متن سخنانم در مراسم گرامیداشت رفیق حسین مرادبیگی (حمه سور)

اندوه از دست دادن رفیق حسین مرادبیگی و گرامیداشت یاد عزیزش ما را دور هم جمع کرده است. به این مناسبت به حضار محترم به دوستان و رفقایش، به دخترعزیزش شیرن و خواهرانش روناک و توبا و سعدا مراد بیگی و بستگانش صمیمانه تسلیت می‌گویم.

 سال ۱۳۵۹ پیام گرفتیم دو نفر از اعضای رهبری کومه‌له، حسین مرادبیگی و دکتر جعفر شفیعی برای گرفتن جلساتی به مریوان می‌آیند. قبلا نام و آوازه فرمانده نیروی پیشمرگ کومه‌له را شنیده بودیم. تصوراتی از او داشتیم. شوخی نبود، فرمانده کل به دیدار ما می‌آمد. آنهم در فضای نظامی جنگی سخت با جمهوری اسلامی. انتظار داشتم با فرمانده نظامی با چهره در هم رفته به اصطلاح جدی و تحکم کننده روبرو شوم. با کسی روبرو شویم که فقط از اسلحه و جنگ سر رشته دارد.

اما، وقتیکه با سیمای مهربان و تبسم شیرین و احوالپرسی خودمانی او روبرو شدم تمام تصوراتم درهم فرو ریخت. روی خندان و شوخ طبعی و کلام دلپذیر او و دکترجعفر شفیعی، ذهنیتم را زیر و رو کرد و جای گمانه زنی‌هایم را آرامشی دلگرم کننده‌‌ گرفت. انگار که سالها است همدیگر را می‌شناسیم. از آن سال‌ها حسین مراد بیگی کاک حمه سور همه ما گردید. بعدا متوجه شدم آن دو عزیز و صدیق کمانگر از این منظر در رهبری کومه‌له همتا نداشتنند.

در این فرصت امکان صحبت از مسئولیت‌ها و نقش آموزنده رفیق محمد در دفاع از مارکسیسم و کمونیسم کارگری و کارگران در نقطه عطف‌ها در کومه‌له و احزاب کمونیسم کارگری نیست. فقط به مواردی اشاره می‌کنم.

فرماندهی نیروی پیشمرگ تنها ویژگی او نبود، بلکه صاحب نظری در جنبش کمونیستی و رهبری احزاب مشخصه اصلی او بود. با این دید و تشخیص نیاز فوری مردم در کردستان بدفاع از خود، نیروی مسلح پیشمرگ کومه‌له را پایه گذاری و سازماندهی کرد و بعدا فرمانده آن شد. رفیق محمد ده‌ها عملیات موفقیت آمیز بزرگ علیه یورش جمهوری اسلامی به کردستان را فرماندهی کرد. فرمانده حلع سلاح سپاه رزگاری در مریوان و سنندج و کامیاران و اورامان بود بدون اینکه خون از دماغ کسی بیاید. مگر فروتنی رفیق عزیز ما فرصت میداد این‌ها را از زبان  خودش بشنویم؟

حسین مرادبیگی چهره آشنای جنبش کمونیستی در ایران و محبوب جبنش توده‌ای آزادیخواهانه مردم برای رفع هر نوع تبعیضی از جمله ستم ملی در کردستان است. از جمله بنیاد گذاران اولین تشکیلات چپ سوسیالیستی کومه‌له در کردستان بود. از جمله مدافعین مارکسیسم انقلابی و “سازمان اتحاد مبارزان کمونیست” و از بنیاد گذاران حزب کمونیست ایران در کنگره موسس آن بود. با تشکیل حزب کمونیست کارگری ایران در سال ۱۹۹۱ از اعضای رهبری این حزب بود. در دوره رهبری و فعالیتش در احزاب هر گز کسی را نرنجاند اگر چه او را رنجانده باشند، گذشت و انعطاف در شخصیت بزگوار او معنی واقعی داشت. 

کاک محمد‌، عزیز جانم! رفیق دیرینه‌ام، دوست خانوادگیم. زندگی شخصی و پراتیک بیش از نیم قرن فعالیتت مانند اندیشه‌هایت درخشانند و خاطره عزیزت آموزنده است.

یادت گرامی است.

مجید حسینی

۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳

۱۱ مه ۲۰۲۴