بیانیه حزب کمونیست کارگری- حکمتیست- سناریوی سیاه در عراق و راه برونرفت از آن

بیانیه حزب کمونیست کارگری- حکمتیست
سناریوی سیاه در عراق و راه برونرفت از آن
جامعه عراق زیر ضربات جنگ مذهبی و تشدید واگرائی قومی، در برابر چشمان شهروندانش از هم گسیخته میشود. جنگ داعش و همپیمانانش با میلیشیای زیر فرمان مالکی، جامعه را به سناریوی سیاه فاجعه باری کشانده است. بشریت با تحیر و تالم شاهد قتل عام فجیع شهروندان منتسب به مذاهب گوناگون در هر دو سوی این جنگ است. جنگ ننگینی که دارودسته های اسلامی، هم در حاکمیت و هم در اپوزیسیون، با پرچم این و آن فرقه مذهبی علیه حیات و امنیت شهروندان جامعه به راه انداخته اند.
پس از هزیمت نیروهای تابع مالکی از موصل و مناطق دیگر، داعش برای کنترل آن مناطق، ابزاری جز سلب اراده مردم از راه ایجاد ترور و وحشت و اجرای احکام وحشیانه شریعت در دست ندارد. داعش تنها با کشتار جمعی هرروزه به هر بهانه، با صدور احکام بردگی جنسی و بردگی خانگی علیه زنان و بازتولید روزمره ابزار ترور و توحش اسلامی خود، قادر به حفظ تسلط بر آن مناطق است. در آن سوی جنگ هم میلیشیای تابع مالکی با سازمان دادن انتقامجوئی مذهبی، اعدام دسته جمعی زندانیان منتسب به فرقه دیگر و کشتار بی محابا در معابر به تکرار و تصاعد هرروزه این توحش دامن زده است. حاصل و چکیده عملکرد هر دو جبهه تخریب بنیادهای مدنیت جامعه، سلب اراده مردم و سوق دادن آینده سیاسی جامعه عراق به سناریوی تاریکتر و فاجعه بارتری است.
این بحران فاجعه بار حاصل دو لشکرکشی آمریکا و متحدانش علیه عراق در سالهای ١٩٩١ و ٢٠٠٣ و مشخصا حاصل شکست تجربه استبداد سیاسی مبتنی بر تفرقه و تقسیم مذهبی و قومی است. نظامی که آمریکا هماهنگ با دخالت مستقیم و مستمر رژیم اسلامی ایران، با واسطه همین دستجات در حال جنگ، بر جامعه عراق تحمیل کرده است. این نظام فدرالی که همه طرفهای جنگ و جدال جاری از آن به عنوان چارچوب تعقیب منافع غارتگرانه خود استفاده کرده اند اکنون به شکست و بن بست رسیده است. امروز عیان تر از همیشه میتوان دید که ترتیبات سیاسی فدرالیستی در عراق از پایبست ویران است و تلاش برای رنگ آمیزی نقش ایوان و رونمای پارلمان، تغییر چهره نخست وزیر و ترکیب کابینه شراکتی، ظاهرسازی عوامفریبانه برای ادامه جنگ وحشیانه در پشت صحنه است. این نظام از هم گسیخته با رنگ آمیزی و تغییر چهره ها سر پا نمیماند و برای نجات آن از جانشینان تجربه پس داده مالکی و دیگران کاری ساخته نیست. طرح واهی “کنفدراسیون سه دولت شیعه و سنی و کرد” نیز نه پا بر واقعیت زمینی دارد و نه راه نجاتی پیش روی فدرالیسم شکست خورده میگذارد. ارزش مصرف این طرح ارتجاعی صرفا برای چانه زنی بر سر سهم بیشتر در همان چارچوب فروریخته فدرالیسم است. این نظام از هم پاشیده را شرکای آن نمیتوانند نجات دهند. آن را با اراده مردم باید به زیر کشید.
