کانون سوسیالیست های کارگری -نگاهی به اول ماه امسال و شرایط کنونی کارگران

نگاهی به اول ماه امسال و شرایط کنونی کارگران

در شرایط کنونی و با آغاز سال جدید کارگران با دستمزدهای یک چهارم زیر فقر و شرایط سخت معیشتی روبرو هستند، فعالین کارگری در زندان بسر میبرند، و جو سرکوب و استبداد نه تنها بقوت خود باقی است بلکه در آستانه اول ماه مه شدت یافت، تمام تلاشهای مذبوحانه رژیم با ایجاد جو امنیتی و پلیسی در عدم برگزاری  مراسم اول ماه مه، این روز همبستگی جهانی کارگری شاهد بودیم که در شهرهای مختلف ایران در تجمعهای کوچک و بزرگ و به اشکال گوناگون کارگران به برگزاری مراسمها، گردهمائی ها و تظاهرات پرداختند. که در بعضی مناطق منجر به دستگیری تعدای از فعالین کارگری شد.

رژیم با تمام تلاشهای مذبوحانه اش باز هم موفق نشد جلو برگزار کنندگان این روز را بگیرد. امسال مراسم روز جهانی کارگر در ایران علاوه بر شهرهای تهران و اصفهان بویژه در اصفهان جو میلیتاریزه شدن در مراکز صنعتی بقدری بالا بود که کارگران هر چند سازمان یافته و آماده برگزاری این روز بودند اما موفق نشدند مراسم را برگزار نمایند. دربرخی دیگر ازشهرهای ایران به ویژه شهرهای کردستان مانند سقز، سنندج، بانه و پاوه، مهاباد و جنوب، شمال نیز با وجود تهدید های قبلی مراسمهایی با حضور فعالین کارگری و مردم برگزارشد.
نیروهای امنیتی رژیم به تجمع سامانه شرکت واحد درمیدان آزادی که درحال توزیع شیرینی بین رانندگان اتوبوس های شهری بودند حمله بردند، که بیش از بیست تن ازاعضای سندیکای شرکت واحد دستگیر و بعد از مدتی آزاد شدند.
روز ۱۲ اردیبهشت طبق برنامه همه ساله تعدادی از فعالان کارگری بهمراه خانواده های خود در خارج شهر به بزرگداشت روزکارگر پرداختند اما بسیاری از نقاط خارج شهر هم از صبح زود توسط نیروهای امنیتی تحت کنترل قرار گرفت در بین راه از حرکت و ورود اتوبوس ها ممانعت بعمل آمد که در این بین بسیاری از اتوبوس های متفرقه نیز دچار مشکل شدند اما سواری ها می توانستند به حرکت خود ادامه دهند. شرکت کننده گان در مراسم گلگشت بمناسبت روز کارگر، به چهار گروه تقسیم شدند و هر کدام منطقه ایی جدا از هم را انتخاب کردند و با این تاکتیک موفق شدند به نیروهای امنیتی و سرکوبگر یکدستی زده و بزرگداشت روز کارگر را همراه با سرود و سخنرانی بر پا دارند.

