پردل زارع – بیکاری چهره امروز ایران

بیکاری چهره امروز ایران

 

پردل زارع     

امروزه هر گوشه جامعه را که بنگریم نمیتوانم صورت خود را از دیدن فقر، بیکاری، فحشا، کودکان کار و اعتیاد برگردانیم، نمی توانیم نبینیم چون قدم بقدم در مقابلت هستند. زیرا تمامی اینها تبدیل به معضلاتی بزرگ در لابلای دیگر مشکلات و معضلات قدیمی تر جامعه ایران شده اند، که سر به فوران کشیده اند. با اندک نگاهی میتوان خشم و کینه مردم را نسبت به حکومت اسلامی در چهره آنان دید. از ۳۸ سال پیش که رژیم اسلامی را بر قدرت نشاندند تا انقلاب و مردم زحمتکش و کارگر و مخالفین را بکوبد تا به امروز، در هیچ مقطع زمانی نتوانسته که درجه ای از رفاه و امنیت جانی و اقتصادی را به جامعه بیاورد و در هر مقطع زمانی که احساس خطر کرده با تمامی جناحها و دار و دسته هایش دست به دستگیری و سرکوب و کشتار مخالفان و معترضین زده است. اما در تمامی این سالها مشکلات اجتماعی جامعه ایران با سرعت فزاینده ای رو به رشد بوده است، بطوریکه مشکلات فقر و نابرابری، بیکاری، فحشا، کودکان کار و اعتیاد، فروش اعضای بدن و سایر معضلات سیستم نکبت اسلامی حل نشد، بلکه به شیوه مدرن تری جای خود را در خیابانها و جامعه باز کرده است. بیکاری چند برابر شده و هر روز تعداد بیشتری از کارگران مجبور به مهاجرت به شهرهای دیگر ایران میشوند و روز به روز به تعداد کودکان کار افزود می شود. هزاران مکان جدید برای تن فروشی شرعی زنان با نظارت مستقیم دولت با نام خانه های عفاف و حجاب احداث می گردد. زندگی بیش از پنج میلیون نفر از مردم به زیر خط فقر رسیده است. پدیده فروش اعضای بدن در میان کارگران، کارتن خوابها و خانواده‌های بی سرپرست و بد سرپرست افزایش پیدا کرده است و در کنار همه اینها ارتشی از تن فروشها و انسانهای معتاد جامعه را فراگرفته است. اما جمهوری اسلامی نه تنها نتوانسته در حل این معضلات قدمی بردارد بلکه کاملا زمین گیر شده است.

 

با آغاز دور جدیدی از اعتراضات و اعتصابات برحق جنبش کارگری، جنبش زنان، معلمین، دانشجویان، نویسندگان و زندانیان سیاسی و مدنی در داخل زندانهای رژیم ایران، رژیم سرمایه داری ایران صف آرایی خود را در برابر فعالین و انسانهای آزادیخواه و برابری طلب آغاز کرده است بطوری که از دادن احکام سنگین زندان گرفته تا قتل عام شان در زندانها، و مجهز کردن خود به آخرین جنگ افزارها با استفاده از دار و دسته های فالانژ و سرکوبگر سپاه و بسیج  در برابر این انسانهای شریف و زحمتکش دست به جبهه گیری زده و جنگی تمام عیار را با آنها آغاز کرده است. در شرایطی که رژیم سرمایه داری ایران روز به روز و بیشتر از گذشته در منجلاب اقتصادی ویران اش فرو میرود، تنها راه نجات خود را از این کابوس وحشتناک که سرنگونیش را به دست طبقه کارگر نوید میداد، تعطیل کردن موقتی برنامه های اتمی و دادن وعده کار و رفاه اقتصادی به اقشار جامعه میدید. سران جمهوری اسلامی سال گذشته با عقب نشینی از مواضع اتمی خود توانستند، بخشی از تحریمهاییکه از طرف اروپا و امریکا بر روی ایران اتخاذ شده بود را بردارند، و بخشی از اموال بلوک شده خود را آزاد کنند. اما هیچ یک از وعدهاییکه به طبقه کارگر و اقشار جامعه داده بودند را انجام نداد و در عمل دست به سرکوب آشکار طبقه کارگر زدند و برای زهر چشم گرفتن در ماه های گذشته با صدور و اجرای احکام قرون وسطایی شلاق کارگران معدن طلای آق دره در ملاعام شروع به قدرتنمایی کردند. اما این عمل جمهوری اسلامی بیشتر از آنکه بر روی طبقه کارگر تاثیر منفی بگذارد تاثیر مثبتی به معنی ایجاد نفرت وسیع کارگران از حکومت اسلامی بجا گذاشت که کارگران تا رسیدن به خواسته‌ها و مطالبات شان دست از مبارزه برحقی که فعالین کارگری چه در داخل زندان و چه در خارج از زندان  انجام میدهند برندارند و خود را برای انقلابی که به دست طبقه کارگر صورت میگیرد آماده کنند.

 

در حالیکه رژیم هار سرمایه داری اسلامی ایران در حل مشکلات اقتصادی اش به شدت ناتوان است و از سوی دیگر هم  طبقه کارگر و اقشار کم درآمد جامعه به شدت از زندگی خود معترض و ناراضی هستند در ماه های گذشته با افشاگری های فیش های حقوقی چند صد میلیون تومانی مقامات و مسئولین فاسد حکومتی، بانکی و جناحهای رژیم اسلامی بر ضد همدیگر، افشای دزدی های کلان در شهرداری تهران و واگذاری زمین به مقامات دولتی و نظامی و فساد اداری افسار گسیخته برگ دیگری را در کارنامه سراسر نگین جمهوری اسلامی ثبت کردند. اینها مجددا نشان میدهند که حکومت سرمایه داری در ایران با همین طرق کار میکند و بدرد ما نمیخورد. تنها راه نجات طبقه کارگر از این حکومت سرکوبگر و استثمارگر و عوام فریب، متحد شدن طبقه کارگر و مردم ستمدیده ایران برای برپایی یک انقلاب کارگری و بزیر کشیدن حکومت هار سرمایه داری نکبت اسلامی و بنیان نهادن یک جامعه سوسیالیستی و انسانی است.

 

۱۰/۱۰/۲۰۱۶