اعتصاب معدنچیان بافق علیه خصوصی سازیها
(مصاحبه تلویزیون پرتو با جمال کمانگر در مورد اعتصاب معدنچیان بافق)
تلویزیون پرتو: در بحبوحه مسابقات جام جهانی فوتبال و بحران عراق مبارزات کارگری در ایران در جریان است و کمتر به آن پرداخته میشود. پنج هزار کارگر معدن بافق در استان یزد بیش از یک ماه است دست به اعتصاب زده اند و جمهوری اسلامی و کارفرمایان را به چالش کشیده اند. مطالبات و خواسته این پنج هزار کارگر معدن سنگ آهن بافق که جسورانه جمهوری اسلامی را به چالش کشیده اند چیست؟
جمال کمانگر:از بیست و هفت اردیبهشت ماه سال جاری کارگران معدن سنگ آهن دست به اعتصاب زده اند و مطالباتشان طبق گفته خود کارگران برای بقای آنهاست و شهر بافق تقریبا یک شهر کارگری است و معیشت بخش وسیعی از مردم به معادنی که آنجا هست بستگی دارد. کارگران خواسته های معینی دارند. در وهله اول علیه خصوصی سازی هستند که در جریان است و قبلا 71 درصد سهام این معادن را به شرکت فولاد خوزستان فروخته اند و مابقی این سهام هم توسط همین شرکت فولاد خوزستان خریداری شده است . کارگران علیه این خصوصی سازی هستند. کارگران اعلام کرده اند که بقیه سهام را به کارگران شاغل در آن معدن بفروشند. کارگرانی هستند که سالها آنجا کار و ثروت تولید میکنند و زندگی آنها و خانواده هایشان به آن مقدار ثروت و سامان طبیعی که در آن کویر برهوت است بستگی دارد.
مطالبه دیگر کارگران این است که شامل مزایای “مشاغل سخت و زیان آور” شوند. بخش زیادی از کارگران گفته اند که با انواع بیماریهای ناشی از کار در معدن مواجه هستند. با توجه به اینکه معدن آهن است انواع گازهای خطرناک و اکسیدهای زیان آور و مس و غیره دارد. این بیماریها فراتر از کارگران معد ن است و چون آلاینده های زیادی در فضای شهر پخش میشود و باعث بیماری در میان کوکان بافقی شده است که میزان کودکان معلول در این شهرستان بیشتر از جاهای دیگر است. مطالبه دیگر کارگران با توجه به اینکه ماشینهای سنگین، سنگ آهن را حمل و نقل میکنند و خطرات زیادی را برای مردم آن منطقه ایجاد میکنند کارگران خواهان دو بانده شدن جاده یزد-بافق هستند. و خواهان رفاهیات بیشتر برای کارگران هستند.
مطالبه دیگر کارگران ایجاد کارخانه هایی در جوار معادن سنگ آهن هستند که برای اشتغالزایی نقش حیاتی دارد. دولت قبلی قول داده بود ظرف سه سال این کارخانه ها را ایجاد کند. اما در سطح حرف مانده است و دولت روحانی هم گفته تا سه سال آینده این کار را خواهند کرد. این هم وعده ای تو خالی بیش نیست و کارگران میگویند تا آن زمان سنگ آهنی باقی نخواهد ماند تا آنرا جایی ذوب کرد!
این اعتصاب یکی از اعتراضات درخشان کارگران در این شرایط است.
تلویزیون پرتو: با توجه مطالباتی که کارگران دارند اینها صرفا نگران وضعیت خانوادگی خود نیستند بلکه نگران کل آهالی آن منطقه هستند. با توجه به اینکه خواهان دو بانده کردن جاده بافق-یزد هستند این اعتراض به چه شیوه ای پیش برده میشود. و چگونه مطالبات شان را رو به دولت اعلام میکنند؟
جمال کمانگر: این کارگران در محل کارشان اعتصاب کرده اند و تاکنون حاضر نشده اند به سر کار برگردند. دولت و کارفرما انواع ترفند را به کار برده اند تا کارگران را وادار به پایان اعتصاب بکنند. طرف کارگران، دولت است. فرماندار است. رئیس جمهور و اینها هستند. با توجه به اینکه کارگران سالهاست آنجا کار میکنند و ثروت را از اعماق زمین بیرون می آورند. سهمشان از زندگی ، بیکاری است و کارگران از امنیت شغلی برخودار نیستند. ممکن است فردا کارشان را از دست بدهند. اگر این خصوصی سازی انجام بگیرد از پنج هزار کارگر نصفشان کارشان ار از دست میدهند چون قراداد موقت دارند و هیچ تضمینی وجود ندارد و این را خود اوباش جمهوری اسلامی که به اسم نماینده و فرماندار و غیره هستند اعلام کرده اند. کارگری که قرارداد موقت دارد اگر مشکلی با کارفرما و مدیر عامل داشته باشد اخراج میشود. اتفاقا یکی دیگر از بندهای مطالباتی کارگران برکناری مدیر عامل و تبدیل قراردادهای موقت به دائم است. به نظر من خواسته های مطرح شده در این اعتصاب فراتر از مسائل صرف صنفی است بلکه جدالی برای حفظ حداقلی از زندگی هست که کارگران آنجا دارند.