همزمان با مراسمهای پراکنده کارگری، دولت سرمایه جمهوری اسلامی تلاش نمود مراسم دولتی روز کارگر را به دو شکل نمایش هفته کارگر”خانه کارگریها ” و درسالن ورزشی دوازده هزارنفری، با حضور حسن روحانی به نمایش گذارد. آنچنان که مشاهده شد که برگزاری مراسم در سالن ورزشی دوازده هزارنفری با تدابیر امنیتی صد درصد وزیر کارعلی ربیعی و وزارت اطلاعات رژیم وعوامل امنیتی خانه کارگر امکان برگزاری مراسم را یافت. هر کارگر برای ورود به سالن باید ازچند مرحله و زیر ذره بین امنیتی با ارائه کارت مخصوص در مراسمی که توسط عوامل “خانه کارگر” با شناسایی افراد صورت میگرفت و با بکار گیری دوربین های کنترل و اجیر کردن نیروهای لباس شخصی وزارت امنیت کشور تمام اوضاع را تحت نظرداشتند. ناگفته نماند اینهمه جو پلیسی رژیم حاکم بر فضای روز برگزاری اول ماه مه ناشی از ترس و وحشت مزدوران جمهوری اسلامی از گردهمائیهای کارگری بوده و یاد آور تجربه ای است که درهمین سالن درسال   ۱۳۸۴ در زمان هاشمی رفسنجانی تجمع کارگران که قرار بود زیر حمایت دولت و بر طبق نقشه دولت مراسم روز اول ماه مه بر گزار شود کارگران متشکل سندیکای شرکت واحد با اتحاد و همبستگی طبقاتی خود همراه  با دیگر فعالین، نمایش فرمایشی دولت را با سر دادن شعارهای مطالباتی خود، به حرکت اعتراضی تبدیل نمودند. رفسنجانی که قرار بود درسالن حضور یابد و سخنران جلسه باشد با شنیدن این خبر از حضور در جلسه خوداری نمود و علتش هم وحشت از وضعیت موجود بود که کارگران کنترل جلسه را در اختیار گرفتند و شهردار وقت سخنران شد و توسط کارگران حاضر در مقابل صدها پرسش قرار گرفت. با تجربه از گذشته، که سران حکومتی از برگزاری مراسم اول ماه مه داشتند، امسال بشدت به کنترل افراد و فضای پلیسی دامن زدند بطوریکه از در ورودی، افراد حق بردن هیچگونه وسیله ای، حتی تلفن همراه و یا کوچکترین شیئی را نداشتند و با تمام دقت مورد بازرسی بدنی قرار می گرفتند. هنگام ورود به سالن، مأمورین امنیتی، براساس کارت های مخصوص، کارگران را جدا می کردند. بشدت جایگاه کارگران تحت کنترل بود. حسن روحانی برای  فریب دادن کارگران و تشویق و ترغیب آنها در مقابل طرح خصوصی سازیهای سرمایه گذاران خارجی که بیصبرانه در انتظار نیروی کار بشدت ارزان کارگران ایرانی هستند در این جلسه حضور یافته بود. رئيس جمهور درسخنرانی خود به مناسبت روز جهانی کارگر گفته بود: که ایجاد تشکل‌های مدنی، مردمی و انجمن‌های خاص در میان کارگران آزاد و بدون مشکل باشد و کارگران باید بتوانند از طریق تشکل‌ها و جمعیت‌های آزادشان صدای خود را به گوش مسئولان و وزارت کار راحت و شفاف برسانند.

با این همه اول ماه مه امسال نشان داد که در برابر نمایشات دولتی، صف مستقل کارگران با همه پراکندگی هایشان، این پتانسیل را دارد قدعلم کند و روز اول ماه مه را در سطحی که امکانش است با هم طبقه ایهای جهانی اش به اشکال مختلف برگزار نماید. نباید ازیاد ببریم که درمقایسه با سال های قبل و در برابرنمایش کذایی و پر سر و صدای ” خانه کارگر” و شرایط بشدت پلیسی  ایجاد شده دولت روحانی، تشکل های گوناگون در نقاط مختلف با دادن اعلامیه ها، بیانیه ها و قطعنامه های مشترک به عنوان نیرویی طبقاتی در مقابل دشمن موجودیت خود را اعلام نمودند و دولت سرمایه را بار دیگر به مصاف طلبیدند. در این روز فعالین کارگری زندانی هم ساکت ننشسته و با انتشار اطلاعیه و پیام، همبستگی خود را در این روز با طبقه کارگر ایران و جهانی اعلام نموده و با جو اختناق و سرکوبی که در داخل زندانها حاکم است تلاش نمودند با عزم راسخشان در حضور دشمن تا دندان مسلح با ایراد سخنرانی و توجه دادن زندانیان به این روز مهم این روز را جشن بگیرند. البته فعالیت و عکس العمل فعالین کارگری زندانی تنها به اول ماه مه مختص نبوده، این مبارزین طبقه کارگر تا جائیکه امکان داشته با تمام محدودیتها و ابزار سرکوبی که بالای سرشان هست، در دفاع از حق و حقوق خود و هم طبقه ایهایشان ساکت ننشسته و از درون زندان به مبارزه و اعتراض پرداخته اند. در مجموع شاید انتظار میرفت طبقه کارگر ایران با اتحاد و همبستگی بیشتری این روز را گرامی بدارد و در مقابل دشمن سازمانیافته، متشکل و تا دندان مسلح خود ظاهر شود، اما این میزان از همبستگی طبقاتی گرچه کافی نیست، اما  باز هم  گامی به جلو است.

