حزب کمونیست کارگری ایران درباره اتفاقات اخیر مصر: تعرض قدرتمند انقلاب در مصر!

حزب کمونیست کارگری: درباره اتفاقات اخیر مصر: تعرض قدرتمند انقلاب در مصر!

انقلاب مصر برای “نان و آزادی و حرمت انسانی” بود. انقلابی که در آن، نسل جوان پرشور و آگاه، کارگران و خیل عظیم بیکاران و زنان و مردان از همه مصر ۸۰ میلیونی به خیابان آمدند و با قدرت متحدشان اولین مانع، دیکتاتوری رژیم مبارک را به زانو درآوردند. انقلابی که در سنگر اصلیش میدان تحریر، در همان لحظات انقلاب الگوی زنده ای از جامعه انسانی مورد نظرش را به نمایش گذاشت. انقلابی که فقط ۱۸ روز نیاز داشت تا یک دیکتاتوری چند دهه ای را از اریکه قدرت بزیر بکشد و به اولین هدف سیاسی اش برسد.

وقتی توده های خشمگین طبقه کارگر در مراکز صنعتی اسکندریه و سوئز و قاهره در مقابل نیروهای امنیتی حکومت به نبردی سهمگین مشغول بودند؛ وقتی جوانان پرشور انقلاب در باریکادهای میدان تحریر در مقابل توحش طبقات حاکم نبردی شورانگیز را تجربه میکردند؛ جهان سرمایه داری، از دول غرب گرفته تا بورژوازی خود مصر متحد شدند تا این انقلاب را در نیمه راه متوقف کنند. در چنین شرایطی بود که اخوان المسلمین، همان نیروی ارتجاعی که از بالای سر انقلاب با ارتش بده بستان میکرد، به جلوی صحنه سیاسی رانده شد و نهایتا قدرت سیاسی را با هدف توقف انقلاب بدست گرفت. این دولتی است که وظیفه اش پایان دادن به انقلاب، بازگردان نظم و امنیت مورد نیاز سرمایه است. این دولت ضد انقلاب مصر در دوره انقلاب است.

اگر چه انقلاب مصر عقب نشسته است اما پایان نیافته است چون به هدف اصلیش یعنی “نان، آزادی و حرمت انسانی” نرسیده است. شبح آن انقلاب حتی یک لحظه هم از بالای سر سرمایه داری مصر و دولت تازه پایش کنار نرفته است. همه رسالت دولت مرسی این است که به این شبح ترسناک پایان دهد. فرمان اخیر مرسی حرکتی در این مسیر بود. او خود را قدرقدرت اعلام کرد تا بتواند علیه انقلاب فرمان های لازم الاجرا صادر کند. او وقیحانه خود را “رهبر انقلاب” نامید تا وظیفه ضدانقلابی دولتش را در لباس دوست انقلاب پیش ببرد.

اما واکنش کارگران، جوانان و زنانی که در ۲۱ ماه گذشته حتی یک لحظه از اعتراض باز نایستاده اند قدرتمند بود. مردم به این تعرض ضد انقلاب با تعرضی متقابل جواب دادند. مرسی به نمایندگی از باند حاکم اما در قالب “دوست انقلاب” تلاش کرد به هر گونه آمال و آرزوی انقلابی مردم علیه نظم موجود پایان دهد؛ اما بیش از ٢٠٠ هزار نفر به خیابانها بازگشتند، به میدان تحریر بازگشتند و اعلام کردند که “اخوان المسلمین انقلاب را دزدیده است”! و در مقابل این دزدان انقلاب همان پرچمی را بلند کردند که در مقابل دیکتاتوری سابق: “الشعب یرید اسقاط النظام” (مردم خواهان سقوط رژیم هستند)!

همه اینها شاهد این حقیقت است که انقلاب مصر را نتوانسته اند شکست دهند. این انقلاب با همان آمال و آرزوهای انسانی روزهای اولش، اینبار آگاه تر، بالغ تر و با مطالباتی روشن تر و متعین تر آماده بازگشت است. انقلاب مصر نه به پیروزی کامل رسیده است و نه شکست خورده است. کشمکش انقلاب مصر و ضدانقلاب در قالب دولت مرسی همچنان ادامه دارد. تنش هفته اخیر فقط یک برآمد از این کشمکش است. بورژوازی مصر تلاش کرد نقطه پایانی به این تتش بگذارد اما تیرش کمانه کرد و به پای همان دولتش خورد.

انقلاب مصر به پیروزی کامل نرسید. دیکتاتور را کنار زد اما نتوانست آن ساختار سیاسی را که مبارک فقط یک مهره سیاسی شاخصش بود در هم بکوبد. نتوانست کل نظام طبقاتی را همرا با نهادهای سیاسی و نظامی و امنیتی و اداریش نابود کند و به جایش اعمال اراده توده وسیع کارگران و توده های وسیع مردم زحمتکش و ستمدیده مصر را مستقر کند. نتوانست آن نظم اقتصادی طبقاتی را زیر رو رو کند که ساختار سیاسی سرکوبگر، دیکتاتوری و دیکتاتور را تولیدو باز تولید میکند.

نیروی اصلی انقلاب مصر، طبقه کارگر، توده های وسیع بیکاران و جوانان و زنان و مردانی هستند که دهه های متمادی زیر پای سرمایه داری و دیکتاتورهایش له شده اند. چنین نیرویی میتواند دهها دیکتاتور را بزیر بکشد اما این نیروی عظیم نتوانست از سقوط دیکتاتور فراتر برود و کل نظام سیاسی و کل سیتسم اقتصادی و طبقاتی سرمایه داری مصر را زیر و رو کند چون به یک رهبری رادیکال و روشن مجهز نبود. قلب انقلاب مصر با شدت و قدرت میتپید و همچنان میتپد اما در میان این میلیونها قلب تپنده، نیروهای وسیع چپ و رادیکال هنوز نتوانسته اند حزب سیاسی کمونیستی را شکل بدهند و انقلاب را به یک مرکز فرماندهی سیاسی رادیکال مجهز کنند. حزبی که “نان، آزادی و حرمت انسانی” بر پرچمش نوشته شده باشد. حزبی که چشم انداز و افق سوسیالیسم را در برابر جامعه قرار دهد، طبقه کارگر مبارز مصر، زنان تشنه آزادی و برابری و نسل جوان انقلابی مصر را با مطالباتی روشن در یک صف متحد و متشکل کند و کل انقلاب را رهبری کند. حزبی که در مقابل توطئه های کثیف دهها حزب و سازمان متلعق به طبقه حاکم، انقلاب را هدایت کند، برای هر قدمش نقشه داشته باشد، دسیسه های طبقات حاکم مصر و متحدین جهانیش را بخواند و خنثی کند. انقلاب مصر برای پیروزی نهاییش مثل اکسیژن به چنین حزبی نیاز دارد. در مصری که یک دیکتاتوری سه دهه ای را در هم شکسته و درگیر یک مبارزه همه جانبه و غنی با طبقه حاکم است، زمینه شکل گیری چنین حزبی بیش از هر زمان فراهم شده است.

حزب کمونیست کارگری ایران
۹ آذر ۱۳۹۱، ۲۹ نوامبر ۲۰۱۲