مبارزان کمونیست
تنوع مدارس در شهر تهران، به شرط پول ؟!
شمس الدین امانتی
ابلاغ افزایش شهریه مدارس شهر تهران، 4 ماه قبل از شروع سال تحصیلی 94-93، در تصمیم گیری والدین و فرزندان آنها جهت انتخاب مدرسه و رشته تحصیلی، مشغله ساز و در عین حال گمراه کننده و زیانبار است.
اما سیستم آموزش بر مبنای دین و تفکیک بر مبنای جنسیت، در همه عرصه ها مخصوصآ در مدارس و مراکز آموزشی، به قدمت عمر جنایت کار رژیم اسلامی، نه اینکه تنها نشاط، شادی، خنده و در کنار هم بودن دانش آموزان همکلاسی دختر و پسر در مدارس را ممنوع کرده است، بلکه با گسیل آخوند های مرتجع و معلمین پرورشی، ایجاد مساجد در مدارس، نماز و روزه اجباری، پوشش مقنعه اجباری، هزینه تحصیلی و …. . کودکان، نوجوانان و جوانان دختر و پسر را مجبور به ترک تحصیل کرده و سپس به خیل کودکان خیابانی اسیر در باند های مافیائی مواد مخدر که توسط سپاه پاسداران اداره و رهبری می شود، سوق داده و طی مدت زمان کوتاهی، آنها را در خیابان ها و کوچه و بازار، شهر های کوچک و بزرگ بدون سرپناه رها خواهند کرد.
براساس الگوی تعیین شهریه در آغاز سال تحصیلی 94-93، میانگین رشد شهریه در مدارس شهر تهران افزایشی 26 درصدی خواهد داشت.!
خبرگزاری مهر، در تأریخ 11/3/1393، از نشستی خبر داد، که به همین مناسبت، با”اسفندیار چهاربند”، مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران، بر گزار شده بود.”چهاربند”با بیان اینکه، شهریه تعیین شده متناسب با هزینه های تمام شده هر مدرسه که مدیر اعلام کرده است، گفت”تعیین شهریه با توجه به فضای مدرسه، عرصه و اعیان، هزینه اجاره بها، محل مدرسه مشخص شده است.”
مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران، با اشاره به وجود تنوع در مدارس دولتی تصریح کرد” 5 نوع مدرسه دولتی که شامل”دولتی عادی”، “نمونه دولتیگ”، “شاهد”، “هیأت امنایی” و “پرورش استعدادهای درخشان یا سمپاد”در تهران وجود دارد. که در هر کدام از این مدارس نوع پذیرش و ثبت‌نام با دیگری تفاوت دارد، علی‌رغم اینکه تمامی آنها دولتی هستند.”
با توجه به این نوع از تقسيم بندی غیر علمی، معامله گرانه و سوداگرانه در مدارس و مراکز آموزشی ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی؛ به دولتی، غيردولتی، هيات امنايی، غيرانتفاعی، استثنايی، نمونه دولتی، شاهد، تيزهوشان، اسلامی و …. . ميانگين شهريه ثابت شهر تهران در سال تحصيلی 91 در دوره ابتدائی”يک ميليون و 682 هزار و 176 تومان، راهنمائی دو ميليون و 59 هزار و 969 تومان و در مقطع دبيرستان دو ميليون و 786 هزار و 713 تومان بود که بر اساس مصوبه شورای نظارت سازمان مدارس غيردولتی در سال 92، 15 تا 25 درصد به ميزان اين شهريه‌ها افزوده شد.”
افزایش 26 در صدی هزینه شهریه مدارس غیر دولتی در سال تحصیلی 94-93، در حالی ابلاغ و افزایش می یابد،که بر طبق آمار ارائه شده توسط مسئولین رژیم در آموزش و پرورش شهر تهران، هم اکنون، “18 درصد جمعیت دانش آموزی این شهر، در هزار و 500 مدرسه غیر دولتی مشغول به تحصیل هستند.”که علی رغم تعویض مکرر نام و افزایش شهریه سرسام آور این نوع از مدارس، تفاوتی از نظر”آموزش”در مقایسه با مدارس دولتی ندارند، تنها تفاوت آنها سخت گيری بیشتری است برای درس خواندن.
اما سرنوشت دانش آموزانی که در مدارس”دولتی”به تحصیل اشتغال دارند، در مقایسه با سایر دانش آموزان در مدارس غیر دولتی، چندانی تعریفی ندارد.
بر طبق اصل30 قانون اساسی رژیم اسلامی، “دولت موظف است که برای همه ایرانیان از آغاز دوره دبستان تا پایان دوره دبیرستان امکان تحصیل رایگان را فراهم کند.”اما به گفته فانی وزیر آموزش و پرورش دولت روحانی، در خصوص مبالغی که مدارس دولتی از والدین دانش آموزان، تحت عنوان کمک های مردم دریافت میکنند، گفت”کمک هائی که از مردم برای کیفیت بخشی به کار دریافت میشود، در مقابل هزینه های مدارس دولتی، که سالانه به طور میانگین یک میلیون و 200 هزار تومان برای هر دانش آموز هزینه می شود، رقمی نیست.”؟!