سخنان روحانی در رابطه با ایجاد تشکلها، فریبی بیش نیست، شعار دادن ایجاد تشکل کارگری از جانب روحانی حتی در حد تشکلهای وابسته به دولت هم نمی تواند عملی شود، زمانی روحانی این شعار را در گردهمایی سر می داد که در چند قدم آنطرف تر  فعالین کارگری ای که می خواستند مستقلا این روز را برگزار نمایند با دستور شخص روحانی و مزدوران اجیر شده اش دستگیر و مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. بهررو، شعار دادن ایجاد این تشکلها از جانب روحانی صرفنظر از جنبه عوام فریبش بلکه ترس و وحشتی است که از طبقه کارگر دارد، و این را خوب می داند که طبقه کارگر تنها راه رهایی خود را در ایجاد تشکلهایش و سازمان دادن خود جستجو می کند. هر چند کارگران به علت سرکوب شدید تا کنون نتوانسته اند بر پراکندگی خود فائق آیند، اما در بسیاری از عرصه های مبارزاتی از جمله اعتراض و اعتصاب برای مطالبات خود به رژیم سرمایه نشان داده اند، که بخوبی به منافع طبقاتی خود آگاه هستند، و تنها با اتکاء به مبارزه طبقاتی خود می توانند برای متشکل شدن و رسیدن به خواست های خود قدم بردارند. و در این مبارزه نابرابر هیچ توهمی به دشمن طبقاتی خود نداشته و فریب وعده و وعید های روحانی در ابراز لطف و مرحمت ریاکارانه اش در ایجاد تشکلهای کارگری را نخواهند خورد.

سالهای گذشته با تمام جو سرکوب و پلیسی که در روز اول ماه مه برای مانع شدن از برگزاری این روز اعمال شد، باز هم کارگران سعی نمودند به اشکال مختلف به استقبال این روز رفته و آن را در راستای مطالبات خود به جو اعتراضی علیه حکومت سرمایه جمهوری اسلام تبدیل نمایند. به عنوان مثال در سال 1389 بیانیه مشترک تشکلهای کارگری و حضور آنها در  پارک لاله که به دستگیری تعدادی از کارگران ختم شد و یا در 1390 جنبش کارگری موفق به برگزاری مراسمها، گردهمائی ها و تظاهرات، در بخشی از مراکز کار و کارگاهها، شدند.

تحرکات اول ماه مه امسال گرچه  بسیار وسیع نبود اما با توجه به فضای بسیار شدید امنیتی و انتظامی از اشکال و تنوع برخوردار بود، و اینکه رژیم در این روز اعلام حکومت نظامی نمود، نشان داد که چقدر از برگزاری این روز از طرف کارگران در وحشت و هراس است.

