به بهانه نوشته ای از حسین اکبری با عنوان نبود استقلال مالی در سازمان های کارگری یعنی وابستگی و فساد تشکیلاتی

به بهانه نوشته ای از حسین اکبری  با عنوان

نبود استقلال مالی در سازمان های کارگری یعنی وابستگی و فساد تشکیلاتی

حسین اکبری در نوشته ای تحت عنوان   «نبود استقلال مالی در سازمان های کارگری یعنی وابستگی و فساد تشکیلاتی» (منبع سایت اخبار روز) در باب استقلال مالی به اصطلاح سازمانهای کارگری دلائل موجودیت و ضعف های سازمانهای دولتی موجود را مورد بررسی قرار داده است.

اکبری در چند بخش نوشته اش را دسته بندی کرده است.

حسین اکبری یکی از نویسندگان ثابت قدم سایت ایلنا و در جهت سیاسی خانه کارگر قرار دارد. او مدافع “قانون کار” رژیم اسلامی است و در چند مورد در مخالفت با مقالاتی که علیه “قانون کار”، مناطق آزادی تجاری و طرح شاگرد معلمی رژیم اسلامی نوشته شده،  مطالبی نوشته و به دفاع از قانون کار برخواسته است.

نوشته حسین اکبری به بهانه “استقلال” مالی سازمانهای کارگری زرد و دولتی موجود نوشته شده است. و بقول خودش به تحقیق و تفحص در مورد وابستگی مالی  سازمانهای زرد و دولتی پرداخته است.  تحقیق و تفحص امر ما نیست. ما مخالف قاطع کل نظام اسلامی و تشکلهای موجود هستیم. آنها را در صف دشمنان کارگران می بینیم.

از آنجا که حسین اکبری در مقدمه نوشته اش یک رویداد و اتفاق مهم سیاسی سالهای ٥٧ تا ٦٠ را مزورانه مطرح و با تر دستی میخواهد استیلای تشکلهای زرد و دولتی را بر ابراز وجود قدرتمند کارگران در آن سالها را حاشیه ای کند، بخش اول این نوشته را بررسی میکنیم.

شروع نوشته به این قرار است؛ « سازمان های کارگری در ایران پس از انقلاب نه تنها به استقلال دست نیافتند؛ بل که به خاطر تنوع زمینه های موجود بر میزان وابستگی آن ها افزوده شد وآن دسته از سازمان های کارگری نیز که تمایلات استقلال خواهانه خود را از دولت پس از انقلاب پنهان نمی کردند نیر به بهانه وابستگی به احزاب چپ از فعالیت بازماندند. سیر تحولات قانونی نیزنه تنها مانع از آن نشد که وابستگی و چسبندگی به قدرت در سازمان های کارگری از بین برود بل که مصوبات قانونی (اعم از قانون کار و آیین نامه هایش)نیز به گونه ای دیگر به این وابستگی شدت بخشید. تمامی مستندات موجود و قوانین جاری نشان می دهند که سازمان های کارگری متاثر از سه گانه ی “مالی _ ایدئولوژیکی _قانونی” همچنان مانع از کارکرد مستقل و آزادانه سازمان های کارگری است. در این میان آندسته اندک سازمان های کارگری که مستقل و خارج از رویه مسلط شکل می گیرند هم به دلیل فقدان آموزش های سندیکایی در بین عموم کارگران نتوانسته اند در برابر سازمان های رسمی موجود به عنوان بدیل قدرتمندی اظهار وجود کنند و سازمان های رسمی وابسته به دولت ها را کنار زنند و خود هدایت مبارزات صنفی_ طبقاتی کارگران را به دست گیرند».

حسین اکبری میگوید که «سازمان های کارگری نیز که تمایلات استقلال خواهانه خود را از دولت پس از انقلاب پنهان نمی کردند نیر به بهانه وابستگی به احزاب چپ از فعالیت بازماندند» این تز و این ادعا واقعی نیست و یک دوره سرکوب خونین و پر از هزینه ای که بر طبقه کارگر تحمیل شده است را خط میزند.

