رضا شهابی باید زنده بماند!
چاره ما کارگران در مبارزه جمعی است!
پدرام نواندیش
رضا شهابی فعال کارگری و عضو سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه به خاطر دفاع از کارگران هم طبقه ای خود و عضویت در سندیکای کارگران شرکت واحد از تاریخ 22 خرداد 1389 توسط نیروهای سرکوبگر رژیم سرمایه داران اسلامی تحت غیر انسانی ترین شرایط مورد بازجویی قرار داشته وشکنجه شده است . رضا شهابی را در یک دادگاه فرمایشی و اسلامی به شش سال زندان محکوم کرده و از آن تاریخ تاکنون محبوس این رژیم آدم کش اسلامی است . رضا شهابی به همراه چند کارگر زندانی دیگر همچون شاهرخ زمانی و بهنام ابراهیم زاده علیرغم دیوار های مخوف زندان به طور مستمر در مبارزان هم طبقه ای های خود در بیرون از زندان دخیل بوده است . این مهم خشم نوکران سرمایه را برانگیخته تا آنجا که شرایط زندان را برای این کارگران زندانی و از جمله رضا شهابی هر روز بدتر از قبل ساخته اند . اعتراض رضا شهابی طی مدت اسارتش در زندان های رژیم اسلامی موجب شده است که وضعیت جسمی اش هر روز نسبت به قبل وخیم تر و خطرناک تر شود . به دنبال تهاجم نیروهای امنیتی رژیم جنایت پیشه اسلامی در بهار امسال به بند 350 زندان اوین ، تعداد زیادی از زندانیان را مورد ضرب و شتم قرار گرفتند . برای تعدادی از زندانیان در این بند پرونده سازی کردند و از جمله برای کارگر زندانی بهنام ابراهیم زاده که تا امروز چند بار ایشان را جهت محاکمه به دادگاه احضار کرده اند.در این راستا رضا شهابی را نیز از زندان اوین به زندان گوهر دشت تبعید کردند که اونیز از تاریخ یازدهم خرداد تا اکنون اقدام به اعتصاب عذا کرده است . متاسفانه بر اساس اخبار منتشره حال رضا شهابی وخیم بوده و روز دوشنبه شانزدهم تیر ماه ، برای دومین بار در هفته اخیر حال رضا شهابی وخیم گشته و او را به بهداری زندان منتقل نموده اند. چنانچه وی اعتصاب غذای خود را نشکند ، متاسفانه می تواند موجب مرگ این کارگر زندانی شود.
برای زندانیان سیاسی محبوس در دیوار های زندان, خصوصا دیوار های زندان رژیم تروریست و آدم کش اسلامی حاکم بر ایران که همواره زندگیشان از سوی جانیان و آدم کشان رژیم اسلامی مورد تهدید است، دو اتفاق در حال رخ دادن و باز تولید است . اول اینکه فرد زندانی بنا بر آن شرایط معین مکانی و روانی، خود را تنها و خارج از حوزه مبارزه جمعی ببیند و در نتیجه به اقداماتی همچون اعتصاب غذا دست زند. یادآوری این نکته ضروری است که هدف و تلاش دژخیمان رژیم نیز ایجاد چنین فضای روانی برای شخص زندانی است . آیا به غیر از این است که هدف جنایت کاران اسلامی از دستگیری و بازداشت و شکنجه کارگران زندانی و زندانیان سیاسی، همزمان علاوه بر سرکوب جنبش انقلابی ، ضربه زدن به جسم و روان زندانیان در بند است ؟ اصولا یکی از اهدف جانیان تروریست و آدم کش اسلامی حاکم بر ایران محو و حذف فیزیکی زندانیان سیاسی است . کما اینکه شاهدش بوده و هستیم زندانیانی را که حکمشان چند سال زندان بوده،به یک باره به جوخه های مرگ سپرده شده اند .
در زندان های رژیمی که جان فعالین کارگری و آزادی خواه کمترین اهمیتی نداشته و ندارد، اعتصاب غذا فعالین سیاسی علاوه بر ضربه به خود، موجد هزینه های گزافی برای جنبش انقلابی طبقه کارگر خواهد بود .در چنین شرایطی حفظ جان فعالین کارگری در بند رژیم، دارای بیشترین اولویت بوده و آزادی آنها کمک به اعتلا جنبش انقلابی است . اعتصاب غذا اگر چه در پاره ای موارد منتج به بر آورده شدن برخی خواست های زندانیان می شود ،اما نباید به یک سنت تبدیل شود .این به منزله آن نیست که نتوان شرایط آن رفیق و زندانی در بند را درک کرد . مهم این است که راه کار ما کمونیست ها برای مبارزه علیه رژیم جنایت کار اسلامی حتی در شرایطی همچون زندان و بازداشتگاه ها چیست ؟ نکته دوم و آن اینکه همانطور که رفقای کارگر زندانی در چندین ماه گذشته توانسته اند پیوند خوبی را با مبارزات جاری هم طبقه ای هایشان در خارج از زندان و در میان کارگران پبشرو بر قرار کنند. میتوان این پتانسیل عظیم را در فشار بر رژیم جنایت کار اسلامی و در راستای آزادی تمام زندانیان سیاسی ، بکار بست . این همان نکته ای است که مورد توجه من کمونیست است . شیوه ما کمونیست ها اعتصاب غذا و ضربه زدن به خود نیست . به نظر من این یک شیوه و سنت ملی مذهبی است و باید از آن پرهیز کرد . رژیم اسلامی سرمایه داران مسئول جان رضا شهابی و تمام زندانیان سیاسی در بند این رژیم است . هر اتفاقی برای این کارگر زندانی رخ دهد مسئولیت آن متوجه سران آدم کش این رژیم است . پایان اعتصاب غذای رضا شهابی خواست انقلابون و آزادی خواهان و فعالین کارگری بوده و با گسترش مبارزه جمعی و بین المللی می توان و باید جمهوری اسلامی را به آزادی رضا شهابی و دیگر زندانیان سیاسی مجبور ساخت . جان رضا شهابی در خطر است.او باید زنده بماند . او و تمام زندانیان سیاسی باید آزاد شوند و شاهدانی زنده در دادگاه محاکمات علنی سران تروریست و آدم کش این رژیم در فردای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی باشند .