هر سال که می گذرد فقر و فلاکت بیشتری دامنگیر طبقه کارگر ایران میشود. گرانی و تورم رو به افزایش است، در تقابل با این همه تورم سرسام آور معضل دستمزد کارگران هنوز به قوت خود باقی است. زیرا دولت و سردمداران رژیم بر این ادعا هستند که افزایش دستمزدها سبب گرانی و تورم بیشتری خواهد شد. هر چند گرانی و تورم و بالا رفتن قیمتها هیچ ربطی به افزایش دستمزد کارگران ندارد بلکه در ارتباط مستقیم با حرص و آز و سودپرستی سرمایه داری است. آنچه در جامعه باعث افزایش تورم می شود تحریم های اقتصادی است که تاوان آن را باید طبقات زحمتکش این جامعه بدهند و سودش را سرمایه و نمایندگانش به جیب بزنند. تورم تنها وضع نابسامان زندگی کارگران و دیگر زحمتکشان را بدتر میکند، اما علت اصلی فقر و سیهروزی آنها نیست. علت اصلی فقر و سیهروزی کارگران و بسیاری از مشکلات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی کارگران و مردم ایران و جهان، به طور کُلی، نظام سرمایهداری و استثمارگر است. در کشورهای سرمایهداری پیشرفته، سالها است که تورم در سطح بسیار پائینی کنترل میشود، اما فقر و بیکاری و بحران در آن کشورها نه تنها از میان نرفته، بلکه در حال تشدید است.

امروزه مشکل زندگی کارگران تنها مزد پائین نیست، بلکه بیکاری، بی حقوقی، تبعیض جنسی، نبود تامین اجتماعی در زمینههای مختلف، آموزش و بهداشت،عدم شرایط ایمنی کار، عدم آزادی بیان و حق تجمع و تظاهرات و راهپیمایی و اعتصاب، نبود حق تشکل و سازماندهی، حاکمیت اختناق، سرکوب، شکنجه، اعدام، تفتیش عقاید، نظام سرمایه جنایتکار جمهوری اسلامی از دیگر مشکلات و معضلات اساسی جامعه ایران است. از همهی اینها بالاتر، مشکل کارگران، خود نظام سرمایهداری و استثمارگر است. طبقات حاکم و به طور کُلی طبقات دارا، علاوه بر تکیه بر قهر و سرکوب و اختناق، میکوشند با استفاده از حربههای مختلف کارگران و دیگر تودههای فرودست را از مبارزه برای تغییر شرایط زندگی باز دارند.

طبق گفته مقامات وزارتخانه و مدیر عامل شرکت بازرگانی دولتی ایران قرار است که بین 15 تا 20 میلیون نفر در کشور کمک های غیر نقدی دولت به عنوان سبد کالا را دریافت کنند.

تقسیم نمودن دستمزدها بین نقدی و غیر نقدی حربه ایی است که دولت برای فریب دادن کارگران و نفاق بین آنها بکار می گیرد. اولا اگر دولت بخواهد به وعده غیر نقدی عمل کند هیچ ضمانتی نیست که برای مدت یکسال که تعیین می کند آن را ادامه دهد، به احتمال زیاد یکی دو بار آن را عملی خواهد ساخت سپس آن را قطع خواهد کرد.  در ضمن این پرداخت غیر نقدی دستمزدها سبب تفرقه بین کارگران خواهد شد و سبب میشود در این راستا بازار سیاهی از معاملات و خرید و فروش این کالاها بوجود بیاید و در شرایط فعلی که کارگران از نظر معیشتی تحت فشار هستند این نوع کمکها صفوف کارگران را مخدوش خواهد نمود. بهمین دلیل این نوع دستمزد های غیر نقدی و اهداف شوم دولت در این رابطه  نه تنها از طرف کارگران و فعالین کارگری پیشرو نیاز به افشاء شدن دارد، بلکه اتحاد و همبستگی همه جانبه تری را برای اعتراض به افزایش نقدی دستمزدها را می طلبد.

