سیاوش دانشور -زنان، حجاب، و داعش های مجلس اسلامی!

زنان، حجاب،
و داعش های مجلس اسلامی!
سیاوش دانشور
کشمکش اینروزهای سران حکومت اسلامی برسر حجاب و “عفاف” و کنترل زندگی خصوصی مردم، آنهم در متن اوضاع بشدت وخیم و بحرانی منطقه، تنها بیانگر بروز تناقضات حاد فرهنگی حکومت اسلامی با تمایلات واقعی مردم است. بن بست و بحران لاعلاج جمهوری اسلامی همه جانبه است. این بن بست در قلمرو اقتصاد، سیاست، قوانین، فرهنگ و روش زندگی خود را هر روز بنمایش میگذارد. در هر مرحله و بطور موسمی وجهی از بحران رخ می نماید و به اصطلاح به مسئله روز بدل میشود. اما بروز هر وجه بحران و کشمکش های حکومتی برسر آن، تنها دریچه ای برای دیدن تصویر بحران وسیع تر و همه جانبه ای تری است که کل حاکمیت اسلامی را در باتلاق فرو برده است.
اگر در عراق داعش یک ساعته میتواند زنان مناطق تصرف شده را وادار به “جهاد نکاح” کند، یعنی طبق آیه شریفه و دستور نایب خدا، یعنی داعش، زنان باید “کنیز” شوند و ماموریت سرویس جنسی دادن به جنگجویان اسلام را عهده دار شوند، چطور برادران آنها در ایران قبول کنند که خانمها ساپورت بپوشند و بی حجاب در تهران قدم بزنند؟ تصور این مسئله مشکل نیست که چند آخوند و خشکه مقدس حکومتی با دیدن صحنه های عراق و افغانستان و نیجریه، عمامه اش را زمین نکوبیده و از خدایش بخاطر بی عرضگی اسلام در ایران در مقابل زنان تقاضای مرگ نکرده است! به همین دلیل است که هر هفته در نماز جمعه جغدهای حکومتی از دست زنان “بدحجاب” بر سر و صورت خود میکوبند و از نیروی سرکوب ضد زن میخواهند که قاطع تر عمل کنند!
ظاهرا تریبون نماز جمعه، کار فرهنگی، ارتش ضد زن خیابانی، دستگیریهای مستمر و گسترده، جریمه های نقدی، و خلاصه هزار و یک نوع تلاش مذبوحانه اسلامی علیه زنان فایده نکرده و مسئله را به صحن مجلس اسلامی کشیده است. از تلویزیونهای مجلس اینبار “آلبوم زنان ساپورت پوش” نمایش داده شد تا بلکه غیرت اسلامی و مردانه مشتی متحجر تحریک شود که در تهران تحت حکومت اسلامی زنان بی حجاب و ساپورت پوش شهر را قرق کردند، چرا نشستید و کاری نمیکنید؟ حتما در راهروهای مجلس و بحث های “خصوصی” ترشان بهم گفته اند “خاک برسر ما”! داعش چند روزه اینگونه اسلام را پیاده میکند و ما در مقابل محجبه نگهداشتن زنان “مثل خر در گل گیر کرده ایم”! و البته کل این جست و خیز و بازی ضد زن به دادن کارت زردی به “وزیر زنان” که یک حاج آقا از جنس خودشان است، فیصله می یابد. اما بیرون مجلس و ساختمان بهارستان، کسی تره ای برای این هجویات اسلامی خرد نمیکند!
این مجلس ارتجاع مشغله های بسیار “جدی” دیگری هم دارد. لایحه آورده اند که جلوگیری از بارداری را جنائی کنند! در لایحه پیشنهادی قید شده که “کلیات اقدامات جراحی برای پیشگیری از بارداری (وازکتومی، توبکتومی) مشمول 2 تا 5 سال حبس می‌شود”! آخر رهبرشان دستور داده که “امت اسلامی” باید چند برابر شود و خانواده ها از ده تا پانزده بچه درست کنند. نگران نان هم نباشند چون “آنکه دندان میدهد نان هم میدهد”! نرخ صعودی طلاق، نرخ بالای تجرد، خانواده کم جمعیت عمدتا بدلیل اقتصادی و کمبودهای اجتماعی و مسئولیت پذیری و دوراندیشی، روش جدید زندگی، تفاوتهای عمیق فرهنگی، و مناسبات نوین زن و مرد در جامعه بشدت حکومت اسلامی را نگران کرده است. این نگرانی پایه جدی دارد و آن چیزی نیست جز اینکه در میان جامعه ارزشهای اسلامی و معیارهای حکومتی محلی از اعراب ندارد. بقول یکی از این آخوندها، اسلام و نظام در زمینه حجاب و عفاف سرنگون شده است! نمیدانند از کجا باید جلوی این سیلاب را بگیرند و همین گیجی و بن بست شدید باعث میشود که رفتارشان مسخره تر شود و به جنگ فرقه ای رو بیاورند.
