هیئت حاکمه روسیه از سال 91 جزو کلوب آنهاست. اما دعوا سر سهم بیشتر است. چه کسی بهتر از روسیه میتواند نقش شیطان جدید برای دهه آینده بازی کند؟ وقتی پوتین با هدیه 35 میلیارد دلاری به دیدار فیدل کاسترو میرود. وقتی بزرگترین بندر آمریکای لاتین در کوبا در حال ساخت است. وقتی رابطه چین و روسیه هیچ وقت به اندازه امروز حسنه نبوده است . سرنگونی این هواپیما وجهه المناقشه بین قدرتهای بزرگ قرار میگیرد.
اما همانطور که در بالا اشاره شد صدای پس زمینه فراتر از جان 300 نفر درهواپیمای سرنگون شده مالزی است. جان مکین سناتور جنگ طلب جمهوری خواه گفت:” روسیه با سرنگونی این هواپیما درب جهنم را به روی خودش باز کرده است” جهنم مورد نظر مکین لابد فراتر از تحریم های اروپا ست!
****