سازمانهای کارگری مستقل سرکوب خونین شدند!

حسین اکبری در این پارگراف یکی از مهمترین اتفاق سیاسی ــ طبقاتی در جامعه ایران؛ ابراز وجود قدرتمند طبقه کارگر را خط زده است.

در دوره شروع نارضایتی و قیام توده ای در ماه های قبل از بهمن ٥٧ و سپس تا یکسره شدن قدرت و حاکمیت سیاه نظام اسلامی، کارگران در ایران در بخش های صنعتی اقدام به تشکیل اتحادیه و تشکلهای کارگری کردند. نهادهای کارگری را ایجاد و دفاتر ویژه  را برای تجمع کارگران بوجود آوردند.

طبقه کارگر در ایران در سالهای ٥٧ تا ٦٠ دوره پر تاثیر و فعالی را نمایندگی کردند. مخالفت کارگران با پیش نویس “قانون کار” و تلاش آنها برای تغییر بندهای کاملا ضد کارگری در پرونده اعتراض و ابراز وجود طبقاتی کارگران ثبت و تجربه شده است.

تشکلهای کارگری آندوره برآمده از دخالت و ابراز وجود کارگران در متن حوادث سیاسی و تحولات زنده و پرتحول جامعه و سیاست در ایران بود.

اتفاقات سالهای ٥٧تا ٦٠ بر متن تعرض آگاهانه عوامل مزدور و چافو کش درون نظام سیاسی ــ اسلامی بود.  آنها با تلاش فراوان با حمله به سندیکا و فعالین کارگری با تصرف دفاتر کارگری با ایجاد تهدید و ارعاب تلاش کردند که طبقه کارگر رادیکال و تاثیرات و ابراز وجود سیاسی آنها را سرکوب کنند.

زبان و ادبیات حسین اکبری ها در شرایط کنونی اما اهداف مهمتری را نمایندگی میکنند. اینها سنگینی و وزن ابراز وجود ملموس و تاثیرگذار کارگران پیشرو را  نمیتوانند ببینند.  اینها تلاش میکنند با ترفندهای آکادمیک در عرصه  تحقیق و تفحص برای تشکلهای زرد دولتی اصلاحات نوع و خاص این نظام را وارد کنند تا با این نوع کارها تشکلهای زرد دولتی  حفظ و در درون طبقه کارگر “مقبولیت” بیشتری را برای آنها کسب کنند.

دوره کنونی دوره جدید برای طبقه کارگر در ایران است. ابعاد اعتراضات کارگری هر روز بیشتر میشود. خواستهای کارگران مشخصتر و بر متن شرایط اقتصادی ــ سیاسی کنونی زندگی زیر خط فقر که دولت یازدهم بر آنها تحمیل کرده است، صف بندی طبقاتی در جامعه شفاف شده است.

هر روز بر تعداد فعالین و سخنگویان کارگران که حاضر بقبول “هژمونی” خانه کارگر و اطاق های فکری آنها نیستند، افزوده میشود.

اعتصاب  و اعتراضات مداوم، حضور خانواده های کارگری و تجمعات هزاران نفری کاراکتر و خصوصیات تجمع و اعتراض کارگران را نمایندگی میکنند.

 قدم زدن حسین اکبری در کریدور خانه کارگر و تشکلهای زرد و دولتی تلاش او برای “مشروعیت” آنها، تحقیق و تفحص بنیه مالی آنها، افشا دزدی و سواستفاده دانه درشتهای این تشکلهای زرد، زره ای از کوه جنایت و دزدی و غارتی است که سران این رژیم امروز در ایران تحت حاکمیت آنها، انجام میدهند.

نسان نودینیان

٢٠ مهر ١٣٩٥

١١  اکتبر ٢٠١٦