واضح است، وزیر آموزش و پرورش در دولت روحانی، از کیسه خامنه ای می بخشد. چرا؟ چون به گفته فرشته حشمتیان، رئیس سابق سازمان مدارس غیر دولتی و …. . که تا تأریخ 19 آبان 1392در این سمت بود، اعلام کرد”در سال 91 اولیاء دانش آموزان 58 میلیارد تومان به مدارس کمک کردند.”که از منظر این وزیر، این باجگیری 58 میلیار تومانی از والدین دانش آموزان در مدارس”دولتی”که به دلیل فقر مالی قادر به پرداخت چندین میلیون تومان شهریه جهت ثبت نام فرزندان خود، در مدارس غیر دولتی، نیستند، محلی از اعراب ندارد.
به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی، “در زمان حاضر بیش از 350 هزار دانش آموز افغانی در 27 هزار مدرسه دولتی در سراسر کشور تحصیل می کنند طبق ابلاغ وزارت آموزش و پرورش، مدارس دولتی برای ثبت نام دانش آموزان ابتدایی اتباع افغانی 75 تا 100 هزار تومان و برای مقطع راهنمایی و دبیرستان 300 تا 350 هزار تومان اخذ می کنند.”
این نوع از باج گیری تحت عنوان”ثبت نام”، از فرزندان پناهندگان و آوارگان افغانی، در واقع ستم مضاعفی است شرم آور، که برای همیشه در کارنامه دولت خود خوانده”تدبیر و امید”ماندنی است.
اما علاوه بر این اخاذی آشکار از والدین دانش آموزان افغانی. کما کان دست مسئولین مدارس دولتی، به‌سوی اولیای دانش آموزان ایرانی درازتر است و از تحصیل رایگان به معنای واقعی در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی، خبری نیست.
باجگیری وزارت آموزش و پرورش رژیم اسلامی، در مدارس دولتی، تحت عنوان”دریافت وجه اختیاری”از والدین بیکار و بی پول، زمانی صورت می گیرد، که آنها مجبور به پرداخت هزینه سرویس مدارس، هزینه لوازم التحریر، پوشاک و …. هستند. که در مقایسه با درآمد ناچیز اکثریتی از والدین این دانش آموزان، که برای سیر کردن شکم فرزندان خود، با توجه به بحران اقتصادی و سیر صعودی قیمت مایحتاج عمومی و گرانی غیر قابل مهار، روزانه با مشکلات جدی مالی روبرو هستند و خواهند بود، کار دشواری است.
علاوه بر مشکلات مالی والدین این تعداد از دانش آموزان ایرانی، تنوع مدارس، منجر به نوعی پیچیدگی و سردرگمی والدین به هنگام ثبت نام فرزندانشان شده است. شرایط و نوع تحصیل در هر مدرسه ای قوانین خاص خود را دار است، “در مدارس سمپاد و نمونه دولتی براساس اساسنامه پذیرش دانش آموز منوط به قبولی در آزمون ورودی است. مدارس شاهد ملاک و معیار خاص خود را دارد، مدارس عادی شرط ثبت نام دانش آموز سکونت در محلی است که مدرسه در آن است و ….. . ”
این تنوع و”قوانین”حاکم بر این نوی از تفکیک مدارس، همانند تفکیک بر مبنای جنسیت تأثیر مخرب اجتماع – فرهنگی جبران ناپذیری دارد.
آن تعدادی از دانش آموزانی که از این هفت خان رستم به”سلامت”گذر کنند، و در سفر به مناطق سوخته و بجامانده از جنگ 8 ساله ایران با عراق، در کاروان”راهیان نور”سالم به نزد والدین خود برگردند و یا از آتش سوزی در کلاس درس مدرسه”شین آباد”جان سالم بدر برند. با توجه به میلیون ها نفر از جوانانی که هم اکنون با بیکاری وسیعی در جامعه دست به گریبان هستند. با سر نوشتی به مراتب نگران کننده تر نسبت به فارغ التحصیلان دوره های قبل از خود مواجه هستند.
تفکیک مدارس بر مبنای پول، زائده ای است سرمایه داری، که اختلاف طبقاتی را به وضوح به سطح مدارس کشانده است، به گونه ای که تغیر نام و میزان هزینه شهریه و تدریس متون درسی با محتوای ارتجاعی، از مشخصه مدارسی است، که آموزش سکولار و مدرن در این مدارس ممنوع، تدریس و یاد گیری علم و دانش جرم و”مجرمین”تحت تعقیب قرار خواهند گرفت.
جمعه 23 خرداد 1393