از بیش از نیم قرن پیش ایجاد شکاف و واگرائی قومی بین شهروندان عرب زبان و کردزبان با ستمگری ملی دولتهای مرکزی پی در پی و جدال ناسیونالیسم عرب و کرد نهادینه شده و در دو دهه اخیر بویژه در این یازده سال به دو بخش مجزا در عراق شکل داده است. با جدال بخشهای مختلف طبقه حاکم عراق در یازده سال اخیر نه فقط شکاف قومی دیرین عمیقتر و جانسختتر گشته است بلکه تفرقه مذهبی جدیدی هم بر آن اضافه شده است. نظام حکومتی عراق که بر تشدید تفرقه قومی و مذهبی، سرکوب عریان و ابوغریبها مبتنی است، در حال فروریختن است و طرفهای جنگ مذهبی جاری، دارند آوار فروپاشی نظام شان را بر سر جامعه خراب میکنند. جنگ کنونی نه فقط کوچکترین ربطی به منافع مردم عراق ندارد بلکه مستقیما و علنا علیه حیات و معیشت شهروندان و در جهت تخریب بنیادهای مدنی جامعه ای است که بر دوش کارگران و زحمتکشان بنا شده است. تنها با به میدان آمدن کارگران و زحمتکشان و آزادیخواهان جامعه در برابر همه اطراف جنگ و جدال جاری میتوان دست دستجات ارتجاعی را از سر جامعه کوتاه کرد.
احیای اراده مردم
برپا کردن جنبش مقاومت قدرتمند
راه برونرفت جامعه عراق از بحران فاجعه باری که جناحهای درگیر در جنگ و جدال مذهبی و قومی بر آن تحمیل کرده اند، احیای اراده مردم است. تنها راه کارساز و ممکن پایان دادن به این سناریوی سیاه، برپا کردن جنبش مقاومت مردمی قدرتمند متکی به همه ابزارهای اقتدار توده ای ازجمله مقاومت مسلحانه، برای مقابله با همه عناصر و عوامل سناریوی سیاه، برای دفاع از مدنیت جامعه، برای بیرون راندن داعش و همه نیروهای میلیشیائی درگیر در جنگ مذهبی جاری، برای به زیر کشیدن نظام سیاسی حاکم و استقرار یک نظام سیاسی سکولار غیرقومی و غیرمذهبی به جای آن است. نظامی مبتنی بر حقوق برابر شهروندان جامعه صرفنظر از انتساب به قومیت و مذهب. نظامی متکی بر هویت انسانی شهروندان به جای هویتهای کاذب قومی و مذهبی. نظامی که شالوده سیاسی و اجتماعی و مدنی مساعد برای پیشبرد مبارزه طبقاتی در مسیر تحقق آزادی و برابری و استقرار سوسیالیسم فراهم کند. احیای اراده مردم از راه برپا کردن یک جنبش مقاومت مردمی آزادیخوهانه، وظیفه مبرم کمونیستها، فعالین کارگری و آزادیخواه جامعه است.
منافع طبقه کارگر و مردم عراق از منافع طبقه کارگر و مردم ایران جدا نیست. رژیم اسلامی ایران با دخالت مستقیم و مستمر سیاسی و نظامی در تحولات دو دهه اخیر عراق بویژه در دوره بعد از اشغال عراق توسط آمریکا و همچنین در جنگ مذهبی جاری، بی تردید یک عنصر موثر در ایجاد تفرقه و جنگ مذهبی و تحمیل سناریوی سیاه بر جامعه عراق بوده و هست.
حزب کمونیست کارگری ایران- حکمتیست پا به پای مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی، دخالت فعال در صحنه سیاسی عراق و قرار گرفتن در کنار کمونیستها و آزادیخواهان برای برپا کردن جنبش مقاومت مردمی در دفاع از مدنیت جامعه را وظیفه مبرم خود میداند. جنبش مقاومت قدرتمند علیه توحش داعش و برای بیرون راندن کامل این دارودسته تروریستی از همه مناطق زیر تسلطش. جنبشی علیه دست اندازیهای رژیم اسلامی ایران و دستجات اسلامی حاکم بر عراق و برای به زیر کشیدن نظام قومی مذهبی حاکم بر عراق. حزب حکمتیست نیروهای کمونیست و چپ و آزادیخواه در ایران و منطقه و جهان را به حمایت قاطع از مبارزه کارگران و مردم عراق برای پایان دادن هرچه سریعتر به این بحران فرا میخواند.
رفراندم در کردستان عراق
دخالت مردم در تعیین تکلیف آینده سیاسی جامعه کردستان در شرایط بحران جاری عراق، از کانال برگزاری یک رفراندم آزاد در مناطق کردنشین با نظارت مراجع بین المللی میگذرد که در آن ساکنان مناطق کردنشین امکان یابند با آراء خود ماندن در چارچوب کشور عراق و یا جدائی و تشکیل دولت مستقل را انتخاب کنند. این یک راه حل سیاسی کارساز در جواب به بلاتکلیفی و سیاسی و حقوقی و نابسامانی  امروز جامعه کردستان است.
