سیوان کریمی- داعش و مخاطراتش در جامعه کردستان

سیوان کریمی-  داعش و مخاطراتش در جامعه کردستان
قصاوت به حداکثر خود رسیده است. اسلام و اسلام گرایان چهره واقعی خود را از زیر نقابی که مدتهاست از عطوفت و مهربانی برای خود ساخته اند، بیرون آورده اند. ماهیت واقعی و راستین خود را در عراق و سوریه از طریق رسانه ها و شبکه های اجتماعی به سراسر دنیا مخابره کرده اند. دوباره می خواند توحش و رعب و وحشت را به جای عطوفت و انسانیت در دل انسانها بکارند. دولتها و کشورهای منطقه و حتی جهانی که از این اوضاع نفعی دارند، آتش بیار معرکه شده اند و تنور این جنگ خانمان سوز را شعله ورتر می کنند.
هویت سازی ؛ چه چیزی معرف شماست؟ شما خودتان را چگونه توصیف می کنید؟ 
همیشه برای تعریف ” گروهی ” از انسانها ، تشابهات و اشتراکاتی از جمله جغرافیا، زبان، فرهنگ و… نقشی کلیدی را بازی کرده اند. در گذشته های دور و در دوران باستان، جغرافیا و دفاع از آن در جنگها، مبنای تعریف قومیت یا ملیت گروهی از انسانها بود . ایران قدیم، روم و یونان، نمونه های تاریخی از این دست هستند که ” جغرافیا ” و حفظ سرزمین و یا گسترش آن نمادی برای تعریف گروهی از انسانها بود. اما دیگر جغرافیا، زبان و فرهنگ برای تعریف “جمعی ”  انسانها کمرنگ می شود. حداقل اتفاقات بعد از 11 سپتامبر این قضیه را بیشتر روشن کرده است. دیگر قرار گرفتن در یک مکان و سرزمین و کشیدن خطی به دور خود، نماد برای ” تعریف جمعی ” انسانها نیست. دیگر مردمان محصور در یک جغرافیای واحد، فرهنگ مشترک و زبان ارتباطی یکسان، تنها نماد هویتی نیست. اگر در گذشته باید این سه مشخصه را با هم و در کنار هم داشت تا بتوان تعریف مشخصی از یک هویتی قومی داد، اما دیگر اینطور نیست. اگر در گذشته باید جغرافیایی می بود تا در درون آن(ها) تعریفی از مذهب داد و مردمانی را در این زمره و بزور به شمار انسانهای مذهبی اضافه کرد، دیگر جوابگو نیست.
حالا دیگر انسانی در هر جای این کره خاکی که خود تنها از لحاظ ” هویتی” معین و تحت نام مذهب به اسلام یا هر دینی نزدیک بداند، بدون هر گونه وجه اشترک زمینی، فرهنگی و زبانی، خود را در هویتی با آنها شریک می داند. دیگر نمی توان “امت اسلامی” را تنها به ممالک “اسلامی” یا ” اسلام زده ” محدود کرد. پیوستن افرادی از کشورهای اروپایی و آمریکا به گروه تروریستی داعش ، و در گذشته به القاعده، نشان از این واقعیت تلخ دارد. خطر بیخ گوش انسانیت و ” هویت انسانی ” قرار دارد.
کردستان هم مستثنی نیست. رشد و گشترش توحش اسلامی در منطقه و سرازیر شدن دلارهای نفتی قطر و عربستان به جیبهای آنها، فرصتی مناسب را برای تبلیغ و رشد شدید آنها فراهم کرده است. کشته شدن اسامه بن لادن توسط نیروهای آمریکا اتفاقی بود که نوید ضعیف شدن القاعده را می داد. اما اتفاقی در کردستان رخ داد که شاید در آن زمان و در نگاه اول ساده و کم اهمیت بود. سلفی ها در شهر سقز برای مرگ  اسامه بن لادن نماز میّت خواندند ودر مرگ این سنبل” ارتجاع و ترور و وحشت ” به سوک و اندوه نشستند. زنگ خطر همان موقع به صدا درآمد.  چون حکومت اسلامی که خود بانی اساسی آفریدن ارتجاع اسلامی در منطقه می باشد، همراه و همگام با آنان گردید. زیرا در پرورش و رشد و گسترش این جریان ارتجاعی و ضد بشری در تقابل با جنبش های آزادیخواهانه و برابری طلبانه، احتیاج دارد و در این رابطه دست آنان را برای فعالیت و تبلیغ آراء و افکار فوق ارتجاعی شان را باز گذاشته است.