تلویزیون پرتو: با توجه به صحبتهایی که شما کردید کارگران در موقعیت نابرابری در مقابل جمهوری اسلامی قرار گرفته اند. این مبارزه بر حق شایسته حمایت و پشتیبانی است. چه حمایتهایی ممکن است برای این مبارزه جدی ، رادیکال و انسانی . بحث بر سر بقای زندگی پنج هزار کارگر و خانواده هایشان است. این یعنی دهها هزار نفر که زندگیشان به کار در معدن بستگی دارد و با توجه به تمام ناملایماتی که وجود دارد. ناامنی محیط کار، آلودگی محل کار، کارگران علی رغم این همه سختی حاضرند کار کنند اما خطر بیکاری آنها را تهدید میکند. چه کار میشود کرد تا این مبارزات را تقویت کرد؟
جمال کمانگر: برای اعتصابات و تحصن های این چنینی که پنچ هزار کارگر در محل کار مینشینند و کار را تعطیل میکنند. در وهله اول خانواده های کارگری نقش اساسی دارند. میدانم برای یک کارگری که یک ماه سر کار نرفته است معلوم است که حقوقی نمیگیرد. برای کارگری که تیغ بیکاری را روی سرش گذاشته اند ناخوشیاند است که با خطر اخراج مواجه شود. اعتصاب آخرین اسلحه است که کارگر به آن دست میبرد و چاره ای ندارد جزء اینکه به این اسلحه دست ببرد. کارگران در یک موقعیت نابرابری قرار گرفته اند. یا کارت را از دست میدهید یا باید تن به کار کردن در هر شرایطی بدهید که کارفرما میخواهد. حتی خودشان اعلام کرده اند که این سنگ معدن هم در حال اتمام است. وقتی میبینم کارگران از قبل ثروت هنگفتی که سالهای سال از دل زمین استخراج میکنند برخودار نیستند. معلوم است که خیلی وسیعی از کارگران بیکار میشوند. خیلی وسیعی نا امید میشوند. تعدادی دیگر باید دنبال کار جاهای دیگر بگردند. من و شما که الان داریم در این مورد صحبت میکنیم. کارگرانی که در بخشهای دیگر کار میکنند. همین کارگران معدن بافق وقتی اعتصاب معدنچیان چادرملو بود از آنها حمایت کردند. به نظر من در دو سطح میتوان از این کارگران حمایت کرد یکی در سطح میدیا و اطلاع رسانی در این مورد است تمام کسانی که منفعتشان با سرمایه داران خوانایی ندارد. تمام کسانی که منفعتشان در رثای دولت تدبیر و امید نیست، تمام کسانی منفعتشان در ادامه وضع موجود نیست. ما کمونیستها، آزادیخواهان و برابری طلبان باید با تمام امکاناتی که دارند از آنها حمایت کنند. میدیای چپ، رادیکال و کمونیست باید نقش برجسته ای ایفا کنند.
سطح دیگری از کار، اعلام حمایت بخشهای دیگر طبقه کارگر از این اعتصاب است.حمایت مالی و معنوی برای این کارگران دل گرم کننده است. بخشی از طبقه کارگر با این اعتصاب الان با سرمایه داران در حال جدال است. اگر فقط به این جمله رئیس دیوان به اصطلاح عدالت اداری رژیم توجه کنیم که در جواب کارگرانی که از حداقل دستمزد سال 92 شکایت کرده بودند گفته :” اگر کارگران میرفتند از خدا شکایت میکردند نتیجه میداد نه شکایت از دیوان عدالت اداری کمیسیون اصل نود مجلس که راه به جایی نمیبرد.” به نظرم این اوج خود آگاهی سرمایه داری اسلامی در ایران است و کارگران هم چاره ای جز اتحاد و همبستگی در مقابل این توحش سرمایه ندارند. سرمایه داران آگاه به منافع خود هستند. کارگران هم باید از اعتصاب هم طبقه ای های خود با آغوش باز حمایت کنند. کارگران هر جا هستند میتوانند سمبلیک در حمایت از این کارگران کار را تعطیل کنند. شما کارگران فولاد خوزستان، مبارکه اصفهان میدانید که سنگ معدنی که به کارخانه شما فرستاده میشود با چه مشقتی استخراج میشود. شما میتوانید در حمایت از اعتصاب کارگران بافق کار را تعطیل کنید.در کارخانه های مختلف ، در محلات کارگر نشین ، در دانشگاه ها اعلام حمایت از معدنچیان بافق کنید. در انگلستان زمان اعتصاب معدنچیان کل جامعه قطبی شد. هیچ راهی جزء مبارزه وجود ندارد. زیر کلاه این آخوند هیچ “تدبیر و امید و اعتدالی” نیست. برای سود آوری بیشتر سرمایه خصوصی سازی میکنند. بیکار سازی وسیع در دستور شان است . سرکوب و ارعاب بخشی از این سناریو است. اما راهی جز مبارزه متشکل وجود ندارد.
این مصاحبه توسط سعید آرمان انجام شد و در برنامه 19ژوئن تلویزیون پرتو پخش شد.
*******