مبارزه برای افزایش واقعی دستمزد حداقل در حد تامین زندگی شایستهی یک خانوار کارگری و افزایش آن به نسبت تورم و نیز افزایش بارآوری متوسط کار، یک عرصهی مهم مبارزه اقتصادی است و با متحد شدن کارگران، و مبارزهی مصممانه آنها میتواند به نتیجه برسد و راه را برای مبارزات دیگر هموار سازد. طبقه کارگر این حق را برای خود محفوظ  دارد که همیشه خواهان یک زندگی انسانی و شرافتمندانه برای خود و سایر طبقات زحمتکش این جامعه باشد و برای گرفتن این حق انسانی هم چاره ای جز مبارزه پیگیر و متشکل و حضور فعال  ندارد . مبارزات روزانهی سیاسی و اقتصادی کارگران بر علیه شرایط موجوداشان تنها در راستای چنین استراتژیکی که نابودی کارمزدی است به ثمر خواهد رسید.

هجوم سرمایه داری ایران یک هجوم سراسری به حقوق و مطالبات رفاهی و سیاسی توده های زحمتکش این جامعه است. حتی خواست افزایش دستمزدها به سطح یک زندگی انسانی نیز به عقب راندن این رژیم و در نهایت به سرنگونی کامل آن بسته است. امروز بحران اقتصادی که دامنگیر توده های مردم شده است جمعیت وسیع تری را در گیر مبارزه با رژیم سرمایه داری ایران می سازد و این فرصت به غایت مناسبی برای جنبش کارگری است که با یک پرچم مطالباتی سراسری که خواسته و مطالبات سیاسی و رفاهی توده ها را در خود گنجانده باشد به میدان مبارزه با رژیم سرمایه گام بگذارد.

معضل دیگری که کارگران با آن رودرو هستند، سازمان های دست ساز دولتی تحت نام شوراهای اسلامی، خانه کارگر و انجمن های کارگری  است که رسالتشان سرکوب و شناسایی کارگران پیشرو و کارگرانی که در مقابل سرمایه می ایستادند بود و بسیاری از کارگران و اعضا گروه ها و سازمان ها به وسیله ی همین سازمان های دست ساز ضد کارگری اعدام و زندانی شدند. در شرایط کنونی با ماسک طرفداری از کارگر به میدان آمده اند و بر آن هستند که با ایجاد شوراهای اسلامی و انجمن های کارگری از شکل گیری تشکلهای واقعی و مستقل  کارگران جلوگیری کنند. دولت و صاحبان سرمایه، بر این تلاش هستند که این نهادهای ضد کارگری را به عنوان سدی در مقابل جنبش کارگری علم نمایند. بهمین  دلیل، در اختلاس و اخاذیهایی که از طرف سران سازمان تامین اجتماعی صورت گرفت، با دادن پول به این شوراها و انجمنهای کارگری سعی نمودند در این دزدیها هم آنها را شریک نمایند. البته نظام سرمایه هدفمند و با استراتژی در این رابطه عمل می کند، پول به انجمن ها  و نهادهایی می دهد که زمانی که ضرورت سرمایه ایجاب کند از آنها برای سرکوب و ایجاد تفرقه در میان کارگران و همسو کردن کارگران با سرمایه استفاده کند.

طبقه کارگر ایران در مبارزه تعطیل ناپذیر برای خواسته ها و مطالبات خود و فراهم نمودن شرایطی که به متشکل شدن و مبارزه ایی مشترک و جمعی کمک نماید، لازم است که از قبل با برنامه دراز مدت و آمادگی بیشتری به استقبال برگزاری روزکارگر به میدان آمده، و قدرت طبقاتی خود را به نمایش بگذارد. از طریق ارتباط و تبادل نظر و طرح مطالبات جمعی و دخیل کردن و فعال کردن هر چه بیشتر کارگران و فعالین کارگری پیشرو و جلب نیرو برای اول مه در طول سال تدارک دیده، و با بسیج حول خواسته ها و مطالبات و اعلام بیانیه اول مه از طرف بخشهای وسیعی از کارگران در ایران این روز را هر چه با شکوه تر بر پا نمایند. اول ماه مه صرفا یک آکسیون نیست، اول مه یکروز نمایش قدرت طبقاتی کارگران در مقابل سرمایه، طرح خواسته ها و بسیج نیروی هرچه بیشتری در این روز حول مطالبات مشترک است.

می  2014

کانون سوسیالیست های کارگری