وقتي نيكخواه سربازان اسراييل را مردم ميخواند
اميرعباس آزرم وند – در سايت روزنه وابسته به “حزب كمونيست كارگري ايران” مطلبي با عنوان “کانون مدافعان کدام طبقه و سياست؟” به قلم كاظم نيكخواه منتشر شده است(1). در اين نوشته كاظم نيكخواه به زعم خود به نقد نوشتهاي منتشرشده در سايت كانون مدافعان حقوق كارگر پرداخته است. نوشته مزبور به نام “ليبراستارت: از بهار عربي تا حمايت از کارگران ايران” چندي قبل در سايت كانون منتشر شد(2) اما متاسفانه بهدليل يك اشتباه نام نويسنده اين مطلب جا افتاد اما چندي بعد نام نويسنده كه خانم شهناز نيكوروان بود نيز به مطلب اضافه شد. خود اين موضوع باعث شد تا كاظم نيكخواه نسبت به اين موضوع دچار سوتفاهم شود و فكر كند كه اين نوشته در واقع از طرف تمام كانون مدافعان حقوق كارگر است كه اينطور نبود. اينها همه دست به دست هم داد تا كاظم نيكخواه با يك فرار به جلو دست به حركتي عجيب بزند و اتهامات متعددي را به كانون وارد كند، من نيز به عنوان يكي از اعضاي كانون مدافعان حقوق كارگر و كسي كه نوشته خانم نيكوروان را تاييد ميكند به بررسي يادداشت نيكخواه ميپردازم.
در نوشته نيكوروان آمده است كه شركت در كنفرانسهايي كه دستاندركاران آن، سربازان سابق اسراييل هستند و حامي سياستهاي راسيستي اسراييل و ضد منافع كارگران و مردم فلسطين هستند آب به آسياب امپرياليسم و راسيسم يهودي ريختن است.(3) كاظم نيكخواه از آنجايي كه گويي هدفي جز پاسخ دادن و حمله كردن به منتقدين وكانون ندارد سريعا اتهامات كليشهاي به كانون مدافعان وارد ميكند. از جمله به شكلي غيرمستقيم كانون و اعضاي آنرا وابسته به جريانات منحط و راستي مانند حزب توده معرفي ميكند و در راستاي اين اتهام كانون را حامي اسلام سياسي، هوادار جمهوري اسلامي، يهودي ستيز و… معرفي ميكند، اما واقعا اينها هيچكدام ربطي به نوشته نيكوروان نداشت. نيكخواه از سياست ارعاب و فرار بهجلو استفاده ميكند. سياستي كه امروز ديگر كودكان را هم تحت تاثير قرار نميدهد.
ابتدا كاظم نيكخواه بايستي پاسخ دهد كه كدام موضعگيري كانون مدافعان حقوق كارگر در راستاي سياستهاي حزب توده بوده است؟ اكثريت اعضاي كانون خط و مرز مشخصي باحزب توده دارند و اين را در سوابق مبارزاتي و نوشته هاي آنان ميتوان به خوبي مشاهده كرد ..اما بحث كانون مدافعان حقوق كارگر بحث اين حزب وآن حزب نيست . بلكه مسئله سياست و برنامه اي است كه باهرگونه رفرميسم وسازش با سر مايه داري خطو مرز روشني دارد .اساسا از نظر ما و با توجه به اسناد راهبردي مصوبه در مجمع اخير كانون مدافعان حقوق كارگر (4) آمده است: نيروهاي چپ و ارائهکنندگان جايگزين مورد نظر طبقهي کارگر و زحمتکشان جامعه بايد نيروي اصلي خود را در جهت ارتباط با حکومتشوندگان و نيروي كار تحت ستم قرار دهند و از هر گونه تعامل با قدرت و متحد شدن با يك جناح سرمايهداري عليه جناح ديگر و حركت در ميان خطوط قدرت بپرهيزد و از انتخاب بين بد و بدتر همواره فاصله بگيرد. اين انتخاب بين بد و بدتر مربوط به دلالان سياسي و تودههاي فريبخورده و تسليم شدهاي است كه ندانسته سرباز يك جناح عليه جناح ديگر ميشوند. نيروي آگاه چپ بايد همواره در اين زمينه هشدارهاي لازم را به تودههاي مردم و زحمتكشان و مردم تحت ستم و فعالان اجتماعي بدهد.
پس در اين صورت چه حزب توده و اكثريت كه در راستاي منافع كارگران به ستون پنجم “سوسياليسم واقعا موجود” تبديل شدند و چه كساني كه بهاسم مدرنيسم و مبارزه با اسلام سياسي به همراهي با امپرياليسم و يا جناحهاي سرمايهداري مشغول هستند هر دو ازنظر كانون از دايره فعالان چپ خارج هستند.