 جامعه نباید به چنین جریاناتی  که رهبران و سنبل هایشان، جانی زمانه و مظهر ترور و وحشت است، اجازه عرض اندام بدهد. همین اتفاق که افتاد، نشان از تعریفی دیگر از انسانهایی داد که هویت انسانی خود را با هویتی مذهبی ، خواه آگاهانه و یا ناآگاهانه، عوض کرده اند. دیگر وابستگی به گروهی از انسانها، نه به زبان مشترکی نیاز داشت، نه به تاریخ مشخص و نه به فرهنگی یکسان.
امروز داعش دوباره همان خطر، اما اینبار با شدت و حدت بیشتر، را برای جامعه نمایندگی می کند. آنچه داعش و داعشیان به دنبال آن بودند و هستند، در بخشهایی از سوریه و عراق قابل روئیت است. اعلام خلافت اسلامی و عمل بر اساس موازین اسلام، زیر پا گذاشتن انسانیت و عقبگردی را به جامعه تحمیل کرده است. زنان دوباره برده شدند. شرع جای عقل را گرفت. کودکان دیگر مقدم نیستند. برابری با لبه شمشیر و اسلحه قابل سنجش شده است. مذهب یکسان، خشونت نهادینه و دست داشتن در ترور و خشونت نمادی برای برابری و درنتیجه زنده ماندن شده است.
در کردستان نیز این تفکر، چه بخواهیم و چه نه، نمایندگانی دارد. کسانی هستند که زندگی انسانها بر پایه برابری و رفاه عمومی اهمیتی برای آنها ندارد. در وضعیت امروز جامعه ایران و بویژه کردستان، خطر بیشتر از هر زمان دیگری وجود دارد. جمهوری اسلامی که بر پایه ی اختلافات قومی و مذهبی، به حاکمیت خود ادامه داده، این فرصت را برای روشن کردن و شعله ور ساختن آن مناسب می بیند. داعش و تفکرات اینچنینی، بیش از هر زمان دیگری از لحاظ اقتصادی و نیروی مسلح تجهیز شده اند. این پولها و تفکرات کهنه پرستانه، می تواند به درون جامعه ایران رسوخ کند و انسانیت را در زیر پای خود له کند. می تواند عقب گردی به درازای 1400 ساله جامعه تحمیل کند. می تواند دوباره زنان را برده کند. می تواند زنده به گور کردن دختران را “هنجار” کند. می تواند جامعه را اسلام زده تر کند و درنتیجه خشونت و توحش جای انسانیت و رفاه را بگیرد.
اما جامعه کماکان زنده است. کماکان انسانهای آزادیخواه و برابری طلب در جامعه وجود دارند. باید همین انسانها جامعه را در مقابل چنین تفکراتی واکسینه کنند. باید خود را در مقابل و برای مقابله با هر نوع تهدیدی از این دست آماده کنیم. جامعه دیگر جایی برای چنین تفکرات منفور و کهنه پرستانه ندارد. نباید اجازه دهیم که حرکت تاریخ و روبه جلوی جامعه و مبارزات آزادیخواهانه در جامعه ازحرکت بایستد. باید جوانان و زنان و مردان آزادیخواه جامعه خود را برای مقابله با این جانیان آماده کنند که در اولین فرصت این نوع تفکرات با همه جوانبش، زیر پای آزادیخواهان و برابری طلبان له شوند.
باید مردان و زنان و جوانان آزادیخواه و برابری طلب، سکولار و پیشرو خود را در برابر این تروریستها ” جنبش اسلامی ” مسلح کنند. باید گروهها ی گارد آزادی را در محلات خود تشکیل دهند و در زمان لازم به مقابله و مواجه با این تروریستها بپردازند. زیرا گارد آزادی حافظ جان و مال و امنیت انسانها خواهد بود. در دنیایی که مد نظر داعش ها و هر نوع ارتجاع قومی- مذهبی ای خواهد بود، وجود گارد آزادی برای مقابله و به شکست کشانیدن شان و در دفاع از مدنیت جامعه و حق و حقوق انسانی- اجتماعی انسانها ، لازم و حتمی خواهد بود .
به گارد آزادی بپیوندید و جامعه را در مقابل چنین تهدیداتی واکسینه کنید.
سیوان کریمی / ژوئیه 2014
***