در هفته گذشته و در تب فوتبال و مسابقات ورزشی، که جمهوری اسلامی تلاش داشت استفاده چند سویه از آن ببرد، یعنی هم پرچم جنایتش را در فضای جام جهانی به اهتزاز درآورد و هم ناسیونالیسم پوشیده در فوتبال را وسیله تحکیم خویش کند، تعدادی از زنان در تهران طی اجتماعی خواستار رفتن به استادیوم و دیدن مسابقات والیبال شدند. در ایران داعش های حکومتی رفتن زنان به استادیوم های ورزشی را ممنوع و “حرام” میدانند. اوباش ضد زن سراسیمه به چهل پنجاه زن معترض هجوم بردند، کتک شان زدند، بیحرمتی کردند و تعدادی شان را دستگیر کردند! در این میان یک حاج خانم از فراکسیون زنان مجلس فرموده است: “کار زن بچه دار شدن و تربیت فرزند و شوهرداری است نه دیدن مسابقه والیبال”! اگر واقعا این سخن حرف دل این حاج خانم است، معلوم نیست خود ایشان چرا در مجلس نشسته اند؟
اینها فقط گوشه ای از بالا رفتن پرده استیصال حکومت اسلامی در مقابل زنان است. اما یکی دیگر از آخوندهای حکومتی این استیصال را تمام قد بنمایش میگذارد و موقعیت واقعی و دفاعی جمهوری اسلامی را به همه نشان میدهد. امام جمعه بجنورد ابوالقاسم یعقوبی پیشنهاد کرد: “دختران باحجاب میتوانند نیت کنند که روزی یک ساعت در خیابان ها قدم بزنند و این قدم زدن آنان عبادت است”. وی استدلال کرد که در حال حاضر خیابانها به تسخیر زنان با فرهنگ غربی در آمده و محجبه دیده نمیشود چون بیشتر خانمهای محجبه کنج خانه هستند، لذا تظاهرات خیابانی خانمهای محجبه میتواند تصویر خیابانها را عوض کند! بعبارت دیگر در جمهوری اسلامی با حاکمیت قوانین آپارتاید جنسی و حجاب و ارتش ضد زن، حال برای نشان دان تصویر اسلامی حکومت و جامعه در مقابل زنان بی حجاب و “بدحجاب”، باید نیروی زنان محجبه را بسیج کرد. اما نمیشود. اینجا تکلیف آن استدلالهای دیگر که “نگران نباشید، 95 درصد زنان محجبه هستند و فقط 5 درصد غربی و بی حجاب و “بدحجاب” هستند روشن میشود. حکومت نیازمند بیرون کشیدن زنان محجبه و قدم زدنشان بعنوان “عبادت” در مقابل زنان بی حجاب است! منظور از “شکست و سرنگونی نظام در قلمرو حجاب” همین واقعیات است که در حال حاضر بصورت دوفاکتو وجود دارد و با هر تغییر تناسب قوا مثل سونامی همه جا را میگیرد.
اوضاع کنونی در جمهوری اسلامی جدید نیست. آنچه جدید است تشدید تناقضات جمهوری اسلامی با جامعه ایران است. تناقض اسلام با زندگی عادی مردم در قرن بیست و یکم. تناقض یک جامعه امروزی با ارتجاع قرون وسطی. تناقض حقوق پایه ای انسان امروز با تحجر اسلامی. در ایران جنگ برسر “سنت و مدرنیته” نیست، برسر آزادی و برابری و علیه ارتجاع و اختناق سیاسی و فرهنگی و اقتصادی است. و بالاخره این رویدادها را باید در متن اوضاع خاورمیانه گذاشت تا جایگاه مبارزه زنان برای تغییرات بزرگ در جامعه ایران و کل منطقه روشن تر شود. در شرایطی که زنان در عراق و لیبی و سوریه و افغانستان تحت حاکمیت باندهای اسلامی ساخت آمریکا و ارتجاع منطقه به زندگی در عهد حجر محکوم میشوند و این تحجر در مقابل چشم جهانیان در متن کشمکش تروریستی پنهان و یا در مورد آن سکوت میشود، در شرایطی که جنبش آزادی زن در تونس و مصر و ترکیه تلاش میکند قدمهای جدی علیه اسلام سیاسی بردارد، تحرک زنان در ایران علیه ارتجاع اسلامی و قوانین آپارتاید یک فاکتور فرا ایرانی و یک فاکتور سیاسی مهم منطقه ای و جهانی در تقابل با اسلام سیاسی است. پیشروی و پیروزی جنبش آزادی زن در ایران به تخته پرشی برای درهم کوبیدن ارتجاع ضد زن در منطقه تبدیل میشود. پیروزی زنان بر آپارتاید اسلامی در ایران ورق را در منطقه بنفع سکولاریسم و برابری طلبی سوسیالیستی برمیگرداند. مبارزه زنان برای آزادی و برابری در ایران یکی از جبهه های منطقه ای و جهانی برای تقابل با اسلام سیاسی و بربریتی است که در کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا به صدها میلیون زن تحمیل شده و همراه آن کل این جوامع را به قهقرا برگردانده است.
حزب حکمتیست زنان و مردان آزادیخواه را به گسترش اعتراض علیه قوانین اسلامی و نظام آپارتاید جنسی و حجاب بعنوان سمبل بردگی زن فرامیخواند. حزب مبارزه زنان برای آزادی و برابری را یک رکن مبارزه برای برپائی یک جامعه آزاد و خوشبخت سوسیالیستی میداند. زنده باد مبارزه گسترده زنان و مردان آزادیخواه علیه حجاب و آپارتاید اسلامی. *
2014-06-26