كاظم نيكخواه كانون را بر اساس نوشته “ليبراستارت…” متهم به يهوديستيزي مينمايد. او هيچ نوشتهاي در مورد يهوديستيزي را نميتواند به كانون نسبت دهد جز مخالفت كانون با دولت اسراييل. كاظم نيكخواه دستاندركاران ليبراستارت را مردم اسراييل ميخواند و اين يك عمل مشمئزكننده است. آيا نيكخواه بسيج را هم مردم ايران ميداند؟ اين گفتهها بيش از پيش نشان از انحطاط نيكخواه و رفقايش دارد. در نوشتهاي كه چند سال قبل نيز از طرف شهناز نيكوروان منتشر شده بود به نقش اريك لي و دستاندركاران ليبراستارت و مواضع راسيستي آنها اشاره شده بود(5) اما نيكخواه يا اين نوشته را نخوانده است يا اگر هم خوانده بود خود را به نخواندن زده است چرا كه هدف نيكخواه و دوستانش چيز ديگري است.
نيكخواه اتهامات متعددي را به كانون زده كه همه از جنس مطالب مطرح شده بالا هستند. پرداختن به اينها را در چارچوب اين نوشته نالازم ميدانم، اما چيزي كه لازم به يادآوري به نيكخواه و ديگر دوستان او است رفع اتهامات بيپايه نيست، بلكه پرداختن به مسيري است كه اين دوستان طي كردهاند. اين دوستان هر كاري كه خود انجام ميدهند را يكسره صحيحترين و ماركسيستيترين كار موجود قلمداد ميكنند و به منتقدين آن حركت اتهاماتي يكدست وارد ميكنند. هر كس با برهنگي مخالف باشد، حتما تودهاي است، ملي-اسلامي است، چپ سنتي است، ضد مدرنيسم است. هر كس به شركت اين دوستان در جلسات امپرياليستي اعتراض كند هم حتما تودهاي است، ملي-اسلامي است، چپ سنتي است، ضد مدرنيسم است. هركس بگويد حزب كمونيسم كارگري از مسير خود خارج شده است حتما تودهاي است، ملي-اسلامي است، چپ سنتي است، ضد مدرنيسم است. اين كليشه ناچسب را ميتوان در پاسخ تمام نقدهايي كه به حزب كمونيسم كارگري شده است ببينيد. اين اتهامات حتي به هم حزبيها و هم مرامهاي سابق اين حزب نيز وارد شده است.
اينجا ميتوان به مسائل ديگري كه نيكخواه در نوشتهاش به آن اشاره نكرد هم پرداخت، ميتوان “جنبش سرنگوني” ، “جنبش برهنگي” ، مساله زن و…. را هم مورد نقد و بررسي قرار داد اما از اين نيز صرفنظر ميكنم. بايد از نيكخواه پرسيد كه نظر شما به عنوان مدرنترين ماركسيستهاي عالم بشري نسبت به امپرياليسم و سياستهاي بينالمللي امپرياليستها(اعم از آمريكا، روسيه، اتحاديه اروپا و…) چيست.
رو به نيكخواه و شركا ميگويم اسراييل يك دولت راسيستي در جهان امروز است، فلسطين نماد ستم امپرياليستي بر منطقه است، يك كمونيست نگاهش به منافع طبقاتي بينالمللي است و توهم اين را ندارد كه نهادهاي سرمايهداري براي او يا كارگران كشورش “دنياي بهتري” به ارمغان بياورد. كمونيستها در هيچ كجاي تاريخ در كنار فاشيستها و نژادپرستان نمينشينند، اين خيانت به منافع كارگران است، اين آب به آسياب دشمن ريختن است. ما نه يهودي ستيزيم، نه ضد مردم جايي در دنيا، ما فقط ضد كاپيتاليسم هستيم، ما حتي مثل شما خود را محور جنبش چپ نميدانيم، ما فقط ضد كاپيتاليسم هستيم، حتي سكتاريست هم نيستيم!بلكه خيلي خوب ميدانيم كه هم رفرميستها دلسپرده تغييرات قدرت از بالا هستند وهمواره چشم به بالائي ها دارند تا به آنها لطفي بكنند وهم شما همانطور كه خودتان گفته ايد چشم اميد به جناح هاي سر مايه داري مدرن داريد تا به نان و نوائي برسيد . كارگران وزحمتكشان وفعالان كارگري در داخل كشور بار ها اعلام كرده اند و بازهم تكرار ميكنند كه هيچ نيازي به كمك هيچ يك از جناح هاي سر مايه داري چه مدرن وچه عقب مانده آن ندارند و نمايندگان راست كشورهاي به قول شما سرمايه داري همان بهتر كه بدرد امثال شما بخورند و براي ما فعالان كارگري ارزشي ندارند …راه خود گيريد ومارا به خود واگذاريد كه بار ها گفته ايم وخوانده ايم ….برمانبخشد فتح وشادي نه بت نه شه نه قهرمان . بادست خوگيريم آزادي در پيكارهاي بي امان …
1. https://rowzane.com/notes/11601-11-kazem-n.html
2. http://www.kanoonm.com/1360
3. همان
4. http://www.kanoonm.com/1055
5. http://asre-nou.net/php/view_print_version.php?objnr=18657