ایرچ فرزاد -پول حلال، پول حرام

پول حلال، پول حرام
سه تن از”فعالین کارگری و زندانی”، رضا شهابی، شاهرخ زمانی و محمد جراحی، در رابطه با دریافت کمک مالی منصور اسانلو از منبعی که صاحبان آن “مرتبط با تشکیلات پهلوی” هستند، حکم و فتوائی صادر کرده اند. گفته اند که آن پولها “آلوده” اند و منشا آنها “خارج از طبقه” است.
به نظر میرسد تمامی خیل “خارج طبقه” ای ها باید با شنیدن و خواندن این فتوای حرام و آلودگی پول به صرف اینکه “حاصل مستقیم عرق جبین در درون طبقه” نیست، بر خود بلرزند و چاره ای جز تسلیم نداشته باشند. چرا که از سوی مراجع “مقدس” صادر شده است. “فعال کارگری” اند و زندانی! کارگر و موقعیت صنفی او را باید پرستش کرد و در مقام قدیسین گذاشت تادر برابر صدور این حکم و فتوای ضد علمی و ضد اجتماعی زبان در کام کشید و ساکت ماند و دم بر نیاورد. و این یکی از معضلات و عقب ماندگیهای جنبش کارگری ایران است. کارگر، کارگر است و هویت صنفی و طبقاتی اش ازلی و جاودانه است. و پول که به تعبیر مارکس، سرمایه است میتواند “کارگری” هم باشد، میتواند اگر از “درون طبقه” آمده باشد، حلال و مشروع و اگر دست خارج طبقه ای به آن بخورد، حرام و مکروه و آلوده باشد!
علیرغم تمام احترامی که برای این “فعالان کارگری” و “زندانی” قائلم، من این حکم و فتوا را بدوی، پوچ و ساده لوحانه و نشانی از تقسیم پول و سرمایه به حلال و حرام، شاهی و اسلامی، مستکبری و مستضعفی میدانم. به نظر من هر کس که با مقدس کردن موقعیت شغلی و صنفی کارگر، در تلاش است که با مراجعه به این موجود “معصوم” تعبیری از سرمایه داری و پول حلال و حرام، پول و سرمایه “کارگری” و “غیر کارگری” و پول و سرمایه “درون طبقه” و ،”خارج از طبقه” بخورد جامعه بدهد، ریگی در کفش دارد.
این گرایش “کارگر پناهی” و صد در صد مدافع سرمایه “ملی و سنتی” و “غیر غربی”،  در پی روایت و تفسیری  کارگری از پول و از سرمایه داری “باوجدان” و “وطنی” و “شرقی” است. همان گرایشی است که حاضر شد برای تامین هزینه صندوق اعتصاب کارگران نفت در دل انقلاب ۵۷ به کیسه حاج آقاها و آخوندهای حجره های “خاطره انگیز” قدیمی چشم بدورد. پول “اصیل” و مباح و “ذکات در کرده ای” که نه از صنعت “مونتاژ” و “وارداتی و فاسد و کمپرادور” و نه حتی پول خود کارگران که خرج “عرق خوری” و شب نشینی های “فاسد” میشد، در نیامده بودند. پولی که در راسته بازارهای “سنتی” و ایرانی بجامانده از دوران اساطیری مشروطیت با “اصالت” کامل از گرده کارگرانی که “بدون توقع” شائبه های سادگی “روستائی زحمتکش” را کماکان حفظ کرده بودند، و با “چرتکه” خودمانی حساب میشدند در صندوقچه “مادر بزرگ” چادری و نمازخوان ذخیره میشدند.
همین جایگاه “ملی” و “سنتی” و “خودمانی” و “غیر آلوده” منشا پول و سرمایه بود که از نظر سیاسی راه را برای هژمونی جریانات اسلامی بر اعتصابات شکوهمند کارگران شرکت نفت هموار کرد و این طبقه را در برابر “وارداتی” ترین عنصر تاریخ معاصر ایران، خمینی و مشاورین مشکوک و مرموز او در انجمنهای “اسلامی” اروپا و آمریکا خلع سلاح کرد. تکرار سناریو سرمایه داری خوب و بد، پول و سرمایه مباح و غیر حرام صرفا به دلیل مقدس کردن فتوای کسانی که “خودشان” کارگرند، و فعال کارگری، دیگر فاجعه است. در برابر معرکه گیری احضار روح مشروطیت طلبی و مشروعه سازی برای سرمایه داری ایران، با تعزیه گردانی و کارگردانی “کارگری” و دوایر کارگر پناه نباید مرعوب شد.
۶ ژوئن ۲۰۱۴
iraj.farzad@gmail.com