با بحران جاری عراق، آینده سیاسی کردستان عراق بیش از پیش به یک مساله مطرح جامعه تبدیل شده است. احزاب ناسیونالیسم کرد در کردستان عراق که بیست و سه سال است بر آن منطقه حاکمیت میکنند، همواره مانع برگزاری رفراندم و مراجعه به آراء مردم بوده اند. سال ٢٠٠٣ بعد از سقوط رژیم بعث، در حالی که منطقه کردستان بیش از یک دهه استقلال دوفاکتو داشت، بدون مراجعه به مردم، در تعقیب منافع خود منطقه کردستان را به حکومت مرکزی الحاق کردند و در قالب فدرالیسم به تبعیت حکومت قومی مذهبی حاکم بر عراق در آوردند. فدرالیسمی که نه تنها شکاف قومی را حل نمیکند بلکه چنانکه تجربه هم نشان داد آن شکاف و تفرقه را نهادینه و ابدی میکند. احزاب حاکم کردستان سال ٢٠٠٥ هم پیام ٩٨ درصد رای کسانی که در رفراندم غیررسمی رای به استقلال داده بودند را نشنیده گرفتند و به توافق با حکومت مرکزی از بالای سر مردم ادامه دادند.
بر خلاف سیاست احزاب حاکم کردستان عراق، کمونیستهای کارگری در ایران و عراق طی دو دهه اخیر همواره بر ضرورت برگزاری رفراندم آزاد به عنوان یک راه حل سیاسی کارساز برای این معضل حل نشده تاکید داشته اند، همواره راههای بینابینی خودمختاری و فدرالیسم و بندوبست احزاب حاکم با حکومت مرکزی از بالای سر مردم را مردود دانسته اند و از خواست استقلال کردستان عراق و برپایی یک دولت غیر قومی در کردستان دفاع کرده اند.
در حال حاضر حزب دمکرات کردستان عراق (پارتی)، حزب اول حاکم در کردستان، با اعتراف به شکست تلاش ده ساله شان در دفاع از فدرالیسم، پروژه برگزاری رفراندم و گزینه جدائی را طرح کرده است و احزاب دیگر شریک در حکومت کردستان نیز آن را تایید میکنند. پروژه این احزاب نه برای حل معضل سیاسی جامعه و پایان دادن به نابسامانی و بلاتکلیفی موجود، بلکه برای کسب امتیاز بیشتر از حکومت مرکزی و گرفتن سهم بیشتر از قدرت سیاسی و اقتصادی است. به همین دلیل به موازات پروژه رفراندم، از طرح واهی و ارتجاعی “کنفدراسیون سه دولت شیعه و سنی و کرد” هم حمایت کرده اند. در یک کلام پروژه رفراندم آنها، منافع هیات حاکمه کردستان را تعقیب میکند که در جامعه طبقاتی کردستان نقطه مقابل منافع طبقه کارگر و اکثریت جامعه است. احزاب حاکم در کردستان عراق سالهاست از بالای سر مردم کردستان در قالب فدرالیسم با حکومت مرکزی بندوبست کرده اند و اعتراف امروزشان به شکست فدرالیسم، اعتراف عیان به شکست سیاسی خودشان است.
دیدگاه طبقه کارگر و مردم جامعه، متمایز از دیدگاه احزاب طبقه حاکم، برگزاری رفراندم جدائی برای پایان دادن به بلاتکلیفی و نابسامانی سیاسی و حقوقی منطقه کردستان است. حزب حکمتیست از نتیجه چنان رفراندمی، خواه رای به جدائی و یا به ماندن در چارچوب کشوری عراق باشد، حمایت میکند و در صورت رای به جدائی، در برابر هر تعرضی به این تصمیم سیاسی، از حق جدائی مردم کردستان و از نتیجه رفراندم دفاع خواهد کرد.
حزب حکمتیست در شرایط کنونی مدافع جدائی و استقلال کردستان عراق است و آن را به نفع بهتر شدن شرایط معیشت و مبارزه کارگران و مردم و مساعدتر شدن شرایط پیشبرد مبارزه برای استقرار یک نظام سیاسی سکولار و غیرقومی و غیرمذهبی در آینده سیاسی جامعه کردستان ارزیابی میکند.
حزب کمونیست کارگری ایران- حکمتیست
تیر ١٣٩٣ – ژوئن ٢٠١٤